بخشی از مقاله

چکیده

رویکرد نظام کیفری امروز، نسبت به مجازات و تنبیه مجرمین متحول گردیده؛ چرا که تنها جرم واقع شده عامل اساسی و تعیین کنندهی مجازات نیست، بلکه علاوه بر جرم، اوضاع و شخصیت انسانی که به عنوان مجرم مجازات خواهد شد، مبنای صدور احکام کیفری قرار گرفته است. این امر در حقوق کیفری به »اصل فردیکردن مجازات« معروف شده است. اکنون این سوال در ذهن مطرح میشود که آیا نظام کیفری اسلام، اصل فردیکردن مجازات را به رسمیت شناخته است؟ آنچه در پی میآید تبیین جایگاه این اصل در نظام کیفری اسلام است. نویسنده معتقد است فردی کردن مجازات در فقه جزایی اسلام مد نظر شارع مقدس بوده و سازوکارهای فردیکردن مجازات در این قوانین وجود دارد. به عبارت دیگر در مجازاتهایی چون حدود و قصاص -که به جرایم مهم مربوط شده و از قاطعیت بیشتر و انعطاف پذیری کمتری برخوردار هستند مشاهده میشود در بسیاری از موارد، مجازات با توجه به شرایط و خصوصیات مجرم تغییر میکند و مظاهر فردیکردن مجازات در قالب تشدید، تخفیف و عفو در این نوع از مجازاتها نمود یافته است. تعزیرات نیز با توجه به سازوکارهایی که شریعت در این نوع از مجازاتها قرار داده، میتوانند پایه و اساس فردیکردن قضایی مجازات ها قرار گیرند؛ چرا که اسلام با وضع قاعدهی کلی »التعزیر بما یراه الامام« دست قاضی را باز گذاشته تا بر اساس مجازات های متنوع تعیین شده در قانون و همچنین حداقل و حداکثرهایی که معین شده، بتواند مناسبترین مجازات را با در نظر گرفتن شدت و اهمیت جرم ارتکابی و اوضاع و احوال مجرم و این که چه نوع مجازاتی میتواند در عین متنبه ساختنش، او را اصلاح نموده و به اجتماع بازگرداند و عدالت کیفری را در حق او محقق سازد، تشخیص دهد. برای تحقق این امر بایستی در کنار پرونده کیفری هر فرد مجرم، پروندهای دیگر به نام پرونده شخصیتی نیز وجود داشته باشد.

واژه های کلیدی: فردیکردن، حدود، قصاص، تعزیرات، عدالت کیفری.

مقدمه

نظامهای حقوقی دنیا برای تحقق بخشیدن به عدالت کیفری در قوانین جزایی از اصول مختلفی بهره جستهاند. یکی از این اصول مهم و اساسی، اصل »فردیکردن« مجازات است که هدف آن ایجاد تناسب بین مجازات و مجرم است. لازمه ی واکنشهای درست اجتماعی و عدالت کیفری آن است که شخصیت واقعی مجرم و همهی خصوصیات او - اعم از خصوصیات جسمی، روحی، اقتصادی و اجتماعی-کاملاً شناخته شود تا قاضی دادگاه با چشمانی باز و بصیرت کامل تصمیم لازم را دربارهی مجرم اتخاذ نماید. نظام کیفری اسلام نیز از این امر مستثنی نبوده و در قوانین کیفری خود اصل فردیکردن مجازات را مد نظر قرار داده و سازوکارهای فردی کردن مجازات را در قوانین جزایی خود فراهم ساخته است.

در مورد پیشینهی پژوهش بایستی گفت: هرچند که فقهای عظام درآثار خود بخشی را به باب مجازات از قبیل حدود، قصاص، تعزیرات اختصاص داده و به تفصیل مباحث جزایی را مورد کنکاش قرار دادهاند، ولی بحثی تحت عنوان فردی کردن مجازات را مطرح نکردهاند. حقوقدانان نیز به صورت گذرا و نه به صورت مفصل در کتاب های حقوق جزای عمومی به این بحث پرداختهاند و راهکارهای فردیکردن مجازات را در حقوق جزای عرفی متذکر شدهاند. بر این اساس نویسنده مقاله سعی بر آن دارد به صورت توصیفی- تحلیلی به تبیین جایگاه این اصل در قوانین جزایی اسلام پرداخته و در صدد اثبات این مطلب برآید که فردیکردن مجازات، مورد توجه شریعت اسلام بوده و سازوکارهای فردی کردن مجازات در این قوانین وجود دارد و در نهایت به اثبات این مطلب که اسلام پیشتاز فردی کردن مجازات به منظور اجرای عادلانهی آن متناسب با شخصیت، اوضاع و احوال مجرم بوده است برسد.

اما درمورد اصطلاح »فردی کردن مجازات«، چون این اصطلاح در فقه مطرح نشده و یکاصطلاح صرفاً حقوقی است، لذا برای تعریف آن باید سراغ آثار حقوقی رفت؛ حقوقدانان آن را تطبیق مجازات با شخصیت مجرم دانسته اند؛ دکتر محسنی در ذیل عنوان طرفداران »شخصی کردن« مجازاتها مینویسد: »پیشرفتهای حقوق جزا، ایجاب می کند که به قضات در تعیین مجازات اختیار بیشتری داده شود تا آنان بتوانند مجازات را متناسب با شخصیت مجرم تعیین نمایند.[1]« ریموند سالی به عنوان بزرگترین طرفدار »فردیکردن« مجازاتها میگوید: »در بین کلیه ی افرادی که مرتکب جرم شدهاند، فقط یک وجه مشترک وجود دارد که آن هم جرم ارتکابی است که در مورد همه آن افراد یکسان است.

صرف نظر از این جرم خاص که بین مرتکبان آن جرم یکسان است، هیچگونه شباهت دیگری بین آنان وجود ندارد. اختلافات و تفاوتهای عظیمی در خصوص سن، تربیت، وضع اجتماعی، وضع سلامتی، وضع روحی و روانی، میزان هوش، مذهب و غیره آنها را از هم جدا میسازد. در چنین شرایطی و با توجه به این اختلافات، عدالت و انصاف ایجاب میکند که بین مجازات مجرمان تفاوتهایی وجود داشته باشد و باید به قاضی اجازه داده شود که به هنگام محاکمه، کلیه ی این عوامل را در نظر گرفته و با توجه به جمیع جهات مجازاتی متناسب با شخصیت هر فرد تعیین کند.[1]

« از ظاهر این عبارات چنین استفاده میشود که »فردی کردن مجازات« به معنی تطبیق مجازات با شخصیت هر بزهکار است و الا »فردیکردن مجازات« بر آن صادق نیست، در حالی که »فردی کردن مجازات«لزوماً به معنی تطبیق مجازات با شخصیت مجرمان نیست. در واقع »فردیکردن مجازات« علاوه بر این که تطبیق مجازات با شخصیت مجرم را در برمیگیرد، ناظر بر اوضاع و احوال مجرم قبل از ارتکاب، در حین ارتکاب و بعد از ارتکاب جرم نیز هست. به نظر میرسد بهترین تعریف در این خصوص از دکتر علی حسین خلف است؛ ایشان در کتاب مبادیالعامه فی قانون العقوبات می نویسد: »فردیکردن مجازات عبارت است از قرار دادن مجازات موافق با اوضاع و احوال شخصیت تکوینی مجرم از حیث جسمی و نفسی و روحی و روانی و اجتماعی و حالات مجرم قبل از ارتکاب جرم و هنگام و بعد از ارتکاب جرم.[2] «

جایگاه فردیکردن مجازات در نظام کیفری اسلام

مطالعهی تاریخ تحولات حقوق کیفری نشان میدهد که نظام کیفری اسلام دوازده قرن قبل از نظامات حقوقی عرفی سیاست کیفری خاصی را پی ریزی کرده است؛ سیاستی که اجرای عدالت واقعی - دادن حق به صاحب واقعی آن - رکن رکین آن بوده است و اسلام برای تحقق این عدالت نه تنها به جرم و مجازات توجه داشته، بلکه مجرمی که مرتکب جرم شده را مورد توجه قرار داده است.مراجعه به سیرهی عملی معصومین - علیهمالسلام - به ویژه سیرهی پیامبر اکرم - صلیااللهعلیهوآلهوسلم - و حضرت امیرالمؤمنین علی - علیهالسلام - که در مقطعی از زمان حکومت جامعهی اسلامی را در دست داشتند، بیانگر این مطلب است که ایشان مجازات را با توجه به اوضاع و احوال مجرم تغییر دادهاند.

در قضیهی مربوط به حاطب بن ابیبلتعه که مرتکب جرم جاسوسی شده بود، پیامبر او را به علت اینکه سابقهی خوبی داشت و اهل بدر بود و به اسلام خدمت کرده بود، به قتل نرساند و در جواب اعتراض عمر که در آن جا حضور داشت، فرمود : ...» تو چه میدانی! شاید خداوند بر اهل بدر آگاه است و ایشان را بخشیده باشد پس به ایشان گفت هر کاری می خواهید بکنید که من شما را آمرزیدم.[3] « مورد دیگر مربوط به نحوهی برخورد امیرالمؤمنین علی - ع - با مجرمینی است که همگی یک جرم را مرتکب شده بودند ولی امام مجازاتهای مختلفی برای آنها در نظر می گیرد؛ در زمان عمر پنج نفر را که مرتکب جرم زنا شده بودند، نزد عمر آوردند. او دستور داد تا بر همه آنها حد کامل اجرا شود.

امیرالمؤمنین - ع - که در آن جا حضور داشتند، فرمودند: ای عمر این حد آنان نیست. عمر گفت: پس شما حد را بر آنان جاری سازید. با توجه به اینکه هر یک از مجرمین شرایط خاصی داشتند - یکی محصن، یکی عبد، یکی ذمی، یکی مسلمان و دیگری مجنون بود - امام - ع - با توجه به اوضاع و احوال مجرمان و نیز شرایطی که در آن شرایط مرتکب جرم شده بودند، مجازاتهای متناسب و متنوعی را برای آنان مقرر کردند. [4] این مورد و دهها مورد مشابه دیگر که در میان کتب سیرهنویسان یافت میشود، همگی مهر تائیدی از سوی این بزرگواران بر مبنا قرار گرفتن این اصل در اجرای مجازاتهاست. براین اساس می توان گفت؛ فردیکردن مجازات در حقوق کیفری اسلام جایگاه وسیع و گستردهای دارد که در ذیل ابتدا به واکاوی این اصل در مجازاتهای تعزیری پرداخته و سپس جایگاه این اصل را در حدود و قصاص مطرح خواهیم کرد.

الف- فردیکردن مجازات در تعزیرات

برای آنکه ببینیم مجازاتهای تعزیری به چه میزان انعطافپذیر بوده و میتوانند با شرایط و خصوصیات جسمی، روحی، و روانی بزهکار انطباق داشته باشند، باید ابتدا نظریات مختلفی که از سوی فقها و اندیشمندان اسلامی درباره تعزیر ابراز شده است را مورد بررسی مختصری قرار دهیم. اینکه آیا تعزیر شامل انواع متعددی از مجازات است یا به نوع خاصی محدود می شود، بین فقهای اسلامی اتفاقنظر وجود ندارد و در این خصوص دو نظریه وجود دارد که به تناسب هر یک از این موارد، گسترهی فردیکردن مجازات نیز متغیر خواهد بود. در ذیل به اختصار به نقل هر یک از این نظریات میپردازیم:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید