بخشی از مقاله
چکیده
فضاهای سبز در شهرها، به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی، دارای عملکردهای مختلفی میباشند چرا که از یک سو موجب بهبود وضعیت زیستمحیطی شهرها میشود، و از سوی دیگر شرایط مناسبی را برای گذران اوقات فراغت شهروندان ایجاد میکند. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی جایگاه فضای سبز در زندگی شهری و توسعه آن انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که فضاهای سبز شهری دارای بازدهی اجتماعی- اکولوژیکی بالایی هستند که مهمترین این اثرات، کارکردهای زیستمحیطی آنهاست که محیط شهری را برای زندگی مساعد میسازد و باعث کاهش آثار منفی توسعه صنعت نظیر کاهش آلودگی هوا، کاهش آلودگی صوتی، تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی، تلطیف هوا و جذب گرد و غبار است، میگردد و موجب ارتقای کیفیت زندگی شهری افراد میشود. امروزه وجود این کاربری به عنوان یکی از شاخصهای توسعهیافتگی جوامع به حساب میآید و این موضوع اهمیت فضاهای سبز شهری را بیش از پیش نشان میدهد.
مقدمه
فضاهای سبز در شهرها، به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی، دارای عملکردهای مختلفی میباشند چرا که از یک سو موجب بهبود وضعیت زیستمحیطی شهرها و از سوی دیگر باعث ایجاد شرایط مناسبی برای گذران اوقات فراغت شهروندان میشود .[1] اما امروزه فضای سبز با بیتوجهی ساکنان شهر رو به افول و نابودی گذاشته است. با توجه به بحرانهایی نظیر آلودگیهای صوتی، آلودگیهای هوا و فشاهای روانی که در نتیجه زندگی صنعتی و ترافیک شدید و تردد انواع وسایل حمل و نقل که روز به روز شهرها را بیشتر تهدید میکند لزوم توجه به نیازهای این جمعیت عظیم شهری به فضاهای سبز بهتر احساس میگردد. در حال حاضر افزایش جمعیت و تمرکز آن در سطح منطقهای اثرات مستقیم بر کیفیت محیطزیست دارد.
بطوریکه رشد جمعیت، فقر و تخریب محیطزیست در کشورهای رو به رشد شرایط نامناسبی را ایجاد کرده است. این شرایط نامناسب کیفیت زندگی مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داده و تلاشهای کشورهای جهان سوم را برای دستیابی به توسعهپایدار بینتیجه گذاشته است .[2] یکی از راههای رسیدن به توسعهپایدار داشتن رفاه و آسایش در زندگی جامعه شهری میباشد که امروزه تلاش همه مسئولین و دستاندرکاران امور جامعه تامین رفاه و آسایش مردم میباشد. آسایش و رفاه زندگی به دو قسمت مادی و معنوی یا روحی تقسیم میشود که آسایش روحی و معنوی مهمتر از بقیه عوامل میباشد.
[3] یکی از عوامل بیرونی تأمین آسایش و رفاه در فضاهای پرازدحام شهری فضاهای سبز میباشد که تا به حال مطالعات زیادی تأثیر آن را برای آسایش شهروندان به اثبات رسانده است. از جمله این مطالعات میتوان به پژوهش Nakamuraand و - 1992 - fuji، - 2001 - Lumann، - 2003 - van den berg، - 2003 - Hartig، Ottosson و - 2005 - Grahn همچنین بررسی جانقربان - 1375 - ، جوانشیر - 1375 - ، احمدی - 1377 - ، نخعیمقدم و همکاران - 1386 - ، اکبرزاده - 1382 - ، جواهری - - 1385 و مظفریان - 1388 - در ایران اشاره نمود .[4-15] از این رو امروزه بر نقش حساس و تعیینکننده طراحی و برنامهریزی شهری در جهت حفظ ارتباط و محیطهای شهری با فضای سبز و طبیعت تأکید میشود. در مطالعه حاضر نیز که با هدف بررسی جایگاه فضای سبز و کارکردهای آن در زندگی شهری انجام گرفته، سعی بر این بوده که بخشی از اهمیت آن بیان شود.
مواد و روشها
روش تحقیق این مقاله به صورت توصیفی بوده و با تحلیل محتوای برخی از منابع مرتبط با موضوع تحقیق از طریق جستجو در اسناد کتابخانهای و پایگاههای اینترنتی بدست آمده است. در این مطالعه برای تعیین چارچوبی مناسب جهت تعیین کارکردهای تأثیرگذار فضای سبز بر روی زندگی شهری و ارتباط این عوامل با یافتههای سایر مقالات، پایاننامهها و کتب علمی داخل کشور در زمینه بررسی مسائل مربوط به فضای سبز سعی گردید که اطلاعات مفید آنها استخراج شود. بعد از استخراج اطلاعات لازم و تجزیه و تحلیل آنها، هر یک از متغیرها - کارکردها - بطور جداگانه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است تا اطلاعات حاصل از این یافتهها زمینه را برای تحقیقات تجربی در این زمینه فراهم آورد.
نتایج
قبل از بحث درباره کارکردهای فضای سبز و بررسی تأثیرات آن لازم است برخی مفاهیم پایهای در این ارتباط تعریف شوند از جمله مهمترین این مفاهیم، مفهوم فضای سبز است: اصطلاح فضای سبز، به وسیله برخی از دستاندرکاران برای مفهوم پوششگیاهی شهرها به کار گرفته شده است. گاری مول اصطلاح منطقه سبز را برای بیان پوشش سبز شهرها به کار میگیرد. سعید آشتیانی فضای سبز را به منطقهای پوشیده از گیاهان در داخل و اطراف شهرها نسبت میدهد که دارای کارکردهای مهمی برای شهرها میباشند. نظیر: تعدیل دما و تلطیف هوا و همچنین زیباآفرینی آن بخش از فضای سبز که در محدوده شهر طراحی و بنا شده است . بهبیاندیگر فضای سبز فضایستنسبتاً بزرگ و متشکل از گیاهان با ساختی جنگلی و برخوردار از بازدهی زیستمحیطی و اکولوؤیک معین و در خور شرایط زیستمحیطی حاکم بر شهر.
تعریف فضای سبز از دیدگاه شهرسازی
به قسمتهایی از شهر که شامل چمن، درخت و درختچه و پرچین و غیره که به منظور جلوگیری از آلودگی هوا و زیبایی شهر، که قسمتهایی از آن مثل پارکها که مردم اوقات فراغت خود را در آنجا میگذرانند فضای سبز شهری گفته می شود. فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشود. تفاوت فضاهای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز مثلاً - زمین ورزشی چمنکاریشده - نمیتواند مانند فضای سبز شبه جنگلی درکاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود .[11]
اهمیت کارکردهای مهم فضای سبز شهری
امروزه مفهوم شهرها بدون فضای سبز مؤثر در اشکال گوناگون آن، دیگر قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگیهای معضلات زیستمحیطی آنها موجودیت فضای سبز و گسترش آن را برای همیشه اجتنابناپذیر کردهاند. شهرها به عنوان کانونهای تمرکز فعالیت و زندگی انسانها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تضمین کنند چاره پیکره یگانه شهرها در متابولیسم آنها نقش اساسی دارند که کمبود آنها میتواند اختلالات جدی در حیات شهری به وجود آورد. توجه به فضای سبز به طور عام به عنوان ریههای تنفسی شهرها تعریف اغراقآمیزی از کارکرد آن نیست بلکه این شبیه بیانکننده حداقل کارکرد آن در مفهوم اکولوژیک شهرها به شمار میرود. این فضاها هم از دیدگاه تأمین نیازهای زیستمحیطی شهرنشینان و هم از نظر تأمین فضاهای فراغتی و بستر ارتباط و تعامل اجتماعی آن جایگاهی در خور اهمیت دارد.
تعریف کیفیت زندگی شهری
منظور از کیفیت زندگی توجه به شاخصهای اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و محیطی روانی و غیره در دو وجه عینی - کمی - و ذهنی - کیفی - در روند برنامهریزی شهری است. کیفیت زندگی شهری در برگیرنده ابعاد روانی است که شاخصهایی همچون رضایت، شادی و امنیت را در برمیگیرد. لذا از این منظر آن را رضایت اجتماعی نیز مینامند و براساس آن با شاخصهای دسترسی به فرصتهای اجتماعی مثل شغل، ثروت و اوقات فراغت توجه میشود برخی این واژه را مترادف با رفاه و عدهای دیگر آن را بیانی از رفاه میدانند که با میزان کالاهای عمومی و نحوه توزیع آنها مشخص می شود. یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت زندگی شهری، فضای باز و سبز عمومی میباشد که از زیر معیارهای اصلی شاخص اجتماعی کیفیت زندگی است.
نقش فضای سبز در کیفیت زندگی شهری
امروزه نقش و اهمیت فضاهای باز و سبز در محیطزیست و کیفیت زندگی مجتمعهای زیستی به طور چشمگیری رو به افزایش است. به همین جهت، در اکثر کشورها، فضای باز و سبز جزء لاینفک تصمیمات برنامهریزی کاربری زمین به شمار میآیند. فضاهای سبز را میتوان به طورکلی به چهار دسته تقسیم کرد:
-1 فضای سبز عمومی: اینها فضاهای سبز شهری و پارکها هستند که عملکردهای اجتماعی دارند. این فضاها برای عموم مردم در گذران اوقات فراغت، تفریح، گردهماییهای اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرد.
-2 فضای سبز نیمهعمومی: این فضاها نسبت به فضاهای عمومی محدودترند. مانند محوطههای باز بیمارستانها، ادارات دولتی و نظایر آن میباشند.
-3 فضای سبز معابر و خیابانها: از جمله فضاهای سبز شهریاند که به طور معمول درختکاری حاشیه باریکی از حد فاصل پیادهرو و سواره را تشکیل میدهد.
-4 فضای سبزخصوصی: شامل کلیه فضاها از جمله باغچهها و باغهای موجود در شهر است که استفاده از آنها محدود به مالکان آن میباشد .[2] به طور کلی مهمترین کارکردهای فضای سبز در جوامع شهری عبارتند از:
-1کارکرد زیستمحیطی فضای سبز؛ مهمترین اثرات فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیستمحیطی
آنها است که شهرها را به عنوان محیطزیست جامعه انسانی معنیدار کرده است و با آثار سوء گسترش صنعت و کاربری نادرست تکنولوژی مقابله نموده و سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها میشوند. در زمان حاضر شهرسازی از بعد اهمیت محیطزیست شهری اهمیت بهسزایی یافته و به عنوان ضروریترین عنصر توسعهپایدار مطرح میباشد. افزایش روزافزون جمعیت باعث تخریب منابعطبیعی، محیطزیست و باعث آلودگی هوا گردیده است و این در حالی است که حفظ محیطزیست در اصل 50 قانون اساسی وظیفه همگان تلقی میشود.