بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به تسریع روند پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی و تغییر روزافزون سبک زندگی انسانها، امروزه لزوم انعطاف پذیری و تغییر در شیوه های قدیمی و نامناسب در آموزش و پرورش و بروزرسانی این روشها، با در نظر داشتن قواعد و مقررات اساسی، بر همگان آشکار شده است. امروزه نظام های آموزشی تلاش می کنند تا از رویکرد مدرس محوری به فراگیر محوری و از رویکرد محتوامحوری به ساختن گرایی تغییر یابند.  فعالیت های فوق برنامه به مجموعه فعالیت هایی که با هدف کمک به تحقق رشد و تعالی، شکوفایی استعدادها و مشارکت در برنامه های عملی کمک کند، گفته می شود، که این برنامه ها نیازهای فردی دانش آموزان و ویژگی های محلی و منطقه ای را مورد توجه قرار می دهد و در نهایت بر کیفیت و غنای برنامه ی درسی می افزاید.

بنابراین از میان مهمترین ابعاد مناسب برای بررسی در حوزه فعالیت های فوق برنامه می توان به مواردی نظیر مهارتهای زندگی، مشارکت و مسئولیت پذیری دانش آموزان، اهمیت فعالیت و بازی، لزوم پژوهش محوری، نگارش و قدرت بیان، توان تحلیل و پرورش استعداد فردی اشاره کرد.  پژوهش حاضر با هدف مطالعه جایگاه فعالیتهای فوق برنامه در ارتقای آموزش و پرورش دوره ابتدایی انجام شد. از جمله سؤالاتی که در اینجا قابل طرح و بررسی است، عبارتنداز: بررسی مسائل آمادگی، برنامه ریزی تحصیلی، توجه به تفاوت های فردی و نیازهای ویژه، لحاظ کردن مواد آموزشی مناسب، و در نهایت اینکه چه فعالیت ها و برنامه هایی باید مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد؟

.1 مقدمه

فعالیتهای جذاب و شادی هستند که فرصت برای تعامل اجتماعی در یک فضای آرام و راحت فراهم میآورند. این فعالیتها نگرش دانشآموزان را نسبت به مدرسه بهبود میبخشند. فعالیت فوقبرنامه: به مجموعه فعالیتهایی که خارج از چارچوب رسمی آموزش کلاس انجام میشود، فوقبرنامه اطلاق میشود. فعالیتهای فوقبرنامه: به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که شخص پس از ارزیابی از تعهدات و تکالیف- شغلی- خانوادگی- و اجتماعی و با میل و اشتیاق به آن میپردازد و غرضش استراحت و تفریح- توسعه دانش و یا به کمال رساندن شخصیت خویش یا به ظهور رساندن استعدادها و خلاقیتها و یا بالاخره مشارکت آزادانه در اجتماع است.

به مجموعه فعالیتهایی است: که شخص پس از فراغت انسان را از کارهای روزمره و قالبهای زائیده خودکاری و یا تخصصی شدن امور روزانه میرهاند. استعدادهای بدنی و ذهنی فرد و نظایر آن را پرورش میدهد- که در شکلگیری شخصیت وی بیتردید مؤثر خواهد بود. هدف اساسی فعالیت فوقبرنامه این نیست که تنها از سختی آموزش بکاهند و فرصتی برای استراحت دانشآموزان فراهم آوردند بلکه اهمیت و ارزش این فعالیتها در توسعه تجربیات تربیتی دانشآموزان است.

به هر حال فعالیتهای فوقبرنامه جزئی از برنامه منظم مدرسه است و باید آن را بخشی از فرایند مدرسه تلقی کرد. فعالیتهای فوقبرنامه برای غنی کردن تجربیات تربیتی دانشآموزان وارد فعالیت مدارس شد و اهمیت روزافزونی یافت.1 فرآیند یاددهی و یادگیری، فرآیند دو جانبه ای است که در آن یاددهی با ابتکار و خلاقیت معلم و یادگیری بر اساس مفاهیم و اهداف درس است به نحوی که هر دو طرف فر آیند، معلم ومتعلّم در این فعالیت مشارکت داشته باشند. به فعالیت هایی که بر اساس نوآوری و ابتکار معلمین در کنار تدریس و بر اساس آموزش مفاهیم و اهداف درس به کار گرفته شوند و در داخل یا خارج کلاس انجام شود، فعالیت مکمل گفته می شود.

از اهداف و پیامدهای توجه به چنین فعالیت هایی، می توان به موارد توسعه ی دیدگاه مدرسه محوری، تعمیق فرایند یاددهی- یادگیری در زندگی دانش آموزان، غنی سازی برنامه ی درسی و اوقات فراغت دانش آموزان، گسترش یادگیری از مدرسه به خانواده و جامعه، تسهیل فرایند رشد اجتماعی دانش آموز، رسیدن فراگیران به مهارت طراحی و حل مسئله، تشویق فراگیر به خود یاگیری، ایجاد و ارتقای مهارت تصمیم گیری، ارتقای مهارت تفکر انتقادی و خلاقیت، تحقق توانایی های بالقوه و انطباق با تغییرات زندگی، تقویت اعتماد به نفس، عزت نفس و هویت، اشاره کرد - همان منبع - . پژوهش حاضر با هدف مطالعه جایگاه فعالیتهای فوق برنامه در ارتقای آموزش و پرورش دوره ابتدایی انجام شد. از جمله سؤالاتی که در اینجا قابل طرح و بررسی است، عبارتنداز:

آیا دانشآموزان در برخورد با مسایل، آمادگی لازم و کافی را دارند؟ برنامه ریزی تحصیلی و تفکیک پایه ها و سطوح تحت تاثیر چه نکاتی است؟

آیا تفاوت های فردی و استعدادها و نیازهای ویژه به عنوان عاملی مهم در نظر گرفته می شود؟

در جهت ارتقای بازدهی آموزش و پرورش چه مواد آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد؟

چه فعالیت ها و برنامه هایی باید مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد؟

.2 مهارت های زندگی

تعامل اقتصادی، مفاهیم و عناصر آن ظرف مناسبی برای تربیت دینی و تمرین مقتضیات آن است. مثلا فهم »دادو ستد« و تمرین عملی متناسب سن فرزند، بستر مناسبی است تا مربیان بتوانند از آن برای تربیت دانش آموزان در مسائلی مثل رعایت حقوق دیگران، صداقت، پرهیز از نیرنگ و دروغ، اجتناب از حرص و طمع تفکر و حسابگری، شناخت سود و زیان، اندازه نگاه داشتن، رعایت حریمها، عدالت، انصاف، وفای به عهد، خدمت، هشیاری در روابط اجتماعی و... بهرهگیری کنند.

در گذشته که خانواده زودتر شکل میگرفت، شاهد تربیت اقتصادی سنتی بودیم تا فرزندان به محض توانایی برای ازدواج و تشکیل خانواده از توان لازم برای تامین معیشت خود برخوردار باشند. پدرانی که شغل آزاد داشتند یا در بازار بودند، فرزندان خود را در اوقات فراغتشان به کار میگرفتند و بر اساس کار، به آنان حق الزحمه میپرداختند. در روستاها مسئله از این جدیتر بود و اکنون نیز در مناطقی از کشور که مهاجرت به شهرها صورت نگرفته، همچنان مشاهده میشود که فرزندان در اقتصاد خانواده مشارکت دارند و با حضور در مزارع و شالیزارها و گندمزارها یا در امر پرورش دام و صنایع دستی، در تولید درآمد، نقش جدی ایفا میکنند.1

دیوید سلبی - 2000 - معتقد است که هدف از آموزش مهارت های زندگی ، افزایش توانایی های روحی- اجتماعی است، آن مهارتهایی که می تواند افراد را در اداره ی موثر نیازها، سختی ها و فشارهای زندگی توانا سازد - ادیب، 1382 ص. - 13 توسعه مهارتهای زندگی به مهارتهایی گفته میشود که به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتارهای سلامتی در سطح جامعه منجر میگردند و فرد را قادر میسازند تا به طور مؤثر با مقتضیات و کشمکشهای زندگی روبهرو شود. یادگیری این مهارتها برای همه افراد جامعه ضروری است، اما در سنین نوجوانی و جوانی اهمیت ویژهای دارد. همزمان با رشد جسمانی و روانی، انتظار جامعه و خانواده نیز از فرد نوجوان و جوان افزایش مییابد؛ بهطوریکه آنها میپذیرند به سبب زندگی اجتماعی، بخشی از تمایلات خود را محدود کنند و در چارچوب هنجارهای اجتماعی و گروهی قرار گیرند.2

.3مشارکت دانش آموزان

شوراهای دانش آموزی در راستای تقویت مشارکت جمعی و آماده سازی برای کار گروهی تمامی دانش آموزان را در انتخابات خود به پای صندوقهای رای می کشاند. با این وجود بررسی خروجی عملکرد این شوراها نشان می دهد با وجود عمر بیش از یک دهه از آغاز به کار این تشکل صنفی، علمی و سیاسی شوراهای دانش آموزی کمترین تاثیر را در تصمیم گیری های مربوط به امور دانش آموزان به خصوص در حوزه آموزشی و پرورشی داشته اند. بی توجهی به قابلیت و توانمندی شوراهای دانش آموزی در مهارت آموزی، تربیت نسل آینده، تمرین کار گروهی و تقویت حس مسئولیت پذیری و نقش پذیری در اجتماع موجب شده مدارس کمترین بهره آموزشی را از شوراهای دانش آموزی خود ببرند و به مانند برگزاری برنامه در مناسبتهای مختلف به صورت سالانه شور انتخابات شورای دانش آموزی را در روز برگزاری آن خلاصه کنند.1

نقش شوراهای دانش آموزی جدی تلقی نمی شود. مدارس به جای دادن نقش جدی در مرحله اجرایی و عملیاتی شوراهای دانش آموزی را در حد اسم محدود کرده اند بطوریکه عملکرد این شوراها به پر کردن آلبوم عکس و طومار عملکرد برای معاونتهای پرورشی تبدیل شده است. بهره وری از شیوه نامه های پرورشی و آموزشی و مراقبت بر همسویی فعالیت های شورای دانش آموزی و کمیته های آن با مفاد آیین نامه اجرایی مدارس، بررسی پیرامون چگونگی مشارکت دانش آموزان در فعالیت های آموزشی و پرورشی و اجرایی مدرسه و ارائه پیشنهاد به مدیر مدرسه، همکاری در برنامه ریزی و اجرای مناسبت های مذهبی و انقلابی در مدرسه، اداره نشریه های دانش آموزی و همکاری در اداره امور کتابخانه مدرسه از جمله وظایفی است که برای شوراهای دانش آموزی در نظر گرفته شده است.

همچنین شوراها می توانند در ارتقاء مهارت فرهنگی، هنری، علمی و ورزشی دانش آموزان و برگزاری مسابقات مربوطه، برگزاری نماز جماعت و اداره نمازخانه مدرسه، تشکیل و اداره تعاونی آموزشگاهی، شرکت موردی در جلسات شورای مدرسه و انجمن اولیا و مربیان، دعوت از دانش آموزان برای همکاری با شورا در پیشبرد فعالیت های پرورشی و آموزشی و تقویت هویت دینی و انقلابی و ملی دانش آموزان با معاون پرورشی و تربیت بدنی مدارس خود همکاری کنند - همان منبع - .

در اینجا این بحث پیش میآید که آیا قبول مسئولیت فطری کودکان بوده و در همه کودکان وجود دارد یا اینکه فقط در عده خاصی این روحیه به چشم میخورد. بدون تردید این استعداد در همه افراد کم و بیش وجود دارد. اگر محیط تربیتی مناسب و مساعد باشد این استعداد پرورش یافته کامل خواهد شد و اگر در محیط خانه و مدرسه زمینه پرورش آن وجود نداشته باشد این استعداد به تدریج به خاموشی خواهد گرایید. یعنی اگر کودکی هم این زمینه را دارا باشد به تدریج از بین خواهد رفت.

بنابراین استعداد پذیرش مسئولیت در همه کودکان کم و بیش وجود دارد و این محیط تربیتی است که باید آن را پرورش دهد - آتش دامن، . - 1388 به طور کلی مسئولیت پذیری یعنی توانایی پذیرش و به عهده گرفتن کاری که از کسی خواسته شده است، البته مسئولیت با وظیفه تفاوت دارد، وظیفه کاری است که یک نفر به دیگری محول می کند و باید حتما انجام بگیرد. اما وقتی از کسی خواسته می شود مسئولیتی را بپذیرد، باید برای او کاملا مشخص شود موضوع درخواست چه می باشد - سلیمانیان، . - 1395

به کودکان در خانه و مدرسه در خور توانشان مسئولیت بدهید، تا احساس غرور و شخصیت کنند و به خاطر آن به رعایت ضوابط و مقرراتی تن در دهند. انجام دادن مسئولیت هم خود تا حدود زیادی سرگرم کننده و هم سازنده شخصیت انسانی کودک است و موجبات آرامش او را فراهم خواهد آورد. در دادن مسئولیت به کودکان باید اعتدال را در نظر داشته باشید و به تدریج و همزمان با رشد و بلوغ در کودک به او مسئولیتهای سنگینتری به ویژه در زمینه انجام کارهای مدرسه محول کنید. وقتی که به کودک مسئولیت زیاد بدهیم نگرانی او گسترش مییابد ممکن است دچار ترس از شکست یا ناکامی شود. اگر مسئولیت درخواست شده از کودک بسیار اندک باشد کودک خواه ناخواه، تابع و وابسته بار میآید - آتش دامن، . - 1388

.4اهمیت فعالیت و بازی

دنیای امروز تشنه علم و معرفت است. تلاش هایی که خانواده ها برای فرستادن فرزندان خود برای ادامه ی تحصیل، می نمایند، ناشی از اهمیت علم آموزی است. اختصاص بودجه های هنگفت به این مسئله و استقبال زیاد مردم از آن، نشان از آینده بینی است. برنامه ریزی در زمینه تحصیل تحت تأثیر چه نکاتی است؟ به زبان ساده، چرا دولت ها به این نکته با حساسیت خاصی می نگرند؟ دوره های تحصیلی باید چند سال باشند؟ آیا تفاوت های فردی به عنوان عاملی می تواند مداخله گر باشد؟ - دیناروند، . - 1391

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید