بخشی از مقاله
چکیده
در این روزگار که فناوری اطلاعات گسترش و پیشرفت صنایع و ماشین آلات را موجب شده، نیاز است تا شیوه های آموزشی با نیازهای جامعه هماهنگ شوند. در واقع، نوآوری موجب توسعه ی اقتصادی می شود. هرچه نوآوری ها بیشتر باشد، آهنگ رشد اقتصادی جامعه بیشتر می شود. هرچه رشد اقتصادی بیشتر شود، منابع و امکانات بیشتری به نظام آموزشی و مدارس تخصیص می یابد و باز این منابع در جهت تربیت نیروی انسانی کارآمد به کار گرفته خواهند شد و این چرخه به همین صورت ادامه می یابد. و در نهایت به رشد اقتصادی می انجامد بنابراین برآن شدیم تا تحقق اهداف اقتصادی آموزش و پرورش در برنامه های درسی را بررسی نماییم.
پژوهش فوق را درمیان شرکت کنندگانی از معلمان متوسطه بعنوان جامعه آماری که تعدادی بصورت غیر احتمالی وهدفمند انتخاب شده ، پس از انتخاب با منتخبین مصاحبه گردید و یافته ها بصورت توصیفی و تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ؛ آموزش و پرورش در توسعه اقتصادی جامعه نقش مستقیم و تاثیر گذاری دارد. اقتصاد و آموزش و پرورش می توانند موجب پیشرفت و تحول در سطح جامعه شوند و در رفاه مردم تاثیر گذار باشند. اقتصاد آموزش و پرورش به توزیع عادلانه ثروت و تقسیم آن در جامعه کمک می کند.
مقدمه:
آموزش و پرورش از گذشته تا حال به عنوان یک پدیده ی اجتماعی اثر گذار در تحقق اهداف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نقش مؤثری ایفا کرده است. یکی از اهداف رسمی و اساسی آموزش و پرورش آماده کردن افراد برای زندگی آینده از طریق یادگیری مؤثر و مفید است. در این روزگار که فناوری اطلاعات و گسترش و پیشرفته شدن صنایع و ماشین آلات به سرعت در جریان است، نیاز است تا شیوه های آموزشی با نیازهای جامعه هماهنگ شوند.
در واقع، نوآوری موجب توسعه ی اقتصادی می شود. هرچه نوآوری ها بیشتر باشد، آهنگ رشد اقتصادی جامعه بیشتر می شود. هرچه رشد اقتصادی بیشتر شود، منابع و امکانات بیشتری به نظام آموزشی و مدارس تخصیص می یابد و باز این منابع در جهت تربیت نیروی انسانی کارآمد به کار گرفته خواهند شد و این چرخه به همین صورت ادامه می یابد. و در نهایت به رشد اقتصادی می انجامد.
اقتصاد
اقتصاد در مفهوم کلی علمی است که انسان به واسطه ی آن و با استفاده از اصول اقتصادی به اداره ی منابع و امکانات می پردازد به گونه ای که از میزان مشخصی از منابع حداکثر رضایت کسب شود و یا اینکه میزان مشخصی از رضایت از کمترین مقدار منابع موجود به دست آید. - متوسلی و آهن چیان، 1386 - مطالعه و بررسی علم اقتصاد بر اساس متغیرهای اقتصادی از زمان آدام اسمیت و انقلاب صنعتی آغاز شد.
در این زمان بود که امور مربوط به تولید و توزیع نسبت به گذشته پیچیده تر شدند. علم اقتصاد با دو موضوع " علایق" و" منابع" مواجه است. از آنجا که علایق به امور روحی و روانی مربوط است، پس اقتصاد به انسان مربوط می شود. چون منابع از مواد ساخته می شوند، پس اقتصاد به طبیعت هم مربوط می شود. در حقیقت علم اقتصاد می کوشد تا نشان دهد چطور می توان با کمترین منابع و سعی و تلاش، بیشترین محصول را تولید نمود به صورتی که رضایت و نیازهای افراد و جامعه برطرف شود.
آموزش و پرورش
با نگاهی به نسل های هر جامعه خواهیم دید که در هر جامعه، سه نسل وجود دارد. اولین نسل، نسلی است که در مرحله ی کودکی و نوجوانی به سر می برد و از نظر توانایی فکری و جسمی و مهارت های ذهنی و عملی به آن مرحله از رشد نرسیده است که وارد حوزه های اندیشه و عمل شود. نسل دوم، نسلی است که سن 20تا 60 سال را می گذراند. آنها افرادی هستند که در بخش ها و سازمان های مختلف جامعه مشغول به کارند. سومین نسل، نسلی است که سال های فعالیت و خدمت خود را پشت سر گذاشته و دوران بازنشستگی و سالمندی را می گذراند.
این سه نسل در تمامی جوامع به صورت طبیعی کنار هم بوده و هستند؛ ولی همیشه نسل اول، یعنی نسل کودک و نوجوان با گذشت زمان به نسل بالغ تبدیل می شود و به تدریج جای نسل دوم را در امور کشوری و تصمیم گیری می گیرد. این نسل به محض بلوغ، عهده دار اداره ی جامعه خواهد شد و دربخش هایی همچون صنعت،کشاورزی،ارتش،خدمات اقتصادی،بهداشتی و مانند اینها مشغول به کارمیشود. ازآنجاکه اشتغال دراین امور نیازمند تخصص و مهارتهای کافی است، بخش مهمی در هر جامعه وجود دارد که وظیفه اش آماده نمودن کودکان و نوجوانان جامعه برای آینده است.
این بخش همان " آموزش و پرورش" است. کار آموزش و پرورش بر آوردن نیازهای فوری و روزمره ی بشر همچون آب و غذا و ... نیست؛ بلکه باید کودکان و نوجوانان را برای ورود به جامعه در آینده آماده نماید. با توجه به اهمیت و وظیفه ی خطیری که به عهده ی نهاد آموزش و پرورش می باشد، در ابتدا باید به تعریفی جامع از آن پرداخت. البته در مکاتب و نظام های مختلف، تعاریف متفاوتی از آموزش و پرورش شده است.
بعضی می گویند که آموزش و پرورش باید نیازهای پرورشی فرد را برآورد، بعضی جنبه های آموزشی و دیگران هدف های اجتماعی را مورد تأکید قرار می دهند. "آموزش و پرورش عبارت است از سرمایه گذاری انسانی و مادی و سازماندهی و برنامه ریزی نسل بالغ و فعال جامعه به منظور آماده ساختن نسل کودک و نوجوان برای اداره ی فردای جامعه." - حاضری و حداد عادل، " - 1367 آموزش و پرورش فرایندی نظام دار است که به قصد رشد انسان به تولید دانش می پردازد." - متوسلی وآهن چیان، " - 1386 آموزش و پرورش فعالیتی است مداوم، جامع و برای همه، برای رشد و تکامل انسان، غنای فرهنگ و تعالی جامعه." - فیوضات، - 1388 علت تفاوت در تعاریف آموزش و پرورش، اختلاف بینشی است که در جوامع مختلف نسبت به انسان کامل وجود دارد.
هر جامعه ای نسل آینده را آن طور که خود دوست دارد، تربیت می کند. به عنوان مثال اگر جامعه فضایل اخلاقی را ملاک انسان ایده آل بداند، آموزش و پرورش خود را به گونه ای سازمان می دهدتا به این هدف برسد. اگرجامعه رفاه مادی و اقتصادی را معیار سعادت انسان بداند، نسل های خود را به گونه ای تربیت می کند تا بتوانند به رفاه دست یابند و خود را از نظر مالی به بهترین صورت ممکن تأمین نمایند.
تعریف اقتصاد آموزش و پرورش و اهداف آن
آموزش و پرورش و اقتصاد به یکدیگر وابسته و پیوسته اند. هر اندازه میزان در آمد ملی کشور بیشتر و کشور از لحاظ اقتصادی قوی تر باشد، می تواند به آموزش و پرورش منابع و بودجه ی بیشتری تخصیص دهد. در نتیجه توسعه ی اقتصادی موجب توسعه ی نیروی انسانی، افزایش بهره وری نیروی کار، گسترش اختراعات و ابداعات می شود که محصول سطوح متفاوت آموزش و پرورش هستند. هر اندازه که سطح آموزش و پرورش کشور بالاتر رود باعث می شود تا میزان دانسته ها و مهارت ها و منابع انسانی کارآمد افزایش یابد. این افزایش آگاهی و فنون موجب افزایش بهره وری افراد می شود و رشد اقتصاد کشور را تسریع خواهد کرد. براساس چنین رابطه ی متقابلی مفهوم اقتصاد آموزش و پرورش به میان آمد.
اقتصاد آموزش و پرورش قصد دارد تا علت توجه به امور و حدود اقتصادی را در تصمیم گیری های آموزش و پرورش معین کند و بدین گونه نحوه ی استفاده ی صحیح از منابع را برای دست یافتن به بهترین نتایج مشخص نماید. هدفش، تعیین کارآمدی نظام آموزشی و ارائه ی راه کارهایی به منظور ارتقاء سطح آن است. با توجه به تعاریف گوناگونی که از علم اقتصاد شده است، می توان اقتصاد آموزش و پرورش را چنین تعریف کرد: " اقتصاد آموزش وپرورش شاخه ای از علم اقتصاد است که کاربرد صحیح منابع را درآموزش و پرورش بررسی می کند و به تحقق هدفهای نظام آموزشی به اقتصادی ترین وجه یاری می رساند." - متوسلی وآهن چیان،