بخشی از مقاله
چکیده:
بی گمان متون نظم ونثرفارسی درتمام ادوار تاریخی پس ازاسلام، با قرآنکریم پیوندي ناگسستنی داشته؛ اما با ظهورعرفان وتصوف درایران وجداناپذیري قرآن وعرفان، این ارتباط و تأثیرچشمگیرترمی شود. با ورود عرفان و مضامین و موضوعاتمرتبط با قرآن به متون ادبی، به صنف قاریان نیزدر آثار نظم و نثر اشاره شده و شاعران ونویسندگان هر یک به نحوي ازاینقشر،سخن بهمیان آورده اند. دسته اي با توجه به صداي خوش قاریان به مدح آنها و عده اي با توجه به ناخوش آوازي و ریا و جاه طلبی و سوء استفاده این طایفه از موقعیت خود به نکوهش آنها پرداختند؛ اما فارغ از دو نگاه مثبت و منفی یادشده، عده اي تنها به تبیین جایگاه قاري پرداختند هرچند هر دو نگاه مثبت و منفی نسبت به قاریان در هر دو اثر وجود دارد ، در این مقاله برآنیم که نگاه هاي مثبت و منفی هر دو نویسنده نسبت به قاریان را برشماریم و دلیل این نوع نگاه را با توجه به عرفانی گلستان و تعلیمی بودن کشف المحجوب مورد تحلیل قرار دهیم.
واژگان کلیدي: قاري، قرن پنجم، کشف المحجوب هجویري،نگاه عرفانی، قرن هفتم، گلستان سعدي، نگاه تعلیمی.
مقدمه:
دربینآثارعرفانیقرنپنجم،کشفالمحجوبازدوجهتحائزاهمیتاست: ابتدا به آن دلیل که کتاب مزبورنخستیناثرعرفانیبهزبانفارسیاست، دیگر آنکهشیوهيتألیف آن در مقایسهبا آثاريکهپیشاز آنیادرهمانروزگارنوشتهشدهخاصومنحصربهفرداست. وامادربینآثارتعلیمی، گلستانسعدي جایگاه منحصر به فردي دارد، که فارغ از همه ي امتیازات زبانی و بلاغی آینه اي راست و درست نماي جامعه عصر خویش محسوب می شود و می توان از وراي حکایات نغز گلستان حقایق سیاسی- اجتماعی روزگار او رارصد نمود.پیش از آن که به چند واژه ي کلیدي نظیرقاري، مقري، قرّایی و سپس به ذکر اوضاع سیاسی– اجتماعی دو عصر مورد بررسی و درادامه به جایگاه قاریان در هردوره پرداخته شود، ذکر پیشینه ي تحقیق ضروري به نظر می آید::
دربارهي موضوعپیشروکتابیا پایاننامهايبهنگارش درنیامدهاست؛اما مقالهايتحت عنوان" آوايخوش وبازتاب آندرادبفارسی" ازعسکريابراهیمیجویبارينوشتهشده که نگارندهي مقاله، مطابقاحادیثبه آوايخوشاشارهکردهو ویژگیهاي قاریانخوش صوتو ناخوشآوازرابررسیکردهوشواهديازآثار نظمونثرفارسی ذکرنمودهاست. شایان ذکراستکهدرمقالهي یادشده مثالهاباتوجهبهدورهيزندگیشاعرو نویسنده یا ناظربه محتوا دسته بندي نشدهکههمین امرتاحدي سبب آشفتگی مقاله شده است..قاري: قاري در نگاه اول یعنی »کسی که قرآن را به آواز خوش می خواند..« - شفیعی کدکنی، . - 271 :1392 اما در نگاهی گسترده تر»مراد از قاري هنرمندي است که قرآن را در عین درست خوانی و رعایت قواعد وقف و ابتداء و تجوید و ترتیل و علم قرائت، و احیاناً تغنی و موسیقی، به شیوه اي هنري و دلنشین و غالباً با صوت بلند در مساجد یا محافل علمی- عبادي، یا در رسانه هاي صوتی و تصویري قرائت می کند. - .
« خرمشاهی،1389،ج. - 1618 :2 قاریان را به دو دسته ي مبتدي و منتهی تقسیم کرده اند:» قرائت شناس مبتدي کسی را گویند که حداقل سه گروه از قراآت را جدا جدا بشناسد، قاري منتهی با سابقه و ماهر و مجرب آنست که اکثر قراآت را بشناسد.« - خرمشاهی، . - 446 :1372مقري: اصطلاح مقري در یک نگاه شامل کسانی است که »با لحن خوش قرآن را قرائت می کردند.« - شفیعی کدکنی، - 300 : 1392 و در معناي دیگر کسی است که » دیگري را به خواندن وادارد.« - معین، . - 1409 :1385البته ضرورت دارد که مقري» در عربیت و نحو و لغت و تفسیر و روایت و درایت مهارت داشته باشد. آموزندگان و قاریان، قرآن را نزد او یا بر او می خوانند.« - خرمشاهی، - 446 : 1372
همچنینقاریان» قدیم از آنجا که غالباً علم قرائت را نزد استادان فن می آموخته اند مقري یعنی صاحب علم اقراء و قرائت هم بوده اند.« - خرمشاهی، 1389، ج . - 1618 :2قرّایی:منسوب به قرّا است به معنی آن که قرآن قرائت می کند» اما این کلمه در زبان و ادب فارسی، به هیچ وجه مفهوم خوبی ندارد بلکه به معنی کسی است که دین و زهد و قرائت قرآن را به ریا و از سر فریب مردمان، وسیله قرار داده استتا خود را به پاکدامنی و عفاف شهرت دهد و از این رهگذر زحمتی براي آسایش و حیات روزه مره ي مردم ایجاد کند، قُرّائی و زاهدي وقتی در کنار هم می آیند معنایی منفی دارند که حاصل آن ریاکاري است و زحمت خلق دادن« - شفیعی کدکنی، . - 284– 285 :1380
جنبه ها ي مثبت و منفی تصوف و عرفان