بخشی از مقاله

چکیده

مساله »جهانی شدن - Globalization - « به عنوان یکی از موضوعات مهم گفتگو در محافل مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی و... مطرح است. مخالفین با پدیده جهانی شدن معتقدند: جهانی شدن در واقع همان ادامه سلطه فرهنگی و همه جانبه امپریالیسم فرهنگی در شکلی نو است. بر اساس این نظریه در واقع »جهانی سازی« صورت می گیرد نه »جهانی شدن.«از دیگر سو موافقین بر این باورند که: بالارفتن سطح رفاه، کاهش ریسک، توزیع عادلانه ثروت و... از مزایای جهانی شدن است که پذیرش آن را موجه می کند.مکاتب و جوامع مختلف دیدگاه های متفاوتی نسبت به جهانی شدن دارند. درجوامع شیعی که مبانی فقهی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بازخوانی منابع فقهی با رویکرد فقه حکومتی و فقه الاجتماع این امکان را به ما می دهد که با استفاده از ظرفیت های موجود در فقه شیعی تصمیمات مناسبی را برای چگونگی مواجهه با این پدیده در حال وقوع اتخاذ نمائیم و از این رهگذر با احیای »فقه تمدن ساز« و »فقه حکومتی« بتوانیم الگویی شایسته به جهانیان ارائه نماییم.

واژههای کلیدی: مبانی فقهی- فقه حکومتی- فقه تمدن ساز- جهانی شدن- ایران اسلامی.

-1 مقدمه

پدیده یا به تعبیر دیگر مساله جهانی شدن مدت هاست که یکی از موضوعات مطرح و مورد گفتگو در محافل مختلف علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. ماهیت و گستره ی این مساله از سویی، و از طرفی نظرات و دیدگاه های مختلف ارائه شده پیرامون آن این بحث را تبدیل به یکی از موضوعات میان رشته ای کرده است. صاحبان اندیشه و عالمان علوم مختلف هر یک به نوعی با این مساله درگیر هستند.اما آنچه که در این مساله بیشتر رخ می نمایاندبُعد فرهنگی و تاثیرات اجتماعی این پدیده است که نفوذ و گستره ای جهان شمول دارد. البته این بدان معنا نیست که این مساله در دهه های مختلف با مسائل اقتصادی و سیاسی پیوند نخورده باشد.

بلکه همواره زوایای گوناگون این مساله و به هم تنیده آن را به یک موضوع کلان و البته پیچیده تبدیل کرده است.در این میان آنچه که مسلم است این که این پدیده خواهی نخواهی با گستره ی وسیع خود جهان و ابعاد مختلف جوامع را در بر گرفته است و همانند سیلی به سمت فرهنگ و دیگر شئون اقتصادی و سیاسی روان شده است. با عنایت به این نکته اکنون بر عالمان و دانشمندان اسلامی است که با ارائه راهکار ها و همچنین ارائه الگوی شایسته برای مواجهه با این پدیده قد برافراشته و بار دیگر عظمت و غنای ذخایر اسلامی را به رخ جهانیان بکشند.باور نویسندگان این مقاله آن است که ظرفیت های موجود و البته شاید مغفول و مهجوری در فقه اسلامی به خصوص فقه شیعی وجود دارد که می تواند زیر بنای تولید و ارائه الگوی مناسب برای مواجهه با این پدیده باشد.

نوشتار حاضر به دو بخش اصلی تقسیم می شود. ابتدا به بررسی مفهوم جهانی شدن، نظریات پیرامون آن و فرصت ها و تهدیدهای آن می پردازیم و سپس در بخش دوم به بیان ظرفیت های موجود در فقه شیعی می پردازیم.در بخش دوم سخن از چهار عنصر و قاعده مهم می آید که اینها همگی می تواند »فقه الحکومه« یا »فقه الاجتماع« را سامان دهد. از رهگذر ساماندهی و سازماندهی فقه حکومتی و فقه اجتماعی، الگوی مناسب و تمدنی برخاسته از کتاب و سنت اصیل اسلامی قد برافراشته و در مقابل پدیده جهانی شدن که ریشه در غرب و آموزه های غربی دارد یک تمدن مقتدر، با عظمت و همراه با معنویت را به بشر تشنه عدالت و معنویت تقدیم می کند.

-2روش تحقیق

گفتنی است روش تحقیق در این نوشتار »اسنادی- کتابخانه ای« است.

-3 نتایج و بحث

بخش اول: جهانی شدن، نظریات، فرصت ها و تهدیدها

.1مفهوم جهانی شدن

جهانی شدن - - Globalization اصولا از یک طرف یک چهارچوب مفهومی برای تبیین واقعیت های جاری در جهان است و از طرف دیگر تبیین کننده ی نوعی جهان بینی و طرز فکر درباره ی جهان به عنوان یک کلیت واحد است. 1}،ص{98 پل سوئیزی نیز معتقد است برای شناخت مفهوم جهانی شدن باید پیوندی ناگسستنی او را با نظام سرمایه داری مورد توجه قرار دهیم. وی در تعریف جهانی شدن می نویسد: »جهانی شدن یک وضعیت یا یک پدیده نوظهور نیست، بلکه روندی است کهبرای مدتی بسیار طولانی جریان داشته است، در واقع از زمانی که سرمایه داری به عنوان یک شکل قابل تداوم جامعه انسانی پا به جهان گذارد، یعنی از چهار یا پنج سده پیش تا کنون جهانی شدن هم ادامه داشته است... سرمایه داری در کنه و ذات خود، چه از لحاظ درون و چه از لحاظ بیرونی یک نظام گسترش یابنده است. هنگامی که این نظام ریشه دوانید، هم رشد می کند و هم به اطراف خود گسترش و تسری می یابد.2}«،ص{7 آنتونی گیدنز نیز معتقد است جهانی شدن در واقع محصول و تولید تمدن جدید غرب - مدرنیته - است: »تجدد به شیوه هایی از زندگی با سازمان اجتماعی اطلاق می شود که از سده هفدهم به بعد در اروپا جلوه گر شد و رفته رفته نفوذی کم و بیش جهانی یافت3}«، { p.3 بنابراین می توان جهانی شدن را هم راهبرد و هم نتیجه شیوع تمدن غرب دانست.

.2نظریات مختلف پیرامون جهانی شدن

متفکرینی همچون لاتاچ، - - Latouche1996؛ امین - - Amin ,1997؛ هرمن - - Herman ,1980 جهانی شدن را چهره جدید امپریالیسم فرهنگی می دانند و یکی از دلایل اصلی این امر را تمرکز قدرت سخت افزاری و نرم افزاری در زمینه ی ارتباطات در دست تعداد کمی از گردانندگان انحصاری در صحنه جهانی می دانند. این گردانندگان جهانی خواستار یک نظام باز جهانی - - Open International Order هستند؛ نظامی که در جهت منافع آنها و بر اساس افزایش قدرت هر چه بیشتر برای این کمپانی های فراملی و رسانه ای تعریف شده است.4}، {p.78 اما در مقابل برخی نیز با برشمردن مزایایی برای پدیده »جهانی شدن« دیدگاه موافق و مثبتی را در این باره اتخاذ کرده اند. از دیدگاه این گروه بالارفتن سطح رفاه، کاهش ریسک، توزیع عادلانه ثروت، ایجاد تعادل نسبتا پایدار و..{5} از مزایای جهانی شدن است که پذیرش آن را موجه می کند.

.3 جهانی شدن؛ فرصت ها و تهدیدها

آنچه که به عنوان معیار و سنجه در برگزیدن هر کدام یک از نظریات موافق و مخالف پیش گفته می تواند ایفای نقش کند بررسی مزایا و معایب این پدیده است.

.1-3 فرصت ها

معمولا آنان که موافق جهانی شدن هستند بیشتر بر ایجاد فرصت های اقتصادی تکیه می کنند و همانطور که گذشت معتقدند بالارفتن سطح رفاه، کاهش ریسک، توزیع عادلانه ثروت، ایجاد تعادل نسبتا پایدار و... همگی فرصتهایی است که با پیوند با این پدیده محقق می شود. در نقد این دیدگاه باید گفت حداقل این فرصت ها در مورد کشورهای اسلامی منتفی است. زیرا اگر پیوستن به سازمان تجارت جهانی را به عنوان یک شاخص برای جهانی شدن در نظر بگیریم، از 56 عضو سازمان کنفراس اسلامی، 37 کشور عضویت کامل و 13 کشور از جمله ایران در مسیر الحاق و به عنوان عضو ناظر در آن فعالیت دارند. اما با این حال »دستاورد الحاق کشورهای اسلامی به سازمان تجارت جهانی چندان چشمگیر نبوده، چون، نه باعث سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال بیشتر در این کشورها شده ونه توانسته اقتصاد و صادرات آنها ر ا متنوع ساخته و قابلیت رقابت آنها را افزایش بخشد و نه سبب افزایش سهم آنان از تجارت بین الملل شده است.{6}«

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید