بخشی از مقاله
چکیده
مقولهی توسعهی شهری پایدار در سالهای اخیر به عنوان موضوع مهم علمی در کلیهی جوامع مطرح بوده و بخش وسیعی از ادبیات توسعهی شهری را به خود اختصاص داده است. در این راستا، ابعاد مختلف توسعهی پایدار از زوایای متفاوت، مورد بررسی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گرفته و در قالب دیدگاههای مختلف راهکارهایی نیز اندیشیده شده است. با اینحال این بحث در مدیریت پروژه که خود علم جدیدی در کشور ما بهشمار میرود، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تحقق اهداف توسعهی پایدار در پروژهها نیازمند آشنایی و بینش جامع طراحان، مهندسین و بویژه مدیران پروژه است تا بتوانند با درایت و آگاهی لازم زمینهی اجرای این اصول را در کشور فراهم سازند. نوشتار حاضر به بررسی دیدگاههای جهانی نهادها و صاحب نظران پرداخته و تعاریف، مفاهیم و مبانی توسعه شهری پایدار و راهبردهای ارائه شده جهت اجرای این اصول در پروژهها را مورد تحلیل قرار میدهد. در این مقاله سعی میشود پس از مروری بر مفاهیم و اصول پایداری و اهمیت موضوع مورد مطالعه، مدیریت پروژه از منظر پروژههای پایداری مورد بررسی قرار گرفته و نکات لازم در این پروژهها بیان شود.
واژگان کلیدی: توسعهی پایدار، چرخهی حیات پروژههای پایدار، مدیریت ریسک، مدیریت هزینه، مدیریت تدارکات، مدیریت ذینفعان.
-1 مقدمه
موفقیت در یک پروژه به عنوان دستیابی به اهداف پروژه که بطور سنتی تحویل در زمان، بودجه و عملکرد یا دستاوردهای مورد نیاز است، در نظر گرفته میشد .[1] در چند دههی گذشته، از اجلاس سازمان ملل متحد در خصوص "محیط زیست و توسعه" در سال 1972، نگرانیهای رو بهرشدی برای حفاظت از محیط زیست برای نسلهای آینده بوجود آمد که منجر به ایجاد ایدهی توسعهی پایدار گردید .[2] نخستین تعریف رسمی از این ایده در گزارش کمیتهی جهانی محیط زیست و توسعه - WCED - در سال 1987 منتشر شد - که بعدها در کتابی با عنوان "آینده ما" به چاپ رسید - .[3] تاکنون بیش از صد تعریف از پایداری و توسعهی پایدار وجود دارد و بیشتر این تعاریف بر ایدهی دستیابی به اهداف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی متفق هستند .[4 ,3] براساس تعریف ارائه شده توسط "موسسه بین المللی توسعهی پایدار" توسعهی پایدار عبارتست از: "توسعهی پایدار توسعهای است که نیازهای حال حاضر را بدون بهخطر انداختن تواناییهای نسل آینده برای رفع نیازهای خود، تامین نماید. این تعریف دارای دو مفهوم کلیدی است:
- مفهوم نیاز، بهخصوص نیازهای اساسی جوامع فقیر، نیازهایی هستند که باید دارای اولویت بالا باشند؛
- ایدهی محدودیتها، محدودیت های ناشی از وضعیت تکنولوژی و سازمان اجتماعی که بر توانایی محیط زیست در پاسخگویی به نیازهای حال و آینده تاثیر میگذارد ."[5]
بر اساس پژوهشهای معاصر سه حوزهی اساسی پایداری حوزههای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است [6] - شکل . - 1 اهداف جدیدی برای پروژهها به مثلث اهداف اضافه شد [7] که منجر به تغییر تمرکز به سمت سایر اهداف از جمله بهبود شرایط اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی گردید .[8] بنابراین ضروری است که تکنیکها و ابزارهای جدیدی بمنظور دستیابی به سه هدف فوق توسعه یابد. در سال 1994 ایدهی توسعهی پایدار در سطح تاکتیکی در بخش ساخت و ساز و مهندسی عمران ایجاد گردید. عمل ساخت و ساز پایدار به روشهای مختلفی اطلاق میشود که در فرایند اجرای پروژههای ساخت، کمترین آسیب را به محیط زیست برساند [9]، امکان استفاده مجدد از پسماند مصالح باقیمانده از فرایند ساخت را فراهم سازد - مانند مدیریت پسماند - [11 ,10] و برای جامعه مفید و برای شرکت سودآور باشد .[13 ,12] اصول توسعهی پایدار براساس کنفرانس مهندسی سبز در سال 2003 بهشرح ذیل است:
- کلینگری در فرایند مهندسی و تولید، استفاده از تحلیل سیستمی و یکپارچهسازی ابزارهای ارزیابی محیطی؛
- حفاظت و بهبود اکوسیستم طبیعی همزمان با حفظ سلامت انسانها؛
- استفاده از تفکرات چرخهی حیات در تمام فعالیتهای مهندسی و ساخت؛
- اطمینان از سالم و بیخطر بودن مصالح، انرژیهای تولیدی و خروجیهای آن؛
- کاهش استفاده از منابع طبیعی؛
- تلاش برای جلوگیری از اتلاف؛
- توسعه و اعمال راهحلهای مبتکرانه با آگاه بودن از شرایط جغرافیایی، اجتماعی، انتظارات، آرمانها و فرهنگ منطقه؛
- خلق راهحلهای مبتکرانه و اختراع فناوریهای نوین جهت دستیابی به پایداری؛
- درگیر نمودن فعالانه جوامع و ذینفعان در توسعهی راهکارهای پایداری .[14]
طبیعت مدیریت پروژه از سال 1960 به بعد تغییر کرد. مطالعات نشان میدهد، شرکتهایی در مدیریت پروژههای خود موفق بودهاند که از یک چارچوب مدیریت پروژه ساده و مشخص استفاده کردهاند و آن تعریف رویکردی مرحلهای برای تمام پروژهها تحت شرایط مختلف است. این چارچوب، فعالیتها و تحویل شدنیهای مهم را در هر مرحله از پروژه مشخص نموده و بازنگریهایی در انتهای هر یک از این مراحل در نظر میگیرد. مشخصات تحویل شدنیها و فعالیتها، سطوح کنترل مدیریتی را ایجاد می نماید .[15] با اینحال این چارچوب نظری موضوعات اجتماعی و زیست محیطی را به طور موثر به حساب نمیآورد. این امر گواهی بر این ادعا است که چارچوب مدیریت پروژه کنونی نیازمند اصلاح است .[3] همچنین نیاز اساسی به توسعهی شاخصهایی وجود دارد که از این شاخصها بتوان در فرایند تصمیمگیری استفاده نمود تا این اطمینان حاصل شود که پروژه بگونهای مدیریت خواهدشد که به توسعهی پایدار کمک میکند .[16] بنابراین ضروری است تکنیکها و ابزارهای مدیریت پروژه با رویکرد پروژههای پایدار مورد بررسی قرار گیرد.
-2 روش تحقیق
مطابق تعریف فینک[17] 2، مرور ادبیات3 عبارتست از: »مرور ادبیات طرحی نظاممند، صریح و روشن برای شناسایی، ارزیابی و تفسیر اسناد موجود ثبت شده است.« هدف از تجزیه و تحلیل اسناد، بسط دادن موضوعاتی است که اطلاعات پایهی آن توسط پژوهشگر گردآوری نشده است .[18] مرور ادبیات دو هدف دارد: اول آنکه تحقیقات موجود را از طریق شناسایی الگوها، بستر و موضوعات خلاصه میکند؛ دوم آنکه به شناسایی محتوای مفهومی زمینه و توسعهی فرضیهی علمی آن کمک میکند .[19] مشکلی که وجود دارد این است که مطالعهی تمام پژوهشهای مرتبط با موضوع مورد مطالعه غیر ممکن است اما اینگونه نوشتارها میتواند خلاصهی نسبتا کاملی را ایجاد نماید.
از نقطه نظر روش شناسی، مرور ادبیات میتواند مجموعهی کاملی از تجزیه و تحلیل محتوا که در آن جنبههای کمی و کیفی برای ارزیابی ساختاری - توصیفی - بایکدیگر ترکیب شدهاند، در نظر گرفت .[20] مدل پیشنهادی مایرینگ[18] 4 برای انجام مرور ادبیات دارای چهار گام است: -1 جمعآوری مطالب: مطالب جمعآوری شده تعریف میشوند و واحد تحلیل - به عنوان مثال یک مقاله - مشخص میگردد؛ -2 تجزیه و تحلیل توصیفی: جنبههای رسمی مطالب ارزیابی میشود مانند تعداد مطالب منتشر شده در هر سال که پسزمینهای برای تجزیه و تحلیل نظری بعدی فراهم میکند؛ -3 انتخاب نوع طبقهبندی: بعد ساختاری و نوع تحلیل مرتبط که باید به تمام مطالب جمعآوری شده اعمال گردد، انتخاب میشود. بعد ساختاری از موضوعات مهم تحلیل بهشمار میرود که از یک نوع تحلیل تشکیل میشود؛