بخشی از مقاله

چکیده

امروزه بسیاری از مدیران نقش اساسی دانش را در کسب مزیت رقابتی و دنبال نمودن اهداف استراتژیک سازمان درک نموده اند. با توجه به اینکه مدیریت دانش یک الزام رقابتی است، برای سازمان ها مهم است که بدانند آیا سازمان آنها آماده است؟ غالبا بدلیل نبود زیر ساخت های مناسب و پیش نیازهای مناسب استفاده از چنین فرآیندی نه تنها برای سازمان سود آور نیست بلکه هزینه بر خواهد بود. جهت کاهش ریسک پیشنهاد می شود که سنجش آمادگی برای مدیریت دانش در سازمان انجام شود. در این مقاله سعی گردیده است تا با بررسی عوامل مختلف نقش آن ها در موفقیت اجرای مدیریت دانش بررسی شده و شاخص های موثر در آمادگی سازمان ها برای پیاده سازی مدیریت دانش تعیین و جایگاه منابع انسانی در این شاخص ها مشخص گردد.

مقدمه

مدیریت دانش در عصر جدید، تحولات شگرفی را در مباحث مدیریتی ایجاد کرده است. با توجه به اینکه مدیریت دانش، تنها به دانش کدشده۱ و مستند شده۲ - دانش آشکار۳ - اکتفا نمی کند، بسیاری از سازمانها و شرکتهای جهان با تکیه بر دانش ضمنی۴ و آشکار خود، در صدد ارتقای جایگاه رقابتی و افزایش اثربخشی و بهرهوری خود هستند. دانش عبارت است از مجموعهای از فاکتورهای مورد نیاز برای خلق ارزش در سازمان ها. افزایش دانش سازمان تنها از طریق سرمایهگذاری در منابع دانش، افزایش توان یادگیری سازمان و استفاده از خلاقیت و نوآوری در سازمانها ایجاد خواهد شد. در نهایت سازمان از طریق به کارگیری روشهای مذکور به هدف نهایی خود که همان کسب مزیت رقابتی است خواهد رسید.

تعاریف مدیریت دانش بسیار است، اما به زبان ساده، مدیریت دانش سازمان دادن برای دانستن است. مدیریت دانش، کوششی هماهنگ برای تصرف دانش حیاتی سازمان، به اشتراک گذاشتن دانش سازمانی و ایجاد سازوکارهایی به منظور استفاده از این دانش برای بهبود فرآیند تصمیمگیری، افزایش بهرهوری و نوآوری است. در راستای رسیدن به این اهداف، مدیریت دانش به دنبال تصرف دانش، خرد و تجربیات با ارزش افزوده کارکنان و همچنین سادهسازی بازیابی و نگهداری دانش بهعنوان دارایی- های سازمان است.

بر اساس این اهمیت، در حال حاضر شرکت ها و سازمان ها معظمی نظیر سازمان ملل متحد، شرکت مشاوره زیمنس۵ و شرکت آی.پی.کی۶ در زمینه ارتقا سطح مدیریت دانش در سازمان سرمایه گذاری نموده اند. علی رغم موفقیت برخی از این سازمانها، سازمانهای بسیار زیادی نیز با شکست مواجه شده اند. عدم وجود مکانیزم های صحیح ارزیابی پیاده سازی مدیریت دانش، این نوع سرمایه گذاری را در ذهن مدیران تنها به یک هزینه اضافی تبدیل نموده است. بدین صورت برای هدفمند نمودن استفاده از دانش به عنوان یک مزیت رقابتی و نیز سازماندهی مراحل توسعه مدیریت دانش در سازمانها، نیاز به یک مکانیزم ارزیابی و اندازه گیری میزان آمادگی سازمان در پیاده سازی سیستم مدیریت دانش اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.

مدیریت دانش و ایجاد تغییر

اجرای مدیریت دانش در یک سازمان بعنوان یک تغییر نسبتا بزرگ محسوب می شود و برای همین لازم است سازمان از آمادگی لازم برای این تغییر برخوردار باشد. هلت آمادگی را بعنوان پیشنیازی ضروری برای یک شخص یا یک سازمان برای اینکه در مواجه با تغییر سازمان موفق باشد تعریف کرده است. نرخ موفقیت نهایی اجرای تغییر مدیران را بطور نگران کننده ای جهت استفاده از ابزارهای سنجش تغییر تشویق کرده است که پیش کنشی۷ باشد تا وضعیت سازمان را قبل از اجرای تغییر بسنجند.

یعنی مدیران جهت کاهش ریسک و عدم قطعیت به دو سوال اساسی بایستی پاسخ دهند. اول اینکه قابلیت اساسی جاری یک شرکت برای مدیریت دانش چیست؟ و دوم اینکه چه تغییری می بایستی قبل از شروع بکار فعالیت مدیریت دانش انجام شود؟ پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش مستلزم اینست که عوامل سازمانی مختلف موجود در یک سازمان از ویژگی های خاصی برخوردار بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخودرا باشند. وجود شکاف و ناهماهنگی بین عوامل مانع پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش خواهد شد. بنابراین شناخت بین وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگی های لازم برای پیاده سازی مدیریت دانش اقدام اولیه مهمی است که می تواند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد.

عوامل و شاخص های ارزیابی آمادگی سازمانی برای پیاده سازی مدیریت دانش آمادگی سازمان ها اکنون یک موضوع بسیار مشهور و پر استفاده ای با تعاریف مختلف شده است. تعریف کلی که در ادبیات موجود در کلمه لآمادگیل استفاده شده است بعنوان یک شرایط اولیه لازم برای یک شخص یا یک سازمان است تا در مواجه با تغییرات سازمانی موفق شود - هلت ۰۰۰۲ - . بر اساس نظر محمدی و همکاران در سال ۹۰۰۲ آمادگی برای سیستم مدیریت دانش یک قابلیت سازمانی، واحد و یا تیم کاری است تا بصورت موفقیت آمیزی با سیستم مدیریت دانش منطبق کند و استفاده ببرد و منفعت بگیرد. آمادگی یک قسمت اساسی و لازم برای فاز برنامه ریزی در آماده سازی مدیریت دانش می باشد.

برای موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش سازمان ها لازم است تا ارزیابی کنند که آیا واقعا سازمانشان از نظر تجهیز برای برنامه مدیریت دانش در آمادگی لازم به سر می برد. از آنجاییکه فاز آغازین مدیریت دانش شامل سرمایه گذاری در نیروی انسانی و زیرساخت است، پشتیبانی از مدیریت دانش می تواند بسیار هزینه بر و اغلب بدون نتایج عملکردی باشد - دسوزا و رایدر،۶۰۰۲ - . توجه و دقت سبب اجتناب از شکست خوردن و همچنین تحمیل هزینه های زاید در پیاده سازی مدیریت دانش می شود. در اصل ، ارزیابی آمادگی سازمان می تواند به رهبران در اجرای مدیریت دانش کمک نماید.

دسیمینوچ و سینکلر - ۴۰۰۲ - چهارده مرحله برای سنجش آمادگی سازمان در مدیریت دانش با تعریف طول حیات فرایند مدیریت دانش پیشنهاد دادند. رابینز و همکارانش - ۶۰۰۲ - مراحل نقشه راه بلوغ را بعنوان یک مکانیزم برای سازمان های ساخت فراهم نمودند تا فعالیت های مرتبط با مدیریت دانش را تحت بررسی قرار داده و استراتژی های مدیریت دانش را توسعه دهد به نحوی که خودش فعالیت های خودش را بهبود دهد. مراحل نقشه راه بلوغ یک رویکرد ساختار یافته است تا مراحل مورد نیاز برای پیاده سازی مدیریت دانش را شناسایی کند و تا تلاش های پیاده سازی برای بدست آوردن اهداف ثابت شرکتی را مورد کاوی قرار دهد.

همچنین هلت و همکارانش - ۴۰۰۲ - تحقیقی انجام دادند تا یک ابزاری برای اندازه گیری آمادگی مدیریت دانش را توسعه دهند. این تحقیق بخصوص ارتباط بین مدیریت دانش و تغییرات سازمانی را ترسیم می کند تا یک ابزار اندازه گیری آمادگی برای مدیریت دانش پیشنهاد کند که براساس نوع سازمان ها بکار می رود . این وسیله یا ابزار بصورت واضحی مفاد ، محتوا، فرایند ارزیابی و خصوصیات مدیریت دانش را رسیدگی می کند.

محمدی و همکاران - ۹۰۰۲ - یک مطالعه سیستماتیک را برای شناسایی آمادگی پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در سازمان های متوسط و کوچک را انجام دادند.آنها ۵ مشخصه یک سازمان را برای کارایی از قبیل چشم انداز برای تغییر، زیرساخت ها، ساختار، پشتیبانی برای تغییر و فرهنگ دانشی شناسایی نمودند. اضافه بر آن وی و همکاران - ۶۰۰۲ - آمادگی صنعت ارتباطات مالزی را برای سازگاری مدیریت دانش با سطوح فرهنگی در پنج شاخص موفقیت - استراتژی کسب و کار، ساختار سازمانی، تیم مدیریت دانش، نقشه دانشی و ممیزی دانش - ، چهار شاخص استراتژی مدیریت دانش - فرهنگ سازمانی، پشتیبانی مدیریت دانش، زیرساخت های تکنولوﮊیکی ، اندازه گیری عملکرد - و سه شاخص مربوط به فرآیند مدیریت دانش - ساخت، ذخیره سازی و استفاده - بررسی کردند.

در بررسی از صنایع مختلف مشخص شده است که به ترتیب برای سازمان های ساختمانی برای آمادگی در اجرای موفق مدیریت دانش باید به پنج عامل کمکی رهبری و پشتیبانی مدیریت ارشد ، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی و زیر ساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات توجه نماید. - ایدا نیانتین و چارلز ۰۱۰۲ - این عوامل می توان بصورت شکل زیر ارائه نمود. در زیر هریک از این عوامل را توضیح داده و شاخص های آن ها را بیان می نماییم.

رهبری و پشتیبانی مدیریت ارشد

رهبران استراتژی کسب و کار را برای بقا و حفظ موقعیت برتر در محیط پویای امروز تعیین می کنند و بایستی برای ارتقا ارزش مدیریت دانش آن را با استراتژی های کسب و کار هم راستا کنند. - ماسی، ۴۰۰۲ - ضروری است که رهبران حمایت خود را در عمل نشان دهند و سایر کارکنان را نیز تحت تاثیر قرار داده و آن ها برای ورود به فرایند مدیریت دانش اشتیاق پیدا می کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید