بخشی از مقاله

چکیده

نماز یکی از ارکان مهم در ادیان مختلف بوده است و در دین اسلام، جایگاه ویژهای دارد. نماز اولین امر عبادی است که بر مؤمنان واجب شده است. شعرا و نویسندگان مسلمان و عارف ضمن تأکید و توجه بسیار به آن، نوشتهها و سرودههایی را به این مسأله اختصاص داده و تفسیرهای گوناگونی درباره آن عرضه کردهاند. مولانا از جمله شاعران عارفی است که به بهترین وجهی به این موضوع پرداخته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر سعی بر آن است که دیدگاه مولانا درباره نماز در مثنوی معنوی با استناد به شواهد متعدّد بررسی شود. این بررسی به روش تحلیل محتوا انجام شده و رویکرد مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. حاصل نوشتار گویای این است که مولانا بخش قابل توجهی از مثنوی خود را به توضیح و تبیین نماز اختصاص داده است. او معتقد است نماز پلی است که سالک بواسطه آن میتواند به وصال حق برسد و احوالاتی راتجربه کند که بدون خواندن نماز هرگز بدان دست نمییافت.

واژگان کلیدی: نماز، مولانا، مثنوی معنوی.

1مقدّمه

نماز در مکتب انسانساز اسلام، از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و هیچ عملی از اعمال دینی و افعال عبادی با آن قابل مقایسه نمیباشد؛ زیرا نماز در بالاترین درجه و مرتبه تعالیم دینی قرار دارد.»نماز« واژه قرآنی آن »صلاه« - راغب اصفهانی،:1387 ذیل واژه صلی - و جمع آن »صلوات« است، »صلاه« در اصل به معنای دعاء است که در بعضی از آیات قرآن3 به همین معنی آمده است. وجه نامگذاری نماز به صلاه از باب اطلاق جزء به کل است یعنی نماز شامل دعاء هم هست. نماز از عباداتی است که هیچ شریعتی از آن خالی نبوده، هر چند که گونههای آن بر حسب شریعتهای مختلف فرق داشته است - همان،. - 491در متن فرهنگ و معارف اسلامی آموزههای فراوانی درباره جایگاه و آثار نماز وجود دارد که به مهمترین آنها اشاره میشود.
✓نماز ستون دین شماست - نهجالبلاغه،:1388 نامه - 47

✓نماز رحمت الهی را فرود میآورد - غررالحکم،:1377 ج . - 166 /2

✓نماز بهترین وسیله برای تقرب به درگاه خداونداست - نهج البلاغه، :1388 حکمت - 136

✓نماز دژ مستحکم خداوند رحمان است و وسیلهای است برای راندن شیطان - غررالحکم،:1377 ج - 123 /1

همچنین نماز دارای مراتبی است که از صور ظاهری آن شروع میشود و تا مراتب معنوی پیش میرود. »نجمالدّین رازی« از عارفان بزرگ قرن هفتم، مراتب نماز را اینگونه بیان میکند:»نماز را یکی به صفت اشکال و حرکات نماز و دوم به صفت مناجات نماز دانند. صورت و اشکال و حرکات نماز انسان را از آمدن بدین عالم خبر دهدبه مراجعت آن عالم دلالت کند و صفت مناجات نمازی، او را از مرتبه حیوانی و تمنّیهای نفسانی به مقام ملکی برساند و از گفت و شنید خلق و تسویلات شیطانی به مناجات و مکالمه حق آورد« - رازی،. - 114: 1375نماز انس و لذت با یاد خداست و مایه نورانیت دلها است؛ چرا که ذکر و یاد خدا نور ایمان و شیوه پرهیزکاران میباشد.

نماز سرمایه هر مؤمنی است و سود و بهره آن سالم ماندن از شر شیطان و داروی بیماریهای روح و صیقل جانها، تا گوشهای سنگین با یاد خدا شنوا و چشمهای بسته با یاد او بینا شود؛ بنابراین بهترین وسیله بندگی و عبادت برای معبود یگانه، نماز است. جلالالدین محمد بن شیخ بهاءالدین محمد معروف به مولوی شاعر، عارف و فیلسوف بزرگ که آوازه شهرتش سراسر گیتی را پر کرده است، با بهرهگیری از جهانبینی خاص خود به مسأله نماز که یکی از مهمترین مظاهر دین است پرداخته؛ از این رو نوشتار در پیش رو، در پی آن است که به تحلیل نماز، به عنوان رکن مهم دین اسلام در مثنوی معنوی بپردازد تا به این پرسشها پاسخ دهد:
-دیدگاه مولانا درباره نماز چیست؟

-نماز چه جایگاهی در مثنوی معنوی دارد؟

-2پیشینه تحقیق

از پژوهشهای انجام شده در این زمینه میتوان از مقاله عطامحمد رادمنش، در پژوهشنامه زبان و ادبیات فارسی تحت عنوان »غلغل اجزای عالم بشنوید«؛ پژوهش جهانگیر صفری و همکاران در مجله نامه پارسی با عنوان »بررسی جلوههای نماز در کشف المحجوب، مرصاد العباد و مصباح الهدایه«، نیز مقاله بخشعلی قنبری در مجله اسلامپژوهی با عنوان »درک حضور؛ نماز در نگاه مولوی« نام برد.

-3ضرورت و هدف تحقیق

ازجمله راههای بسیار مهم و مؤثر در احساس امنیت روحی و روانی و کسب آرامش برای انسانها، ارتباط مستقیم و بیواسطه با پروردگار، یعنی نماز است. با توجه به اینکه، نماز آثارمثبت و تعیینکنندهای در زندگی انسان دارد، بسیار مهم است که به این ضرورت مهم توجه شود و مورد بررسی قرار گیرد.

-4بحث و بررسی

مولانا همچون دیگر عارفان ربانی معتقد است که تمام عبادات از جمله نماز، ظاهری دارد و باطنی، صورتی دارد و معنایی. ظاهر نماز همان آداب و حرکات و ذکرهای نماز است؛ اما باطن نماز، حضور قلب و خلوص نیت و صفای دل و آراستگی به اخلاق نیک است.شخصی از مولانا پرسید آیا از نماز نزدیکتر به خدا راهی هست؟ پاسخ داد: »هم نماز؛ اما نماز، این صورت تنها نیست. این قالب نماز است؛ زیرا که این نماز را اولی است و آخری است و هر چیز را که اولی و آخری باشد آن قالب باشد؛ زیرا تکبیر، اول نماز است و سلام، آخر نماز است ... پس دانستیم که جان این نماز، این صورت تنها نیست،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید