بخشی از مقاله
چکیده:
زندگی امروزه به طرزی در تداوم است که مشارکت در همه قلمروهای آن نقش عمده ای دارد .این مشارکت در قلمرو های اقتصادی،اجتماعی وسیاسی هرکدام به طریقی اتفاق می افتد . برتر کردن کیفیت زندگی کاری وفراهم آوردن مشارکت واقعی ومعنی دار همه کارکنان ، وسیله ای است کار آمد برای پاسخگویی به دگرگونیهای سریع وتوقعات رو به فزونی سازمانها ، کارکنان ساز مان های کنونی بیش از هر چیز در طلب در گیر شدن ومشارکت در کارهای سازمان محل خدمت خود هستند . مشارکت کارآمدوموثر می تواند سودمندی های نمایانی در بهره وری سازمان ورضایت وخشنودی کار کنان پدید آورد.
واژگان کلیدی: مشارکت ، مشارکت سیاسی،مشارکت اقتصادی ، اهمیت مشارکت ، مدیریت مشارکتی
مقدمه:
مشارکت قدمتی به اندازه سرآغاز پیدایش انسان داردومی توان خانواده را کانون پدیداری جنبش مشارکت تلقی نمود . براین اساس ،می توان مشارکت را چنین تعریف نمود :مشارکت به معنی پدید آمدن ویا پدیدآوردن پیوندی دو سویه ،سازنده وسودمند میان دو تن ویا بیشتر است . این تعریف ،نخستین تعریف مشارکت است که پیوندی شفاهی میان دوتن ،عمدتا یک مرد ویک زن که خصوصیاتی را نیز دارا می باشد دلالت می کند . - طوسی:1381؛ - 23 به این ترتیب ،اولین سنگ بنای مشارکت ، پذیرش این اصل است که تمامی مردم دارای ارزش انسانی برابری هستند . آن کس که به چنین اصلی گردن ننهد ، قادر به ایجاد مشارکتی سازنده نیز نخواهد بود . - طوسی:1381؛ - 24
فلسفه مشارکت:
با آنکه از پدید آمدن اندیشه مشارکت در مدیریت ودر مالکیت صنعت وبازرگانی دیری نمی گذرد ویافته های پژوهشی نشان می دهند که مشارکت در هر دوزمینه با کامیابی رویارو بوده وسودمندی های همگانی فراهم آورده است . ولی رشد پدیده ی مشارکت هنوز به گونه ای در خور صورت نگرفته است . در میان عامل هایی که از گسترش تیز گام مشارکت جلوگیری می کند ،نبود فلسفه ای است که زیربنای کوشش های مشارکت جویانه را استوار سازد وفهم آن را آسان گرداند وتعهد به آن را بیافریند .گذشته از آن ، چون مشارکت یک پدیده ای ذهنی است وباید در فرهنگ مردم جای خود را بگشاید ویا بسیاری از قالب های ذهنی وپیش داوری های سنتی معاوضه می کند ، بنابراین رشد وپراکندگی آن چندان آسان وهموار نیست .
ازدید فلسفی در مفهوم مشارکت اندیشه های راهبر وراستین جای دارند . بنیادی ترین اندیشه زیر ساز مشارکت پذیرش اصل برابری مردمان است . مردمان هرگاه در پیوند با بکدیگر از اهمیت واعتبار برابر شدمد آنگاه مشارکت میان آنان می تواند به »برخاستن وخیز برداشتن « یاری دهد وسود وبهره مندیهایی بسیار برای همه فراهم آورد . - طوسی:1370؛ - 4 گرایش به گروه وشرکت در جامعه و سازمان به عنوان نظام های اجتماعی از نیاز های انسان است .انسان علاوه برآن که نیاز به عضویت در گروه دارد ،باید در گروه نیز این نقش را داشته باشد تا با نقش پذیری وایفای نقش ،ارزش وتوان خود را از طریق انجام کار مثبت وپرسود نشان دهد . هرچه برای افراد ارزش واعتبار بیشتری قائل شویم وبه آنها اعتماد بیشتری داشته باشیم ،مشئولیت های بزرگتر ومهم تری به آنها می دهیم . در حقیقت نیاز های خود شناساندن وشناخته شدن از طریق مشارکت فرد در امور سازمان تامین می شود - میرکمالی:1375؛ - 9
بررسی پژوهش های انجام شده در رابطه با همبستگی مشارکت با اثر بخشی وکارآیی:
مشارکت کارکنان وهمهکسانی که به نحوی درکار وسرنوشت سازمان موثر هستند یا از خدمات آن بهره میگیرند در امور سازمان ودادن مسئولیت به افراد،از موضوعات مورد توجه نظریه پردازان مدیریت در دهه های اخیر بوده است .نظریات گوناگونی نیز در باره داوطلبانه بودن یا اجباری بودن این مشارکتها ارائه شده است . ب.میرزگفته است :مشارکت دادن هر فرد در برنامه ریزی وارزیابی وفراهم آوردن بازخورد مناسب ممکن است سبب بروز تعهد وخلاقیت بیشتر او شود . چارلز گیبونز: "یاری جستن از دیگران" را یکی از دلایل رشد یافتگی مدیران می داند ومعتقد است چنین مدیرانی به علت آن که از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند ،ضمن مشارکت دادن دیگران در تصمیم گیری ها ، از مشارکت آنها نیز خشنود می شوند . ساشکین:عدم دخالت کارکنان در تصمیم گیری ها سبب وارد آمدن آسیب روانی وجسمی به افراد می شود ، به همین دلیل ،او مشارکت در تصمیم گیری ها را نوعی التزام اخلاقی به حساب می آورد . - میرکمالی:1375؛ - 11 مشارکت نیز چون یادگیری یک زبان ، یک فرایند است . هرکلمه ویا جمله ای که یک کودک یاد گرفته وبه زبان می آورد ، گامی است جهت رشد هرچه بیشتر وی . - طوسی:1381؛ - 25