بخشی از مقاله

چکیده:

هر رویداد، موقعیت، رفتار یا ویژگی فردی را که دستخوش تغییر شود متغیر می نامند. به عبارت دیگر متغیر کمیتی است که در دامنه ای معین می تواند از یک فرد به فرد دیگر یا از یک مشاهده به مشاهده ی دیگری، مقادیر مختلفی ایجاد کند بنابراین متغیر چیزی را که تغییر می کند می پذیرد و محقق آنها را بنا به هدف تحقیق خود، کنترل، دستکاری یا مشاهده می کند. متغیر ها عبارتند از: طول واژه ها، هوش، جنسیت، زمان واکنش، پرخاشگری، خشم ، استرس و .... انواع متغیر ها از نظر نقش آنها در تحقیق به پنج دسته تقسیم می شوند. شامل متغیر مستقل، وابسته ، تعدیل گر،مداخله گر و کنترل. در بحث متغیر های مداخله گر به سه روش کنترل این نوع متغیر اشاره شده است. نوع دیگر متغیر ها از نظر ماهیت مقادیریبه دو دسته تقسیم می شوند. شامل : متغیر کمّی و متغیر کیفی. زمانی که متغیر های نحقیق شناسایی شدند مشخص می گردد که اندازه گیری همه ی آنها به یک صورت ممکن نمی باشد لذا از نظر میزان دقت اندازه گیری - کمترین و بیشترین - مقیاس ها به چهار دسته تقسیم می شوند: اسمی، رتبه ای، فاصله ای، نسبتی. وقتی دو متغیر ارزش هایی در طول یک مقیاس عددی دارند، اَشکال متعددی می توانند رابطه آنها را توصیف کنند. که به چهار مورد از رایج ترین روابط موجود در آن اشاره می شود. شامل: رابطه خطی مثبت، رابطه خطی منفی، رابطه منحنی و موقعیتی که در آن هیچ رابطه ای بین متغیر ها وجود ندارد.

کلمات کلیدی: جایگاه، نقش، متغیر، پژوهش، علوم ، رفتار

مقدمه:

هر تحقیق به یک چارچوب نظری نیاز دارد. چارچوب نظری الگویی است که فرد پژوهشگر براساس آن درباره ی روابط بین عواملی که در ایجاد مسأله مهم تشخیص داده شده اند، نظریه پردازی می کند. چارچوب نظری یک شبکه منطقی و توسعه یافته بین متغیرهایی است که از طریق فرایندهایی مانند مصاحبه و مشاهده فراهم آمده است. در این مرحله آشکار می شود که برای پیدا کردن راه حلهای مسأله ابتدا پژوهشگر باید مسأله را بشناسد و سپس متغیرهایی را که در مساله نقش دارند معین کند بعد از نشاسایی متغیرهای مناسب، باید شبکه ارتباطات بین متغیرها به درستی بنا شود به نحوی که بتوان فرضیه های مربوط را ایجاد و سپس آزمون کرد.

در پژوهش های واقعی و رفتاری، پژوهشگر باید در مورد روشی که برای بررسی متغیرهای مورد علاقه خود به کار می برد، تصمیم گیری کند. لازم است بدانید که متغیر، مفهومی انتزاعی است که باید به صورت عینی و ملموسی از مشاهده یا دستکاری تعبیر شود. بنابراین متغر هایی مانند» پرخاشگری» «عملکرد در تکالیف شناختی» «میزان پاداش« احترام به خود و یا حتی »طول واژه ها« باید برحسب روش ویژه ای که برای اندازه گیری یا دستکاری آنها به کار می رود تعریف شوند. - کازبی 2004، ترجمه فارسی حجت االله فراهانی ، حمیدرضا عریضی، - 79 :1386

تعاریف متغیر:

- متغیر کمیتی است که در دامنه ای معین می تواند از یک فرد به فرد دیگر، یا از یک مشاهده به مشاهده دیگر مقادیر مختلفی را ایجاد کند. بنابراین چیزی است که تغییر می پذیرد و محقق آنها را بنا به هدف تحقیق خود کنترل، دستکاری یا مشاهده می کند و در برخی مواقع متغیر نهادی است که اعداد یا ارزشهایی به آن منتسب می شود. برای مثال xمی تواند مجموعه قابل توجهی از مقادیر مثلاً نمره های یک آزمون هوش یا طرز نگرش را اختیار کند. - خاکی، - 165 : 1379 در کنار واژه ی متغیر،دو واژه ی دیگر قابل توجه و بررسی است اول: مفهوم دوم: سازه . مفهوم1 ، تجریدی از رویدادهای قابل مشاهده است که معّرف شباهت ها یا جنبه های مشترک میان آن ها است. مفاهیم، واژه هایی انتزاعی است که برای توضیح دادن و یا معنا دادن به تجربیاتمان از آنها استفاده می کنیم. برای مثال »پیشرفت تحصیلی« مفهومی است که می توان آن را از طریق عملکرد - نمره های کلاس - دانش آموزان در دروس مختلف مشاهده کرد.

برخی از واژه ها مثل »انگیزش» «هوش» «مفهوم خود» «اضطراب» «قابلیت اجتماعی« به صورت مستقیم قابل مشاهده نمی باشند. این مفاهیم پیچیده که در سطح بالایی از تجرید - انتزاع - قرار دارند، سازه2نامیده می شوند سازه ها غالباً از نظریه ها مشتق می گردند. » قابلیت اجتماعی«یک سازه است زیرا از یک سو به مهارت های اجتماعی، شناختی و عاطفی و از سوی دیگر به فرایند اجتماعی شدن و تجربه های اجتماعی در روابط میان فردی اشاره دارد. مشاهده ی قابلیت اجتماعی تنها با ایجاد شرایط خاص و با کمک متغیر ها امکان پذیر می گردد. - سرمد، بازرگان، - 39 :1384 دانشمندان، سازه ها یا ضمیمه های مورد مطالعه را با اندکی احتیاط، متغیر می نامند. نمونه متغیر های مهمی که در روان شناسی، جامعه شناسی و تعلیم و ترتیب مورد مطالعه قرار می گیرد از این قرار است: جنسیّت، درآمد، تحصیلات، طبقه اجتماعی، بهره دهی، سازمانی، تحرک شغلی، سطح آرزو، استعداد کلامی، اضطرراب، گرایش مذهبی، هوش، پیشرفت و متغیر، نمادی است که اعداد یا ارزشها به آن منتسب می شود. برای مثال، x یک متغیر است یعنی نمادی که می توانیم مقادیر عددی به آن نسبت دهیم. - هومن، - 57: 1370

در تعریف دیگر متغیر چنین آمده: هر رویداد، موقعیت، رفتار یا ویژگی فردی را که دستخوش تغییر نامند. نمونه هایی از متغیر هایی که روان شناسان بررسی می کنند عبارتند از عملکرد در تکالیف شناختی، طول واژه ها چگالی فضایی، هوش ، جنسیت، زمان واکنش میزان فراموشی، پرخاشگری، خشم ، استرس، سن و ... هر یک از این متغیر ها نشان دهنده ی مجموعه ای کلی هستند که نمونه های خاصی در آن تغییر می کنند.

این نمونه های خاص، سطوح متغیر نامیده می شوند. یک متغیر باید دو یا چند سطح - ارزش - داشته باشد. برای برخی متغیرها، این سطوح یا ارزش ها دارای ویژگی های کمّی یا عددی حقیقی هستند. فرض کنید که نتیجه انجام تکالیف نمره ای باشد از یک آزمون شناختی 50سؤالی که در آن مقادیر می توانند از صفر تا پنجاه تغییر کنند؛ این مقادیر ویژگیهای عددی دارند. سطوح دیگر متغیر ها غیرعددی هستند و در عوض به سادگی به مقولات مختلف تفکیک می شوند یک مثال از این نوع جنسیت است که ارزش های آن به دو صورت زن و مرد می باشد این مورادختلف،م اما در مقدار یا کمیّت متفاوت نیستند. - کازبی2004، ترجمه فارسی حجت االله فرهانی، حمیدرضا عریضی، - 78 :1386

انواع طبقه بندی متغیرها:
الف - از نظر نقش آنها در تحقیق

در یک تحقیق علمی برای پاسخ دادن به سوال های تحقیق و یا آزمون فرضیه ها، تشخیص متغیرها امریضروری است. متغیرها را معمولاً از نظر نقش آنها در تحقیق به 5 دسته تقسیم کرد. - 1 متغیر مستقل: یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی است که بعد از انتخاب، دخالت یا دستکاری شدن توسط محقق، مقادیری را می پذیرد تا تاثیرش بر روی متغیر دیگر بر - متغیر وابسته - مشاهده شود. برای مثال؛ محقق می خواهد اثر دو نوع روش تدریس - الف - و - ب - را روی عملکرد ریاضی دانش آموزان کلاس پنجم بررسی کند. وی سوال زیر را مطرح می نماید: آیا تفاوتی بین عملکرد ریاضی دانش آموزان که با روش الف یا ب آموزش دیده اند وجود دارد؟ در این تحقیق روش تدریس متغیر مستقل در نظر گرفته شده است تا تأثیرش بر عملکرد ریاضی - متغیر وابسته - مورد مطالعه قرار می گیرد. در بعضی از مسائل پژوهشی، متغیرهای مورد مطالعه به صورتی تعریف شده اند که نمی توان متغیر مستقل را از متغیر وابسته به طور کامل متمایز کرد. برای مثال در بررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی، تمایز متغیر مستقل و وابسته از یکدیگر مشخص نیست. باید توجه داشت که تعداد و ماهیت متغیر مستقل در هر تحقیق به مسأله تحقیق بستگی دارد.

- 2 متغیر وابسته: متغیری است که تغیرات آن تحت تاثیر متغیر مستقل قرار می گیرد. برای مثال در بررسی تاثیر شیوه های تشویق بر یادگیری دانش آموزان، یادگیری به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است تا اثر تشویق بر آن اندازه گیری شود. انتخاب یک متغیر به عنوان متغیر وابسته - تابع - به هدف پژوهشی بستگی دارد.پس از تعریف دقیق و روشن متغیر وابسته باید ابزاری که امکان اندازه گیری آن را فراهم می کند نیز شناسایی کرد. - سرمد، بازرگان، . - 43 :1384

- 3 متغیر تعدیل گر3 حضور یک متغیر سوم، رابطه مورد انتظار اصلی و اولیه بین متغیر های مستقل و وابسته را تغییر می دهد. به عبارتی دیگر، هرگاه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته مشروط به متغیر دیگری شود، آن متغیر سوّم در واقع نقش تعدیل گری را ایفا می کند. - خاکی ، - 168 : 1379 به عنوان مثال، در بررسی تاثیر شیوه های مختلف تشویق بر یادگیری دانش آموزان دختر و پسر، محقق می خواهد تاثیر جنسیت را نیز بر رابطه ی بین تشویق و یادگیری مورد مطالعه قرار دهد. بنابراین در این تحقیق، جنسیت متغیر تعدیل کننده محسوب می شود. متغیر تعدیل گر را می توان متغیر مستقل دوم نیز منظور داشت. - سرمد، بازرگان، - 45 :1384

- 4 متغیر مداخله گر متغیری است که محقق برای استنتاج از نحوه ی تاثیر متغیر مستقل بر متغیر تابع مورد نظر قرار می دهد. تاثیر متغیر مداخلهگر را نه می توان کنترل کرد و نه به طور مستقیم و مستقل از سایر متغیرها مشاهده کرد. لذا به این تاثیر در تحلیل نهایی اشاره می شود. متغیر مداخله رگ معمولاً بر اعتبار درونی و اعتبار بیرونی تحقیق اثر نمی گذارد. برای مثال در یک طرح تحقیق که هدف آن بررسی تاثیر روش آموزش برنامه ای در مقایسه با سخنرانی بررای دروس ریاضی پایه ی پنجم ابتدایی است، متغیر مستقل، روش تدریس و متغیر وابسته، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. از آنجا که یادگیری متغیری است که تاثیر متغیر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید