بخشی از مقاله

چکیده

واژه راه ابریشم نام جدیدی است که بر یک مفهوم کهن گذاشته شده است. راه ابریشم بهعنوان یک بستر تاریخی و تجاری از دوران قبل از هخامنشیان وجود داشته؛ که این تبادلات بهشکلی ادامه پیدا کرده و تبدیل به یک سازمان اداری و تجاری پیشرفتهتر شده است.درآن زمان جاده ابریشم تنها مسیرانتقال کالا و مردم نبود، بلکه ایدهها، فرهنگها، و فناوری نیزتوسط این جاده بین کشورهای مختلف منتقل میشد. این جاده همچنین به ایجاد تمدنهایی عظیم و پیشبرد نوآوریهای بزرگ کمک کرده است. جاده ابریشم با تعریف جدید، یک واقعیت است و می تواند تاثیرات موثری در منطقه به همراه داشته باشد .چین یکی از این بازیگران نوظهور است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی طرح احیای جاده ابریشم را مطرح نموده است .این جاده یکی از ابتکارهای اساسی سیاست خارجی چین برای گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری خود به دیگر مناطق است.مقاله حاضر به بررسی نقش ایران در جاده ابریشم نوین می پردازد و ضمن تشریح ویژگی های آن ، منافع و مزایایی که جاده ابریشم جدید برای ایران در پی دارد، مورد بررسی قرار گیرند.

واژه های کلیدی : جاده ابریشم نوین، کشور ایران، کشور چین،اهمیت و خصوصیات جاده ابریشم، نگرانیهای طرح جاده ابریشم

مقدمه
اهمیت سوق الجیشی مسیرها و گذرگاه های امن و کوتاه برای دسترسی سریع به گلوگاه های تجاری مهم از دیرباز مورد توجه تمدن های بزرگ بوده است. کمربند اقتصادی جاده ابریشم که به ابتکار عمل چین در سال 2013 پیشنهاد شد یادآور گذرگاه تجاری پرآوازهای است که در زمانهای کهن خاور دور را به باختر متصل می کرد. در واقع، طرح پیشنهادی چین شامل دو پروژه راهبردی به نامهای »کمربند اقتصادی جاده ابریشم جدید« و » جاده ابریشم دریایی قرن «21 و یا همان »یک کمربند - یک راه« است و برای ایجاد یک کریدور ترانزیت انرژی و تجاری میان کشورهای آسیایی و اروپایی طراحی شده است. قاعدتاً اجرای این ابرپروژه و یا مگاپروژه ترانزیتی جدید تأثیر چشمگیری بر کشورهای مشارکت کننده در آن خواهد داشت.

دو طرح در خصوص جاده ابریشم مطرح شده است که یکی طرح جاده ابریشم ایالات متحده است که در سال 2011 توسط هیلاری کلینتون، وزیرخارجه وقت این کشور مطرح شد و دیگری طرحی است که چین در نظر دارد آن را اجرایی سازد.طرح ارائه شده توسط آمریکا بر اساس مطالعات گسترده فردریک استار، ایده پرداز اصلی طرح جاده ابریشم جدید مطرح شده است. طرح آمریکایی جاده ابریشم جدید، زیرساخت های روسیه - جاده ها، خطوط آهن و خطوط انتقال انرژی - را به کشورهای آسیای مرکزی و پس از آن به افغانستان، پاکستان و هند متصل می نماید. این طرح سعی دارد با بیرون نگاه داشتن ایران و نادیده انگاشتن اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آن به نوعی از ایفای نقش ایران در منطقه بکاهد و راه های جدیدی را برای دسترسی به شرق پایه گذاری نماید.

این درحالی است که طرح جاده ابریشم جدید چین با دو گونه خشکی - دریایی بر آن است تا شرق آسیا را به آسیای مرکزی، آسیای مرکزی را به غرب آسیا و غرب آسیا را به مدیترانه و شرق اروپا متصل سازد، همچنین طرح جاده ابریشم دریایی، بر آن است تا دریای جنوبی چین را به دریای مدیترانه متصل نماید . [4] دولت چین، ابتکار خود با عنوان »جاده ابریشم دریایی قرن «21 را در اکتبر 2013 مطرح کرد، در سپتامبر همان سال چین طرح کمربند اقتصادی جاده ابریشم را که با هدف ایجاد زیرساخت های لازم برای همکاری منطقه ای که از شین جیانگ - بخش شمالی -غربی چین - تا دریای بالتیک را در برمی گیرد، آغاز کرده بود. دولت چین، از اصطلاح »یک کمربند و یک جاده« برای دو طرح استفاده می کند.

طرح جاده ابریشم چین که بدون ملاحظات ایدئولوژیک و بر مبنای واقعیت های ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک، سازماندهی شده است، احیای جاده ابریشم قدیم و توسعه آن را مدنظر دارد. این طرح با هدف اعمال سیاست های دوستانه در قبال کشورهای همسایه و ارائه بازده برد- برد برای همه کشورهای منطقه و همچنین جهان معرفی شده است .[5]پروژه های جاده ابریشم جدید ابزاری در طرح ایجاد همکاری منطقه ای، ایجاد انعطاف سیاسی؛ بهبود رشد اقتصادی، پیشنهاد تنوع سازی تجارت و سرمایه گذاری در حمل ونقل، بخشهای معدن و انرژی هستند. همه اینها یک فرصت تاریخی بی سابقه ای را برای جمهوری های آسیای مرکزی ارائه می دهد تا به بازیگران مهمی در اقتصاد جهانی تبدیل شوند. به تبع آن، پروژه های دوجانبه و چندجانبه بسیاری در مقیاسهای بزرگ و کوچک وجود دارند که هدفشان بازسازی و احیای تجارت و سیستم مبادله مشابه جاده ابریشم قدیم است [6].

اهمیت جاده ابریشم جدید
جاده ابریشم - یا راه ابریشم - ، راهی کاروان رو که از دوران باستان تا حدود قرن هشتم / چهاردهم ، در دو قاره آسیا و اروپا - اوراسیا - ، از چین تا مدیترانه ، مورد بهره برداری تجارتی ، زیارتی و سیاحتی بوده است.نام جاده ابریشم را اولین بار فردیناند فون ریشتهوفن 1833 - - 1905، جغرافیدان آلمانی ، در میانه قرن نوزدهم به کار برد. ظاهراً سبب این نامگذاری ، تجارت ابریشم به عنوان معروف ترین ، سبک ترین و گرانبهاترین کالایی بوده که طی دهها قرن از طریق این جاده از چین به غرب می رفته است . [1]، [2]، [3] مفهوم جاده ابریشم جدید چین با مفهوم غربی آن متفاوت است.طرح جاده ابریشم چین احیای جاده ابریشم قدیم و توسعه آن را مد نظر دارد. این طرح با هدف اعمال سیاستهای دوستانه در قبال کشورهای همسایه و ارائه بازده برد- برد برای همه کشورهای منطقه و همچنین جهان معرفی شده است.

جاده ابریشم جدید، همچنین به عنوان یکی کمربند یک جاده - OBOR - شناخته شده است، بزرگترین پروژه زیربنایی در تاریخ انجام شده است.احداث جاده جدید ابریشم یک عملیات چندوجهی و چندملیتی به منظور ایجاد یک شبکه گسترده زمینی و یک دالان اقتصادی بزرگ میان چین و اروپاست و بیش از 60 کشور دنیا، 60 درصد جمعیت جهان، 75درصد از منابع انرژی و 70درصد از تولید ناخالص جهانی را یکپارچه میکند.این پروژه بالقوه یک فرصت اساسی و یک تغییر بزرگ برای کشورهایی نظیر چین، روسیه، ایران، هند و ... است تا با ایجاد یک بلوک آزاد ارتباطی - اقتصادی با اروپا موازنه قدرت در دنیا را تغییر دهند.

در حالی که تلاشهای اولیه گسترده برای احداث این جاده از اواخر دهه 90 میلادی و اوایل قرن بیستم آغاز شده بود، با اعلام برنامههای چین برای گسترش شبکه جادهای و کمربند ترانزیتی این کشور، احداث جاده ابریشم رنگوبویی جدی به خود گرفت. این جنبش بزرگ که حرکتی تازه برای احیا و تسخیر جاده ابریشم قدیم تلقی میشود با وعده هزاران میلیارد دلار بودجه از سوی کشورهای مختلف مواجه شد، بهطوری که کشورهایی چون قزاقستان، آذربایجان، گرجستان، بلاروس و لهستان بهطور جدی کار توسعه زیرساختهای خود را آغاز کردند. بدون شک، 2016 مهمترین سال از نظر ابتکارات جهانی در احداث جاده ابریشم جدید بود.

گسترش تجارت در کریدورهای ترانزیتی در حال ظهور، تأثیر متفاوتی بر کشورها خواهد گذاشت. این خطوط جدید، چین، اروپا،هند و روسیه را قادر خواهد ساخت که کالاهای با ارزش بالا را به صورت کارآمدتری از انتقال آن با کشتی، با خطوط ریلی مبادله نمایند. اروپا سرانجام به مزایایی که با آغاز طرح تراسیکا در سر می پروراند، نایل خواهد آمد. منطقه اورال در روسیه و غرب سیبری به کریدورهای تجاری کارآمد در هند، جنوب شرق آسیا و خاورمیانه دسترسی خواهند یافت. ترکیه و جمهوری آذربایجان به کشورهای ترانزیتی مهم تبدیل خواهند شد که از طریق ایران و آسیای مرکزی، شرق را به غرب متصل می سازند. قزاقستان و ازبکستان هر دو از گسترش خطوط شمال- جنوب که شمال اروپا و روسیه را به خلیج فارس و دریای عرب پیوند می دهد، سود خواهند برد.

تولیدکنندگان نفت و گاز در منطقه دریای خزر از مزایای اقتصادی و امنیتی خطوط لوله انتقالی متعدد سود خواهند برد. خطوط انتقال برق به زودی تاجیکستان و قرقیزستان را قادر خواهد ساخت که از میان بزرگترین تولیدکنندگان انرژی هیدروالکتریک در جهان به بازارهای پاکستان دسترسی پیدا کنند. ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان قادر خواهند بود با ارزشترین محصولات کشاورزی و پنبه خود را به جای صادر کردن به روسیه و طی مسافت 7000 کیلومتری گذر از دریای بالتیک، مستقیماً به بازارهای در دسترس در جنوب آسیا صادر کنند؛ این امر انحصار صادرات روسیه را بر کشورهای منطقه خواهد شکست.

ترکمنستان نیز به خریداران متعدد نفت و گاز دسترسی پیدا خواهد کرد. افغانستان نیز از مزایای عواید ناشی از ترانزیت و مالیات حمل و نقل بهره خواهد برد. بازگشایی کریدورهای تجاری شرق به غرب از مسیر پاکستان و گشایش کریدورهای جدید به چین، انزوای تحمیل شده بر پاکستان را از بین خواهد برد.[7] امروزه، کشورهای زیادی به خصوص آسیای مرکزی در مسیر جاده
قدیمی قرار گرفته اند، به نظر می رسد سیستم تجارت جاده ابریشم تاریخی تنها جایگزین برای رشد و توسعه است. صنایع درحال توسعه بازارهای جدیدی را تقاضا می کنند؛ اختراع های تکنولوژیکی، همکاری بین المللی را تسهیل می کنند، و حمل و نقل بهتر، افزایش اهمیت تجارت و رشد تقاضاهای انرژی نیازمند همکاری بین المللی است[6]

خصوصیات و انتظارات راه ابریشم جدید

-1 راه ابریشم جدید در واقع می تواند غرب آسیا را به شرق آسیا و شمال را به جنوب آسیا از طریق افغانستان و آسیای مرکزی به یکدیگر متصل کند. زمینه های همکاری می تواند مرحله به مرحله گسترش یابد و از مناطقی آغاز شود که درآنجا مزیت بیشتری وجود دارد. یکی ازاین مناطق مهم آسیای مرکزی وافغانستان است. این منطقه نقطه توازن دهنده پروژه راه ابریشم جدید بشمار می رود. چراکه این کشورها درسالهای اخیر هیچگونه تنش قابل توجهی نداشتند وبین دولتهای این کشورها اعتماد بیشتری برقرار است. بدون شک پیشرفت همکاریهای اقتصادی و فرهنگی بین کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان به ریشه کن سازی زمینه های گرایش به تروریسم و افراط گرایی مذهبی ازطریق کاملا مسالمت آمیز کمک می کند .

-2 ازلحاظ سرمایه گذاری و نقش آفرینی همه بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای را بدون هیچ محدودیتی دربرمیگیرد. زیرا این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که ایجاد شبکه ای از ارتباطات تجاری وترانزیت که برای گشایش بازارهای جدید برای مواد خام و کالاهای نیمه صنعتی ، انرژی و محصولات کشاورزی طراحی شده باشد، باید درسرتاسر آسیای جنوبی ومرکزی گسترش یابد ودرمراحل بعدی به آسیای غربی و شرق دور نیز متصل شود. تا بتواند سرمایه لازم و فناوری پیشرفته برای تحقق آن ازسوی شرکتهای بزرگ جذب شود. علاوه براین باید به منافع بازیگران منطقه ای مانند، چین ، روسیه ، هند ، پاکستان ، ایران و بازیگران فرا منطقه ای مانند آمریکا ، اتحادیه اروپا ، ترکیه و ژاپن نیز توجه شود در این صورت است که می توان گفت طرح راه ابریشم جدید در صورت مشارکت همه کشورها نه تنها موجب افزایش امنیت و ثبات در منطقه می شود بلکه باعث ایجاد بستربسیارمناسبی برای ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی در سطح منطقه خواهد شد.

-3 تعارض ها و رقابت ها به حداقل می رسد و بجای آن منافع مشترک متناسب با میزان سرمایه گذاری در منطقه بین مشارکت کنندگان بدست می اید. در نتیجه فضای رقابت و حذف جای خود را به همکاری و تعامل بین قدرتهای بازیگر و کشورهای منطقه می دهد.

-4 ازآنجا که هیچ تهدیدی علیه منافع بازیگران اصلی وفرعی درمنطقه ازسوی طرح راه ابریشم جدید دنبال نمی شود،انتظارمیرود کارشکنی ومانعی دراجرای این مدل همکاری بوجود نیاید.قدرتهای بازیگر منطقه و فرا منطقه ای برای تثبیت موقعیت خود درهمسایگی چین وهند ، که قدرتهای اقتصادی آینده جهان محسوب می شوند به همراه روسیه این رقیب دیرین آمریکا ، به جای برخورد ودرگیری و تضاد منافع آشکار و نهان که میتواند منطقه را وارد فصل جدیدی از نا آرامی ها بعد از شکست داعش در سوریه و عراق سازد؛ می توانند با وارد شدن از راه تعامل سازنده با یکدیگر ضمن آنکه تهدید های موجود علیه خود رادرمنطقه به فرصت تبدیل میسازند،شرایطی را فراهم کنند که درسایه آن منافع همه بازیگران به حداکثرممکن برسد.

-5 شبکه ای ابتکاری ازارتباطات آسان،حمل و نقل سریع و با کیفیت و نیز مبادله پولی وبانکی با ساده ترین روش های ممکن ، ایجاد کرد . نتیجه پروژه راه ابریشم جدید صدور امن انرژی نفت وگاز و انتقال آن به بازار های مصرف در اروپا و شرق دور، توسعه حمل و نقل ریلی و جاده ای و آبی درسطح منطقه به منظور حمل کالا ها و تجارت با سایر کشورها و نیزایجاد بستر های مهم برای مقابله با افراط گرایی مذهبی ،مبارزه با تروریسم ومواد مخدراز مهم ترین نتایج درخشان آن است.

-6 بازهم باید تاکید کرد همکاری بین افغانستان و آسیای مرکزی در صورت تحقق ایده راه ابریشم جدید طولانی مدت ، پایدار وتضمین کننده ثبات و امنیت منطقه است چرا که علاوه برتامین منافع دوطرف، منافع سایرکشورهای منطقه را نیز در برمیگیرد. زیرا ایجاد آینده ای با ثبات برای منطقه درگرو همکاری همه کشورهای بازیگر در منطقه است. درست به همین دلیل نمیتوان هیچ بازیگری را ازهمکاری های منطقه ای حذف کرد وبازهم انتظارداشت درآینده نزدیک صلح وثبات ناشی ازهمکاری های منطقه ای،گسترش یابد.

-7 باید این واقعیت را بپذیریم که مبارزه واقعی با هرگونه افراط گرایی وخشونت طلبی درگروی شکل گیری بازار"مشترک منطقه ای" است. این همکاری اگرفراگیر و همه جانبه نباشد ، حتی اگر شکل هم بگیرد ؛ موثرنخواهد بود. زیرا درسایه ان همکاری وهماهنگی بین همه کشورهای منطقه راه ابریشم، چون ایران ، روسیه ،چین، هند ، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز می توان انتظار داشت اقتصاد کشورهای منطقه آسیای مرکزی و جنوبی به همراه افغانستان متحول شود. چنین همکاری نه تنها درتضاد با منافع امریکا واتحادیه اروپا وترکیه نیست ، بلکه مکمل ان هم خواهد بود. تنها باید دست از سیاست های غلط گذشته برداشت با دیدی جدید به همکاری های موردی بدون نگاه به گذشته و مشکلات جاری توجه کرد[8]

اهمیت کلیدی ایران در اجرای طرح جاده ابریشم نوین
موقعیت سنتی ایران که از دیرباز یکی از مسیرهای اصلی جاده ابریشم تاریخی بود، باعث شده تا چین حساب ویژهای روی ایران در احیای این جاده باز کند. بررسیها نشاندهنده این واقعیت است که در طرح احیای جاده ابریشم چین، ایران یکی از مهمترین و زیربناییترین بخشهای این طرح خواهد بود که رئیسجمهوری چین تلاش بسیاری برای اجرایی شدن آن دارد. در واقع حضور در این طرح فقط خواست ایران نیست، بلکه در برنامهریزیهایی که چین برای احیای جاده ابریشم نوین انجام داده، لازم است که ایران نقشی بسیار فعالتری در آن داشته باشد. به باور مسئولان و مقامات کشور چین، ایران منطقهای تاریخی در این مسیر است و در طول تاریخ بیش از دو هزار ساله نیز همین مسیر بوده که دو کشور را به یکدیگر مرتبط ساخته است.

آنان همچنین ایران را عنصر مرکزی در کمربند اقتصادی جاده ابریشم میدانند، کمربندی که بهشدت برای تحقق آن تلاش میشودبسیاری از کارشناسان، بخشی از این تلاشها را گسترش نفوذ فرامرزی چین از طریق آسیای مرکزی به خلیج فارس و اروپا میدانند. شبکه خبری »آسیا تایمز« هنگکنگ پیشتر در گزارشی نوشته بود: همین اشتیاق چین است که سبب شد تا ایران با همکاری این کشور به عضویت بانک سرمایهگذاری توسعه زیرساخت آسیا موسوم به - AIIB - درآید و به عنوان یکی از اعضای هیئت موسس آن انتخاب شود. برآوردها نشان میدهد که چنانچه طرح جاده ابریشم اجرایی شود ایران محل انتقال و گذر 12میلیون تن کالا در سال خواهد بود. »شی جین پینگ« رئیسجمهوری خلق چین پیش بینی کرده است که در مدت یک دهه از راهاندازی این مسیر، ارزش تجاری آن برای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید