بخشی از مقاله
چکیده
دانش سرمایهای است برای شناخت چگونگی کارکرد موثر، بازدهی بیشتر و منبع استراتژی برای سازمان. هسته اصلی مدیریت دانش، دانش است و امروز اگر از زوایای مختلف به دانش نگاه کنیم به عنوان یک سرمایه قلمداد میشود. مدیریت دانش یک مد علمی نیست ؛ بلکه فرایندی شامل خلق، کسب، ذخیرهسازی، انتشار و به اشتراکگذاری و به کارگیری دانش است . غرض از مدیریت دانش این است که در زمان درست اطلاعات درست را در دسترس افراد درست قرار دهیم . مقاله حاضر در ابتدا به تشریح مدیریت دانش و فرایند آن پرداخته و سپس ضرورت واهمیت آن را درنظام آموزشی عالی کشور بر اساس نظریه نوناکا وتاکوچی مورد توجه قرار می دهد . هر چند در سال های اخیر، مدیریت دانش از شهرت زیادی، به خصوص در بخش آموزش و تجارت، برخوردار گردیده است، اما هنوز در ارتباط با نظام آموزشی دانشگاه ها و به کارگیری آن، ابهاماتی وجود دارد. این مقاله به دنبال ارائه اثربخشترین راهکارهای آشنایی نظام آموزش عالی با مفهوم مدیریت دانش بوده تا از آن طریق بتوان به بهترین شکل آن را درانواع آموزش های دانشگاه ها به کارگرفت.در این راستا فرایند خلق و تسهیم دانش درنظام آموزش عالی بیان می گردد و مراحل فرایند تبدیل دانش که از طریق مدیریت نظام آموزشی که از دانش و نفوذ بیشتری به منظور تغییر ادراک و رفتار افراد برخوردارند، اشاره می شود. در نهایت نتیجه گیری و پیشنهادها را خواهیم داشت .
کلمات کلیدی: مدیریت دانش ، دانش ، دانش صریح ، دانش ضمنی ، آموزش عالی
مقدمه
دراکر و استراسمن به اهمیت روبه رشد اطلاعات و دانش صریح به عنوان منابع سازمانی تأکید کرده اند. از طرف دیگر سنگه به بُعد فرهنگی دانش یعنی »سازمان یادگیرنده « تمرکز کرده است. مدیریت دانش از اواخر دهه 1970 مطرح گردید. در اواسط دهه ی 1980 و آشکار شدن جایگاه دانش و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازارهای اقتصادی، اهمیت آن مضاعف شد. در این دهه نظام های مبتنی بر هوش مصنوعی و نظام های هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته شد و مفاهیمی چون فراهم آوری دانش، مهندسی دانش، نظام های دانش مدار و مانند آن رواج یافت - لطیفی ، . - 1383 تعاریف مدیریت دانش بسیار است اما به زبان ساده، مدیریت دانش سازمان دادن برای دانستن است. کوششی هماهنگ برای تصرف دانش حیاتی سازمان و اشتراک دانش میان یک سازمان و برجسته کردن در حافظه جمعی سازمانی برای بهبود تصمیم گیری، افزایش بهره وری و نوآوری است. مدیریت دانش کوششی برای تبدیل دانش موجود - سرمایه انسانی - به دارایی مشترک سازمانی - سرمایه ی فکری ساختاری - است .
بیشتر افراد و سازمان ها مدیریت دانش را به دلایل ذیل به کار می گیرند :
· افزایش همکاری
· بهبود بهره وری
· تشویق و قادر ساختن نوآوری
· غلبه بر اطلاعات زیادی و تحول فقط آنچه که مورد نیاز است
· بهبود خدمت رسانی
مدیریت دانش دو قسمت دارد: اول مدیریت داده و اطلاعات و دوم مدیریت افرادی که واجد نظر، دانش و توانایی های خاص هستند. این دو قسمت - محتوا و افراد - برای تسهیل مدیریت دانش با کمک فرآیندها و نوآوری های خاصی به هم متصل شده اند. درواقع مفهوم مدیریت دانش با فرهنگ آموزش غیر رسمی دردانشگاه ها همخوان و همنواست و آموزش غیر رسمی در دانشگاه ها باید در جهتی سوق یابد که مدیریت دانش بخش اصلی فرهنگ آن قلمداد شود. به عبارت دیگر آموزش در دانشگاه ها باید خاستگاه طبیعی این رشته علمی باشد.پیش فرض اصلی ما بر این اساس است که اصول مدیریت دانش همان قدر که برای انواع آموزش کارکنان هر سازمان لازم است، برای آموزش غیر رسمی در دانشگاه ها نیز قابل اعمال می باشد، در واقع مدیریت دانش، ارائه بینش و بصیرتی روشن نسبت به دنیای دانش و تهیه ابزارهای کاربردی برای مدیران و مسئولین دانشگاه ها در آموزش غیر رسمی است تا قادر به استفاده بهینه از فرآیندهای مدیریت خود برای مقابله با چالشهای آموزش های عیررسمی در عصر دانش باشند - حسن زاده ، . - 1384
مدیریت دانش در آینده به عنوان راهبردی عمده برای بقای سازمان ها، مطرح خواهد شد و بیش از آن، ابزار مهمی برای تقویت عملکرد سازمانها به شمار خواهد آمد . - Johnasen,2012 - آگاهی از اینکه دانش چگونه خلق و اداره میشود،در آموزش های دانشگاه فرهنگیان ضروری به نظر می رسد. ازآنجاکه دانشگاه فرهنگیان از طریق مدیریت دانش قادر به بهبود کارآیی و اثربخشی می باشد وعلاوه بر آن توان خلق و قدرت اشتراک دانش ، به منظور تقویت معاومات و دانش فراگیران خودرا دارند . مدیریت دانش باید در نظام آموزش عالی بیشتر و بهتر و اثربخش تر انعکاس پیدا کند و از آنجا که یکی از کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی انتقال دانش در انواع آموزش است، مدیریت دانش، در آن از چشم انداز نسبی برخوردار است. نظام آموزش عالی قاعدتاً باید دریابد که پذیرش فرآیندها، فنون و ایده های مدیریت دانش در آموزش های در آن قطعا این نظام را به سوی اهداف عالیه علمی ، آموزشی ، پژوهشی و تربیتی نزدیک تر خواهد کرد .
بیان مساله
مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیت ها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایه های فکری در سطح کلان به کار می رود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان ها کمک می کند تا اطلاعات و مهارت های مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمان ها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری های پویا به صورت کارا و موثر قادر میسازد - . - Bratt,2008 علل پیدایش مدیریت دانش عبارتند از
.1 دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایه های یک سازمان اساسا سرمایه های قابل لمس و مالی بودند - امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره - به سمت سازمان هایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاق سازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
.2 افزایش فوق العاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات به طور کلی ارزش دانش را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا می کند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
.3 تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگی های جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شده است. بسیاری از سازمانها دریافته اند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازه گیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
.4 تخصصی تر شدن فعالیت ها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را به همراه داشته باشد - داورپناه ، . - 1382
در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه می شد و آن را یک فناوری می پنداشتند. اما به تدریج سازمان ها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسان ها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار می گیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است . آموزش های رسمی ، آموزش هایی هستند که دارای ساختار ، هدف ، برنامه ریزی ، روش های تدریس و ضوابط پذیرش می باشند و فرق آموزش غیر رسمی با آموزش رسمی ، در این است که آموزش رسمی در داخل نظام آموزش رسمی کشور صورت می پذیرد - . - Gray,2009 آموزش های غیر رسمی مانند آموزش فنی و حرفه ای، آموزش بزرگسالان و آموزش ضمن خدمت خارج از نظام آموزش رسمی می باشند.ضوابط پذیرش در آموزش رسمی ، بسیار محکم و غیر قابل تغییر می باشد، برای مثال تا فرد موفق به اخذ دیپلم نشود ، نمی تو اند به دانشگاه راه یابد. ولی ضوابط پذیرش در آموزش غیر رسمی ، بسیار انعطاف پذیرند . در آموزش رسمی ، معلمان باید دارای مدرک تحصیلی باشند ، یعنی ضوابط خاص و از پیش تعیین شده ای برای معلمان این دوره ها مشخص شده در، حالی که در آموزش غیر رسمی ، لزوماً مدرسین دارای مدرک ثابت و مشخصی نیستند .