بخشی از مقاله

چکیده

خداوند متعال ، سال ها پیش در قرآن مجید به مساله حجاب زن و مرد در سوره های احزاب و نور به طور صریح اشاره نمودند که با توجه به علوم کنونی در سطح جهان ، معنایی تازه می توان از آن استخراج نمود و این نکته حائز اهمیت است که قران به مساله حجاب با توجه به حقوق بشر اشاره کرده است و حجاب را نوعی محبت از جنس حقوق بشری عادلانه در هر یک از دو جنس زن و مرد معرفی کرده است و ما ، در این مقاله ، با توجه به اعلامیه حقوق بشر به تبیین این واقعیت پرداخته ایم که اسلام حجاب را در قالب نوعی محبت در عرصه اجتماعی و از جنس حقوق بشری عادلانه و نه برابر بر ما واجب نموده است که رعایت آن توسط هر دو جنس زن ومرد، نه تنها سبب حفظ کانون خانواده می شود بلکه موجب آرامش روانی زنان و مردان در جامعه نیز خواهد شد.

واژگان کلیدی: حجاب ، محبت ، حقوق بشر ، عدالت

مقدمه

حجاب در فقه به معنی پوشش زن ومرد است که جایگزین کلمه ستر شده است و از آن جهت که زن تمایل درونی به خودنمایی و مرد تمایل درونی به چشم چرانی دارند یعنی مرد عصیانگر بوده و سرکش. نگاه به هر سو داشته و میل به کشف و ادارک ، پس حجاب چشم بر او واجب شد تا نگاهش فقط به سوی محبوب خود باشد. زن نیز چون لطیف بوده و زیبا، میل به خودآرایی و نمایانگری داشته ، پس حجاب تن بر او واجب شد تا گرفتار تبرج نشود و این شد که خداوند اول بار حجاب چشم را به سوی مرد نازل کرد و سپس حجاب تن را برای زن آفرید اما هردو برای رسیدن به این تمایلاتشان به هر چیز متوسل خواهند شد ولی هر دو جنس نیز می دانند که خدماتی را ارزان و یا به رایگان به دیگران دادن موجب پست و حقیر شدن خدمت در نظر آنان خواهد شد پس برای ارزشمند نشان دادن خود و تمایلاتشان سعی به کنترل نمودن آن می کنند یعنی زن باید بیاموزدکه به راحتی دستیافتنی نباشد، همچون مروارید درون صدف و مرد فهمید که برای وصال به گوهر وجود محبوب، دستدرازی بیفایده است و اجازه و مراعات و طلب لازم است ، زن فهمید که سر سرکش مرد را با حجب میتوان به سوی خود گرداند و مرد فهمید که حجاب نشانه علقه و مهر و وفای زن به اوست. حجاب اینگونه رمز شکلگیری محبت بین زن و مرد شد. و این کار نیازمند خویشتن داری یا همان عفت است.

حجاب و عفت

عفت شاخه ای از حیا است و با پذیرش هر دو نظریه غربی واسلامی درباره فطری یا اکتسابی بودن حیا که نظریه غربی بیانگر آن است که حیا بیشتر در زن جایگاه بحث دارد و حیا را امری می دانند که فطری نیست ؛ بلکه اکتسابی است و زنان دریافتند که دست و دل بازی، مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند و نظریه اسلامی که بیانگر آن است که حیا امری فطری است واز آنجا که پیامبر اکرم - ص - می فرمایند: » حیاء دارای ده قسم است، 9 قسم آن در زنان، و یک قسم آن در مردان است.1« و همچنین به طور کلی از منظر روانشناسان و زیست شناسان هم برقوی تر بودن حیا در زن تأکید فراوان شده است به طور مثال دکتر مصری، در این باره می گوید اصل:» و مبدأ احساس حیا، همان احساس حیوانی جنس ماده در مورد حیاست و به همین جهت می بینیم نوعاً احساس حیا در زنان از مردان قویتر است.

2« در نتیجه می توان گفت که در تقسیم بندی میزان حیا در دو جنس زن ومرد به دلیل ارزشمندی زن ، تمایلات و تاثیر تمایلات او در جامعه و غیره زن سهم بیشتری از حیا نسبت به مرد داراست - طبق نظریه اسلامی - و یا باید کسب کند - طبق نظریه غربی - . در غیر اینصورت افزون بودن حیا در زن نسبت به مرد کاری عبث و بیهوده بوده است حال آنکه از خداوند متعال کار بیهوده محال و قبیح است اما خداوند با توجه به این که در رابطه بین مرد و زن ، این زن است که قدرت بیشتری دارد بر اینکه جلوی فساد را بگیرد و این زن است که در کنترل رابطه قوی تر است و همچنین چون میزان حیا در زن بیش از مرد است بخاطر همین حجاب در زن و مرد متفاوت است.

حجاب از جنس حقوق بشری عادلانه

برای خویشتن داری در مساله حجاب ، در اسلام زن ومرد هریک به اندازه نیاز از ابزار آن که حیا است برخوردارند که این خود نشان دهنده رعایت عدالت در حقوق زن و مرد در دین اسلام است که بیانگر آن است که حجاب زن و مرد به تناسب امکانات و تمایلات و توانایی هر یک عادلانه است یعنی میزان حیای زن از مرد بیشتر است پس حجاب برای زن بیش از مرد باید باشد و اساسا باید حجاب آنها نسبت به یکدیگر متفاوت باشد چون عدالت به معنای برابری نیست و این مخالف لوازم و توانایی که خداوند برای زن آفریده است نخواهد بود.این درحالی است که در اعلامیه حقوق بشر بدون توجه به توانایی ها و تمایلات هر یک از دو جنس زن و مرد در انجام یک کار در ماده 1 آن گفته شده: » تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه ای برادرانه رفتار کنند.3« در حالی که زمانی که بحث از مال و پول می شود خود آنها نیز طبق بند 2 ماده 23 آن که گفته شده: » همه حق دارند که بی هیچ تبعیضی ، در مقابل کار مساوی ، مزد مساوی بگیرند.4« ، قایل به آن هستند که برای کار و عملکرد و توانایی برابر باید مزد مساوی گرفته شود در نتیجه میتوان گفت که صرف نظر از حقوق بشری برابر و غربی حجاب از جنس حقوق بشری عادلانه است.

حجاب نوعی محبت

چه چیزی می تواند باعث شود که انسانی در مسیر خویشتن داری و حجاب گام بردارد؟

آیا برخی وقتی در این مسیر حرکت می کنند خواهان محدود کردن خود هستند ؟ ویا آیا این مصونیت است که موجب حرکت در این مسیر ، و حجاب می شود؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید