بخشی از مقاله
خلاصه:
با توجه به رشد روزافزون جمعیت و محدود بودن منابع طبیعی در دسترس، مسئله حفاظت از محیط زیست از مهم-ترین مسائل جوامع بشری مطرح شده است. جهان کنونی، دنیای رقابت، ظهور فناوریهای برتر و توسعه تجارت است. هر گونه توسعه اقتصادی- اجتماعی بدون توجه به حفظ محیط زیست، نامتعادلی و توازن ناپایدار را به همراه خواهد داشت. فشارهای زیست محیطی بسیاری از کشورها و سازمانها را وادار نموده تا به دنبال راهکارهای جدید برای مدیریت اثرات زیست محیطی خود باشند.
کشورها و سازمانها برای کاهش تأثیرات زیست محیطی خود چارهای جز این ندارند که اطلاعات مربوط به هزینههای زیست محیطی را در حسابها و تصمیمات خود وارد کنند. هدف حسابداری محیط زیست، فراهم کردن اطلاعات زیست محیطی در سطوح سازمانی، ملی و بینالمللی است. مسئلهی آلودگی محیط زیست از مهم-ترین معضلات جامعه بشری امروز و در ایران به قدری شدت یافته که پایتخت آن به عنوان یکی از آلودهترین شهرهای جهان شناخته شده است. این امر لزوم بهکارگیری حسابداری زیست محیطی را به عنوان تلاشی در جهت حفاظت از محیط زیست توصیه میکند. از این رو بر آن شدیم تا در این مقاله ضمن تعریف حسابداری محیط زیست و بیان تاریخچه آن، به لزوم این بخش از حسابداری و تأثیر آن بر محیط زیست بپردازیم.
.1 مقدمه
وقوع انقلاب صنعتی در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی باعث ایجاد تغییراتی بنیادی در شیوه زندگی انسانها شد. یکی از نتایج این تغییرات استفاده بیحد و اندازه از منابع و ثروتهای طبیعی و توسعه نامتوازن اقتصادی و صنعتی کشورهاست. این موضوع سبب افزایش نگرانیها در رابطه با مسائل زیست محیطی و همچنین افزایش آگاهی عموم از مسئولیتهای زیست محیطی شرکتها و صنایع مختلف شد. در این بین، صنایع به عنوان شریک اصلی توسعه پایدار شناخته شده و تجربه جهانی ثابت کرده است که بهبود سطح زندگی در محیط زیست و عملکرد زیست محیطی، بدون همکاری بخش صنعت امکانپذیر نیست. لذا، شرکتها و صنایع که فعالیتهای آنها دارای آثار گسترده محیطی، اجتماعی و اقتصادی است با چالش جدیدی در زمینه انتشار اطلاعات فعالیتهای زیست محیطی خود روبرو هستند. [1]
در حال حاضر، بسیاری از شرکتها با بهکارگیری نظام حسابداری زیست محیطی در جستوجوی شیوهای مناسب برای گزارش و افشای اطلاعات برای عموم مردم هستند. شواهد نشان میدهد که اطلاعات ارائه شده بهوسیله نظام حسابداری سبز برای استفادهکنندگان مفید بوده و در تصمیمگیریهای آنان نقش بهسزایی ایفا میکنند..[2][3] هدف از حسابداری زیست محیطی، تهیه اطلاعاتی جهت کمک به مدیران در امر ارزیابی عملکرد، کنترل و تصمیم-گیری و گزارشگری برای یک سازمان یا منطقه میباشد.
حسابداری زیست محیطی بر اساس مفاهیم، معیارها و ارزشهای زیست محیطی و اقتصادی بنا شده است. برای دستیابی به این هدف نیاز به تغییری در فرهنگ احساس میشود، که بخشی از این تغییر از طریق حسابداری و گزارشگری محیط زیستی حاصل میشود. حسابداری محیط زیست اطلاعاتی را فراهم میکند که در امر ارزیابی، عملکرد، کنترل، تصمیمگیری و گزارشگری به مدیران کمک میکند. حسابداری زیست محیطی براساس مفاهیم اقتصادی و زیست محیطی بنا شده و از آنجایی که ارزشهایی استفاده میکند که از بازار ناشی نمیشوند، استفاده از آن، مستلزم ایجاد تغییر در فرهنگ است. حسابداری زیست محیطی، بخشی از این تغییرات را در سازمان و وسیعتر از آن در جامعه ارائه کند[4]
حسابداری زیست محیطی سازمان را به ابزاری مجهز میکندکه در سیستم حسابداری سنتی تجدید نظر کرده و آن را به گونهای اصلاح نماید که بتواند اطلاعات مربوط به هزینههای زیست محیطی را پردازش و به گونهای مناسب گزارش و در اختیار مدیران قرار دهد. سیستم حسابداری زیست محیطی مبتنی بر اندیشه تحول حسابداری کلاسیک و تکمیل آن است. در این راستا باید هزینههای ناشی از آلودگی و رفع آن به عنوان تابعی از تولید یا خدمات نیز در کنار سود و هزینه حاصل از خود کالاها و خدمات محاسبه شود.
حسابداری زیست محیطی میتواند حلقه ارتباطی بین مدیران زیست محیطی و حسابداران ایجاد و هر دو گروه را تشویق کند که با کار در کنار یکدیگر به سویی حرکت کنند که در آینده هم عملکرد مالی و هم عملکرد زیست محیطی شرکت بهتر شود..[5] با مشخص شدن اهمیت مباحث زیست محیطی در سالهای اخیر، تحقیقات بسیاری در این زمینه در سراسر جهان صورت گرفته است. در حسابداری نیز این امر به ظهور شاخه جدیدی به نام حسابداری زیست محیطی انجامیده است.[6] در این مقاله ما برآنیم تا به بیان تاریخچه، مبانی نظری حسابداری محیط زیست و لزوم این بخش از حسابداری و تأثیر آن بر محیط زیست بپردازیم.
.2 پیشینه پژوهش
حجازی و همکاران - 2014 - در پژوهشی با عنوان » شاخصسازی هزینههای محیط زیست در زمینه آلودگی خاک « با استفاده از توزیع پرسشنامهای بین تصمیمگیرندگان - مدیران شهرداری و شهروندان - و متخصصان امر - حسابداران و متخصصان محیط زیست - شاخصهای آلودگی خاک را شناسایی و فعالیتهای محیط زیستی شهرداری تهران را طبقه-بندی کردند. سپس، شاخصهای محیط زیستی استخراج شده با اقدامات انجام شده به وسیله شهرداری تهران در زمینه خاک با یکدیگر مقایسه و سیاستها و راهکارهای مورد نیاز برای شهرداری تهران ارائه دادند.[7] یاتریدیس - - 2013، در پژوهشی به این نتیجه دست یافت که رابطه مثبت قوی بین سودآوری و افشاء زیست محیطی و اجتماعی وجود دارد.[8]
عباسی و محمدی - 2012 - در پژوهشی با عنوان»بررسی گزارشگری مالی عملکرد زیست محیطی شرکتهای آلاینده پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران« به بررسی پنج موضوع گزارش عملکرد زیست محیطی 47 شرکت آلاینده از 9 صنعت در بازه زمانی 1381 -1387 پرداختند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که شرکتهای آلاینده حداقل در %50 از مشاهدات، عملکرد مالی زیست محیطی خود را در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی و گزارشهای هیئت مدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام افشاء میکنند.[9]
دونوا - 2011 - در پژوهشی با عنوان »گزارشگری زیست محیطی و آشفتگی مشارکت گروهی در نیجریه« صورتهای مالی بین المللی 40 شرکت نیجریهای را در مقاطع زمانی 1999 ،2001 و 2009 مورد بررسی قرار داد. نتایج پژوهش وی نشان داد که خسارتهای زیست محیطی در گزارش عملکرد زیست محیطی شرکتهای فعال در زمینه اکتشافات نفتی در آن کشور، به درستی منعکس نمیشود و دخالتهای دولت از طریق تدوین قانون برای پیشگیری از مشکلات زیست محیطی مؤثر نبوده است.[10]
بنت و مابتس - 2010 - ، مقالهای تحت عنوان »کاهش بهای تمام شده به وسیلهی حسابداری مدیریت محیط زیست« تهیه کردند. این مقاله از ترکیب نظرات مختلف جوامع حسابداری و محیط زیست از قبیل کمیته حسابداران رسمی، انجمن حسابداران مدیریت، دفتر نمایندگی محیط زیست، شبکه حسابداری مدیریت محیط زیست در رابطه با تأثیر حسابداری مدیریت محیط زیست بر بهای تمام شده محصولات و کاهش آن نیز میباشد..[4]
لینچ - - 2010 در پژوهشی با عنوان » بررسی گزارشگری زیست محیطی به وسیله بخشهای دولتی استرالیا« گزارش-های 18 بخش دولتی را در بازه زمانی 8 ساله، 2000-2007، مورد مطالعه قرار داد و کارکردهای افشاء اطلاعات زیست محیطی را بررسی کرد. نتایج پژوهش وی نشان داد در طی دوره پژوهش، افشاء اطلاعات زیست محیطی با استفاده از شاخص افشاء توسعه یافته از 336 گزارش در سال 2001 میلادی به 449 گزارش در سال 2007-2008 میلادی افزایش یافته است.[11]
نتایج مطالعات الیجیدوتن و همکاران - - 2010 نشان داد که رابطه مثبتی بین اندازه شرکت و سطح افشاء اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی در تعدادی از کشورها وجود دارد.[12] ادو و همکاران - - 2009 با مطالعه و بررسی پژوهشهای انجام شده در زمینه افشاء زیست محیطی به این نتیجه رسیدند که تا زمانی که افشاء اطلاعات زیست محیطی به صورت غیر اجباری و داوطلبانه باشد، شرکتها برای گزارشگری از رویههای متفاوتی استفاده میکنند و ثبات رویهای در افشاء زیست محیطی در شرکتها وجود ندارد. افزون بر این، برخی شرکتها به میزان زیاد مسائل مربوط به محیط زیست را افشاء میکنند.[13]
نتایج پژوهش بنرجی - - 2006 نشان داد که رویههای حسابداری محدود به اندازهگیری و گزارشگری فعالیتهای اقتصادی بوده و قابلیت گزارشگری وضعیت بحرانی زیست محیطی را در قالب ارقام حسابداری ندارد. همچنین، براساس نتایج پژوهش مزبور هیچ شرکتی نمیخواهد در گزارشهای سالانه، اطلاعات مفصلی از عملکرد هزینههای زیست محیطی را به عموم ارائه کند.[14] گراژ - 2006 - ، مقالهای تحت عنوان » حسابداری مدیریت محیط زیست و تولید پاک« منتشر کرد. در این مقاله به تأثیری که حسابداری مدیریت محیط زیست بر مصرف مواد و انرژی داشته باشد به نحوی که در کنار مصرف بهینه مواد و انرژی، تولید ضایعات را نیز کاهش دهد.[15]
جاو و همکاران - - 2005، در پژوهشی با عنوان»محدودیتهای گزارشگری محیط زیستی و اجتماعی شرکت در هنگ کنگ« به تجزیه و تحلیل گزارشهای سالانه 33 شرکت در بازه زمانی 1993- 1997 پرداختند و الگوها و تخمینهای افشاء اطلاعات زیست محیطی در کشور هنگ کنگ را بررسی کردند. نتایج پژوهش آنان حاکی ازآن بود که نوع صنعت بر سطح، موضوع و محل افشاء اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی شرکت اثرگذار است.[16]