بخشی از مقاله

چکیده

حسن صباح کیست؟ شخصیت او چگونه ارزیابی میشود؟ شاخصترین فعالیتهاي او در چه زمینههایی بوده است؟ حسن صباح از داعیان بزرگ اسماعیلیه به شمار میرود. او فردي کنجکاو با ذهنی جستجوگر و اهل مناظره و جدل با دیگران حتی درباره دین و مذهب خویش بوده و با داعیان اسماعیلی هم چون عبدالملک عطاش و مومن آشنا شده و به آن مذهب گرایش پیدا کرده است. از عبدالملک عطاش نیابت دعوت گرفته و با تکیه بر سیاست مدبرانه و نبوغ ذهنی خویش به تبلیغ آیین اسماعیلیه پرداخته است تا زمینههاي قیام خود را آماده نماید. حسن صباح قبل از هر چیز الموت را پایگاهی براي استقرار خود و یارانش برگزید.

داشتن جرأت و جسارت، اراده قوي، توانمندي براي فرمانروایی، داشتن ایدئولوژي و آگاهی از راز و رمز رهبري و سازماندهی، مهمترین ویژگیهاي شخصیتی او هستند. حسن صباح مردي آزاد اندیش بود و هیچ چیز نمیتوانست مسیر فکري و عقیدتی او را عوض کند. آن چه را حقیقت تشخیص میداد، براي اثبات آن تلاش میکرد، از فدائیان به عنوان مهمترین سلاح و ابزار کارساز براي پیشبرد اهداف خویش سود میجست. حکیم نزاري قهستانی از پیروان اندیشههاي او به شمار میرود. در این مقاله اندیشههاي اسماعیلیه، شخصیت حسن صباح و فعالیتهاي او بر مبناي تاریخ جهانگشا مورد بررسی قرار گرفته است.

کلیدواژه: حسن صباح، اسماعیلیه، تاریخ جهانگشا، الموت، فدائیان، تبلیغ.

مقدمه

ابوالحسن بن علی بن محمد بن جعفر بن الحسین بن محمد بن الصباح از داعیان بزرگ اسماعیلیه است. »نسبت او به قبیلهي حمیر انتماء کرده است. پدر او از یمن به کوفه آمد - «جوینی،. - 188 :1355 او درباره مذهب خویش میگوید: »من مذهب آباء خویش - اثناعشري- داشتم. در ري شخصی بود امیر ضراب نام بر مذهب باطنیان مصر و هر وقت ما را با یکدیگر مناظرهاي میبود و او مذهب مرا کسر میکرد، من مسلم نمیداشتم اما در دل من آن سخن جایگیر بود - «همان - . او فردي کنجکاو با ذهنی جستجوگر و اهل مناظره و جدل با دیگران حتی درباره دین و مذهب خویش بوده است. از این شهر به آن شهر و از این مکتب به آن مکتب رفته تا این که با داعیان اسماعیلی هم چون عبدالملک عطاش و مومن آشنا شده و به آن مذهب گرایش پیدا کرده است.

عبدالملک عطاش نیابت دعوت به او داد و به او گفت:»به حضرت مصر باید شد و در آن وقت مستنصر بود - «همان:. - 189 حسن صباح از راه اصفهان و آذربایجان به شام و از آنجا به مصر میرود. در سال 471، خلیفه المستنصر باالله متوجه حضور او در آن شهر میشود؛ طبق نقل و قولی که از او در تاریخ جهانگشا آمده،»در مدت اقامت هر چند نزدیک مستنصر نرسیدم اما مستنصر بر حال من واقف بود به کرات ستایش من کرده بود - «همان:. - 190از آن جا که بین خلفاي فاطمی مصر و خلفاي عباسی رقابت سختی درگرفته بود، هر کدام در غیر مشروع جلوه دادن دیگري تلاش میکرد. حسن صباح امیدوار بود که در سایه رهنمودهاي خلیفهي فاطمی و حمایتهاي سیاسی و معنوي او در مخالفت با ترکان سلجوقی و خلفاي عباسی به پیروزي دست یابد.

اما دیري نگذشت که خویش را در رسیدن به این آرزو ناکام یافت چرا که به زیرکی دریافت که خلیفه جز نامی از خود چیزي ندارد و درحقیقت»امیرالجیوش، امیر لشکر او، مسلط بود - «همان - و از طرفی خلیفه پسر خردتر، مستعلی، را به نص دوم ولیعهد کرده بود و حسن میگوید:»من بر قاعده اصول مذهب خویش دعوت با نزار میکردم، بدین سبب امیرالجیوش با من بد بود به قصد من میان بربست به حدي که الزام کردند تا مرا با جماعتی فرنگان بر راه کشتی به جانب مغرب گسی کردند؛ دریا در آشوب بود، کشتی را با شام انداخت و آن جا مرا واقعه افتاد.« - همان: - 191 به این ترتیب بعد از یک سال و نیم با ناامیدي به اصفهان بر میگردد اما عزم را جزم میکند که نهضت مستقلی پدید آورد و بدون عدول از معتقدات اسماعیلیه به مبارزه با ترکان سلجوقی و خلفاي عباسی بپردازد - رك.نجمی،. - 20 :1369

فعالیتهاي مبارزاتی حسن صباح

حسن صباح با حس ناسیونالیستی و وطن خواهی خویش، دعوت اسماعیلیه را براي مبارزات ملیگرایی خویش و نجات دادن ملت ایران از زیر بار خلفاي عباسی و دست نشاندگان آنان، حاکمان ترك سلجوقی، دستاویزي دینی قرار داد - رك.فضایی،. - 346 :1386 او با تکیه بر سیاست مدبرانه و نبوغ ذهنی خویش به تبلیغ آیین اسماعیلیه میپردازد تا زمینههاي قیام خود را آماده نماید. او نه تنها داراي جرأت و جسارت، اراده و توان فرمان روایی بلکه»صاحب ایدئولوژي و شخصی آگاه به راز و رمز رهبري و سازماندهی بوده است - «نجمی،. - 6 :1369به همین جهت براي تبلیغ مذهب خود روش متفاوتی را در پیش میگیرد چرا که به گفتهي خودش:»من فهمیدم که هیچ دینی توسعه نیافت مگر این که خود را آشکار کرد. لیکن ما آن قدر ضعیف بودیم که اگر خود را آشکار میکردیم، در چند روز یا چند ماه نابود میشدیم. این بود که من متوجه شدم براي این که بتوانیم کیش خود را علنی گردانیم، باید قويتر شویم و تحصیل قدرت هم جز به وسیلهي زورآزمایی امکان ندارد - «همان:. - 303

قلعه الموت

حسن صباح در راستاي مبارزات خویش قبل از هر چیز به فکر ایجاد یک پایگاه مطمئن براي استقرار خود و یارانش میباشد؛ بعد از جستوجو و مطالعه مناطق مختلف جغرافیایی، قلعه الموت را مناسبترین محل براي رسیدن به اهداف خویش مییابد چون این دژ از نظر نظامی و سوق الجیشی و موقعیت دفاعی شرایط فوق العاده و مناسبی دارد. نویسنده تاریخ جهانگشا مینویسد:»محاصره محمد بن ملکشاه بن الب ارسلان همین قلعه الموت را به عهد حسن صباح در مدت یازده سال به چند بار با قلّت عدد و ذخیره - صباحیان - هیچ بیرون نکرد و فایده نداد - «جوینی،1355،ج. - 137 :3 از طرفی موقعیت آن را چنین به تصویر میکشد:»الموت کوهی است که تشبیه آن به شتر زانو زده و گردن بر زمین نهاده کردهاند - «همان:. - 269

علاوه بر تسخیرناپذیري و استواري، شرایط تبلیغ نیز براي او و یارانش در این منطقه مناسبتر است زیرا »دیلمیان که زیر بار حکومت عباسیان نرفته بودند، در این محل زندگی میکردند - «نجمی،. - 53 :1369حسن صباح پس از این که»قومی در الموت دعوت قبول کردند و علوي - حاکم دست نشاندهي ملکشاه - را نیز دعوت کردند، او نیز بر زبان گفت که قبول کردم - «جوینی،1355،ج. - 193 :3 خود شبانه وارد قلعه میشود و بعد از آن قلعه را از حاکم میخرد و »بهاي قلعه را به سه هزار دینار زر بنوشت بر حاکم گردکوه و دامغان، رئیس مظفر مستوفی...و چون بر الموت مستقر و مستقل گشت، داعیان به اطراف و اکناف فرستاد و روزگار خود بر اظهار دعوت مقصور کرد - «همان:. - 195

شیوه مبارزاتی و عقاید حسن صباح

خداوند الموت و»شیخ جبل - «پلآمیر، - 57 :1371تبیین عقاید را نه از طریق زبان بلکه با عمل براي دیگران به اثبات رساند؛ او که»بنیاد کار و ناموس بر زهد و ورع و امر معروف و نهی منکر نهاده بود. در مدت سی و پنج سال که در الموت ساکن بود، هیچ کس در ملک او آشکارا شراب نخورد و در خم نریخت...پسري دیگر داشت محمد نام، او را به شراب خوردن متهم کردند فرمود تا او را بکشتند و قتل هر دو پسر خویشتن را بر آن حمل میکرد که بعد از وفات او کسی را خیال نیفتد که او دعوت براي ایشان کرده است - «همان:. - 210 حتی وقتی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید