بخشی از مقاله

چکیده

اگر سنگها را میتوان به جای دیگر برد، به همان آسانی نمیتوان رابطه ای را که میان سنگها و انسانها برقرار شده است، تغییر داد. نوشتار حاضر به این سؤال اساسی پاسخ می دهدکه حس مکان به عنوان یک ویژگی مهم اجتماعی چگونه میتواند به عنوان یک مانع در اجرای طرحهای بازسازی بافتهای فرسوده شهری ظاهرشود. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربه حس مکان و مقاومت چهار مشارکت کننده - مالک - در منطقه آبکوه شهرمشهد نشان میدهد که سابقه سکونت طولانی در محل، وجود خاطرات و تجارب ذهنی متعدد از مکان زندگی، روابط نزدیک اجتماعی با همسایگان و هم محلگی ها، آداب و سننن پابرجا در محل زندگی، حضور مداوم در محل و رضایت از الگوی سنتی مسکن، نارضایتی از عملکرد کالبدی شهرداری درمحل از مهمترین واحدهای معنائی نهفته دراین تجارب هستند که از یک سو دلالت بر تعلق کالبدی آنها و از سوی دیگر دلالت بر تعلق اجتماعی به مکان زندگی آنان دارد. این دو نوع تعلق، دو معنا یا تم اصلی این متن - تجارب - محسوب میشوند که خود دلالت روشنی بر معنای مرکزی »حس مکان« دارند. دارد و این تجربه دربین مشارکت کنندگان بسیار به هم نزدیک است و این امر دلیل مشترکی برای مقاومت در برابر طرح مرمت بافت فرسوده منطقه آبکوه است.

١- مقدمه

بافتهای فرسوده، محدوده های آسیبپذیر شهر در برابر مخاطرات طبیعی - به ویژه زلزله - به شمار می آیند که نیازمند برنامه ریزی و مداخله هماهنگ برای سامان یابی هستند - وب سایت ۱٤ - .این درحالی است که حسب گزارش شورای عالی معماری شهرسازی درحال حاضر بطورمتوسطحدود ۰۱ درصدد سطح شهرها درایران، شامل بافتهای فرسوده هستد - - وبسایت ٢٢ - .درعین حال که امروزه اجرای طرحهای مرمتی بافت فرسوده به دلائل عدید،، اجتناب ناپذیربه نظرمی رس، ممقاومت مالکین در مسیر اجرای این طرحها، یک مانع مهم اجتماعی به حساب می آد. ضضرورت مواجهه اصولی با مقاومت مالکین که از مهمترین ذینفعان طرح های بازسازی و مرمتی شهری هستند اقتضاﺀ میکند که این واقعه با عمق بیشتری مورد بررسی قرارگید.

ممرمت بافتهای فرسوده شهری مستلزم همکاری و مشارکت شهروندان به ویژه مالکین این بافتهاست وهمکاری آنها، تضمین اجتماعی لازم را برای موفقت این طرحها فراهم میآورد. بعلاوه بیم آن میرود که استفاده ازاهرم های فشار و الزام قانونی برای واداشتن مالکین به همکار،، به تشدید مقاومت و ناآرامی آنان و در نتیجه ناکامی بیشتراین طرحها بینجامد. از این رو بررسی دلایل مقاومت و عدم همکاری مالکین بافتهای فرسوده برای پیشبرد اهداف طرحهای توسازی و بازسازی شهری ضروری است و نتایج تحقیقات مختلف نیز حاکی از این است که بی اعتمادی و نارضایتی مالکین از سازمانهای ذیربط طرحهای مرمتی از عوامل عمه عدم همکاری آنن دراین قبیل طرحهاست - یوسفی، ۸۸۳۱؛ اصغرپور ۸۳۱؛؛ انتظاریزدی ۶۶۸۳۱ - .

بین بافت اجتماعی و بافت فضائی شهرها درهم تنیدگی وجود دارد وازآنجا که طرح های بازسازی و مرمتی بافتهای فرسوده غالبا با تخریب بافت فضائی همراه است و این تخریب، آسیبی را متوجه بافت اجتماعی مینماید لذا اجرای این طرحها با مقاومت اجتماعی روبروست. مطالعات جامعه شناختی موریس هالبواکس درباره حافظه جمعی به روشنی تاثیرفضا را بر برحافظه و خاطرات جمعی ساکنین آشکارساخته است. از نظر او افراد گذشته ی خود را با کمک آنچه که محیط زندگی آنها را شکل داده، به یاد میآورند.

او معتقد است، اگر سنگها را میتوان به جای دیگر برد، به همان آسانی نمیتوان رابطه ای را که میان سنگ ها و انسان ها برقرار شده است را تغییر داد. وقتی که یک گروه انسانی در محلی زندگی میکند که با عادتهایشان سازگاراست، نه٤ شاخصهای تشخیص بافتهای فرسوده براساس مصوبه شورایعالی شهرسازی و معماری ایران، عبارتاند از: ناپایداری که معرف فقدان سیستم سازهای مناسب و غیرمقاوم بودن ابنیه است. نفوذناپذیری که معرف عدم دسترسیهای مناسب و قلت معابر با عرض کافی برای حرکت سواره است.

ریزدانگی که معرف فشردگی بافت و کثرت قطعات - پلاکهای تفکیک زمین - کوچک با مساحت اندک است. مبنای شناسایی بافتهای فرسوده، بلوکهای شهری است و هر بلوک شهری که ۰۵ درصد قطعات آن مشمول هر یک از معیارها باشد، فرسوده به شمار میآید. بلوک ناپایدار، بلوکی است که حداقل ۰۵ درصد بناهای آن غیرمقاوم، به دلیل فقدان سیستم سازهای مناسب و عدم رعایت موازین فنی است.

بلوک نفوذناپذیر، بلوکی است که حداقل ۰۵ درصد عرض معابر آن کمتر از ۶ متر است وبلوک ریزدانه، بلوکی است که حداقل ۰۵ درصد قطعات - پلاکهای - آن دارای مساحتی کمتر از ۰۰۲ مترمربع است - وب سایت - ۱ - - .فقط رفتار بیرونیاش بلکه تفکراتش نیز بر پایه توالی تصویرهای مادی که اشیای خارجی در معرض دیدش قرار میدهند انتظام مییابد - فیالکوف ۳۸۳۱: ۵۳۱ - . از این رو به نظر میرسد تخریب کوچهها، خیابان ها، معابر و خانهها، ازاین جهت که با خاطرات و تعلقات مکانی ساکنین برخورد پیدا میکند، مقاومت ساکنین - مالکین - را در پی خواهد داشت. هدف نوشتارحاضر این است که تجربه حس مکان و مقاومت مالکین دربرابر طرحهای مرمتی بافتهای فرسوده شهری مشهد با تمرکز بر منطقه آبکوه شهر مشهد مورد تحلیل قرار دهد.

۲- سوابق نظری

نظریات مربوط به مکان و انسان را میتوان به سه دسته کلی تقسیم نمود: نظریه حافظهی جمعی، نظریه حس مکان و نظریات مرمتی شهر - نظریه معماری خاطره ساز و نظریه رد تخریب و حفظ حافظه های تاریخی - که ذیلا تشریح میگردد :

۱-۲- نظریه حافظهی جمعی

برگسون اولین کسی است که بین دو حافظه تفاوت مینهد: حافظهی عادتی که عبارتست از ساز و کارهایی حرکتی که به عادت شباهت دارد. حافظه در این معنا تکرار مکانیکی و عادتی جسمانی است. دوم حافظهی محض که بازنمود همهی اعمال روزانه ی ماست، بعد روحی انسان را تشکیل میدهد و اشاره به ذهن ناهشیار دارد . - Fowler 2005: 53-72 - بنجامین نیز، خاطرات را به دو دستهی خاطرات ضمنی - ناخودآگاه و غیر ارادی - و خاطرات صریح - آگاهانه - تقسیم میکند. تفاوت آنها این است که اثر خاطرات ضمنی بر ذهن به مراتب بیشتر و ماندگارتر است و شخص این خاطرات را با جزئیات بیشتری به یاد می آورد - تاج بخش ۸۸۳۱ - .

هالبواکس معتقد است که ما به ندرت رویاهایی را به یاد می آوریم که محتوای فردی دارند: »بازیابی خاطرات حافظه، خارج از چارچوب افرادی که در جامعه زندگی میکنند ممکن نیست.« از نظر او، حافظهی جمعی به طور فعال از طریق حافظهی محل - مکان - ، به ویژه از طریق ساخت و ساز و بازسازی اجتماعی از نشانه های گروه استمرار مییابد . - Halbwachs 1992 - از نظر هالبواکس، ما گذشته مان را با کمک آنچه محیط ما را تشکیل میدهد به یاد میآوریم.

حافظهی فردی به یک اجتماع عاطفی بستگی دارد. بدین ترتیب حافظهی جمعی اساساﹰ نوعی بازسازی گذشته است که تصویر وقایع قدیمی را با باورها و با نیازهای معنوی زمان حاضر سازگار میکند. این بازسازی ممکن است به صورت تکه تکه باشد، چند مکان با یک خاطره متناظر باشند یا به صورت متمرکز یک مکان جایگاه چندین خاطره باشد. اما در هر دو حالت، بازسازی گذشته به تحکیم هویت گروه کمک میکند - فیالکوف ۳۸۳۱: ۵۳۱ - .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید