بخشی از مقاله
حضور پذیری فضاهای عمومی شهر: نمونه موردی پارک شیرین
چکیده
فضای شهری بیشترین ارتباط را با مردم و محیط زندگی برقرار میکند و در نتیجه نقش به سزایی در هویت بخشی و احساس آرامش به شهروندان دارد. امروزه ارتقا کیفیت محیط در عرصهها و فضاهای عمومی شهر (فضاهای باز، فضاهای شهری، فضاهای سبز) به منظور بالا بردن قابلیت حضور پذیری این عرصهها، در دستور کار طراحان شهری قرار دارد. این افزایش قابلیت حضورپذیری، از طریق غنیتر کردن تجربه حضور شهروندان در عرصههای عمومی شهر صورت می پذیرد. حضورپذیری بهینه عرصههای عمومی، از طریق زمینه سازی برای ایجاد خاطرهای فردی و جمعی لذت بخش، شکلگیری تصویر ذهنی واضح، خوانا و مطلوب از حضور در عرصه عمومی را در ذهن ناظران فضا موجب میشود. همچنین پایداری توسعه فعالیتهای انسانی مستلزم پایداری منابع اقتصادی، زیست محیطی و برآوردن نیازهای انسانی است. پارکهای شهری با ایجاد مکانی مناسب برای گذران اوقات فراغت و بهرهمندی از هوای متبوع میتواند پتانسیل بالقوهای در جهت توسعه فعالیتهای انسانی در نظر گرفته شود. البته پارکهای شهری و کارکردهای آنها، از دوران " فریریک اولمستد" تا کنون گسترش بسیاری یافتهاست. اگرچه برای برخی، پارک هنوز محل ورزش، تفریح ، بازی و تفکر است، برای عدهای دیگر، یک محل مهم ملاقات و دیدار و مکان اجتماعی تلقی میشود و برای افراد بینوا و گرسنه، مکانی برای خوردن غذا، خوابیدن و مسکن گزیدن به حساب می آید. پارک شیرین کرمانشاه با وسعتی بیش از 10 هکتار با وجود موقعیت جغرافیایی ممتازش جاذبه چندانی برای مردم ندارد. این در حالی است که حدود بیست سال پیش این پارک یکی از فضاهای سرزنده شهر بود و در استفاده، جاذب بازدید کنندگان محلات مختلف شهر و حتی مسافرانی بود که به این شهر سفر میکردند. پژوهش حاضر بر آن است که با استفاده از دو روش اسنادی و میدانی به شناسایی عوامل موثر در ایجاد ضعف و قوت موثر بر حضور پذیری پارک شیرین به عنوان یک فضای سبز عمومی بپردازد.
واژگان کلیدی: فضای شهری، فضای عمومی، پارک، حضور پذیری
-1 مقدمه
شهرهای کهن ایرانی اسلامی با برقراری پیوند کالبدی و فضایی میان مولفههای اقتصادی، اجتماعی، اداری، فرهنگی و زیست محیطی، نظامی یکپارچه و پایدار را تشکیل دادهاند.[1] در فاصله زمانی سالهای1335 الی 1385 سطح مناطق مسکونی حدود 9
برابر و جمعیت با نرخ رشد 4 درصد، حدود 7 برابر شده است؛ در حال حاضر در سطح کشور بیش از 66 درصد جمعیت در شهرها ساکنند که این آمار ضرورت توجه به فضاهای عمومی و گذران اوقات فراغت را بیش از پیش آشکار میسازد .
فضای فراغت به عنوان فضاهای تفریحی و مکان گشت و گذار و دیدنی، یکی از حوزههای مهم مطالعات شهری به شمار میرود. در این میان پارکها با القای شادابی و نشاط روحی و جسمی، به دلیل داشتن کالبد سبز و زنده و با تعبیه امکانات رفاهی از جمله فضاهای تفریحی، ورزشی، تجمعی، و گاه با تامین سکوت و آرامش؛ پرطرفدارترین فضای فراغتی برای شهروندان محسوب میشود.
پارک شهری از یک سو بستر تعاملات اجتماعی و گذران اوقات فراغت است و از سوی دیگر متاثر از جمعیت زیاد، تراکم پوشش گیاهی، دید کم، محدودیت منابع روشنایی در شب و امکان اختفا، زمینه وقوع پنهانی جرم میشود.
طراحی پارکهای امروزی به منظور حصول توسعه پایدار و کارایی عملکرد محیط و منظر باید با بوم شناسی محیط و منظر و سیستمهای طبیعی و انسانی پیوند یابد .[2] همچنین با توجه به مقیاس، بستر قرارگیری، نحوه طراحی و چگونگی حضور گروههای اجتماعی در پارک، میتوان راهکارهایی را در جهت افزایش بعد اجتماعی پارک و کاهش جرم و آسیب در آن ارائه داد.
هدف از انجام این پژوهش شناسایی تاثیر کیفیت فضای عمومی پارکها بر انسان و دید و منظر شهری، عوامل تاثیر گذار بر ایجاد احساس امنیت، و در نهایت ارائه راهبردهایی در جهت باززنده سازی پارک شیرین می باشد. از طرفی لازمه برنامه ریزی آتی در جهت باز زندهسازی پارک، داشتن شناختی جامع از وضعیت موجود خواهد بود. در پژوهش حاضر از دو روش اسنادی و میدانی برای تدوین مبانی نظری و گرد آوری اطلاعات استفاده شده است.
-2 تاثیر محیط بر انسان
انسان موجودی پیچیده است که دارای انگیزشهای مادی، روحی و معنوی گوناگون و متفاوت میباشد. "انگیزش" نیرویی است که هدایت کننده و سازمان دهنده ادراک، شناخت و یا رفتار هدفمند آدمی است.[3] رفتارها نیز برای ارضای نیازها وارد عمل می-شود. از این رو، شناخت نیازهای انسان برای طراحان محیطی از اهمیت ویژهای برخوردار است. یک محیط ساخته شده متناسب و منطبق بر نیازهای انسان دارای توانشهایی است که تامین کننده رفتارهای انسان است.
در جایی که علومی چون جامعه شناسی و جغرافیای انسانی بر رد هر گونه تاثیر محیط بر رفتار انسان معتقد هستند، در معماری و طراحی شهری نقش محیط در رفتار انسان مورد تاکید قرار گرفته است. مفهوم " معینیگری معماری" و یا به تعبیری جامعتر "معینیگری کالبدی" در یک تعریف ساده عبارتند از این معنا که با ایجاد دگرگونیها در عناصر معماری محیط و یا توانشهای آن میتوان رفتار آدمی را بهویژه در سطح رفتارهای اجتماعی دگرگون ساخت.
در ابتدای قرن بیستم و در دهههای سی و چهل میلادی اصول طراحی مسکن در اروپا که در CIAM ارائه شد بر این اصل استوار بود که با دگرگون ساختن محیط ساخته شده میتوان رفتار آدمی را نیز با آن همساز نمود. این تفکر مورد بررسی و نقد گروهی از معماران و طراحان شهری قرار گرفته است. جان لنگ در کتاب "آفرینش نظریه معماری: نقش علوم رفتاری در طراحی محیطی" معتقد است که محیطهای کالبدی همانا قرارگاههای رفتاری هستند که می توانند باز دارنده و یا تسهیل کننده رفتارهای مردم شود اما به هیچ وجه تعیین کننده رفتارها نیستندزیرا این انگیزهها و نیازهای انسانی است که تعیین کننده رفتارهای مردم است. [4]
-3 معنای ارزشی و عاطفی محیط
در این سطح معنای یک بنا یا محیط ساخته شده از معنای سودمندی و یا ابزاری خود رها شده و با عواطف درونی ادراک کننده ارتباط برقرار میسازد. لذا بسیاری از مردم ممکن است بدون توجه به کاربرد ابزاری یک ساختمان، تنها بر اساس ارزش، ذائقه شخصی، نگرش و یا هنجارهای اجتماعی، واکنشی احساسی نسبت به محیط ساخته شده از خود بروز دهند.
گوردن کالن معتقد است که فقط از طریق دید و قدرت دید((Vision است که میتوان محیط را درک کرد. قوه دید با حرکت در شهر و فضای شهری معنی مییابد. چنانکه گفته میشود دیدهای متوالی با حرکت از مکانی به مکان دیگر تاکید و تصویری قوی از بعد سوم در ناظر ایجاد میکند. گیرایی و کشش بصری با حرکت از فضایی به فضای دیگر افزایش مییابد.
در شهرهای تاریخی ایران گوهر ساختار شهر و اجزا آن مبتنی بر وحدت شکلی بوده، به گونهای که میان عناصر مجموعه، از مسجد و مدرسه و مرقد گرفته تا بازار و بازارچه و تیمچه، و حسینیه و تکیه و زاویه، و خانه و خانقاه صورتی از پیوستگی و ارتباط فضایی وجود داشته است. اما در جریان خیابان کشیهای نا هماهنگ که در دهههای نخستین قرن حاضر صورت گرفت، ترکیب متحدالاجزا کل شهر و مجموعههای شهری از هم گسیخت. بسیاری از تلاشهای اخیر در زمینه طراحی شهری، بر روی تولید و مدیریت فضاهای عمومی شهرها متمرکز شده است.
-4 فضای عمومی
در تفسیر لغتنامه آکسفورد از کلمه "عمومی" چنین آمده است : تعلق داشتن به همه مردم؛ تعلق داشتن، تاثیر گذاشتن یا مرتبط بودن به جامعه؛ انجام داده یا ساخته شده از طرف کل جامعه، منتخب از طرف کل مردم، قابل دسترسی، استفاده یا مشارکت از طرف کل جامعه، محدود نشده به استفاده خصوصی، تهیه شده بوسیله حکومت ملی یا مرکزی برای جامعه با حمایتهای مالیاتی، بر این اساس، فضای عمومی به دست مسئولان امور عمومی ساخته میشود و توجه آن به همه مردم به صورت کلی است و برای همه در دسترس است و به علاوه، همه مردم میتوانند از آن استفاده و در آن مشارکت کنند.
فضای عمومی فضایی است که ما با افراد ناآشنا در آن مشترک هستیم، فضا برای همزیستی آرام و مواجهههای غیر شخصی ( والزر 9، .(1986 بهبود وضعیت فضاهای عمومی به عنوان مکانهایملاقات افراد با یکدیگر، بر اهمیت با هم بودن افراد تاکید میکند. فضاهای عمومی که ساختمانها و فعالیتها را به یکدیگر مرتبط میکنند نیز در تصمیمگیریهای گردشگران اهمیت دارند. لذا تولید فضاهای عمومی جدید نیز قسمتی از فرآیند جاذبسازی شهرهاست.
-5 کیفیت فضای عمومی
مطالعهای که PPS بر روی بیش از 1000 قطعه فضای عمومی شهری در کشورهای مختلف دنیا انجام داده است، حاکی از آن است که 4 عامل اساسی سنجش مطلوبیت کیفی وضعیت فضاهای عمومی شهری از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است:
- دسترسی و به هم پیوستگی
- آسایش و تصویر ذهنی
- استفادهها و فعالیتها
- اجتماعی بودن
جیکوبز بر اهمیت تخصیص فضاهای عمومی به الگو و قابلیت حرکت و حضور مردم در فضاهای شهری تاکید دارد و میگوید مردم تمایل دارنداز طریق فضاهایی با سایر افراد ارتباط برقرار کنند و از فضاهای متروک دوری کنند [5]
برخی از ویژگیهای یک مکان عمومی و مردمی از دیدگاه کلر کوپر مارکوس و کارولین فرانسیس این چنین است:
- در جایی مستقر باشد که به سهولت قابل دسترسی و برای استفاده کنندگان قابل رویت باشد
- به وضوح این پیام را برساند که این مکان برای استفاده و آماده برای استفاده است
- زیبا و قشنگ و درون و برون آن جذاب باشد
- برای تحقق بیشترین فعالیتهای احتمالی و مطلوب تجهیز شود
- احساس آرامش خاطر و ایمنی را برای استفاده کنندگان احتمالی فراهم آورد
- در حد ممکن، به رهایی از تنشهای شهری کمک کند و سلامت عاطفی و بهداشتی استفادهکنندگان را گسترش دهد
- با نیازهای گروهی که بیشترین احتمال استفاده از محل را دارد منطبق باشد
- استفاده زیرگروههای مختلف جمعیت احتمالی استفادهکننده را تشویق کند، بدون اینکه فعالیتهای هیچ گروهی، بهرهمندی و استفاده دیگری را ضایع کند یا مانع شود.
- محیطی را عرضه کند که در اوج استفاده، از نظر شرایط طبیعی مثل آفتاب، سایه، باد و مانند اینها راحت باشد.
- برای کودکان و ناتوانان قابل دسترس باشد.
- عناصر و عواملی را در آنجا قرار دهند که استفادهکنندگان بتوانند از آن استفاده کنند و آن را تغییر دهند
- برای استفاده کنندگان، خواه به عنوان فرد یا اعضای یک گروه، امکان ایجاد "دلبستگی" به فضا را فراهم آورد، به طوری که آنها را در نگهداری از محل ترغیب کند. این کار از طریق مشارکت در طراحی، ساخت یا نگهداری آن، از طریق استفاده از آن برای رویدادهای خاص و حق استفاده اختصاصی موقت و غیره تامین میشود.
- با توجه به آنچه از یک نوع فضای خاص انتظار میرود، نگهداری آن آسان و با صرفه باشد ( مثلا به راحتی میتوان از یک پارک بتنی نگهداری کرد، اما آن دیگر چیزی نیست که از یک پارک انتظار میرود).
- در طراحی یک فضا باید به ارزشهای بصری و ارزشهای اجتماعی به طور یکسان توجه شود. توجه زیاد به یک جنبه و نادیده گرفتن جنبه دیگر میتواند به عدم توازن و عدم سلامت محیط منجر شود.
-6 پارک
"فرهنگ کمبریج" درباره "پارک" نوشته است: "منطقه وسیعی که با چمن و درختان پوشیده شده و با نرده یا دیوار محصورشده است به طوری که مردم و کودکان به راحتی میتوانند درآن قدم بزنند، بازی کنند و لذت ببرند."
واژه پارک نخستین بار در دوره قاجار و در عصر ناصرالدین شاه به دایره واژگان شهرنشینی ایران وارد شد. عصر ناصری، از موثرترین ادوار شکلگیری حیات مدنی نوین در ایران است.
پارکهای شهری به عنوان یکی از مهمترین فضاهای عمومی - خدماتی شهر نقش زیادی در ارتقای شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی نواحی شهری دارند. دانشمندان پی بردهاند که فضای سبز میتواند به آرامش، جوان سازی و کاهش خشونت مردم کمک کند. گذشته از مزایای اجتماعی و فیزیولوژیکی، طبیعت شهری میتواند مزایای اقتصادی را نیز، چه برای مدیران شهری و چه برای شهروندان فراهم سازد. به عنوان مثال پالایش هوا که درختان انجام میدهند، میتواند منجر به کم شدن هزینه-های کاهش آلودگی و میزان آن گردد. به علاوه، ارزشهای زیبا شناختی، تاریخی و تفرجی پارکهای شهری باعث افزایش جذابیت شهر، ارزش گردشگری و درنتیجه درآمد میشود[6]
-7 مکانیابی پارک
جین جیکوبز منتقد شهرسازی معاصر معتقد است که "پارک باید در جایی باشد که زندگی در آن موج میزند. جایی که در آن کار، فرهنگ و فعالیتهای بازرگانی و مسکونی است، تعدادی از بخشهای شهری دارای چنین نقاط کانونی ارزشمندی از زندگی هستند که برای ایجاد پارکهای محلی یا میادین عمومی مناسب به نظر میرسند." جیکوبز در جایی دیگر پس از توصیف چند پارک خالی از جمعیت این سوال را مطرح میکند: به راستی چرا چنین است که مردم در جاهایی هستند که پارک نیست و پارکها در
جاهایی هستند که مردم نیستند.[7] بدترین پارکهای دارای مشکل آنهایی هستند که در مکانهایی که مردم از کنار آنها نمیگذرند و تمایل به چنین کاری نیز ندارند، قرار دارند]همان.[
-8 اثرات روانی پارکها بر شهروندان
پارک مکانی است در جهت گذران اوقات فراغت، مکانی بر اساس نیازهای فیزیولوژیکی و روانی انسان در جهت تسهیل روابط سالم اجتماعی، یک قرارگاه رفتاری است زیرا در فواصل زمانی مشخص الگوهای ثابت رفتاری در آن مشاهده میشود. اثرات مثبت فضای سبز و پارکها بر روح و روان انسانها امری انکارناپذیر است و در حقیقت ارتقای شرایط روحی و روانی شهروندان از مهمترین اهداف احداث پارکها و در ادامه آن توسعه پایدار شهری است. پارکهای شهری دارای نقش اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی هستند، با مزایایی چون درمان بیماریهای روحی، محیطی مطلوب برای پرورش کودکان، یکپارچگی اجتماعی، حفظ آسایش و نظایر اینها، که در عین حال شاخصی برای ارتقای کیفیت فضای زندگی و توسعه جامعه محسوب می شوند. [8]
امروزه اثرات روانی- اجتماعی فضای سبز در شهرها که زندگی ماشینی در تمام اجزای زندگی انسان شهری نفوذ و تسلط پیدا کرده، اهمیت ویژهای یافته است. در عصری که تکنولوژی مدرن بین انسانها جدایی افکنده و روابط اجتماعی انسانها را تحت الشعاع خود قرار داده است، هر عاملی که بتواند این فاصله را کم کند، قابل ستایش است. [9]
پارکهای شهری امکان فعالیت های گروهی اعم از فعالیتهای تفریحی ورزشی و هنری را فراهم نموده و امکان ایده آلی برای گذران اوقات فراغت و تبادلات فرهنگی، اجتماعی محسوب میشوند. ایجاد زمینه برای انجام فعالیتهای متنوع در ساعات و زمانهای مختلف به بهرهبرداری بهینه از امکانات محدود شهر کمک نموده، فرصت و امکان ارتباط با فضاهای طبیعی را برای شهروندان افزایش میدهد و در ارتقای رشد جمعی و روحی آنها تاثیر شگرفی دارد. [10]
-9 امنیت
پارکهای شهری محل گرد آمدن جمعیت زیاد در فضای محدود با اهداف بسیار متفاوت از جمله تفریح و استراحت، ورزش و بازی، مطالعه، ملاقات، غذا خوردن، تماشای فیلم، شرکت در سامانه نشاط و یا مسابقات همگانی هستند. در این میان عدهای نیز با اهدافی نظیر تکدی گری، دست فروشی، خرید و فروش مواد مخدر، دزدی، تخریب وسایل عمومی، فریب جوان ناآگاه و... در میان خیل جمعیت پارک نفوذ کرده و در خفا و گاه آشکارا آسایش و امنیت پارک را خدشهدار میکنند.
فضاهای بدون دفاع شهری و فضاهایی که قابلیت بیشتری برای وقوع جرم دارند، موجب کاهش امنیت اجتماعی به ویژه امنیت اجتماعی زنان میشوند .[11] میزان حضور و استفاده از فضاهای عمومی در جامعه متاثر از نحوه نظارت بر محدوده های جغرافیایی و ویژگیهای محیطی آن است. به عبارتی، حضور تعداد مشخصی از مردم در فضای عمومی به همراه سایر ویژگیهای کالبدی فضا مانند نوع کاربری و دسترسی به شبکههای دسترسی میتواند در ارتقای احساس امنیت و افزایش مراجعات افراد نقش داشته باشد. [12]
هیلر (1988) بر افزایش امنیت از طریق افزایش تحرک و جنبش در فضاهای شهری تاکید دارد. بنابراین، مکانهایی که برای جنبش و حرکت ظرفیت کمتری دارند، مستعد وقوع جرم هستند. همچنین، با بزرگتر شدن فضا، افزایش حضور مردم و ایجاد الگوهای حرکتی توسط فضاهای خصوصی شده با مردمی که درآن حضور دارند، امنیت استفاده کنندگان از فضا افزایش خواهد یافت.[13] در کنار راهکارهای اجرایی در طراحی شهری و معماری، باید به نکاتی نیز توجه کرد که به کار گرفتن آنها ضمن کاهش ظرفیتهای جرم خیزی مناطق، امکان سامان دهی و شکل گیری شهری ایمن را نیز فراهم میآورد: الف- تقویت قلمروهای طبیعی؛ ب- کنترل دسترسی؛ پ- نظارت طبیعی؛ ت- حمایت از فعالیتهای اجتماعی؛ ث- تعمیر و نگهداری زیرساختهای شهری. [14]
در تحقیقات افراد مختلفی مانند جیکوبز، ویلسون و کیلینگ، کاربری زمین و ارتباط فضا با نوع کاربری مورد توجه قرار گرفته است. تنوع کاربریها به ویژه در بخشهایی از شهر که باعث حضور جمعیت در ساختهای مختلف شب و روزمیشود، مقدمات نظارت غیر رسمی را فراهم میآورد؛ در حالی که در فضاهایی با کاربری یکنواخت که منحصر به حضور گروهی خاص در ساعت هایی معین است، موجب شکل گیری مکان خلوت و زمینه ساز حضور مجرمان و سرانجام ایجاد نا امنی میشود.[15] فرانسیس تیبالدز معتقد است که "بهترین محیط شهری، آن است که در آن کاربریها ادغام شده و طیف متنوعی از فعالیتها و تخصصها بوجود آید. ادغام کاربریها، محیطهای ایمن و پویا پدید میآورد و علت جذابیت و امنیت عمومی این است که میتواند افراد مختلف را در زمان-های مختلف و برای اهداف گوناگون به سوی خود بخواند. این کار، نه تنها سبب افزایش تحرک و پویایی محیط میشود، بلکه نظارت غیر رسمی به عرصههای عمومی را نیز فراهم میسازد." .[16] "در طول روز و شب، نواحی چند عملکردی شهروندان را به خود جلب میکند و بدین وسیله نظارتی غیر رسمی فراهم میشود".[17]
طی بیست سال گذشته، توجه به طراحی محیط به عنوان ابزاری علیه بزهکاری افزایش یافته است.[18] معماران منظر و افراد دیگری که در برنامهریزی و طراحی فضاهای بیرونی نقش دارند، مدتهاست که به مسایلی چون سلامتی، ایمنی و رفاه شهر توجه میکنند.[19] فضاهایی که خلوت بوده و از منظر خیابان جدا گشته، دنج و تهدید آمیز و مستعد تبدیل شدن به فضاهای بیدفاع میگردند.[20] از طرفی محیط های شهری مردانه شرایط رشد بزهکاری را سبب میگردد. هیلر و هنسون معتقدند فراهم آوردن ایمنی در شهرها از طریق رویارویی افراد است نه جداسازی.
-10 طراحی محیط و منظر
بسیاری از صاحبنظران طراحی محیط، معماری منظر امروز را عکس العملی نسبت به مسائل فضایی مدرن و یافتن راهحلهایی برای مسایل و مشکلات محیطی میدانند. بر همین اساس است که اضافه نمودن راهکارهای دانش امروزی به فرآیند خلاقانه طراحی به عنوان اصلیترین هدف معماری منظر مدرن تلقی میشود. در این راستا طراحی محیط و منظر میتواند راهگشای مشکلات جامعه مدرن باشد.
استفاده از "دیاگرام" در طراحی محیط و منظر یکی از بهترین شیوههای نمایش روند طراحی میباشد. "دیاگرام"، اعضای تیم طراحی و ارباب رجوع را در نتیجهگیری نهایی یاری می رساند. بر این اساس است که در برنامهریزی محیط و منظر، به تصویر کشیدن پارامترهای موثر به مراتب مهمتر از طرح نهایی میباشد. برنامه ریزان منظر الگوهای فضایی پیچیدهای را شبیهسازی می-کنندکه نتایج آنها بر حسب شرایط مختلف تغییرپذیر بوده و بر این اساس دخیل نمودن پارامترها در الگو و روابط میان آنها مهمتر از نقشه نهایی و ثابت میباشد. در این روش، پروسه طراحی کاملا شفاف و مشخص میباشد به طوری که پارامترها و روابط طرح در تمام مدت میتوانند کنترل، تصحیح و یا بهروز گردند. این الگو نیازمند روندی است که وجوه آن الگوی نهایی برنامهریزی منظر را ارائه نماید.
بر این اساس کلیه فرآیندهای طبیعی بایستی در پلانها، نقشه ها و طراحیهای نهایی نمایش داده شود. برای نمونه، پلان پوشش گیاهی، که شامل تغییرات موقت است - گیاهان در حال رشد - باید در تمامی مراحل طراحی مد نظر قرار گیرد. بعد از آن که کاشت گیاه انجام شد 5 الی 12 سال به طول خواهد کشید تا افراد از منظر لذت ببرند و خیلی مواقع بیش از 20 سال وقت نیاز است تا درختان به اندازه واقعی خود برسند. در این راستا معمار منظر، با توجه به ویژگیهای گیاهان و ملزومات آنها طراحی خود را انجام خواهد داد. به عنوان مثال گیاهان مهاجم (پیشرونده) در طراحی منظر شناسایی شده و بستر مناسب برای انها فرآهم میگردد. همچنین طراح منظر موظف است گیاهان فصلی را شناسایی نموده و زمینه مناسب جهت نگهداری آنها بوجود آورد.