بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مباحث مهم امروز کشورهای اسلامی و جهان حقوق شهروندی و تربیت شهروندی است . حقوق شهروندی از یک سو بر انسانیت و از سوی دیگر بر مدنیت انسان تکیه دارد بدین مفهوم که امتیازات کلی هر کس به لحاظ انسان بودن فارق از هرگونه تمایز و تفاوتی از آن برخوردار است.از جمله مجموعه های حقوقی که تنظیم کننده روابط جوامع بشری بوده اند ، می توان از قانون حمورابی، حقوق تلمود ، حقوق یونان ، حقوق روم ، حقوق ایران باستان، حقوق مسیحیان، و حقوق اسلامی یاد کرد.حقوق شهروندی به عنوان حقوق اساسی بشر در متون اسلامی نیز مورد تاکید قرار گرفته استاسلام اصولاً دین شهر است و به اجتماعات بزرگ انسانی توجهی خاص مبذول داشته است.

نظر اسلام، نه همچون مکتب حقوق طبیعی است، که ملاک قوانین و قواعد حقوق شهروندی را تنها واقعیات عینی بداند و نه مانند مکتب حقوق عقلی محض است که تنها دستورات عقل عملی را ملاک حقوق و قانون قرار دهد، و نه همانند مکتب حقوق پوزیتوبیستی است , که قانون و حقوق شهروندی را دارای ماهیتی صرفاً قراردادی و اعتباری بداند، بلکه قواعد حقوقی اسلام، ماهیتی دو رویه و مزدوج دارد، یعنی دارای ماهیتی اعتباری - واقعی است اعتباری است از آن جهت که متعلق جعل و اراده خداوند قرار گرفته است و واقعی است از آن جهت که اراده تشریعی الهی همسوی با اراده تکوینی اوست و در نتیجه قوانین اسلام در تبین حقوق شهروندی مبتنی بر واقعیات و مصالح و مفاسد نفس الامری است .

باید گفت که شاید طرح بحث شهروندی از دیدگاه نهج البلاغه و نظرهای حضرت علی - ع - بهترین شیوه در دست یابی به این حوزه است ؛ زیرا نهج البلاغه درحکم برادر قرآن کریم و حضرت علی - ع - از آگاه ترین شخصیت ها به اسلام بعد از پیامبر - ص - است . ازطرف دیگر، وی برای مدتی زمام داری حکومت اسلامی را در دست داشته است و بیش از سایر دوره ها زمام داری آن حضرت با تنوع نژادها، زبان ها، رنگ ها، دین ها ، و سرزمین ها روبه رو شده است و در این دوره گروه های سیاسی، عقیدتی، و کلامی نیز رشد کرده بودند. در این مقاله مسئله چیستی مفهوم و حقوق شهروندی در نهج البلاغه با تاکید بر هفت محور،یعنی بستر، مبانی، محتوا، عمق، نوع، گستره و غایت شهروندی بررسی می شود و در آخر نشان داده می شود که شهروندی در جهان معاصر چه در کشورهای اسلامی چه در جهان از معنای حقیقی خود دور شده است و مطابق نظریات حضرت علی - ع - با قوانین روز جهانی این دورشدن شهروندی از معنای واقعی اش را بیش تر مشخص می سازد و در کل به مفاهیم و حقوق شهروندی از دیدگاه امام علی - ع - در نهج البلاغه پرداخته میشود. روش پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی می باشد.

واژگان کلیدی: حقوق ،شهروندی، اندیشه سیاسی اسلام، امام علی علیه السلام، نهج البلاغه.

مقدمه

حقوق شهروندی از یک سو بر انسانیت و از سوی دیگر بر مدنیت انسان تکیه دارد بدین مفهوم که امتیازات کلی هر کس به لحاظ انسان بودن فارق از هرگونه تمایز و تفاوتی از آن برخوردار است. شهروندی - citizenship - مفهوم جذابی است و عموم مردم در جامعه مدرن از آن بهره میبرند. گروههای فکری و سیاسی نیز همواره تلاش دارند از زبان شهروندی برای حمایت از سیاستهای خود بهره برداری کنند. برای اینکه » شهروندی « دارای مفهوم و جوهره واقعی باشد، شهروندان باید بر مبنای معیارهای عینی و شفاف مورد قضاوت قرارگیرند.لذا شهروندی در ابتدا خودش یک قواست و در ادامه زاینده حقوق متعدد دیگری برای شهروند میباشد.

ازین رو شهروندی توانایی افراد را برای قضاوت در مورد زندگی خودشان تصدیق میکند و زندگی آنها از پیش به وسیله نژاد، مذهب، طبقه، جنسیت و یصرفاً از روی یکی از هویتشان تعیین نمیشود.
موقعیت شهروند به یک حس عضویت داشتن در یک جامعه گسترده دلالت دارد. این موقعیت، کمکی را که یک فرد خاص به آن جامعه میکند ، میپذیرد و به او استقلال میدهد . این استقلال در مجموعه ای از حقوق انعکاس پیدا میکند که هر چند از نظر محتوی در زمانها و مکانهای مختلف متفاوت اند لیکن، همیشه بر پذیرش کارگذاری و فاعلیت سیاسی دارندگان آن حقوق دخالت دارند. صرف متمایز میکند وجود یک اخلاق مشارکت است.

در واقع شهروندی بیان گر ارتباط میان حقوق، مسئولیت ها، و مشارکت است که برای هر نوع اداره ای لازم و ضروری اند و هم اکنون شهروندی سازوکار خوبی برای تحقق حقوق و تکالیف است. حال آنکه یکی از مشکلات حقوق بشر این است که با ایده جامعه سیاسی پیوند نداشته است و سازوکاری مؤثر برای تحقق آن وجود ندارد. از جمله مجموعه های حقوقی که تنظیم کننده روابط جوامع بشری بوده اند ، می توان از قانون حمورابی، حقوق تلمود ، حقوق یونان ، حقوق روم ، حقوق ایران باستان، حقوق مسیحیان، و حقوق اسلامی یاد کرد. درمورد سابقه مفهوم شهروندی، که قدمت آن به یونان باستان برمی گردد، به اجمال می توان گفت که در دوران مدرن با ازهم پاشیدگی سیستم حکومتی دوران ماقبل مدرن مغرب زمین و با رواج لیبرالیسم و مردم سالاری خاص این دوران مفهوم شهروندی رشد کرده و مفهوم جدیدی یافته است و به عبارتی، به مردم یک شهر و موضوعات مرتبط با آن اشاره دارد.

البته مبانی و جلوه بسیاری از ارز شهای رایج و مورد تبلیغ جامعه متمدن امروز را میتوان در تعالیم اسلام و کلام و سیره معصومین - ع - یافت و واژگانی همچون "اهل" ، "ساکن"، " شهر " و ،" تبعه " ،" رعیت"همگی بر شهر نشینی و مدنیت در اسلام صحه میگذارند. اسلام اصولاً دین شهر است و به اجتماعات بزرگ انسانی توجهی خاص مبذول داشته است. تفکر اسلامی ضمن آن که بادیه نشینی را نفی کرده و مسلمانان را به شهرها فرا خوانده است، اهمیت و ارزش شهر ا به میزان معنویت حاکم بر ساکنان شهر تعیین می کند. مثلاً هنگامی که قرآن از شهر انطاکیه سخن می گوید، به رغم آن که شهری آباد و پرجمعیت بوده است، به سبب شرک حاکم بر شهر آن را "قریه" می نامد - یس: - 13 و همین شهر را به استناد انسانی والا "مدینه" مینامد - یس:. - 20

مؤلفان جدید بر این فرض اند که اسلام دینی شهری است . این فر ض بیش از همه شهر برداشتی از یک متن قدیمی نوشته ویلیام مارسی است و می توان گفت اصطلاحرا نیز مارسی خلق کرده است و ظاهراً تمدن اسلامی بیش از هرچیز با حیات شهری پیوندی نزدیک داشته است. با توجه به مطالبی که گفته شد و تأثیر دین و ایدئولوژی بر نوع حکومت و حقوق شهروندان، در این پژوهش به تربیت شهروند و حقوق شهروندی از منظر نهج البلاغه و تفکرات حضرت علی - ع - پرداخته می شود و ضمناً در مقاله به تفکرات سایر ائمه و قرآن نیز استناد خواهد شد.

حقوق شهروندی در اسلام :

مجموعه ای از حقوق محوری شهروند از دیدگاه اسلام به صورت مختصر عبارت است از : -1 حق حیات اولین حقوق شهروندی که در اسلام مطرح و حائز اهمیت است حق حیات میباشد چون تمام حقوق ، به حیات انسان تعلق دارد یعنی جان و حیات انسان مقدم و کسی حق تعرض و تعدی به آن نداردو در باور و عقیده اسلامی ، انسان تا حدی محترم و ارزشمند است که فلسفه وجود هستی بخاطر وجود انسان است. در نظام اسلامی ، علاوه بر محترم بودن حق حیات ، حق قبل از حیات دوران جنین هم محترم است و پاسداری از آن بر عهده حقوق اسلامی است به همین خاطر سقط جنین جرم محسوب میشود و حتی اموال و دارایی هم مورد حمایت و پاسداری حقوق اسلامی است تا در دوران جنینی و دوران کودکی ، به سرمایه ، ملک و ثروت او آسیبی وارد نشود.

-2 حقوق اجتماعی شهروند در اسلام بعد از حق حیات ، صاحب نظران مسائل حقوقی ، حقوق بشر ،مجموعه حقوق انسانها را در سه دسته تقسیم بندی میکند :

-1آزادی فکر ، عقیده ، بیان و اندیشه

-2 مساوات همه انسانها در حقوق و تکالیف

-3مشارکت همه انسانها در ساختن زندگی اجتماعی

عدالت پشتوانه حقوق اجتماعی در اسلام محور دعوت آسمانی ، و سلسله دعوت انبیاء بر اساس عدالت برای جامعه انسانی است در دعوت انبیا نقاط مشترک به چشم میخورد که بعد از دعوت به سوی خدای یگانه ، و دوری از طاغوت در ناحیه عقید، در ناحیه اجتماعی - عدالت اجتماعی - است عدالت بر اساس تعریف آن دادگری ، عدالتی که همه افراد جامعه از آن برخوردار باشند . تِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ ویَقُوالْمِیزانَالنّاسُلِ بِالْقِسْطِ ما پیغمبران خود را همراه با دلایل متقن ، و معجزات روشن به میان مردم روانه کردیم و با آنان کتاب های آسمانی و قوانین و موازین

- شناسایی حق و عدالت - نازل کردیم تا مردمان - برابر آن در میان خود - دادگرانه رفتار کنند . ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب - آسمانی - و میزان - شناسائی حق از باطل و قوانین عادلانه - نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند ; مبانی حقوق شهروندی و حقوق بشر در اسلام یکی از مهمترین آموزه های حیاتی و محور مشترک ادیان الهی ، اثبات کرامت انسانی است. چرا که این امر ، انسان را از ارتکاب گناهان و تعدی به حقوق دیگران باز میدارد. بازکردن قل و زنجیرهایی که طاغوتها بر دست و پا و اندیشه بشریت بستهاند،آرمان انبیا و اولیای الهی بوده است.

برخی از حقوق انسانی را میتوان با طبیعت انسان اثبات نمود . نیاز و میل طبیعی انسان به سمت جنس مخالف و علاقه به تشکیل خانواده و فرزندان میتواند سندی برای مطالبه این حق باشد. وجود یک استعداد بالقوه در انسان نیز میتواند ادلهی اثبات این حق برای ابنای بشر محسوب شود. در روایات اسلامی نیز آمده است که ، از دست کسی که در وجود خود احساس کرامت نمیکند ، مصون نیستند . و یا در جای دیگر گفته شده است : کسی که در وجود خود احساس کرامت میکند ، آن را به گناه نمیآلاید.

مبنای حقوق در اسلام ، اندیشههای انسان شناسانه و جهان بینی خاصی است که تا به آنها توجه نشود ، نه فلسفه احکام شناخته شده و حدود اجتهاد معلوم میگردد و نه شناخت و اجرای حکم میسر خواهد شد . پذیرش مسئولیت انسان در برابر و رابطه عبودیت در تعیین حدود حقوق انسان بسیار موثر است اما اثبات وجود حقوقی مشترک که برای جمیع افراد یک جامعه و تمام ابنای بشر نیاز به اثبات حقیقت و ذات مشترک

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید