بخشی از مقاله

چکیده

دانشگاه دارای تاریخی پرفراز و نشیب است که در پرتو تحولات جدید جهانی و اجتماعی، نظام تولید دانش و الگوهای آموزشی و پژوهشی آن، متحول شده است و برای پیشبرد اهداف و آرمانهای خود نیاز به سازگاری با تغییرات و دگرگونیها دارد. با توجه به سیر تحولات و چالشها و تنگناهای فراروی آموزش عالی و دانشگاه ها و به تبع آن ظهور و بروز نسلهای چندگانه دانشگاهی، مسئله اصلی در این مقاله این است که به تبع تغییر نسلهای دانشگاه، کارکردها، نقشها و مسئولیتهای آن به چه صورتی نمود پیدا میکند؟ کارکردها، نقشها و مسئولیتهای دانشگاههای کشور با کدام یک از این نسلهای دانشگاهی قابل تبیین است؟ روش پژوهش، تحلیل کیفی و مرور مطالعات قبلی انجام شده است.

یافتههای پژوهش نشان دهنده آن است که عملکرد دانشگاهها دیگر محدود به عوامل و چهارچوب خاصی نمیباشد و در واقع، ظهور نسلهای چندگانه دانشگاهی بویژه نسلهای سوم و چهارم در دنیا، مبتنی بر مقتضیات و سیر تحولات و نیازهای جامعه و همچنین تغییر و شیفت گفتمان و پارادیمهای دانشگاه بوده است و در خلاء نظری و عملی شکل نگرفته است. همچنین، عبور از تحولات و شکلگیری دانشگاههای جدید پیامدها و تأثیرات زیادی دارد. توجه به این تحولات و درک چالشها و تنگناها میتواند جامعه دانشگاهی را در جهت کسب هویت جدیدکمک کند، در غیر این صورت، پیشگویی پیتردراکر، استاد برجسته مدیریت مبنی بر این که حیات دانشگاه ها تا سی سال دیگر پایان خواهد یافت، به واقعیت خواهد پیوست.

واژگان کلیدی: هویت دانشگاهی، نسلهای دانشگاهی، دانشگاه نسل سوم و چهارم، دانشگاه کارآفرین.

.1 مقدمه

دانشگاه به منزله مکان تولید دانش، همواره نهاد مهمی در جامعه بوده است و از یک نظر میتوان آن را جهانی کوچک در جامعهای بزرگتر دانست. جریان تکاملی نقش دانشگاه در جوامع، نشان دهنده آن است که دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی از آغاز پیدایش تاکنون، ادوار متفاوتی را پشت سر گذاشته و زیستی بحرانی داشته است. از این رو پیوسته هویت و کارکرد آن مورد مناقشه و بحث گروههای اجتماعی و نخبگان بوده است. همچنین این نهاد با ارزش، کانون بروز برخی ازتحولات مهم دوران مدرنیته - تحولاتی در خصوص الگوی دانش و به تبع آن تغییراتی در کارکرد دانشگاه، سازماندهی، عملکرد و وضعیت آن در جامعه بوده است.

به گونهای که امروزه دیگر دانشگاه، مکان منحصر به فرد تولید دانش نیست و منازعه و کشمکش بر سردانش و هویت دانشگاه که اولین بار در سال 1960 ظاهر شد، امروزه شدیدتر شده و در الگوی فرهنگی جامعه رسوخ پیدا کرده است. دانشگاه نه به قدرت - دولت، طبقات، تکنولوژی، سرمایهداری - قابل تقلیل است و نه به فرهنگ - دلانتی1،1386،. - 21یعنی با توجه به اینکه ساختارهای شناختی متعدد و بسیاری در جامعه کنونی وجود دارد، باید گفت ایدهها و انگارههای بسیار متفاوتی در مورد دانشگاه وجود دارد. امروزه دانشگاه با اتخاذ موضعی بازتابی و انعکاسی در تولید دانش به کانون بحث در مورد معنای دانش و مدرنیته تبدیل شده است - دلانتی،1386،. - 6

همچنین دانشگاه به لحاظ ماهوی و ساختار سنتی آن نیز مورد بحث است، به طوریکه چشمانداز سنتی آن در جهان، بوسیله دانشگاههای دولتی و خصوصی، کالجهای محلی، پلیتکنییکها و مؤسسات تخصصی به سرعت در حال تغییر است و ارائهدهندگان جدید و اشکال جدیدی از آموزش عالی پدیدار می شود - میدل هارست2، - 3:1380 بویژه اینکه عواملی نظیر؛ تنگناهای مالی، ظهور اقتصاد دانش، جهانی شدن و انقلاب فناوری اطلاعات، ورود دانشگاه ها را به سوی هویتها، مسئولیتها و عرصههای جدید شدت میبخشد.از این رو با روند تحولات ملی و بینالمللی و گذار از جامعه صنعتی به جامعه دانشی، اتخاذ راهبردهای اثربخش برای استفاده از ارزشها و فرصتهای جدید در دانشگاه ها ضروری است.

باید الگوهای آموزش و پژوهش در نظام دانشگاهی متحول شده و مهارتها و تواناییهای جامعه دانشگاهی - دانشجویان، دانشآموختگان، اعضای هیئت علمی، مدیران و کارکنان - در راستای نوآوری و کارآفرینی ارتقاء یابد. با توجه به اهمیت نهاد دانشگاه در جامعه و به تبع آن ظهور و بروز نسلهای چندگانه دانشگاهی، مسئله اصلی در این مقاله این است که به تبع تغییر نسلهای دانشگاه، کارکردها، نقشها و مسئولیتهای آن به چه صورتی نمود پیدا میکند؟ کارکردها، نقشها و مسئولیتهای دانشگاههای کشور با کدام یک از این نسلهای دانشگاهی قابل تبیین است؟

.2 سیرتحول دانشگاه

دنیای آموزش عالی امروز، دنیای اولیه آن نیست. امروزه تغییر برای آموزش عالی و دانشگاه یک ضرورت است نه یک فرصت. دانشجویان تغییرکردهاند، جامعه تغییر کرده است، تجارت تغییرکرده است، دولت تغییر کرده است، همان-گونه که نحوه زندگی در سطح جهانی تغییر کرده است - راولی3،1382،. - 19 در چنین فرایندی، شناسایی سیر این تحولات و چالشها و تنگناهای فراروی آموزش عالی و دانشگاه ها در آمادهسازی آن ها برای اصلاح و یا تغییر کارکردها وساختارشان قابل اهمیت میباشد. برخی از تحولات و چالشهای ایجاد شده در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی را میتوان چنین برشمرد:
▪ظهور سبکهای جدید در تولید علم و تجاری شدن حوزه دانش و پژوهش و نزدیک شدن دانشگاه به بازار و صنعت؛

▪ترویج ساختارها و کارکردهای مدیریت بنگاهی و شرکتی در دانشگاهها؛

▪تودهای شدن آموزش عالی و دسترسی عموم به آن، بدون وجود تفاوت میان نخبگان و دیگر افراد جامعه و حذف موانع نژادی و جنسیتی برای ورود به دانشگاه؛

▪اهمیت روزافزون حوزههای اشتغال برای فارغالتحصیلان و جامعه دانشگاهی و به تبع آن اهمیت مهارتآموزی جامعه دانشگاهی و توجه بیشتر به تربیت نیروی انسانی متخصص؛

▪افزایش کاربرد فناوری ارتباطی و توجه به دانشگاههای مجازی و تقویت آموزش از راه دور و افزایش نقش تکنولوژیهای اطلاعاتی جدید در ظهور نوع جدیدی از شهروندی فرهنگی؛

▪حرکت به سمت دانشگاههای کارآفرین و شرکتی؛

▪افزایش و تنوع نقش دانشگاهها نسبت به رسالتها و کارکردهای سنتی؛

▪فروپاشی مرزها و دیوارهای دانشگاهی و گسترش آموزش و پژوهش به بیرون از نهادهای آموزشی و پژوهشی سنتی و غیر دانشگاهی؛

▪تغییر الگوهای تولید

▪نگاه و ترویج رویکرد مشتریمحوری به دانشجو.

همچنین، دانشگاههای دنیا در طی دهههای اخیر، دورههای مختلفی را به شرح ذیل پشت سر گذرانیدهاند:

-دانشگاههای نخبهپرور1 - تا نیمه سده 20 میلادی - ؛

-مواجهه دانشگاهها با تقاضای انبوه اجتماعی - از دهه 50 میلادی - ؛

-مواجهه دانشگاهها با جنبشهای اجتماعی - دهه 60 میلادی - ؛

-مواجهه دانشگاهها با متقضیات بازار، صنعت و دنیای کسبوکار - از دهه 70 میلادی - ؛

-مواجهه دانشگاها با تحولات فراصنعتی و جامعه اطّلاعاتی - از دهه 90 و هنوز ادامه دارد - - فراستخواه،1389،165؛احمدی دستجردی و قلیزاده، 1383،. - 7-8

با توجه به اهمیت سیر این تحولات و تغییرات و دورههای مختلف در سیر تحول آموزش عالی و نقش آن ها در تغییر کارکرد و مسئولیتهای دانشگاه، در ادامه این مقاله، سیر تحول دانشگاه در قالب تحول نسلهای دانشگاهی به لحاظ هویتی و مفهومی و باز تعریف نقشها و مسئولیتهای آنها بررسی خواهد شد.
.3 نسلهای دانشگاهی

.3,1 دانشگاه نسل اول

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید