بخشی از مقاله

چکیده

در دنیای امروز شاهد تغییر و تحولات جدی در عرصه فناوری هستیم و دانشگاه بر حسب رسالت و تعهداتی که نسبت به جامعه دارد باید در جهت ایجاد بستری مناسب بر اثربخش کردن سازمانهای دیگر برنامهریزی کند. کارآفرینی یکی از جریانات اجتماعی و اقتصادی بزرگ عصر کنونی است که نیازمند ترکیبی از استعداد، عقیده، ظرفیت و دانش بالاست. دانشگاه علمی- کاربردی در ارتقاء نوآوری و انتقال دانش و همچنین ارائه آموزشهای لازم و درگیر شدن در تحقیق و توسعه کاربردی نقش بسزایی دارد. در فرآیند نوآوری ، این نوع دانشگاه پل ارتباطی بین علم، اقتصاد و جامعه را به عهده دارد. در پژوهش حاضر قصد بر این است تا با استفاده از روش کتابخانهای ضمن شناخت کارآفرینی، آموزش کارآفرینی و ارتباط آن با دانشگاه و صنعت، در پی شناخت ویژگیهای دانشگاه کارآفرین برآئیم.

واژههای کلیدی

کارآفرینی، دانشگاه کارآفرین، ارتباط کارآفرینی با دانشگاه و صنعت، ویژگیهای دانشگاه کارآفرین

مقدمه

شومپیتر - 1934 - اثبات کرد که جلوه کارآفرینی در قالب سرمایه گذاری کسب و کار جدید ، ابزاری برای تحول اقتصادی در غرب اروپا و شمال امریکا بوده است. کشورها در سراسر جهان، با ترویج کارآفرینی در جامعه گامهای بلند و سریع در ساماندهی رفاه خود برداشتهاند. [1] بر اساس تحقیقات، اغلب متخصصان معتقدند که در گستره هزاره جدید عصری که به جامعه اطلاعاتی و هنگامه جهانی شدن موسوم است، آموزش کسب و کار و فرهنگ کارآفرینانه، گسترش مراکز تحقیق و توسعه کارآفرینی، برگزاری کارگاههای آموزش کارآفرینی دیجیتالی، کسب و کارهای الکترونیکی، سیاستگذاریها و برنامهریزیهای آموزشی و پژوهشی دانشگاهها با ارزشهای کارآفرینی و ... میتواند راه کار ارزشمندی برای ایجاد تفکر کارآفرینی و اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی و به موازات آن بهبود بیکاری جامعه باشد .[2]

شواهد نشان میدهد کارآفرینان و اشکال مختلف کارآفرینی وابسته به طی مسیری در طول زمان میباشد و از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت است .[3] بخش آموزش عالی در حال ورود به یک دوره تغییرات است و به کسانی که مدیران دانشگاهها میباشند فرصت ها و چالشهایی را ارئه میدهد. در دوران سخت اقتصادی رهبری کارآفرینی به یک شایستگی کلیدی تبدیل می شود. ایجاد مجموعه ای از نگرشها و مهارتها در توده مردم موجب کارآفرینی میشود. در واقع، کمبود مهارتهای کارآفرینی و مدیریتی مانع عمدهای است که کشورهای کمتر توسعه یافته در پی تسهیل آن میباشند.[4]

آموزش کارآفرینی سیاستی است که به طور مستقیم در کمیت و کیفیت عرضه کارآفرین در یک جامعه اثر میگذارد . به همین دلیل در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای پیشرفته که تا حدودی در آنها موانع و مشکلات برطرف شده است، دولت ها به شکوفا کردن توان بالقوه مردم پرداخته اند. دورههای آموزشی کارآفرینی نه تنها جای خود را در بستر دروس دانشگاهی و در رشتههای مختلف باز نموده، بلکه در دورههای مختلف تحصیلی از ابتدایی تا دبیرستان نیز مورد توجه قرار گرفته است.[5] امروزه به نظر میرسد موسسات آموزش عالی و رهبران آنها به عنوان یک دانشگاه کارآفرین، چشماندازی جذاب ، مدرن و متقاعد کننده را ترسیم نمودهاند.[3]

دانشگاه در کنار آموزشهای علمی و گاهی مهارتهای فنی رشته مورد نظر، آموزش کارآفرینی ارائه میکند این امر سبب میشود دانشجویانی که ویژگیهای کارآفرینانه را از خانواده با خود آوردهاند و آموزش کارآفرینی را نیز دیدهاند و احتمالا" با قهرمانان کارآفرینی در کشور و دنیا آشنا گشته اند، تمایل به راه اندازی کسب و کار پیدا کنند.[6] وظیفه اصلی در پاسخ گویی به انتظارات دانشجویان، تجارت و جامعه در قرن 21، داشتن برنامه درست برای آموزش عالی میباشد.[7] توسعه کارآفرینی در فردی که مایل به شروع نمودن ویا توسعه کسب و کار میباشد تمرکز دارد. [8] رشد برنامههای آموزشی متمرکز بر کارآفرینی در دهههای اخیر قابل توجه بوده است. جست و جوی دانشجویان و فاغ التحصیلان برای یافتن دانشگاهی با فرصتهایی برای مطالعه کارآفرینی باعث شده که موسسات بسیاری برای این کار بوجود آید که بیشتر آنها در آمریکاست. [9]

بدنه اصلی مقاله کارآفرین وکارآفرینی

کارآفرینان سرنوشت اقتصادی سازمان را تعیین ، روش زندگی مردم و مسیر رشد و توسعه را تغییر میدهند. آنها با نوآوریهایشان خطوط اقتصادی را از نو ترسیم کرده و انقلابی برپا میکنند و با استفاده از خلاقیتشان تولید ثروت میکنند. آنها عامل اصلی در ایجاد تحولات اجتماعی و اقتصادی میباشند. به همین دلیل است که کارآفرینی به عنوان موتور رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی در نظر گرفته میشوند. [1] واژه کارآفرینی نزدیک به 200 سال است که استفاده میشود. در گذشته تاکید بر تلاشهایی بود که یک فرد، یک بینش را به یک کسب و کار موفق تبدیل میکرد. اما این اواخر کارآفرینی به عنوان فرآیندی که میتواند در سازمانها با هرنوع و اندازه ای اتفاق بیافتد، مفهومپردازی شده است.

فرآیند کارآفرینی دارای عناصر و نگرش و رفتاری است، که از نظر نگرشی به تمایل یک فرد یا سازمان برای استفاده از فرصتهای جدید و حس مسئولیت برای تغییر خلاقانه اشاره دارد.[10] کارآفرینی، بخش زنده پیشرفت اقتصادی در جوامع امروزی است. دانشگاه ها با تشخیص اهمیت این موضوع، راهکارهای متفاوتی در آموزش و توسعه کارآفرینی به کار میگیرند .[5] در فرهنگ لغات کمبریج کارآفرین به کسی اطلاق میگردد که کسب و کاری را خود شروع میکند بخصوص زمانی که آن دارای ریسک باشد. کارآفرین فردی است که از استعداد بسیار بالایی برخودار است و پیشگام در تغییر است، که این ویژگیها تنها در بخش بسیار کوچکی از اجتماع موجود است.[3]

در بخش کلان، جامعههای کارآفرینی به مکان هایی اطلاق می شود که در آن کارآفرینی مبتنی بر دانش، به عنوان یک نیروی محرکه برای رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و رقابت اشاره دارد. در این زمینه، دانشگاههای کارآفرین نقش مهمی را هم به عنوان محور تولیدکننده و هم نهاد تشویق کننده است ایفا میکنند. دانشگاه کارآفرین نه تنها یک ارتقاء دهنده پشتیبانیهای متعدد برای کارآفرینی بلکه یک توسعه دهنده تکنیکهای اداری، استراتژی و یا وضعیت رقابتی میباشد.[11] کارآفرین در دیدگاهها و سبکهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. این دیدگاهها به طور گسترده به سه گروه طبقه بندی میشوند:

-1 ریسک کنندگان : ریچارد کانتیلون1 میگوید: کارآفرین کسی است که بعضی عوامل تولید با قیمت معین را برای بدست آوردن محصولی جهت فروش با قیمت نامعین تولید میکند .

-2 کارآفرین به عنوان یک سازمان: طبق گفته "جیباتیست" 2 کارآفرین به کسی اطلاق می شود: افرادی را که کار میکنند با افرادی که سرمایهیکار را تقبل میکنند پیوند میدهد، درنتیجه محصول تولید میشود.

-3 کارآفرین به عنوان یک مبتکر: جوزف شومپیتر3 در سال 1934 نقش حیاتی از نوآوری را به کارآفرین اختصاص داده است .او عقیده دارد که توسعه اقتصادی به عنوان یک تحول پویا، توسط کارآفرینی که نوآوری را توسط عوامل، بوجود میآورد صورت میگیرد. [12]

کارآفرینی یک مفهوم چند بعدی

کارآفرینی عملاَ توانایی ایجاد و ساخت چیزی از هیچ چیز است.[13] مطالعات کارآفرینی از مطالعات اقتصاددان ایرلندی ریچارد کانتیلون در پایان قرن 18 سرچشمه گرفته است. پس از آن،    
مطالعه روی کارآفرینی هرگز متوقف نشد و در یک مسیر تکاملی از انسان اقتصادی به کار قانونی تبدیل شدهاست. دلیل جذابیت این موضوع ماهیت چند وجهی و عملکردهایی است که نه تنها در افراد و سازمانها در سطح خرد، بلکه در کشورها در سطح کلان موجود میباشد. [14]        

مولفه های کارآفرینی        

الف- طرز فکرهای شناختی        

ب- فرآیندهای رفتاری در شروع کسب و کار جدید    

ج- رویدادهای اقتصادی و جامعه شناختی در تشکیل شرکت جدید    

د- رویکرد مدیریت عمومی یا استراتژیک در نوآوری سازمانی و رشد آن . [4]            

عوامل موثر در ظهور کارآفرینی    

ویکلن - 1992 - 4 چهار ویژگی را برای ظهور کارآفرینی مهم میشمارد که عبارتند از:        

-1  عوامل اقتصادی : مزیت های بازار و فراهم بودن سرمایه.    

-2 عوامل غیر اقتصادی: مقبولیت کارآفرینی از نظر فرهنگی و اجتماعی.    

-3 عوامل روانشناختی: نیاز به توفیق، انگیزهها، مخاطرهپذیری.        

-4 ترکیب عوامل تولید: به منظور ایجاد تغییر در تولید محصولات.[11]        

 آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها

امروزه دانشگاهها، بخصوص در کشورهای پیشرفته، علاوه بر نقش اولیه خود یعنی آموزش و ترویج علم و گسترش تحقیقات، فعالیتهای دیگری در برنامه کار خود قرار دادهاند که جزء هدفهای دانشگاه جهت ایجاد ارتباط نزدیکتر با جامعه پیرامون خود می باشد .[16] مسلما" نمیتوان انکار کرد که فارغالتحصیلان و نیروهای کار با کیفیت در حقیقت سوخت توسعه اقتصادی ی ک جامعه را تامین میکنند. آموزش عالی باید در ایجاد خلاقیت و راههای هوشمندانه تفکر به افراد کمک نماید تا توانایی تعریف، فرموله کردن و برطرف کردن مشکلات را به صورت مستقل و یا گروهی داشته باشند. نقش آموزش عالی تنها آمادهسازی شغلی نیست، بلکه باید پیشرفت ذهنی ایجاد نماید که تاثیر مادامالعمر بر فرد داشته باشد.[9]

دانشگاه به دلیل داشتن ویژگیهای پایه مانند سرمایه انسانی در غالب دانشجو و اعضای هیات علمی، محل مناسبی برای نوآوری مبتنی بر دانش است؛ لذا دانشگاه به عنوان مهمترین مرجع تولید و اشاعه دانش جدید میتواند کارآفرینی کند.[4] دانشگاهها در طول تاریخ، همواره به منظور پاسخگویی بهتر به نیازهای جامعه آمادگی خود را برای اصلاح، بیان داشتهاند. از این رو آنها به شکلهای گوناگون از دانشگاه سنتی به دانشگاه مجازی تغییر شکل داده اند.[16] آموزش کارآفرینی امروزه در کشورهای صنعتی و فراصنعتی بخش قابل توجهی از برنامههای آموزش دانشگاهها را به خود اختصاص داده است.[15]

این آموزشها سیاستی است که به طور مستقیم در کمیت و کیفیت عرضه کارآفرین در یک جامعه اثر میگذارد. به همین دلیل در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای پیشرفته که تا حدودی در آنها موانع و مشکلات برطرف شده است، دولتها به شکوفا کردن توان بالقوه مردم پرداختهاند[5] .کشورهای با درآمد پائین، دارای سطح بالاتری از نیازمندی به فعالیتهای کارآفرینی میباشند در حالی که کشورهای با درآمد بالا، به سطح پائینتری از نیاز به فعالیت های کارآفرینی میباشند، در حالی که این گروه کشورها دارای سطح بالاتری از فرصتهای کارآفرینی میباشند.[14] از اینرو، آنچه در این زمینه مطرح میشود این است که چگونه میتوان در دانشآموختگان تمایل به کارآفرینی را ایجاد کرد تا در آنها مقاصد و نیتهای کارآفرینانه برای تصمیم به راهاندازی یک کسب و کار ایجاد شود. بر این اساس، باید آموزشهای کارآفرینی در افراد را به سمتی فراتر از آشنایی و ایجاد مهارتهای راه اندازی یک کسب و کار کارآفرینانه برد و بیشتر به دنبال این موضوع رفت که چگونه در افراد نیت کارآفرینانه شکل میگیرد.[10]

عامل انسانی مهمترین جنبهی کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تاثیر بسزایی داشته و دارد. بهطور کلی آموزش کارآفرینی، در رابطه با افراد تنها دو گزینه در پیش رو دارد یا این که آموزش کارآفرینی اقدام به ایجادروحیهها، ویژگیها و مهارتهای کارآفرینی در فراگیران کند یا این که برای پرورش ویژگیها و مهارتهای کارآفرینی در فراگیران سمت و سو یابد تا فرد به کمک آنها بتواند به راه اندازی یک کسبوکار کارآفرینانه اقدام کند.[24] ماموریتهای دانشگاههای کارآفرین براساس اجرای فعالیتهای آموزش و پژوهش به طور همزمان، متمرکز شده است. دانشگاههای کارآفرین علاوه بر سازمانکارآفرین ، برای تبدیلشدن به کارآفرینان بالقوه به اعضای خود نیز نیاز دارند؛ و همچنین اثر متقابل آنها با محیط، نیاز به پیروی از الگوهای کارآفرینی دارد.[11] نقش دانشگاهها در بسیاری از جنبهها، برای قرنها بدون تغییر بوده است،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید