بخشی از مقاله
چکیده
کودکان استثنایی کسانی هستند که برای شکوفا شدن استعدادهای باالقوهای که از آن برخوردارند به آموزش و پرورش و خدمات ویژه نیازمندند.در این مقاله منظور از آموزشویژه برنامهای است که بتواند نیازهای خاص کودکان استثنایی را برآورده سازد. برای چنین کاری ممکن است ابزار خاص مانند مربیان و روشهایآموزشی و تجهیزات ویژهای مورد نیاز باشد که در گسترهی آموزشوپرورش جای می-گیرد.
با این همه توصیف این سوال برای ما پیش میآید که آیا همهی کودکاناستثنایی نیازمند به آموزشویژه هستند؟ این مقاله که گردآوری آن به روش کتابخانهای و همچنین تجزیهو تحلیل مطالب صورت گرفت، دریافت که در آموزشویژه ابتدا باید همهی دانش-آموزاناستثنایی تشخیص و شناخته شوند وسپس همه باتوجه به نوع نیازمندی مورد آموزشهای ویژه قرار گیرند. درنتیجه باید دانست قبل از هر چیز معلمان و مدیران ما در مدارس عادی نیاز به کسب اطلاعات و دانش لازم در زمینهی کودکان استثنایی و ویژگیهای آنان دارند. در پایان طرح آموزشی هوپ و روش مونته سوری به طور مختصر شرح داده شده است.
.1 مقدمه
دکتر بهروز میلانیفر در تعریف واژه استثنایی مینویسد:» عدهای از کودکان به اندازهای با کودکان دیگر فرق دارند که باید توجه خاص به آنان مبذول کرد. این انحراف به طور کلی در تمام خصوصیات جسمانی، عاطفی، عقلانی و اجتماعی آنان دیده میشود که باعث بروز اشکال و مانعی بزرگ در سازگاری آن ها با محیط اجتماع میگردد و به همین منظور به این دسته از افراد اجتماع، استثنایی میگویند.« - میلانیفر، - 1374 .اصطلاح آموزش استثنایی یا آموزش برای کودکان استثنایی عبارت از ایجاد تغییرات و اصلاحات لازم در برنامه های عادی آموزش و پرورش و برنامه ریزی آموزشی متناسب با ویژگیهای فردی، اتخاذ روشها و شیوههای خاص تربیتی، تهیه لوازم و وسایل ویژه برای کمک به کودکان استثنایی است، به گونهای که هر کس به فراخور ویژگیهای ذهنی و جسمی خود به حداکثر تواناییها و استعدادهای بالقوه خویش نایل آید.
علاقمندی به آموزش کودکان استثنایی و تامین نیازهای کودکان استثنایی در اوایل سال 1800 آغاز شد. و هدف آن این بود تا کودکان »کودن« و »دیوانه« را مورد آموزش و حمایت قرار دهند. پزشکان اروپایی مانند: ایتارد- پینل و سگن مونتهسوری کوششهایی منظم و سیستماتیک جهت معالجه و آموزش کودکان استثنایی به عمل آوردند. قسمت اعظم پیشرفتهایی که در تاریخ آموزشهایویژه به عمل آمده است و کوششهای مشترک متخصصان حرفهای و والدین است.
مثلاً انجمن کودکان استثنایی - CEC - یکی از انجمنهای موثری است که با شعباتی که دارد کارهای زیادی در این زمینه انجام داده است. از جمله این کارها میتوان به این موارد اشاره کرد. مطالعه و تحقیق دربارهی معلولیتهای ویژه، مطالعهی دربارهی مدیریت، سرپرستی و اجرای برنامههای آموزشهای ویژه، مسئولیت تربیت معلمان و گزینش دانشآموزان و غیره.»برای این که مدارس بتوانند از کمکهای مالی دولت برخوردار شوند باید آموزشهای لازم را برای همه کودکاناستثنایی به طور مناسب و رایگان فراهم نمایند.« - هالاهان و کافمن، . - 1372
بهرهمندی از آموزشوپرورش مناسب حق هر کودکی میباشد و کودکان معلول نیز از این امر مستثنی نیستند. لذا آموزش و پرورش استثنایی به منظور آموزش و توان بخشی به هنگام کودکان و استفاده از فرصت طلایی سالهای اولیه دوران کودکی برای به حداقل رساندن فاصلهی این کودکان با کودکان عادی ،اقدام به پذیرش و ارائه خدماتآموزشی و توانبخشی کودکان است. - مجله همایش روز جهانی معلولین/سازمان آموزش و پرورش استثنایی مازندران ،10 آذر . - 86 آموزشوپرورش کودکاناستثنایی باید جرئی از آموزش و پرورش برای همه کودکان باشد. همانند دیگر کودکان، این کودکان نیز باید قسمت اصلی و اساسی از طرح کلی نظام آموزشی باشند.
خارج کردن دانشآموزان استثنایی به طور مطلق از برنامهی عادی و معمولی آموزش و پرورش، بدین معنی است که ما آنان را از آشنایی و تماس با همسالان و مربیان عادی خود دور کرده و تاکید در جدا کردن و دور نگاهداشتن آنان از روال طبیعی داریم. - عزت ا… نادری و سیف نراقی، . - 1380 آموزش فراگیر به معنای فرآیندی است برای شناسایی همه موانع موجود در درون و بیرون مدرسه که مانع یادگیری میشوندو کاهش یا رفع این موانع. این نوع آموزش میتواند کامل یا انتخابی باشد.
- مککانکی، - 1382 .در جوامع امروز چندرسانهایهایآموزشی از جمله نظام رسانهای هستند که با توجه به ماهیت چند حسیشان میتوانند به راحتی با انواع سبکهای یادگیری سازگار شده و با شکلهای گوناگون تعامل، یادگیری آسان و پایداری را فراهم نمایند به نحوی که در مراکز یادگیری از نوع جبرانی میتوان برخی از فعالیتها و تمرینها را به گونهای ساخت که برخی از مشکلاتآموزشی این افراد را کاهش دهد - زارعیزوارکی، 1387؛شارپ،2006، ترجمه یارزنجانی، . - 1387
.2 روش تحقیق
روشی که در تحقیق فوق بکار برده شده است تلفیقی از روش مطالعاتی کتابخانه ای ، استفاده از مقالات اینترنتی و پایان نامه ای می باشد . بدین ترتیب برای جمع آوری مطالب ابتدا به گردآوری مطالب و بعد به تجزیه وتحلیل آنها اقدام شده است.
.3 نتایج تحقیق
-3-1 دانشآموزان نیازمند آموزشهای ویژه
دانشمندان وضیعت شاگردانی را که نیازهایآموزشی ویژه دارند، در هشت گروه تقسیم بندی کردهاند: ناتوانیهای یادگیری، اختلالهای گفتاری و ارتباطی، عقب ماندگی ذهنی، اختلالهای عاطفی و رفتاری، آسیبدیدگی بینایی، آسیب دیدگی شنوایی، آسیبدیدگی-جسمی، و سرآمدی.
-3-2 ناتوانیهای یادگیری
ناتوانیهای یادگیری، در شاگردانی دیده میشود که هوش متوسط یا بالاتر از متوسط دارند اما در یک یا برخی از فرآیندهای خاص شناختی - مثلاًدر توجه، ادراک، حافظه، و تواناییهایزبانی - دچار مشکل هستند. این شاگردان درکلاس درس و در یادگیری کاملاً متمایز از دیگران هستند. عملکرد آنها در برخی از درسها عادی است اما در برخی دیگر دچار کمتوانی آشکار هستند. آمارهای جهانی نشان میدهد که تقریباً در همهی کشورها، نیمی از دانشآموزانی که به آموزش ویژه نیاز دارند، دچار ناتوانیهای یادگیری هستند. مثلاً از میان پنج میلیون و ششصد هزار شاگرد استثنایی 6 تا 21 سالهی آمریکایی، دو میلیون و هشتصد و پنجاه هزار-نفر - یعنی 51 درصد - دچار ناتوانیهای یادگیری هستند.
این درحالی است که رقم شاگردانی که مشکلات گفتاری و زبانی دارند 19 درصد، تعداد شاگردانی که دچار عقب ماندگی ذهنی هستند 11درصد، و رقم شاگردانی که اختلافاتعاطفی دارند 9درصد است - هالاهان و کاوفمن،. - 2003 رقم بالای 50 درصدی ناتوانیهای یادگیری، از مجموع شاگردانی که به آموزشهایویژه نیاز دارند، اهمیت توجه ویژه این گروه از شاگردان را نشان میدهد. اکثر تحقیقات نشان میدهد وضیعت هوشی شاگردانی که ناتوانی یادگیری دارند حداقل در سطح متوسط است اما دچار مشکلات جدی تحصیلی هستند و از این نظر در سطحی پایینتر از متوسط شاگردان قرار میگیرند.
باید متوجه این نکته نیز بود که اصطلاح ناتوانی یادگیری هم بیش از انداره و هم به صورتی نادرست در مورد بسیاری از شاگردان به کار رفته است. درصد قابل توجهی از شاگردانی که برچسب ناتوانی یادگیری به آنان زده شده کسانی بودهاند که در مدارس متوسط دچار کندی یادگیری، در مدارس پیشرفته دچار وضیعتی پایینتر از متوسط، یا در شمار کودکانی بودهاند که به دلیل زبان مادری دچار کمتوانی در زبان رسمی بودند. شاگردانی که به دلیل نقلوانتقال از این مدرسه به مدرسهی دیگر یا به دلیل غیبتهای مکرر از درس ها عقب ماندهاند را نیز نباید جزء این دسته دانست - هانت و مارشال،. - 2002