بخشی از مقاله
چکیده
پس از آمادهشدن نسخ اولیهای از اسناد آرمانها، رسالت جمهوری اسلامی ایران و افق آینده پیشرفت، طراحی فرایند انتقال از وضع موجود به مطلوب در دستور کار مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت قرار گرفت. در طراحی این فرایند، واژههای متعددی همچون پارادایم، گفتمان، راهبردهای روندساز، آیندهنگری راهبردی، سیاستهای کلان، دکترین، روندهای اصلاحی، سیاست به اضافه راهبرد، چارچوب، آیندهنگاری تعالیبخش و فرابرد تعالیبخش مطرح شد که نهایتاً واژه تدبیر به عنوان مناسبترین واژه برای نمایندگی این مفهوم معرفی و انتخاب شد.
تعاریف متعددی برای تدبیر مطرح شده است که تعریف منتخب مرکز عبارت است از: »تصمیمات اساسی معطوف به اقدامات کلان برای تحقق افق.« این بخش، شامل تصمیمهای اساسیای است که چگونگی نیل به افق پیشرفت کشور را ترسیم مینماید. به طور خلاصه عناوین گامها در فرایند تدوین تدابیر به این شرح است: تشکیل کارگروه طراحی چگونگی حرکت از وضع موجود به مطلوب، تشکیل کمیته فرعی تدوین، مفهومسازی و تعریف واژه تدبیر، برگزاری جلسات طوفان فکری و تدوین نسخ اولیهای از تدابیر، طراحی کاربرگ پیشنهاد تدبیر، شناسایی افراد صاحبنظر در بندهای متعدد افق و درخواست نگارش تدبیر مطابق با کاربرگ، دریافت گزارههای پیشنهادی تدبیر، بررسی و نقد تدابیر متناسب با هر بند از سند افق در یک کارگروه گسترده و نشست هماندیشی.
مقدمه
الگوی پایه پیشرفت، الگویی مفهومی و اجمالی است که تهیه الگوی تفصیلی پیشرفت را هدایت میکند. نخبگانی، اجماعی، ابداعی، فراگیر و فرابخشی بودن از ویژگی های الگوی پایه است - . - 9 در صفحه بیست وهشتم از سند نقشه راه طراحی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، شرح طراحی الگوی پایه به تفصیل آمده است. مطابق با این نقشه، الگوی پایه به منزله نقشه معماری یا طرح کلی الگو است و چنانچه اندیشکدهها در مراحل طراحی الگو به معماری کلی و پایهای، پایبند باشند حاصل فعالیت آنها، منسجم، یکپارچه و تلفیقشدنی خواهد بود . - 8 -
در مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اقدامات متعددی برای نگارش و تدوین پیشنویس اولیه سند الگوی پایه پیشرفت انجام شده است. تدوین پیش نویس اولیه الگوی پایه پیشرفت طی شش مرحله: شکل گیری، مفهوم سازی پیشرفت، تصمیمگیری، تبیین مفاهیم و ویژگیها و طراحی ساختار و فرایند، تدوین و نقد و ارتقا صورت پذیرفته است - . - 10 بر اساس مفهومسازی صورت گرفته، سند الگوی پایه پیشرفت شامل پنج بخش اصلی مبانی، آرمانها، رسالت نظام جمهوری اسلامی، افق و تدابیر است. لذا تدابیر آخرین بخش سند الگوی پایه پیشرفت را شکل میدهد که اجراییترین یا عملیاتیترین بخش سند است - . - 10
در تحلیل مسائل اساسی کشور، یکی از آسیبهایی که مورد توجه کارشناسان و مسئولان قرار گرفته است ضعف در اجرا یا عدم اجرای سیاستهای کلان نظام است که از سوی مراجع بالادستی تهیه و تصویب میشوند . - 1 - یکی از علل موجده این آسیب را میتوان به ماهیت این سیاستها نسبت داد؛ از این جهت که این سیاستها از جنس اقدام نیستند و تنها جهتدهنده اقدامات دولتها به شمار میآیند و بدین ترتیب ضمانت اجرایی این سیاستها در عمل کاهش پیدا میکند.
به این دلیل، در طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از نکاتی که همواره مورد اشاره متخصصان و فرهیختگان همکار مرکز بوده است رعایت جوانبی است که الگوی پیشرفت همانند سیاستهای کلان کنونی کشور دچار آسیب عدم اجرا نشود. مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در تلاش برای پاسخ به این دغدغه، تدوین تدابیر را راه برونرفت از این آسیب میداند. مقاله حاضر، تصویری اجمالی از فرایندی را نشان میدهد که طی آن، تدابیر پیشرفت ذیل بندهای سند افق پیشنهاد شدهاند.
تعریف تدبیر
در طراحی فرایند انتقال از وضع موجود به مطلوب، واژه های متعددی همچون پارادایم، گفتمان، راهبردهای روندساز، آینده نگری راهبردی، سیاست های کلان، دکترین، روندهای اصلاحی، سیاست به اضافه راهبرد، چارچوب، آینده نگاری تعالی بخش و فرابرد تعالی بخش مطرح شدکه نهایتاً کمیته منتخب از سوی کارگروه تدوین و تلفیق مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، واژه تدبیر را به عنوان مناسبترین واژه برای نمایندگی این مفهوم معرفی و انتخاب نمود.
تدبیر واژه ای عربی از ریشهدَبَرَ«» و به معنای »به پایان کاری نگریستن و در آن اندیشیدن« و »برای انجام دادن امری، فکر و دقت به کار بردن و توجه کردن« است - فرهنگ فارسی معین و عمید - . لغتنامه دهخدا، تدبیر را اندیشه کردن در عاقبت کار، پایان کار را نگریستن، در پس کاری درآمدن و ... تعریف نموده است. همچنین فرهنگ واژههای فارسی سره، تدبیر را به منزله راهکار و چارهاندیشی معرفی مینماید.
در تفسیر واژگان قرآن کریم - برگرفته از تفاسیر مجمع البیان و المیزان - ، در خصوص تدبیر و مشتقاتش آمده است: -1دَبر: پیروی کردن -2 دابر: اصل/دنباله هر چیزی چه از طرف گذشته و چه طرف آینده 3دَبﱠر:- در عاقبت کار اندیشید -4 تدبر: در اطراف و عواقب کار اندیشیدن -5 تدبیر: چیزی را دنبال چیزی آوردن. اشیای متعدد و مختلف طوری تنظیم شود که هر کدام در جای خاص خود قرار گیرد به طوری که غرضی که از هر کدام از آنها انتظار می رود و فایدهای که هر کدام دارد حاصل گردد و به خاطر متلاشی شدن اصل و فساد اجزا و تزاحم آنها با یکدیگر، غرض مختل شود.
تدبیر امر عالم، شبیه تدبیر امر خانه به معنای منظم کردن اجزا به بهترین نظم که هر چیزی به سوی کمال خود سیر کند که غایت کلی همان خداست. در جلد یازدهم تفسیر المیزان نیز آمده است: "دبر امر البیت" معنایش این است که امور خانه و تصرفاتی را که مربوط به آن است منظم نمود؛ به طوری که وضع آن رو به صلاح گذاشت و اهل آن از فواید مطلوب آن برخوردار شدند از نگاه پیشرفت، تعاریف متعددی توسط کارگروه تدوین و تلفیق و کمیته منتخب آن برای واژه تدبیر پیشنهاد شد که عبارتند از:
• تدبیر واژهای ابداعی و قرآنی به معنای عملیات کلان و بلندمدتی است که روندهای اجتماعی را اصلاح میکند. تدابیر نزدیکترین قسمت به زندگی و عمل است که مستقیماً تحول و پیشرفت را مدیریت میکنند.
· تدابیر، اقدامات کلانی هستند که در ارتباط با یکدیگر و در نظامی منسجم و بههمپیوسته، جامعه را از وضع موجود به مطلوب میرسانند. سند افق آینده پیشرفت، وضعیت مطلوب را در سند الگوی پایه پیشرفت روشن میسازد.
· طراحی منظومه اجزای حرکت به سوی مطلوب و مدیریت تحولات و تغییرات اجزای آنها به منظور تحقق مطلوب.
· تدبیر، تصمیمی عملگرا و دوراندیشانه با هدف ایجاد تغییر در راستای وضع مطلوب است. و در مجموع تعریف منتخب مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای تدبیر عبارت است از: »تصمیمات اساسی معطوف به اقدامات کلان برای تحقق افق« این بخش، شامل تصمیمهای اساسی ای است که چگونگی نیل به افق پیشرفت کشور را ترسیم می نماید. در واقع، رسیدن به افق، مستلزم کنش اجتماعی است؛ کنشی که نتیجه آن، تحول جامعه به سوی انطباق تدریجی بر منظر است.
پس کنش اجتماعی، مستلزم الگویی مدبرانه و غایتمند است. این الگو در صورت آرمانی خود، همچون منظر، پیوسته و یکپارچه است؛ اما در عمل، چارهای جز آن نیست که از پارههایی کمشمار و هماهنگ تشکیل شود. هر پاره از الگوی کنش، در صورت اجرا، بخشی از منظر را محقق میسازد و با تکمیل تدریجی منظر، افق، عملاً پدیدار می شود. تصمیمات مربوط به این کنشهای کمشمار و پر اثر، تدابیر پیشرفت است - . - 11
واژههای نزدیک
تدبیر در سطح دولت با واژه خطمشی یا سیاست که گاه با سیاستهای کلی نیز خطاب می شود نزدیک دانسته میشود. البته منظور از سیاست، علم قدرت1 نیست بلکه خطمشی است که در سیاستگذاری2، علم و هنر اداره جامعه معرفی شده است. در علم سیاستگذاری، هدف عمده، حل مسائل عمومی است. سیاستهای دولتی، هدایتگر و جهتدهنده تصمیمات و اقداماتی هستند که درباره جامعه به عنوان یک کل اخذ میشوند. به عبارت دیگر، قواعد و اصول کلی لازم برای راهبریِ تنظیم اقدامات و برنامههای مطلوب را بیان می دارند و خود، یک ملاک برای ارزیابی برنامهها هستند.
واژه دیگر، دکترین3 است که در نقطه ی مقابل چشمانداز قرار می گیرد و حاصل عبرت های گذشته و نگاه خردمندانه به دیروز است که به صورت یک مجموعه از »اصول« نوشته می شوند. دیگر واژه نزدیک، فرابردها است که شامل فرایندها و راهبردها معرفی شده است. با توجه به ضرورت اتخاذ راهکارهایی در موضوع پیشرفت که علاوه بر کلان و بلندمدت بودن، جنبه عملیاتی و اجرایی شفافی نیز داشته باشند لذا واژه تدبیر به عنوان یک واژه مناسب برای رساندن این مفهوم انتخاب شد. بر این نکته بایستی تأکید نمود که تدابیر، جهت اقدامات نیست بلکه تصمیمات معطوف به نفس اقدامات است و از این جهت با مفهوم راهبرد، سنخیت بیشتری دارد.