بخشی از مقاله
چکیده :
شهرها و فضاهای شهری گذشته ما از استقلال، شخصیت و هویت ویژه خود برخوردار بوده اند؛ مفاهیمی که نهایتا منجر به تعریف مفاهیم بزرگتری چون تعلق خاطر و حس شهروندی گشته اند؛ درحالیکه آنچه از اغلب شهرهای کنونی ما در ذهن عموم شکل می گیرد جز مجموعه ای از ساختمانهای بلند، خیابانها، ادارات، پارک ها نیست . اما واقعیت آن است که جدای از تعاریف فوق شهر جایی است که تعاملات شهری در آن به وقوع می پیوندد و مردم حس شهروندی نسبت به شهر خود دارا می باشند. بعبارتی آنچه شهر را می سازد، ساختمانهای عظیم و پارکها نیستند بلکه مردم خود شهرند با تمام سلایق و ویژگیهای منحصر بفردشان و در حقیقت هویت شهری و شهروندیشان.
بنابراین آن چیزی که از آن به عنوان هویت شهری نام میبریم در حقیقت یافتن تناسب یا معیارهایی از آن میان نظام شهرسازی و معماری با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهروندان است و البته ابعاد گوناگونی از هویت که بدان خواهیم پرداخت. برای شناخت هویت یک شهر باید مؤلفه های سازنده شخصیت آن را شناخت. در همین راستا نگارنده به مطالعه و جمع آوری اطلاعات ، به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی از منابع مختلف پرداخته است با بهره گیری از اطلاعات حاصله ، ابتدا به ضرورت شناخت هویت شهری پرداخته ،و سپس مؤلفه های سازنده شخصیت آن یعنی - هویت کالبدی و فضایی - هویت طبیعی و محیطی - هویت انسانی و اجتماعی - را مورد بررسی قرار داده است.
واژگان کلیدی : هویت شهری ، ساختار شهر بانه ، موقعیت طبیعی، هویت اجتماعی ، فضای شهری
مقدمه :
شهر اثر ماندگار تاریخی و در عین حال واحد جغرافیایی و اجتماعی تکامل پذیر است که با تأثر از ایدؤلوژی و ارزش های ناظر بر جامعه که توان و سطح کاربرد نیروهای اقتصادی و تکنیکی را روی شهر مشخص می دارد، هویت می یابد و به مقتضای اندیشه های ارزشمند معماران ، شهرسازان و همیاری کارشناسان نظامهای علمی دیگر و با بهره مندی از عادات اجتماعی ساکنان شهر و با اراده و تصمیم نظام سیاسی بر پهنه زمین و روی محیط طبیعی - مکان - شکل می گیرد و در مسیر زمان در فضای جغرافیایی معینی بر حسب شیوه مبادلات اقتصادی و اجتماعی پویایی فضایی ، مکانی ، زمانی ، اقتصادی و اجتماعی خود را تداوم می بخشد و سیمای برونی و فیزیکی خود و حیات انسانهایی را که در بطن خویش دارد دگرگون می کند. در سالهای اخیر و با شروع انقلاب الکترونیکی و موضوع شهر الکترونیک، عصر جدیدی شروع گردید که در آن بایدها جای خود را به می تواندها و قطعیت به نسبیت و جزمیت به انعطاف می دهند و دوباره اندیشیدن به نظم ، فن ، تمدن ، فرهنگ ، اقتصاد و سیاست و آنچه تحت عنوان هویت انسانی و شهری در ساختار و شکل شهر تبلور می یابد در دستور کار قرار می گیرد.
اهمیت دادن به شهرها و هویت شهری در سالهای اخیر در کشور ما از یک طرف معلول تحولات در دهه اخیر در زمینه های گوناگون فنی و اجتماعی و زیست محیطی است و از طرفی ناشی از عدم وجود فضاهای مطلوب انسانی و کاهش فزاینده کیفیت زندگی در شهرهای امروز است، در سالهای اخیر عدم توجه به پیچیدگی های زندگی امروز بشری و ارزش ها و نیازهای جامعه موجب آشفتگی در عملکردها وبد هویتی در شکل و نابسامانی کلی در کانون های زیستی در بافت های کهن محلات قدیمی تا شهرهای جدید و محلات جدید شده است . امروزه با ورود تکنولوژی جدید به صحنه ارتباطات ، نوع روابط انسان و فضاهای شهری متغیر گشته است. خاطره که هویت بخش فضاهای شهری ما بود با شکستن حرمت فضاها و بریدن و گسستن و نهایتا تخریب آنها، گم شده است. هر روز یک باغ را تخریب می کنند ،آنها را در پس حجمی از بتن و آهن و شیشه قرار می دهند و امنیت کوچه ها را به وحشت خیابان ها تبدیل می کنند و به جای همه اینها، احجام خشک و نامأنوس سربه فلک می کشند. همان باغ ها و همان میدان ها و همان کوچه هایی که خاطرات و دلبستگی های ما را در برداشت اکنون ناپیداست. مثل این است که شهر با وجود تراکم و شلوغی که داراست از درون تهی گشته است.
فضای آشنا را نمی بینید. یکنواختی و سردی فضا ، شهر را بی محتوا نموده و رشته اتصالات شهر - خاطره - هویت فضایی - را از هم پاشیده است. آینه ی روح و جان ما ، ارزش های پایداری بوده اند که در طول تاریخ و به شکل های گوناگون در ترکیب معمارانه ی فضاها ، تبلور یافته اند و ما هر روز خود را در این آینه سلامت و متصل می دیدیم و شاد بودیم . اما امروز این آینه شکسته است و کسی خود را نمی بیند. مردم خود را گم کرده اند و همه غمگین اند و چون نمی دانند که این غم به خاطر دور ماندن از اصل خویش اتفاق افتاده است - نیستانی است که ما را از آن بریده اند - ، افسرده اند و چون فضایی نیست که من را به ما پیوند دهد در نتیجه این جدا ماندن از اصل خویش همچنان پایدار مانده است.
ضرورت مسأله :
ماهیت و هویت فرهنگی و شخصیت اجتماعی شهرها - بافتهای سنتی ...جدید - به مثابه روح و پیکره ی شهر محسوب می شود که نادیده گرفتن آن اجتناب ناپذیر و نا معقول است. بی توجهی به ساختار اجتماعی کالبدهای کهن و عدم شناخت مردم، خواسته ها و نیازهای آنان و نیز هرگونه بی توجهی به ماهیت و هویت فرهنگی - به عنوان روح یک کالبد - موجبات رشد تک بعدی و عدم توسعه ی پایدار و اصولی شهرها - جدا از مشارکت همه جانبه و همگام - را فراهم خواهد آورد. مشخصه های اصلی زندگی شهری امروز تمرکز و تنش زیاد است که باعث ایجاد احساس فشار و اضطراب می گردد. محیط ها و فضاهای شهری گذشته همواره بستری برای احیای سلامت روانی بوده است. اما امروزه محیط ها و فضاهای جدید شهری امنیت روانی را با مخاطره روبرو ساخته است. تحقیقات تجربی نشان داده که تجربه ی حضور در مکان های مطلوب منجر به ایجاد ویژگی احساسی مطلوب، شیفتگی نسبت به محیط ، همگونی و سازگاری با محیط می شود. در واقع ارزیابی مثبت احساسی از یک مکان و فضای شهری در احیاء روانی یا بازسازی روحی تأثیر دارد.
از طرف دیگر بروز تنش در محیط های جدید شهری در افراد به صورت شیوع انواع افسردگی ها و پرخاشگری تبلور می یابد که در جامعه شهری ایران و در رفتارهای شهری مردم به وفور شاهد آن هستیم. لذا ضروریست در شهرها علاوه بر سازماندهی فضایی - کالبدی به نوسازی اجتماعی توجه نماییم. در نوسازی اجتماعی است که احساس تعلق به مکان معنا پیدا می کند و مکان هویت می یابد. در واقع در اثر توسعه مداوم و بی سازمان شهرها ، سازه های ارتباطی و ناپیدای شهری و زنجیره ی زندگی در شهر سنتی از هم گسیخته شده است . قطع تداوم فرهنگی به هم پیوندی عملکردهای شهری خدشه وارد کرده است .
عناصر یادمانی و هویت بخش شهرها در مقایسه با بناهای مرتفع جدید الاحداث به بناهایی بی اهمیت بدل شده اند. فلذا برای جلوگیری از فروپاشی ساخت و سازمان فضایی شهر سنتی ، احیای مجدد عملکردها و هویت بخشی به شهرهای امروزی ضرورت دارد. اجزاء و عناصر پدید آمده در تاریخ تحول و تکامل شهری ، امکانات بالقوه بسیاری برای تجدید حیات دارند و می توانند در هویت بخشی به شهر و تقویت شبکه نمادین آن نقش ویژه ای داشته باشند. عناصر قدیمی شهرها می توانند نقش مطلوبی در هویت بخشی به شهر ایفا نمایند. اما این عناصر در مقابل تعارضات مداوم نمی توانند به زندگی خود ادامه دهند و هویت اولیه آنها بی قید و شرط حفظ شود. لذا برای تداوم و احیای ارزشی این مجموعه عناصر باید روش هایی به کار گرفت.
-1 هویت کالبدی- فضایی بانه :
الف- ساختار فضایی -کالبدی شهر بانه تا سال 1300
بانه شهری قدیمی است که تاریخ شکل گیری آن به پیش از اسلام بر می گردد.شهر بانه ابتدا روستایی در نزدیکی شهر فعلی - در شمال شرقی - بوده که بروژه نامیده می شد . ساکنان بروژه بر اثر شیوع بیماری طاعون آنجا را ترک ودر مکان جدید سکونتگاههای خود را ساختند.در واقع شهر بانه از ترکیب چند روستای همجوار و باهدف حفظ امنیت بوسیله سلاطین محلی وحکام محلی ، فئودالها وزمینداران بزرگ بوجود آمده است. از عوامل مؤثر در مکان یابی شهر علاوه بر ارتفاعات اطراف شهر که به مانند حفاظی مطمئن در مقابل تهاجمات بیگانگان و غارتگران عمل می کند می توان به وجود رودخانه های فصلی اشاره کرد که از ارتفاعات محل سرچشمه گرفته ، نیازهای ساکنان شهر را بر آورده می سازند. از طرف دیگر رودخانه بانه چای را می توان به عنوان یکی از مهمترین عناصر طبیعی مؤثر در مکان یابی شهر در مقر فعلی خود برشمردکه هسته اولیه شهر در قسمتهای جنوبی آن شکل گرفته است. شهر بانه به دلیل رونق فعالیتهای کشاورزی و دامداری در موقعیت جغرافیایی خود - بر سر راه آسیای صغیر و آذربایجان به بین النهرین - از قدیم الا یام مرکز مبادلات بازرگانی و تجاری با کشور همسایه خود - عراق - بوده است. بطوریکه در زمان حکومت قاجار - مظفر الدین شاه - دارای سه کاروانسرای تاجرنشین بوده است که تجار و بازرگانان از شهرهای