بخشی از مقاله
تاثیر دوستی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستان های ناحیه یک شهر قزوین
(با توجه به وضعیت اقتصادی انها)
فصل اول
طرح تحقیق
• مقدمه
• بیان مسئله
• اهمیت و ضرورت تحقیق
• هدفهای کلی تحقیق
• فرضیه ها
• متغییر های تحقیق
• تعاریف عملیاتی متغییرها
واژه هاي كليدي :
دوستی ، وضعيت اقتصادي ، پیشرفت تحصیلی
مقدمه
رشد اجتماعي و اجتماعي شدن يكي از تغييرات برجسته در دوران نوجواني است كه سبب ايجاد تمايز بين يك كودك با يك نوجوان مي شود و هويت اجتماعي نوجوان را تشكيل مي دهد. اجتماعي شدن با ايجاد تغييرات آشكار در شيوه هاي ارتباطي با والدين و همسالان شروع مي شود. تغييرات آشكار زيستي و بلوغ در دوره نوجواني سبب افزايش فاصله عاطفي بين نوجوان و والدينش مي شود و به تدريج استقلال بيشتري براي نوجوان به همراه مي آورد. فرايند تحول در نوجوانان و در بين پسران و دختران نيز متفاوت است. فاصله گرفتن با والدين معمولاً با فاصله گرفتن از مادر شروع مي شود و با صميميت و نزديك شدن به ديگران گسترش مي يابد.
براي يك نوجوان ارتباط با ديگران در آغاز نوجواني به طور عمده بر گروه همسالان و دوستان متمركز است. اولين قدم در جهت شكل گيري مناسبات اجتماعي، وابستگي به يك گروه از دوستان همجنس در آغاز بلوغ است. در بين اين گروه است كه نوجوان از جهات مختلفي مثل طرز صحبت كردن، شيوه لباس پوشيدن، اصلاح موي سر، علايق هنري و فعاليت هاي فوق برنامه و ديگر كارها با نوجوانان همسن و سالش دنبال همانندي مي گردد.
نوجوان دوستاني را انتخاب مي كند كه از نظر علايق، ارزش ها، باورها و نگرش ها همانند او باشند و از نظر رفتار و سرگرمي هاي اوقات فراغت و نگرش نسبت به مدرسه و پيشرفت تحصيلي با وي همانند باشند. معيار اصلي انتخاب دوست در دوره نوجواني صميميت و وفاداري او است. بر پايه همين معيارهاي صميميت و گفت و گوهاي خصوصي با دوستان، نوجوان مي تواند خود را بشناسد و هويت خود را كشف كند.
يادگيري مفاهيم مربوط به عضويت و ايفاي نقش در فعاليت هاي گروهي (عضويت در تيم ورزشي و انجمن هاي مذهبي، فرهنگي، هنري و اجتماعي) از طريق برنامه هاي اوقات فراغت مستحكم مي شود. رشد شخصيت و خلق و خوي نوجوانان عامل مهمي در چگونگي يادگيري اجتماعي و شركت او در فعاليت هاي مختلف اجتماعي است. بعضي از نوجوانان به قدري جذب گروه دوستان خود مي شوند كه قادر نيستند به يك فرديت رشديافته و مستقل دست يابند و نمي توانند مسايل خود را به تنهايي حل كنند و در همه مسايل ارزشي تنها به همان گروه دوستان خود تكيه مي كنند.
بیان مسئله :
اگر بگوییم که حساسترین و سرنوشتسازترین دوران عمر انسان، ایام نوجوانی و شروع جوانی است، کلامی به گزاف نگفتهایم. در حقیقت، هویت و شخصیت انسان در این دوران شکل میگیرد. لذا از اهمیت فوقالعاده برخوردار است و به دقتِ ویژه نیازمند. به موازات بلوغ جنسی در این ایام،
بلوغ فکری و روانی نیز شکل میگیرد و نیازهایی در جسم و روان ایجاد میگردد. از جمله نیازهای روانی، نیاز به محبت کردن و محبوب واقع شدن است که افرادِ هم سن و سال، با جمع شدن دور یکدیگر و ایجاد گروههای دوستی و رفاقت، در صدد رفع این نیازها هستند.
نقش و اهمیت گروه های همسالان در وضعیت روحی و روانی نوجوانان و جوانان بر هیچ کس پوشیده نیست ، دوستی در گروه همسالان و نقش و تاثیر آن بر وضعیت تحصیلی عاملی است که به لحاظ وضعیت روحی و روانی نقش تاثیر گزاری بر جوانان دارد ، عضویت در گروه دوستی همسالان همانگونه که می تواند تاثیرات مثبتی در وضعیت روحی و روانی به جا گذارد ، همانگونه نیز می تواند تاثیرات منفی و مشکلات عدیده ای را برای جوان ایجاد کند ، بررسی نقش و تاثیر این گونه دوستی ها و تاثیرات مثبت و منفی این وضعیت بر وضعیت روحی و روانی دانش آموز ان موضوعی است که در این پژوهش به آن خواهیم پرداخت .
اهمیت و ضرورت تحقیق :
انسان، موجودی است نیازمند (نیازهای جسمی از قبیل احتیاج به هوا، آب، غذا و... و نیازهای روحی و روانی مثل نیاز به بیان و ابراز وجود، نیاز به دانستن، نیاز به محبت و...) که رفع هر یک از این نیازها، خود، نیازمند وجود منابع طبیعی (از قبیل آب، هوا و...) و منابع انسانی است و البته منابع انسانیاند که بیشتر نیازهای روانی انسان را برآورده میسازند. بنابراین با توجه به اینکه انسان نهتنها نیازهای جسمانی دارد، بلکه نیازهای روانی - که کماهمیتتر از نیازهای جسمانی نیستند - نیز دارد و از مهمترین این نیازها نیاز به محبت کردن و مورد محبت واقع شدن است.
از طرفی، چون ایام نوجوانی و آغاز جوانی ایامی سرنوشتساز و تعیین کننده در مسیر زندگیاند، شایسته است که زمینهها و بسترهایی را که نوجوانان و جوانان در آنها قرار میگیرند و در پی رفع برخی نیازهای روانی خود برمیآیند با دقت بررسی کنیم که گروه همسالان (همگِنان، همالان)، یکی از مهمترین این زمینهها و بسترهاست.
شاید بتوان قاطعانه حکم کرد که محبت، سیمان و چسب گروههای همسال است و نقش کلیدی را در این گروه به عهده دارد.
هدف های کلی تحقیق :
هدف کلی در این پژوهش بدست آوردن بک رابطه درست میان نقش دوستی های گروههای همسالان و پیشرفت و یا افت تحصیلی در دانش آموز ان در یک دبیرستان خاص است ، جهت بدست آوردن این رابطه مطالعات گوناگونی بر روی وضعیت پیشرفت تحصیلی ، وضعیت گروه های همسالان و وضعیت سلامت روحی و روانی در دانش آموز ان مختلف انجام شد .
هدف های جزئی تحقیق :
1- رابطه ميان دوستي و پيشرفت تحصيلي دانش اموزان دختر دبيرستانهاي ناحيه يك شهر قزوين
2- رابطه ميان دوستي و وضعيت اقتصادي دانش آموزان دختر دبيرستانهاي ناحيه يك شهر قزوين
3- رابطه بين وضعيت اقتصادي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دختر دبيرستانهاي ناحيه يك شهر قزوين
فرضيه هاي تحقيق
فرضيه اصلي بين دوستي و پيشرفت تحصيلي نوجوانان و وضعيت اقتصادي آنها در دبيرستانهاي دخترانه ناحيه يك شهر قزوين رابطه وجود دارد .
فرضيه هاي فرعي
1- فرضيه اول : بين دوستي و پيشرفت تحصيلي نوجوانان دختر دبيرستانهاي ناحيه يك شهر قزوين رابطه وجود دارد
2- فرضيه دوم : بين دوستي و وضعيت اقتصادي نوجوانان دختر دبيرستانهاي ناحيه يك شهر قزوين رابطه وجود دارد .
3- فرضيه سوم : بين پيشرفت تحصيلي و وضعيت اقتصادي نوجوانان دختر دبيرستانهاي ناحيه يك شهر قزوين رابطه وجود دارد .
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
• ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه :
بهطور نسبی میتوان گفت که در شش سال اول زندگی، خانواده، در شش سال دوم، معلمان و در شش سال سوم زندگی، همسالان و دوستان بیشترین نقش را در تربیت و شکلگیری شخصیت هر فرد ایفا میکنند.
بدیهی است که برقراری رابطه با دوستان و هم قطاران در هر دورهای از زندگی واجد اهمیت است. اما در دوره ی نوجوانی با توجه به ویژگیها و رفتارهایی که توام با نوجوانی است، به ویژه اینکه آنها خواهان مستقل شدن از خانواده، اثبات وجود و کسب هویتاند، اهمیتی مضاعف پیدا میکند. در این سلسله مقالات به تشریح ابعاد مختلف این موضوع میپردازیم.
دوست یابی در دوره نوجوانی:
نوجوانی سن رفاقت و دوران دوستیهاست. نوجوانان در این سن عاشق دوستی و رفاقتاند. گاهی دوستیهای آتشینی در این دوران پدید میآید که باعث مشکلاتی میشود. دوستی در این سن، بیشتر سطحی و کمتر عمیق است. با این حال، گاهی شدت دوستی و وابستگی به حدی است که نوجوان خانواده خود را رها میکند و حتی حاضر است برای دوست خود جانش را فدا نماید.
هراس از گمنامی و تنهایی، نوجوان را بر میانگیزد تا خود را در ارتباط با گروه همسالان قر
ار دهد. رنج ناشناخته ماندن ، آنچنان او را تحت تاثیر قرار میدهد که برای احساس تعلق به گروه بیشترین فعالیت را از خود بروز میدهد. همبستگی گروهی در این دوره قویتر از سایر مراحل زندگی است و غالبا به عنوان یک شاخص موفقیت برای اکثر نوجوانها محسوب میگردد.
نیاز به تعلق به گروه به مفهوم پذیرش و قبول گروه مورد نظر نوجوانان است. هر نوع رویداد
ی که بر این پذیرش اثر گذارد، نوجوان را دچار تزلزل، بیکفایتی و بیاعتمادی نسبت به خود خواهد کرد. در مواردی، نوجوان سرخورده از گروه به باندها و گروههای ناسالم اجتماعی میپیوندد تا بر تنهایی و عدم تعلق اجتماعی خویش فائق آید.
دوستیهای دوران بلوغ، یعنی آغاز نوجوانی، اغلب میان دو نفر به وجود میآیند و گاه موجب مختل شدن رشد اجتماعی شده، پیوستن به گروه را دشوار میسازند. در میان نوجوانان 12
تا 15 ساله اغلب دیده شده است که بهطور مرتب از جانب یک «بهترین دوست» به سوی دیگری میروند و رفیق عوض میکنند.
هر چند این جدایی در ابتدا دردناک است، با یافتن جانشین درمان میپذیرد. نوجوانان، به ویژه نوجوانان دختر، نیاز به دوست داشتن و مورد علاقه بودن را در رویا و تخیل ارضاء میکنند، زیرا در رویا میتوانند بدون هیچگونه واهمه خود را به دست غلیان احساس بسپارند و با نسبت دادن کلیه خوبیها و زیباییها به خود، کمبودهای واقعی را جبران کنند.
جذب گروهی و پذیرفته شدن در جمع دوستان برای نوجوانان اهمیت فراوان دارد و لذا باید هر گونه انزوا و کنارهگیری را در دوره نوجوانی به دقت مورد بررسی قرار داد و علت آن را جویا شد. شاید علت انزوا، نداشتن مهارت اجتماعی باشد یا احساس خطاکاری و اشتباه و احساس بیارزشی آن را ایجاد کند که در این صورت آموزش مهارتهای ارتباطی میتواند به نوجوان کمک کند تا در جمع پذیرفته شود و خود را ابراز دارد.
رشد اجتماعی در دورهء نوجوانی:
بلوغ قبل از هر چیز سبب افزایش فاصله عاطفی بین نوجوان والدین می شود وبه تدریج استقلال بیشتری را برای او به بار می آورد . فاصله گرفتن از والدین و کم توجهی نوجوان به خواست والدین و بزرگسالان نشانه ای از خود مرکز بینی او هست که دلایل زیادی دارد که اولین آنها بروز توانایی های جدید مغزی وخودآگاهی نوجوان است ودیگری اشتغالات ذهنی نوجوان به تغییرات نا گهانی جسمی خود است ،اما این خود مرکز بینی به تدریج کم می شود و نوجوان به تجدید مناسبات اجتماعی خود می پردازد وبه رشد اجتماعی می رسد .
تغییر رفتار اجتماعی در نوجوانی :
رفتار اجتماعی پسران نوجوان در برخی قسمت ها با دختران تفاوت دارد بنابراین به ذکر تفاوتهای جنسی در رشد اجتماعی می پردازیم :
الف)دگرگونی رفتار اجتماعی در پسران :
1- مرحله تقلید : این دوره از 12 سالگی شروع و تقریباً در 15 سالگی پایان می یابد .
2- مرحله افتخار به شخصیت : این مرحله بعد از 15 سالگی شروع می شودو مشخصات آن این است که نوجوان می کوشد در بازیها ورقابت ها پیروز شود و در این کار زیاده روی می کند .
3- مرحله تعادل اجتماعی : از اواخر نوجوانی آغاز می شود ،نوجوان از سرکشی وتهور خود می کاهد وآن رفتار ها را نشانه عجز وبچگی تلقی می کند .
ب)دگرگونی رفتار در دختران نوجوان :
1- مرحله اطاعت :این دوره پیش از نوجوانی آغاز و تا اوایل آن ادامه می یابد مشخصات اص
لی آن تابع نظرات بزرگان خانواده وخویشاوندان بودن وتظاهر به خجالتی و کمرو بودن می کنند .
2- مرحله اضطراب و تشویش : از اوایل نوجوانی تا 15 سالگی ادامه می یابد ، با اضطراب واختلال تعادل مشخص می شود مثل زیاده روی در واکنش به انگیزه های ساده وپرداختن به خود
3 - مرحله تقلید از پسران :این دوره از 15 سالگی آغاز وگاهی تا 16-17 سالگی ادامه می یابد . در این دوره دختران از حیث رفتار وروش گفتگو از پسران تقلید می کنند .
4- مرحله تعادل اجتماعی : که دراواخر نوجوانی واوایل جوانی ظاهر می شود ، به این ص
ورت که دختران نوجوان رفتار صحیح زنانه پیدا می کنند و در گفتار و کردار خود حالت زنانه دارند.
عوامل مؤثر در رشد تکامل اجتماعی نوجوان :
الف)اثر خانواده در رشد اجتماعی نوجوان
1- ارتباط کودک با والدین واثر آن در نوجوانی: حمایت بیش از حد وعدم توجه به کودک در نوجوانی در رفتار اجتماعی او از جمله از جمله اعتماد به نفس واستقلال او تأثیر می گذارد .
2- فضای روحی موجود در خانواده: شخصیت سالم ،جز در محیطی که اطمینان ،وفاداری ،محبت والفت در آن معمول وحکمفرماهستند ایجاد نمی شود .تشویش واضطراب مانع رشد صحیح نوجوان می شود .
3-از شیر گرفتن روانشناختی: وظیفه اصلی خانواده در دوره نوجوانی فرزندشان این است که سعی کنند به آزادی واستقلال او کمک کنند و در رعایت وحمایت از او زیاده روی نکنند واجازه دهند که احتیاجات شخصی خود را به تنهایی انجام دهندوحتی گاهی آنها رادر حل بعضی مسایل خانوادگی شرکت دهند وعقاید آنان رامحترم شمارند .
4- وضع و مؤقعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده: محیط خانواده در تعیین فعالیتهای افراد آن بسیار مؤثر است . رفتار فرد با اختلاف در خانواده مختلف می شود و هر طبقه از طبفات اجتماعی ،روش خاص ومعینی در زندگی دارد.
ب)اثر مدرسه در رشد اجتماعی نوجوان: وظیفه مدرسه است که با ایجاد وتشکیل فعالیتهای اجتماعی گوناگون نوجوان را در رشد و کمال و نضج کمک کند. به همکاری و فعالیت وکارهای دسته جمعی کمک کند ،و بدین ترتیب راه ورسم رقابت های مطلوب را بشناسد ویاد بگیرد .نوجوان در رشد وتکامل اجتماعی خود از چگونگی ارتباط وعلاقه اش نسبت به معلمان ومیزان نفرت یا محبت خود به آنها متأثر می شود .
ج)اثر همسالان در رشد اجتماعی نوجوان: گروه همسالان در نوجوانی از افرادی تشکیل می
شود که از حیث زمانی و عقلی به هم نزدیک هستند و میان خود یک وحدت ناگسستنی ایجاد می کنند . گاهی اثر این گروه دراین دوره از زندگی بیش از اثر خانه ومدرسه می شود . به تدریج که نوجوان به رشد وکمال نزدیک می شود از گروه خود کمتر پیروی می کند واز شدت انتصابش بدان کاهش می یابد .
در حالی که رشداجتماعی دوره نوجوانی اساساً متمرکز بر صمیمیت با دوستان و تجدید ارتباط اجتماعی با خانواده و بزرگسالان است . مسایل رشد اجتماعی در دوره جوانی به اموری بسیار فراتر از ملاحظات شخصی در ارتباط با دیگران گسترش می یابد . اندیشه ها واستدلالهای مربوط به امور اجتماعی ومدنی در میان جوانان برسه موضوع اساسی ،ایده آلهای اجتماعی ،ادراک انتزاعی از مسایل اجتماعی و مدنی و واقعیتهای زندگی اجتماعی و مدنی متمرکز است .
این برنامه درباره تاثیر گروه همسالان بر نوجوانان دختر و پسر است . کارشناس این برنامه دکتر حسین اعرابی روانشناس هستند. بشنوید ...
دوستان و همسالان، يکي از مهمترين عوامل موثر در رشد و تکامل شخصيت آدمي در دوران نوجواني به شمار ميآيند. به عقيده موريس دبس، دوستيهاي اين دوران باعث کسب تجاربي ميشود که در توسعه شخصيت نوجوان نقش دارد. اين تجارب باعث ايجاد دوستيهاي عاقلانهتري در دوران بزرگسالي ميشود؛ دوستيهايي که بر اساس علاقه و اعتماد متقابل استوار است و اولين احساس نوعدوستي را در نوجوان برميانگيزد. دوستيهاي دوران نوجواني براساس يک نياز اجتماعي و براي ايجاد روابطي سالم و سازنده است...
در دوران نوجواني، شخصيت اجتماعي نوجوان در حال شکل گرفتن است و بر اين اساس، رفاقت نقش عمدهاي در اجتماعي شدن او ايفا ميکند. دوستان و همسالان، نوجوان را در «ابراز خود» ياري ميدهند؛ چرا که يکي از نيازهاي مهم اين دوره، نياز به ابراز خود است؛ رفتاري که فرد به وسيله آن تواناييها، انديشهها، اعتقادات، عواطف و احساساتش را به سايرين ابراز ميکند. دوستان و همسالان زمينه ممکن را براي فرد فراهم مينمايند زيرا آنها در معاشرت با يکديگر در مورد افکار و عقايد خود آزادانه گفتگو ميکنند و تواناييها و قابليتهاي خود را ظاهر ميکنند. فقدان چنين مهارتهايي در نوجوان موجب ميشود که او در ارتباطات اجتماعياش با مشکلات جدي روبهرو شود؛ به طور مثال بسياري از اين نوجوانان تمايلي به بحث و گفتگو در جمع ندارند که ناشي از ترس از ابراز خود و واکنشهاي دوستان و همسالان در دوران کودکي و نوجواني است.
کمک به تصميمگيري
دوستان و همسالان بر تصميمگيري نوجوان تاثير ميگذارند. بهطور کلي، دوره نوجواني، دوره آزمايش و خطاست؛ دورهاي که نوجوان تصميمات خود را در زمينههاي مختلف تغيير ميدهد. ممکن است يک نوجوان ماهها براي انتخاب يک سبک مطلوب آرايش موي سر، شيوههاي متفاوتي را آزمايش کند و نظر دوستانش را با حساسيت ويژهاي مورد توجه قرار دهد.
نوجوان به نگرشها و نظريات ديگران و به خصوص دوستانش درباره خود اهميت زيادي ميدهد. او با دريافت مستقيم و غيرمستقيم نظريات دوستان درباره خودش و همچنين در جريان مقايسه ويژگيهاي خود با آنها، به شناختهاي جديدي از ابعاد وجودي خويش ميرسد. اين شناختها موجب پيدايي تصوير جديدي از خود ميشود.
همين دوستان و همسالان نياز به محبت کردن و محبت ديدن نوجوان را به طور مکفي تامين ميکنند.
به غير از همه مواردي که گفته شد، گروه دوستان و همسالان انجام بعضي از فعاليتها را براي نوجوان آسان کرده، جرأت و شهامت وي را تحريک ميکنند و احساس نوعدوستي نوجوان را تقويت کرده و او را در رسيدن به استقلال عاطفي عقلاني ياري ميدهند.
پايه دوستيهاي عاقلانه
مطالعات نشانگر اين است که گروه همسالان و دوستان، بسياري از نيازهاي نوجوان را تامين ميکنند که يکي از مهمترين آنها نياز به محبت کردن و محبت ديدن است و موارد ديگري از قبيل تقويت نوعدوستي و رسيدن به استقلال را نيز ميتوان متذکر شد.
اين تاثيرات مثبت در صورتي قابل دريافت است که اولا اهداف گروههاي دوستي سازنده بوده و جنبه بزهکارانه نداشته باشند، ثانيا والدين نقش خود را در مقابل نوجوان و دوستانش به خوبي ايفا کنند و به جاي قرار گرفتن در مقابل آنها در کنار آنها حرکت کنند.
درسخواندن گروهي
تاثير گروه همسالان تنها به دوستي ختم نميشود و ميتواند در درس خواندن يا نخواندن، لذت بردن از درس يا احساس بدي از درس خواندن داشتن تاثيرگذار باشد البته به شرط اينکه با يك برنامهريزي واحد (به صورت گروهي) درس بخوانند، سعي كنند مطالب درسي را براي همديگر تشريح كنند و مطالب درسي را به نوبت به همديگر درس بدهند.
در حالي که امتحان به اکثر بچهها و به ميزان مختلف استرس وارد ميکند، براي گروهي درس خواندن در تقويت روحيه آنها ميتواند نقش به سزايي داشته باشد. دانشآموزان ميتوانند نگرانيها و ضعفهاي درسيشان را با همديگر در ميان بگذارند و از فشار رواني و اضطرابشان كم كنند. آنها وقتي در صحبت با دوستانشان متوجه ميشوند كه مثل همديگرنگرانيها و ضعفهاي درسي مشترک دارند، احساس آرامش بيشتر و اعتماد به نفس بيشتري ميکنند.اگر بخواهيم درباره تنها نقص اين روش هم بگوييم صحبت کردن با همديگر و خاطرهگويي است که با نظارت غيرمستقيم يک بزرگتر قابل حل است.
آسیب شناسی :
اين نکته را همه ي ما مي دانيم که تمام خوشبختي ها و سعادتها در امکانات مادي و دنيوي خلاصه نشده اند؛ بلکه يک سعادت هست که از خيلي چيزها بهتر و مطلوب تر است، اما هر کسي داراي آن نيست و آن، همنشين و رفيق خوب است.
جوان از روحيه اي پاک وسرشار از زيبايي ومهرباني برخوردار است و اين روحيه ي حساس او در رسيدن وي به اهداف خويش بسيار با ارزش است و نبايد اين روحيه، دچار آسيب يا خطر شود. يکي از اين خطراتي که جوان را تهديد مي کند، همنشين و رفيق بد است. جامعه پذيري، فرايندي است که در جريان آن، انسانها طي چندين سال و در سنين مختلف، الگوهايي را از يکديگر ياد مي گيرند. بسياري از الگوهاي پذيرفته شده و مورد قبول جوانان، پيشنهادي از ناحيه ي دوستانشان است؛ زيرا جوان بيشتر به گروه همالان وهمسالان خود بها مي دهد تا به ديگران. لذا دوست و همنشين انسان مي تواند آثار و کارکردهاي مثبت ويا منفي برشخص بگذارد و ما در اين نوشتار به گوشه اي از کارکردهاي منفي و ويژگيهاي دوست بد خواهيم پرداخت.
رويکرد اسلام به دوستي
دوستي، از واژه هايي است که همه ي ما با آن مأنوس بوده ايم و کم و زياد با آن آشنا هستيم. هر کسي براي دوستي تعريفي دارد؛ اما براي بهتر شناختن واژه ي دوست، بهتر است به سراغ کلام زيباي حضرت علي (ع) برويم. حضرت مي فرمايد: «دوست، کسي است که تو را ظلم ودشمني دور و در نزديکي و احسان، کمک کند»
با اين سخن معلوم مي شود که هرکسي نمي تواند دوست ما باشد بلکه بايد دو شاخصه ي مهم داشته باشد. يکي اينکه ما را در نيکي کردن به ديگران ياري برساند (نه اينکه مانع بشود ) و دوم اينکه ما را از دشمني و کينه و ستم، دور نگه دارد.
نبايد با هرکسي رابطه ي صميمي و عاطفي برقرار کرد؛ زيرا دوست به طور ناخودآگاه در ما اثر مي گذارد. پس اگر دوستانمان از صفات برجسته (مثل خوش اخلاقي و ادب) برخوردار بودند ما هم ياد مي گيريم که خوش اخلاق و با ادب باشيم. و اگر برعکس، دوستانمان بد زبان و بد اخلاق باشند در وجود ما هم اين رفتارهاي زشت، نفوذ مي کند.
انسانها بدون اقوام وخويشان مي توانند به زندگي خود ادامه دهند ولي بدون دوست و همنشين، قادر به ادامه ي زندگي نيستند. دوست در زندگي هر يک از انسانها نقشهاي بسيار متنوعي بازي مي کند، چنان که جامعه شناسان همه بر اين مطلب، اتفاق دارند که ميزان تأثيرگذاري گروه همسالان بر افراد، بيشتر از ديگر گروههاست. به اين ترتيب، لزوم دقت در انتخاب دوست براي ما روشن مي گردد. پيامبراکرم (ص) چهارده قرن پيش فرموده است: « دين هر شخص، متناسب با دوست اوست».
شناخت، عاملي مهم در دوستيابي
آنچه عقل به ما حکم مي کند اين است که در هر کاري اول بايد شناخت وآگاهي نسبت به آن پيدا کرد و بعد اقدام به آن کار کرد. در دوستيابي هم همين طور است. در ابتدا شخص بايد دوست خود را بشناسد و از او آگاهي کامل داشته باشد و بداند که آن دوست، چه خصوصيات و روحياتي دارد. آيا آن روحيات واقعا مورد پسند است؟ خيليها به خاطر جذابيتهاي ظاهري و عوامل بيروني، جذب شخص مي شوند و پيوند دوستي مي بندند بدون شناخت و آگاهي از روحيات يکديگر، چنين دوستيهايي دوام و استمرار و فايده ي مطلوبي ندارد و به دنبال آن، پشيماني است. پس شناخت، عامل مهمي در دوستيابي است، چنان که حضرت علي (ع) مي فرمايد: «با کسي که او را نشناخته اي اقدام به دوستي مکن».
ويژگيهاي دوست بد
1)نادان: انسانهايي که از نظر فکري دچار ضعف هستند، چون معيارهاي ثابت وصحيحي در زندگي خود ندارند، همواره دچار اشتباه مي شوند. چنين افرادي هرگز صلاحيت لازم را براي دوستي ندارند؛ چون از روي ناداني به انسان ضربه هاي سختي مي زنندکه هرگز جبران شدني نيست و يا جبران آن بسيار مشکل است. مولاي متقيان علي(ع) مي فرمايد: «سزاوار است که مسلمان از برادري کردن با سه گروه اجتناب نمايد: بي حيا، نادان و دروغگو».
2) شرور: بعضي افراد را در جامعه مي بينيم که اينها اصلا فکر نمي کنند براي چه هدفي زندگي مي کنند و در فکر زيبا زندگي کردن و سالم زيستن نيستند وهمواره درصدد اذيت و آزار ديگران اند. چنين انسانهايي هرگز ويژگي دوست خوب را ندارند. در حديثي از حضرت علي (ع) آمده که: «مصاحبت وهمنشيني با اشرار، موجب پيدايش شر مي گردد».
پس معلوم شدکه کارکرد دوستي با اشرار، ايجاد شر است. و اين نکته هم نبايد مورد غفلت قرار گيردکه افراد شرور، غالبا با ظاهري آرام و جذاب با انسان برخورد مي کنند و مدعي مرام و معرفت و... نيز هستند. لذا بايد مراقب دوستي با چنين افرادي بود.
3) حسود: از دوستي با افراد حسود بايد اجتناب کرد؛ زيرا انسانهاي حسود به دنبال اين هستندکه افراد و دوستان خود را از پيشرفت باز دارند وچنين افرادي هرگز خير و خوبي را براي دوستان خود نمي خواهند بلکه به دنبال از بين بردن خوبيها و يا جلوگيري از پيشرفت دوستان خود هستند.
راه و روشي که دوست حسود براي اجراي هدف شومش دنبال مي کند اين است که با دوستان خود چنان برخورد صميمي و عاطفي برقرار مي کند که من و شما هرگز تصور نمي کنيم که اين شخص، مخالف ماست، بلکه برعکس، تصور مي کنيم که خيرخواه ماست، در حالي و کينه اش در اعمالش مخفي مي سازد. پس او به نام، دوست و به صفت، دشمن است».
از اين کلام زيبا فهميده مي شود که دوست واقعي، بين گفتار و کردار و نيتش هيچ تناقضي مشاهده نمي شود؛ بلکه کردارش با گفتار وي موافق است و هرگز اهل نفاق نيست و هيچ گاه در خيرخواهي براي ديگران، ترديدي به خود راه نمي دهد.
7) افراد پست و کم اعتبار در جامعه
امام صادق(ع) يکي از ويژگيهاي دوست بد را اينچنين متذکر مي شود: «از همراهي با فرد پست و فرومايه برحذر باش؛ چرا که همراهي با او، تو را به راه خير نمي کشاند».(8)
افراد فرومايه و پست پايبند به مسائل اخلاقي و انساني نيستند و به هر کاري – حتي اگر گوهر انساني شان را خوار سازد- تن مي دهند. در نتيجه کساني که با آنها همنشين باشند، هرگز به خوبيها گرايش پيدا نمي کنند؛ چون خود شخص فرومايه به دنبال نيکيها نيست و تنها به گذراندن زندگي و خوشيهاي گذرا ومنافع آني فکر مي کند. چنين افرادي، نه تنها اعتباري در جامعه ندارند، بلکه از نظر شخصيت فردي نيز خودکم بين و فاقد اعتماد به نفس هستند که از منظر اسلام از همنشيني با آنها بايد پرهيز شود.
8) بازدارنده از خوبيها و سوق دهنده به زشتي ها
دوستان بد همواره در مسيري قرار دارند که مانع خوبيها و نيکيها مي شوند و سعي و تلاش آنها در جهت انجام دادن کارهاي زشت و نابهنجار و يا دست کم بيهوده و بد فرجام است.
اين، قسمتي از صفات دوستان بد است. لذا مي توان صفات مقابل آن را از جم
له صفاتخوب ومعيارهاي دوست خوب دانست.
اما نکته اي که بايد متذکر آن بشويم اين است که در حديثي از پيامبر اکرم (ص) آمده است که: «تنهايي، بهتر از همنشين بد است».(9) دوست بد آن قدر بر کالبد و شخصيت
و روح انسان، تأثير مي گذارد که پيامبر فرمودند: تنها باش؛ ولي دوست بد نداشته باش!
انسان به دنبال تعامل و ارتباط برقرار کردن با ديگران است و همين خصلت است که او را از ديگر موجودات، متمايز مي سازد؛ اما بايد توجه کرد که به چنگال دوست بد و ناشايست گرفتار شدن، مخرب است و عامل سقوط انسان از جايگاه والاي انساني اش مي شود. بدين ترتيب، اگر انسان تنها باشد، بهتر از آن است که در معرض سقوط و انحراف قرار بگيرد. پس چه خوب است که جوانان، بيشتر تلاش و همتشان را در انتخاب دوست خوب، صرف کنند.
علت بقاي دوستي ها
از آنجا که هدف از دوستي ها، استمرار و دوام روابط اجتماعي و عاطفي است، بعد از دقت کافي در انتخاب دوست بايد مراقبت کنيم تا دوستي هايمان به بن بست و يا جدايي منجر نشوند. لذا بايد چند نکته ي مهم را در دوستي ها مراعات کنيم.
1) پرهيز از شوخي زياد
شوخي زياد و خارج از چارچوب ادب و اخلاق، هم از هيبت شخص مي کاهد و هم ممکن است منجر به رنجيدگي يا دشمني شود. براي جلوگيري از اين مطلب بايد با دوستان خود به اندازه مزاح و شوخي کنيم و نه بيشتر، چنانکه حضرت علي (ع) مي فرمايد: «شوخي زياد، ارج و احترام را مي برد و موجب دشمني مي شود».
2) دخالت و تجسس نکردن در امور خصوصي دوستان
حالا که دوست يکديگر شديم، بدين معنا نيست که به هر طريقي حتما بايد از امور خصوصي و شخصي يکديگر باخبر شويم؛ چون تجسس کردن در حريم خصوصي افراد، کار ناپسندي است. حضرت علي (ع) مي فرمايد: «کسي که نسبت به دوستش تجسس و موشکافي نمايد، دوستي اش از بين مي رود».
3)پرخاش نکردن
يکي از چيزهايي که باعث تداوم دوستي ها مي شود، محبت کردن است و در مقابل، يکي از عواملي که باعث سردي دوستيها مي شود، پرخاشگري با دوست است. اگر کسي به دوستش عصبانيت نشان داد و تندي کرد، در حقيقت، بين خودش و دوستش جدايي انداخته است.
امام علي(ع) به اين سه نکته اشاره دارد و مي فرمايد: «آن گاه که کسي به برادرش دشنام دهد و او را به خشم آورد، همانا او را ترک کرده است».
پس يکي از عواملي که باعث کمرنگ شدن دوستي ها مي شود، پرخاشگري ودشنامگويي است که بايد در ميان دو دوست، وجود نداشته باشد.
5-4)احترام و تواضع
عامل ديگري که باعث کمرنگ شدن دوستي ها مي شود، رعايت نکردن جايگاه اجتماعي و منزلت فردي دوست در روابط و گفتگوهاست. چه بسا يک برخورد ناشايست و يا يک بي احترامي در جمع، باعث دلسردي مي شود و تا ابد، دوستي کسي را از دست مي دهيم. عامل ديگري که باعث بقاي دوستي ها مي شود، ارج نهادن به دوست و با او با تواضع برخورد کردن است.
کارکردهاي منفي دوستان ناباب
1) از نظر فکري و عقيدتي: دوستاني که داراي افکار نامعقول و فرصت طلبانه وسطحي و يا عقايد ناصحيح و رشد نيافته اي هستند، دوستي با آنها، فکر و عقيده ي جوان را دچار تشويش و بي ثباتي مي کند و در او گرايشهاي فکري ويرانگري به وجود مي آورد.
2) از نظر اخلاقي:وجود غرايز در جوان و نشاط و توان زياد وي از يک طرف و عدم ارضاي به موقع و صحيح آن غرايز از سويي، سبب مي شود که يک عده دوستان ناباب به ميدان بيايند تا جوان را از نظر اخلاقي به سمت وسوي مطلوب خود برند. لذا اولين راه براي حفظ خود، اين است که از دوستي با چنين افرادي پرهيز کنيم و پيوسته به چارچوبهاي قانوني – اخلاقي و علمي – عقلاني در ارضاي غرايز، توجه و پايبندي داشته باشيم. تقويت اراده و ايمان، مشارکت در فعاليتهاي اجتماعي و عبادتهاي جمعي، کار، ورزش، هنر، و ازدواج، جوان را از افتادن به ورط
ه ي چنان دوستي هايي برکنار نگه مي دارد.
3) بي هويتي و خود باختگي: يکي از آسيبهاي عمده اي که جوانان را مورد تهديد قرار مي دهد، خودباختگي يا احساس بي هويتي است. جوانان خود باخته، ديگر به فرهنگ و تمدن اصيل خود توجهي ندارند و همه چيز در فرهنگهاي وارداتي مي بينند. سرمايه داري جهاني، براي رسيدن به اين هدف و جذب نخبگان و تصرف بازارهاي جهان سوم، دائما اين فکر را تزريق مي کند که جوانان براي پيشرفت خود بايد به مظاهر غربي رو بياورند. جوان آزاد انديش، براي حفظ باور و هويت خود، بايد به توانايي خود ايمان داشته باشد و بداند که در سايه ي تلاش و کوشش خود و با بهره گيري از سرمايه هاي علمي – فرهنگي جامعه ي خويش با الگوگيري از پيشوايان خويش، خيلي بهتر مي تواند در جهان پرآشوب کنوني، به ساحل آرامش، پيشرفت و خوشبختي دست يابد.
علل ناتواني از خارج شدن يا فاصله گرفتن از گروه همسالان
مقدمات عضويت در دار و دسته هاي ضداخلاقي، باندهاي دزدي، خرابكاري و منحرفان در اوايل نوجواني و در دوره فاصله گرفتن از خانواده فراهم مي شود. اين باندها به خصوص در شهرهاي بزرگ و در ميان گروه هاي اجتماعي-فرهنگي محروم تر جامعه بيشتر ديده مي شوند. ويژگي هاي اصلي اين دارو دسته ها، همانندسازي بي قيد و شرط آنان با گروه خود و به فراموشي سپردن الگوهاي مناسبات خانوادگي است. برای بعضی از نوجوانان باندها حكم خانواده نوجوان را پيدا مي كنند. در نتیجه نوجوانان با کمک گرفتن از خانواده باید سبك زندگيشان را تغيير دهند و جايگاهي در يك گروه سالم از همسالان مدرسه يا ... به دست آورند.
در مورد افرادي كه وابستگي شديدي به گروه دوستان دارند، هم خود نوجوانان و هم خانواده هايشان به درمان نياز دارند. نوجوان بايد وابستگي به گروه را پشت سر بگذارد. به دلیل ناراحتي ها و صدماتي كه از جانب گروه برای وي ايجاد مي شود
فشار گروه همسالان
همه ما در مورد اثرات منفی فشار گروه همسالان شنیده ایم، ولی این مساله تا چه حد درست است؟ و فشار گروه همسالان چه جنبه های مثبتی برای زندگی نوجوانتان به همراه دارد؟
فشار گروه همسالان چیست؟
برای افراد کم سن و سال، هیچ چیز بدتر از متفاوت بودن از دوستانشان نیست. برای نوجوان کاملاً طبیعی است که رفتارهای دوستانش را تقلید نماید – از پوشیدن لباسهایی خاص گرفته تا گوش دادن به نوعی به خصوص از موسیقی.
کنار آمدن با این مساله برای والدین که نفوذ مهمی بر زندگی کودک خود داشته اند
دشوار می باشد، ولی برای نوجوان طبیعی است که بر اساس عقاید خود رفتار نماید.
دوستان
همینطور که کودک وارد دوران نوجوانی میشود، دوستی، بیش از پیش، اهمیت می یابد. برای پسرها دوستان در واقع همانند همراهانی هستند که میتوان با آنها فوتبال بازی کرد، لطیفه تعریف نمود و برای تفریح به بیرون رفت و به موسیقی گوش داد. برای دخترها، دوست کسی است که بتوان با او رازها و نگرانی ها و اظطرابهایش را در میان گذارد.
برای بسیاری از والدین، دوستی در دوران نوجوانی نگران کننده است، زيرا آنها میترسند که دوستان تاثیر بدی بر روی نوجوانشان داشته باشند. ولی دوستان بسیار مهم هستند – بدون آنها یادگیری مهارتهای اجتماعی و ارتباطات دشوارتر است.