بخشی از مقاله
هفته دفاع مقدس
اين مقاله، توسط سرتيپ "علي نيك فرد" ، عضور افتخاري هيات معارف جنگ سپهبد " علي صياد شيرازي تهيه شده است. نامبرده در طول جنگ با مسووليتهاي مختلف و متعددي انجام وظيفه نموده است.
تهاجم سراسري عراق در 31 شهريور 1359 و اشغال بخشي از خاك مقدس ميهن اسلامي، با مقاومت ملت بزرگ ايران مواجه شد و سرانجام پس از مدت كوتاهي، در سراسر جبههها متوقف گرديده و در لاك دفاعي فرو رفت.
روياي شيرين فتح خوزستان، رسيدن هفت روزه به تهران و سرانجام سقوط جمهوري اسلامي، به تلخكامي حاكمان بغداد و ابر قدرتهاي پشتيباني وي تبديل گرديد. مدتي نگذشت كه ملت ايران نيروهاي مسلح خود را بازسازي و براي آزادسازي مناطق اشغالي آماده نموده و يك صدا و يكپارچه فرياد زدندهمه سر به سرتن به كشتن دهياز آن به كه كشور به دشمن دهيم
براي آزاد سازي كشور، نيروهاي مسلح دست در دست نيروهاي مردمي و پشتيباني آحاد ملت و به رهبري امام امت، با يك دست قرآن و با دستي ديگر اسلحه، به دشمن يورش برده و طي چند عمليات بزرگ و پي در پي همانند ثامن الائمه(ع) طريق القدس، فتحالمبين و بيت المقدس و... بيشتر مناطق و شهرهاي اشغالي را يكي حاكم عراق به بهانه واهي "لزوم به كارگيري نيروهاي اسلام در جنگ با كشور اسراييل ناگهان صلح طلب شده و با آتش بس خود فرموده ، نيروهاي خود را به مرزهاي بينالمللي عقب كشيد.
عراق با اين اقدام فريبكارانه، ضمن آن كه در نظر داشت از تحمل تلفات و ضايعات بيشتر، ارتش
خود را نجات دهد، دستور آزادسازي قدس را به جمهوري اسلامي ايران ميداد تا بلكه بتواند از فشارهاي آتي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران بكاهد. ولي رهبر انقلاب اسلامي ايران، هوشيارتر از آن بود كه اينگونه ترفندها بتواند او را فريب دهد. امام امت در پاسخ به اين دعا ، اعلام نمودند: "اگر امروز تمام نظرها متوجه لبنان نشود و تمام گويندگان از لبنان بگويند، تمام نويسندگان از لبنان بگويند، اين توفيقي است براي امريكا كه ايران جنگ خودش را فراموش كرده و هم عراق
مان اين است كه بايد از راه شكست عراق، دنبال بنان برويم، نه مستقلا ، ان شاء الله " با اين هشدار امام(س) كه "راه قدس از كربلا ميگذرد" ، تدبير استراتژي كشور در رابطه با تداوم جنگ با عراق و همچنين اعزام نيرو براي آزاد سازي قدس، مشخص و حجت بر همگان تمام شد.
با اعلام اين تدبير، استراتژي كشور براي آينده مشخص شده بود و از طرفي، مگر نيروهاي مسلح ميتوانستند اعمال وحشيانه عراق در آغاز تجاوز، يعني ويران كردن شهرها، آواره نمودن زنان، كودكان و سالخوردگان را فراموش كنند؟ آيا تجاوز به نواميس اهالي شهر بستان قابل فراموش شدن بود؟! آيا زنان خرمشهر را كه تا آخرين لحظه در شهر مانده بودند و در نهايت، با هدايت نيروهاي رزمنده، در حالي كه مردان خود را تشويق و تهييج به مقاومت و پايداري ميكردند، كودك
شير خوار را به پشت افكنده ، كودكي ديگر را در آغوش گرفته و بستهاي كوچك از وسايل ابتدايي مورد نياز را بر سر گرداشته و با حسرت به خانههاي تخريب شده شهر نگاه ميكردند، و با پاي پياده شهر را ترك و روانه شهرهاي مختلف كشور شده و سپس آوارگي را تحمل ميكردند قابل فراموش شده بود؟! آيا موشكباران شهرها و حمله هوايي به بيمارستانها و منازل مسكوني در اقصي نقاط كشور را ، كه موجب شهيد و مجروحشدن افراد بيگناه شده بود، قابل فراموش شدن بود؟! آيا با اين اقدامات مگر ميشد ادعاي صلح طلبي عراق را باور كرد؟ در چنين شرايطي سه سوال براي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران مطرح بود.
آيا عراق براي رسيدن به اهداف خود پس از احراز آمادگي مجدد و توفيق در فريب ايران، دوباره به ايران حمله خواهد كرد؟
آيا متجاوزي را كه مرتكب اين همه جنايت عليه ملت بزرگ ايران شده، بايد بدون عقوبت رها كرد؟
آيا در صورت صحت ادعاي صلح طلبي عراق، وضعيت نيروهاي مسلح كشور، به گونهاي بود كه ايران در مذاكرات، موضع برتر سياسي داشته باشد تا بتواند شرايط خو را به عراق بقبولاند؟
براي رسيدن به پاسخ اين سوالات ، هيچ مرجعي بهتر از كتاب آسماني مسلمانان، قرآن كريم، وجود نداشت، كه امام امت با استناد به آيه شريفه "وقاتلو هم حتي لا تكون فتنه" اعلام نمودند. با اين آيه شريفه، استراتژي نطامي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران را در همه ابعاد مشخص فرمودند چرا كه و پاسخ سوالات سه گانه فوق در آن مستتر بود.
استراتژي نظام جمهوري اسلامي ايران
نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در پي دريافت اين تدبير و به دنبال اجراي استراتژي مقاومت در مقابل تهاجم عراق ، استراتژي تثبيت و آماده سازي نيروها "پدافند و آماده سازي" ، استراتژي آزاد سازي مناطق اشغال (آفند)و استراتژي باز دارندگي را باسه هدف زير برگزيديد
كاهش توان نظامي عراق براي جلوگيري از تجاوز مجدد "دفع فتنه"؛
تنبيه متجاوز؛رسيدن به مواضع برتر نظامي براي پشتيباني مذاكرات سياسي و قبولاندن شرايط مورد نظر. نكتهاي كه بايد به آن توجه داشت، آن است كه عراق بر خلاف ادعاي عقب نشيني ، هنوز از بعضي مناطق خط مرزي كه از نظر نظامي از امتيازهاي خاصي برخودار بود، خارج نشده بود، لذا اولا ، بايد به ادامه اشغال ، حتي يك وجب از خاك ايران خاتمه داده و بيرون رانده ميشد و ثانيا، براي قرار گرفتن در مواضع برتر سياسي ، بايد مواضع برتر نظامي به اشغال نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در ميآمداستراتژي نظامي عراق عراق براي توجيه شكست نيروهاي نظامي خود و افكار عمومي جهان ، با عنوان كردن دلايل سياسي بر شمرده شده، اعلام صلح نمود، ولي بايد
بررسي شود كه از ديدگاه نظامي ، دلايل عقب نشيني عراق چه بود و براي آينده چه استراتژياي را خود در نظر گرفته بود؟
از ديدگاه نظامي، مواضع پدافندي عراق در مناطق اشغالي، داراي سه نقيصه به شرح ذيل بوده :
باز بودن جناحين و دردسترس بودن عقبه؛آرايش خط پدافندي ضعيف و قابل نفوذ؛
در دسترس نداشتن نيروي احتياط لازم نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران با بهرهبرداري صحيح از اين نقاط تحت ضعف ، توانسته بودند ضربات كوبندهاي بر پيكر نيروهاي عراقي، وارد كنند پس از آن ، در گسترش و توانايي نيروهاي نظامي عراق تغييراتي به وجود آمد كه عبارتاند از:
جناحين خطوط پدافند، با اتكا به مواضع طبيعي حفاظت شد.
با كاهش خطوط پدافندي و عمق دادن به آن ، اقدام به صرفه جويي قوا نمود.با استفاده از نيروهاي صرفه جويي شده ، نسبت به تشكيل نيروهاي احتياط قوي و در دسترس ، قدرت عكس العمل بيشتري يافت و قابليت انعطاف لازم را به وجود آورد. نتيجه آن كه ، نيروهاي نظامي عراق با آگاهي از تداوم نبرد و به منظور حفظ ماشين جنگي خود، كسب آمادگي متحرك را خط مشي خود قرار دادند.
چگونگي اجراي استراتژي نظامي جديد جمهوري اسلامي ايران
اجراي استراتژي نظامي جمهوري اسلامي، از آن جايي كه مبتني بر تنبيه متجاوز و فرسوده كردن نيروهاي نظامي عراق از طريق وارد كردن هر چه بيشتر خسارت و ضايعات ، آسيب رساندن به مناطق حياتي و تاسيسات اقتصادي و نهايتا تهديد شهرهاي عمده و خطوط مواصلاتي بين شهرهاي عمده بود، تمامي طول جبهه، از جنوبيترين نقطه (فاو) تا شماليترين نقطه ( سيدكان) را در بر ميگرفت.
جامعيت چنين تفكري ، از ويژگيهاي زير برخوردار بود:
تهديد كلي نيروهاي نظامي عراقي در سراسر مرز و فرسوده كردن آنان ؛
ايجاد غافلگيري در نيروهاي نظامي عراق در شناخت محل عمليات نظامي؛
تحميل نبرد به دشمن در نقاط مختلف و در نتيجه ، كشاندن نيروهاي احتياط آن به سراسر جبهه كه فرسودگي آنان را در پي داشت؛
استفاده كامل از نيروهاي پياده نظام و كاهش اتكا به نيروهاي زرهي؛
آزاد سازي مناطق باقيمانده از خاك ميهن اسلامي و بخشهايي از خاك عراق، با استفاده از ظرفيت نيروهاي محلي مخالف حكومت و نهايتا تصرف نقاط سركوب و استقرار در مواضع برتر نظامي
تهديد شهرهاي عمده فاو، بصره ، العماره، مندلي ، كركوك ، موصل ، اربيل، پنجوين، حلبچه، چومان مصطفي ، حاج عمران و سيدكان و خطوط مواصلاتي بين شهرها؛
تهديد منابع حياتي و تاسيسات اقتصادي ? نظامي عراق واقع در شهرهاي مورد تهديد ؛
قطع خطوط تداركاتي اصلي عراق با كشور كويت؛
وارد كردن دشمن به اقدامات غير متعارف كه موجب بدبيني خلق تحت ستم نسبت به حكومت مركزي شده و همچنين رسوايي اين كشور در مجامع بين المللي و افكار عمومي جهان؛
10. دادن توان برتر نيروهاي مسلح ايران در زمينههاي اطلاعاتي ، عملياتي و تاكتيكي و وحدت و انسجام كليه آحاد ملت در مقابله با متجاوزان و حاميان آنها و دفع فتنه و انگيزيهاي آتي.
اجراي عمليات نظامي در استراتژي جديد، نيازهاي زيرا را طلب ميكرد، كه نيروهاي مسلح ايران، كاملا از آن برخوردار بودند
كسب اطلاعات تاكتيكي و استراتژيكي؛
آغاز تاكتيكهاي ويژه براي عبور از موانع طبيعي و مصنوعي؛
تغيير در سيستم فرماندهي و اداره ميدانهاي جنگ؛ استفاده كامل از روحيه تهاجمي كه متعاقب پيروزي در عملياتهاي بزرگ ، در نيروهاي مسلح مضاعف شده بود و از فرهنگ الهي" متوا قبل ان تموتوا "؛به دست گرفتن ابتكار عمل در جبههها
استراتژي باز دارندگي با ويژگيها و تواناييهايي بر شمرده براي تحقق اهداف ذكر شده، از سال دوم جنگ با عمليات "رمضان" از تاريخ 23 تير ماه 1361 آغاز و در تاريخ 22 خردادماه 1367 خاتمه يافت و دقيقا پس از 36 روز از آخرين عمليات ، با پذيرش قطعنامه 598 سازمان ملل متحد از طرف ايران، جنگ هشت ساله ايران و عراق به سرانجام رسيد.
اين عملياتها در سراسر جبهههاي غرب كشور، از شمال تا جنوب ، به وسيله نيروهاي مسلح به اجرا درآمد و از نتايج جالب توجه مقايسه عملياتها ، مساوي بودن تعداد عملياتهاي درون و برون مرزي و هر يك به تعداد 81 عمليات است.
عمليات برون مرزي انجام شده در طول مدت اجرا، داراي افت و خيزهايي از نظر ميزان موفقيت بوده و انجام آنها علاوه بر وارد كردن ضربات كوبنده بر ساختار نظامي نيروهاي نظامي دشمن آن كشور را وادار به عكس العملهاي غير متعارفي نمود كه عبارتاند از:
كشانده جنگ به شهرها از طريق بمباران هوايي و موشك باران كه منجر به وارد آوردن تلفات
بر مردم غير نظامي ايران شد؛
آغاز جنگ نفتكشها در خليج فارس و بر هم زدن امنتي كشتيراني در آبهاي جنوبي كه نتيجه آن افزايش حضور ناوگان كشورهاي بزرگ ؛
استفاده ا زجنگ افزارهاي غير متعارف شيميايي و ميكروبي در مناطق عملياتي والفجر 2 ، خيبر ، بدر، شلمچه ، سومار، حلبچه.
بمباران شيميايي شهر حلبچه و قتل عام بيش از پنج هزار نفر از مردم كرد آن شهر توسط رژيم عراق در كليه نقاط جهان، بازتاب گستردهاي يافت و محكوميت عراق را از طرف اكثر كشورهاي جهان در پي داشت. اين اقدام جنايتكارانه رژيم عراق، نقطه اوج ددمنشي حاكمان عراق را به جهانيان نشان داد.