بخشی از مقاله

چکیده

در میان اهل تسنن جهان عرب، سلفی ها به یکی از جریانهای مهم مذهبی و سیاسی تبدیل شدهاند و ارزیابی تحولات جدید کشورهای عربی، بدون درک این جریان امکانپذیر نیست. رشد سلفی های جهادی - رادیکال - به دهه 80 باز میگردد. اندیشه بنیادگرا و رادیکال سلفی در جهان اسلام نشات گرفته از آموزه های وهابی است؛آنها با دستاویز قرار دادن این عقیده که بازگشت سلف صالح، رد مذاهب دیگر و تمسک به علوم اسلامی، تنها راه نجات جامعه بشری و مسلمانان است و با الهام از اندیشه های جهادی جریان قطبی حرکت های سلفی را در جهان اسلام شکل دادند.

سلفیگری به عنوان جریانی ریشهدار و مهم در جهان عرب محسوب میشود که سعی کرده است با پیریزی قالب فکری منسجم و اتخاذ رویکردهای سیاسی خاص، در سطح جهان اسلام نفوذ و انتشار یابد. هدف این مقاله بررسی و تجزیه تحلیل ماهیت سلفی ها به خصوص سلفی های تکفیری میباشد. نویسندگان قصد دارند در ابتدا زمینه های تاریخی سلفی را مورد بررسی قرار دهند و به دنبال آن گروه های سلفی موجود در جهان عرب و عوامل تاثیر گذار در گسترش آن را نشان دهند، در آخر نیز اندیشه و اهداف سلفی های جهادی- تکفیری مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.

کلمات کلیدی: سلفیگری، ابن تیمیه، سیدقطب، تکفیر، وهابیت

مقدمه

عقب ماندگی، جمود فکری، فقر، فلاکت و انحطاط جوامع مسلمین در کنار عواملی از قبیل هجوم همه جانبه غرب به جهان اسلام، احیای اندیشه های دینی، شکست الگوها و اندیشه های غربی در جهان اسلام، انقلاب اسلامی ایران و حضور نیروهای غربی در منطقه باعث ایجاد واکنشهای متعدد در سطح جهان اسلام در قرون معاصر شد. یکی از این واکنش ها رشد و گسترش جریان سلفیه است که در قرون هفتم و هشتم هجری توسط ابن تیمیه بر سر زبانها افتاد و گروهی آن را به عنوان دین برگزیدند و خود را سلفی نامیدند و برخی آن را روش فکری برای رسیدن به حقیقت اسلام دانستند.

سلفی گری در لغت به معنی پیشین و در اصطلاح یکی از واکنشهای جامعه اسلامی در سال هایی است که جهان اسلام در مواجه با هجوم غرب و تهاجم نظامی بیگانگان قرار گرفت و ریشه در آراء و اندیشه های خوارج، حنابله و وهابیت دارد و به جریان خردگریزی در میان مسلمانان معروف است. این جریان پدیده ای است که انحصار طلبانه مدعی مسلمانی است و با تکفیر سایر گروه های اسلامی و غیر اسلامی به رفتار خشونت آمیز خویش علیه آنها مشروعیت می بخشد. طالبان و القاعده به عنوان نماد جدید سلفی در دوران معاصر ظاهر شده اند. آموزه های سلفی که ریشه عمیقی در تاریخ اندیشه های دینی و سیاسی اهل سنت در جهان اسلام دارد، بر پایه گریز از عقلانیت در معرفت دینی و تکیه بر ظواهر قرآن و سنت رشد یافته است و تأثیر آشکاری بر القاعده و طالبان داشته است. هدف این مقاله بررسی و تجزیه تحلیل ماهیت سلفی ها به ویژه سلفی های تکفیری می باشد. مقاله حاضر قصد دارد در ابتدا زمینه های تاریخی سلفی را مورد بررسی قرار دهد. به دنبال آن گروه های سلفی موجود در جهان عرب و عوامل تاثیر گذار در گسترش آن را نشان دهد، در آخر اندیشه و اهداف سلفی های تکفیری مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.

.1 سلفیه در لغت و اصطلاح

سلفی گری در معنای لغوی به معنی تقلید از گذشتگان، کهنه پرستی یا تقلید کورکورانه از مردگان است، اما سلَفیه - اصحاب السف الصالح - در معنای اصطلاحی آن، نام فرقه ای است که تمسک به دین اسلام جسته، خود را پیرو سلف صالح می دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود، سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام - ص - ، صحابه و تابعین دارند. آنان معتقدند که عقاید اسلامی باید به همان نحو بیان شوند که در عصر صحابه و تابعین مطرح بوده است؛ یعنی عقاید اسلامی را باید از کتاب و سنت فراگرفت و علما نباید به طرح ادله ای غیر از آنچه قرآن در اختیار می گذارد، بپردازند. در اندیشه سلفیون، اسلوبهای عقلی و منطقی جایگاهی ندارد و تنها نصوص قرآن، احادیث و نیز ادله مفهوم از نص قرآن برای آنان حجیت دارد - فقیهی، - 20 :1352 .

آنان میگویند باید از صحابه و تابعان پیروی کرد، زیرا فهم آنان، مقیاس حق و باطل است. آنان در این مورد، با حدیث منقول رسول خدا صلیاالله علیه و آله استدلال میکنند که فرمود: »خیر القرون قرنی، ثمالذین یلونهم، ثم الذین یلونهم... بهترین امت من کسانی هستندکه هم عصر من اند، بعد آنها که بعد از اینها می آیند و بعد آنها که بعدتر می آیند.« سلفی ها با استناد به این حدیث که » می گویند در فهم وتفسیر دین فقط همین سه نسل، که پیامبر فرموده اند، اصیل است و ما باید تنها به آن ها مراجعه کنیم - زاهدی، . - 9 :1391سلفیه به عنوان یک جریان سیاسی عقیدتی از پشتوانه ایدئولوژیک طولانی مدت برخوردار است.ا بتوجه به اینکه سلفی ها اکثراً پیرو مذهب حنبلی هستند و حنابله اغلب جذب تفکرات سلفی می شوند، بنابراین بین مذهب حنبلی که یکی از مذاهب اربعه اهل سنت است و اندیشه سلفی پیوندی ریشه دار برقرار است. مذهب حنبلی در جزیره العرب بیشترین پیروان را دارد. اقلیتی نیز در سوریه و مصر پیرو این مذهب هستند - واعظی،. - 366 :1390

.2 زمینه های تاریخی سلفیه

.2,1 سلف گرایی در سده های متقدم

گرایش به سنت سلف، در سده 3ق، وارد مرحله ای نوین از روند خود شد. در این سده، اصحاب حدیث متأخر، حتی شیوه های متقدمان خود را کافی نمی دانستند و افزون بر آنکه در حیطه معرفت شناسی از جایگاه عقل و اجتهاد به شدت کاستند، در حیطه روش شناسی، صورت بندی هایی که در آن عصر به صورت گفتمان درآمده بودند، سبک های تعلیم نو بر آمده و حتی اصل تدوین و نظام گرایی در معارف دینی را انکار داشتند. در واقع، پس از یک دوره نظام دهی به معارف دینی که حتی از سوی اصحاب حدیثانی چون مالک بن انس و شافعی پی گرفته شد، برآمدن کسانی چون احمد بن حنبل در محافل اصحاب اهل حدیث، آغازی برای یک چرخش تند به سوی بدوی سازی آموزه ها و دوری گزیدن از گفتمان عصری بود - هوشنگی و پاکتچی،. - 70 :1390

معتقدان به سلف صالح، عقاید خود را به احمدبن حنبل .164 - 241 - ق - نسبت می دادند، اما پاره ای از فضلای حنبلی در این خصوص، یعنی در نسبت آن سخنان به احمدبن حنبل، با آنان به مناقشه پرداختند. در آن زمان، میان این گروه و اشاعره جدالها و مناقشات شدیدی جریان داشت و هرکدام از آن دو فرقه ادعا می کرد که دعوت آنها براساس مذهب سلف صالح است. معتقدان به سلف صالح با روش معتزله شدیداً مخالفت می کردند؛ زیرا معتزله در تبیین عقاید اسلامی از فلاسفه ای بهره می بردند که آنان نیز به نوبه خود افکارشان را از منطق یونان اقتباس می کردند.

تصاویری که از احمدبن حنبل در منابع مختلف ارائه شده، وی را محدثی سنت گرا و ضد فقاهت و اجتهاد نشان می دهد که از تمسک به رأی تبری می جسته و تنها به قرآن و حدیث استدلال می کرده است و چون در استناد به حدیث بسیار مبالغه می نموده، گروهی از بزرگان اسلام، مانند محمدبن جریر طبری و محمدبن اسحاق الندیم، او را از بزرگان حدیث - و نه از مجتهدان اسلام - شمرده اند. درواقع ابن حنبل به عنوان محدثی برجسته و پیرو طریقه اصحاب حدیث با هرگونه روش تاویلی و تفسیر متون مخالف بود و با بزرگان اصحاب رای، سر ناسازگاری داشت. وی مخالفت با سنت را بدعت می خواند و با »اهل الاهواء و البدع« موافق نبود.

آنچه مسلم است، احمدبن حنبل بیش از صدوپنجاه سال پیشوای عقاید سنتی - سلفی بود، اما »به طورکلی قشری بودن، متابعت از ظاهر کلام، جمود افکار، تعصب مفرط حنبلیان، دورافتادگی مکتب فقهی ایشان از واقعیت زنده تاریخی و مهجوری از هر آنچه در اجتماع و زندگی روزمره تازه بود، در مجموع، منجر به سقوط و انحطاط این مذهب و کم طرفداربودن این فرقه شد..« - فضایی،. - 208 -209 :1361نیم قرن بعد از احمد بن حنبل، سلفی گری در محافل صوفیه هم جایگاه مهمی یافت. سهل بن عبداالله تستری 283 - ق - »اقتدا به پیامبر - ص - « را که شعار سلفیه بود، در عرض توحید می نهاد، از پرداختن به اختلافات ناشی از رأی پرهیز می داد.

وی بااصحاب حدیث رابطه ای صمیمی داشت؛ ولی تعلقش اصالتاً به صوفیه بود. احمد و سهل به عنوان دو شخصیت محوری در سلفی گرایی سده 3 ق، مسیری را گشودند که درسده های بعد به طور گسترده تریدنبال شد - فقیهی،. - 71 :1352در سده 4ق، ابومحمدحسن بن علی بن خلف بربهاری برای احیای سلفی گری تلاش کرد، در این سده سلفیان با معتزله به شدت به نزاع پرداختند؛ زیرا معتزله به عقل و دلایل عقلی استناد میکردند؛ ولی این گروه، استفاده از شیوههای عقلی را در اسلام از امور جدید میپنداشتند که در عصر صحابه و تابعین مرسوم نبوده است. آنان همچنین به ظاهر آیات و احادیث بسنده میکردند و هرگز به تأویل و تفسیر نمیپرداختند و تنها به نصوص قرآن و حدیث و دلایل به دست آمده از نص معتقد بودند.

از این رو، به استقرار پروردگار بر عرش و فرود آمدن خداوند در سایههایی از ابر اعتقاد داشتند. ابو محمدحسن بن علی بن خلف بَر بَهاری از رهبران این گروه بود که باورها و آرای ویژهای داشت و با مخالفان خود به شدت برخورد میکرد. او به یاران خود دستور داده بود هر کس با باورهای وی مخالفت ورزید، اموالش را غارت کنند و خرید و فروش او را بر هم بزنند - فقیهی،. - 26 :1352بر بهاری هر نوع مرثیه خوانی برای امام حسین علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام را ممنوع کرد و به قتل کسانی که بر اهل بیت علیهم السلام مرثیه خوانی کنند، حکم داد. وی زیارت مزارهای ائمه علیهم السلام را منع کرد و شیعه را کافر و گمراه خواند.

او برای خداوند مانند و شبیه قائل بود و ذات احدیت را دارای کف و دست و انگشتان و دو پا یا کفشی از طلا و صاحب گیسوان تصور میکرد. همچنین میگفت: خداوند به آسمان بالا میرود و به زمین فرود میآید و مردم در روز قیامت، خداوند را خواهند دید - ابن اثیر،. - 248 :1408برداشتهای سطحی و ظاهری از آیات قرآن و فرو گذاشتن عمق و معانی آن، تکیه بر باورها و دریافتهای ذهنی، غرور، نادانی و تعصب بربهاری و یارانش سبب شد که فتنه جویی آنان بالا بگیرد و آرامش از جامعه رخت بر بندد.خلیفه الراضی با نکوهش باورها و رفتار این گروه، آنان را تهدید کرد چنانچه از عقاید و رفتارهای خلاف خود دست بر ندارند، گردنشان را میزند و خانه و محله هایشان را به آتش میکشد. پس از این حکم، بربهاری متواری شد و در سال 329 ه. ق در 96 سالگی در حالی که در خانه زنی پنهان شده بود، درگذشت.

او را در همان خانه بدون اینکه کسی بداند، غسل دادند و کفن کردند و در همان جا به خاک سپردند. اما سده 5ق،دوره غلبه یافتن گفتمان سلفی در برابر گفتمان های کلامی و عقل محور بود. همچنین سال های انتقال از سده5 به 6 ق، نقطه عطف مهم در تاریخ سلفی گرایی به شمار می رود. در این سال ها امام محمد غزالی، مدرس برجسته نظامیه که در مذهب شافعی و اشعری بود و گرایش به اندیشه صوفیانه داشت، به نقد علوم دینی در سنت عصری برخاست و به دنبال نوعی بازگشت به معارف دینی بر اساس سنت سلف بود - هوشنگی و پاکتچی،. - 74 :1390 در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم احمد بن تیمیه و سپس شاگردان ابن قیم الجوزیه عقاید حنابله را به گونه ای افراطی تر احیا کردند.

محمد ابوزهره در بیان عقاید این نحله در کتاب تاریخ المذاهب الاسلامیه می نویسد:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید