بخشی از مقاله

چکیده

ایجاد عدالت و برابری انسانها در جوامع مختلف، همواره از چالش های اصلی حکومتها و ملتها بوده است. نظام های گوناگون در سیر تاریخ، سعی در ایجاد عدالت و برابری، میان مردم را داشته اند، لذا مبحث حقوق ملتها و مردم سالاری ریشه در تاریخ گذشته بشریت دارد. در عصر جهانی شدن که دانش و تکنولوژی، پارادایم حاکم در جهان گیتی استمقوله، دموکراسی ابعاد تازه ای پیدا کرده است. اصولاً کشوری بستر توسعه را بهتر طی خواهد کرد، که به زیر بنای لازم و اساسی از دموکراسی رسیده باشد. یکی از کشورها و ملتهای کهن، ایران می باشد که دموکراسی در سیر تاریخ آن، با فراز و نشیب فراوانی مواجه بوده است و حکومتهای آن، هریک به نوبه ای، حرف از دموکراسی یا اجرای آن را بیان کرده اند.

آنچه مسلم است با توجه به شرایط خاص ایران، باید دموکراسی شکل گرفته در این جامعه، با بنیان ها و موازین کلی آن، مطابقت داشته باشد، تا زمینه را برای وحدت و توسعه ملی فراهم کند. لذا تحقیق حاضر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال تشریح این مسئله است که کدام نوع و الگو دموکراسی برای ایران، مناسبتر است و اینکه جایگاه دموکراسی در ایران، به چه صورتی است. استدلال محقق و یافته های پژوهش، بیانگر این نکته است که بهترین شکل دموکراسی برای ایران، آن دموکراسی است که با اتکای بر معیارها و الگوهای ایرانی - اسلامی ایجاد شده باشد و ناشی از استعداد و ظرفیت های داخلی بوده و درونزا و بومی باشد.

واژه های کلیدی:

-1بیان مساله

وجود دموکراسی در جوامع گوناگون، تداعی گر این موضوع این است که بشریت به این آگاهی رسیده است که حقوق یکسان و عدالت در جامعه، از ضروریات تعالی و رشد آن است. دموکراسی در ادیان و مذاهب گوناگون نیز به شکل های متنوعی مطرح شده است. در واقع از نیازهای اساسی کشورها و ملتها است. نگاهی به شرایط کشور ایران، نشانگر این نکته است،که دموکراسی در آن و در زمانهای گذشته وجود داشته و به اشکال مختلف ارائه شده است. در کشورهای که با مذاهب و قومیتهای مختلف آمیختگی دارند، وجود دموکراسی و اجرای اصولی آن می تواند از جهات مختلف راهگشای مسائل فراوانی باشد.

اینکه گونه کشورها باید نوع خاصی از دموکراسی را پیش گیرند که بسترهای پیشرفت در زمینه هایی گوناگون را برای افراد جامعه و در ابعاد مختلف آن فراهم کند. لذا دموکراسی مسلط و قابل پذیرش در این گونه کشورها،باید بستر ساز توسعه در مقیاس ناحیه ای و ملی و حتی فراملی باشد، به همین علت، نایل آمدن به شرایط مذبور، الگوی خاصی از دموکراسی را می طلبد. کشور ایران با توجه پراکندگی قومی و مذهبی موجود در آن، واقع شدن در منطقه شکننده و بی ثبات خاورمیانه، دخالت بیگانگان و... نیازمند الگو خاصی از دموکراسی است که با شرایط جامعه خود همخوانی زیادی داشته و در مقابل چالش های موجود، نیز پایداری بیشتری داشته باشد. با توجه به چنین ضرورتی تحقیق حاضر، به دنبال بررسی شرایط مردم سالاری در ایران و معرفی دموکراسی کارآمد، برای اداره و مدیریت کشور است.

-2 روش تحقیق

تحقیق از نوع ماهیت توسعه ای-کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد،گرد آوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای - کتب،مقالات - و تحلیل استنباطی انجام گرفته، در ادامه بر اساس یافته های تحقیق و استدلال محقق، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته خواهد شد و در نهایت دموکراسی مناسب برای جامعه ایران، ارائه خواهد شد.

-3 دموکراسی و ضرورت آن

اصطلاح »دموکراسی« از نظر ساختاری،از ترکیب دو واژه یونانی »دموس« به معنی مردم و »کراسین«به معنی حکومت کردن به وجود آمده است و ترکیب این دو پیکر»حکومت کردن مردم« یا »مردم سالاری« معنی می دهد که جغرافیایی ترین گونه حکومت شمرده می شود - مجتهدزاده،. - 84:1387 دموکراسی،در عمل عبارت است از مدیریت علمی جامعه سیاسی از راه واقعیت یافتن »حاکمیت مطلق قانون.« دموکراسی مدیریت قانونمند جامعه سیاسی است که از راه مکانیزم»انتقال اراده ملت به حکومت برای اداره سرزمین«به اجرا می آید - همان:. - 83 استحکام و ثبات دموکراسی ها پس از تأسیس آنها ضروری است. علقه های اجتماعی،اعتماد و سرمایه اجتماعی از طریق تأثیرگذاری بر کمیت و کیفیت مشارکت سیاسی شهروندان،به حفظ دموکراسی کمک می کند - غفوری و جعفری،. - 229:1387 وسیع ترین معنای دموکراسی»برابری فرصت ها برای افراد یک جامعه به منظور برخورداری از آزادی ها و ارزش های اجتماعی« است و محدودترین معنای آن»شرکت آزادانه افراد در گرفتن تصمیم های سیاسی مهم جامعه« است - قریشی و رفیعی،. - 172:1388 در دموکراسی عادلانه ترین مورد این است که خود مردم در عرصه های گوناگون مشارکت داشته باشند.

اگر در یک جامعه،دموکراسی نباشد،مردم به راحتی جذب گروه های تند و افراطی می گردند و برای دستیابی به قدرت سیاسی، متوسل به شیوه های قهرآمیز می شوند - کواسمی،. - 50:1389 دموکراسی هم شکلی از حکومت و هم فلسفه زندگی است و حکومتی است که در آن مردم یا اکثریت آنان دارنده قدرت نهایی تصمیم گیری درباره مسائل مهم سیاسی عمومی اند - حافظ نیا و کاویانی راد،. - 221:1383 جوهر دموکراسی تکیه قدرت بر مردم است که در دو سطح نظام سازی و تصمیم گیری نمایان می گردد. نخستین عرصه مشارکت جمعی مردم در تأسیس نظام سیاسی است که پس از آن عرصه قانون گذاری و تصمیم گیری جمعی نیز فرا می رسد - میر احمدی،. - 151:1385 دموکراسی یا مردم سالاری در جامعه ای واقعیت می یابد که آن جامعه به زیر بنایی برای دموکراسی رسیده باشد - مجتهد زاده،. - 88:1381

دموکراسی،الزمات پیچیدهای داردکه مطمناً شامل رأی گیری و احترام به نتایج انتخابات می شود، اما مستلزم حفاظت از حقوق و امتیازات شهروندی و آزادی ها،احترام به حقوق قانونی،تضمین گفت و گوی آزاد و توزیع بدون سانسور اخبار و تفسیر بی طرفانه نیز هست.دموکراسی،یک نظام مکانیکی نیست و تنها از یک قاعده، - نظیر حاکمیت اکثریت - تشکیل نمی شود،دموکراسی،نظامی است که الزامات زیادی دارد - تیاسن،. - 717:1384 هانتینگتون شرایطی را بر می شمارد که به تحکیم دموکراسی های جدید کمک می رساند که عبارتند از:

- 1تجارب حاصل از تحکیم دموکراسی های قبلی - 2توسعه ی اقتصادی و انسانی - 3جو بین المللی و عوامل خارجی - 4عوامل ذاتی و بومی کشور - 5 گذار صلح آمیز و بر حسب توافق - 6 واکنش نخبگان سیاسی و جامعه در رویارویی با مشکلات تحکیم دموکراتیک - آقایی و احمدیان،. - 6:1388 زندگی سیاسی دموکراتیک یا مردم سالارانه تنها در انتخاب رهبران سیاسی کشور از راه انتخابات آزاد خلاصه نمی شود،دموکراسی زمانی واقعیت می یابد که حاکمیت قانون و برابری حقوق شهروندان در پناه قانون واقعیت یابد و مردم خود راه زندگی سیاسی را تعیین کنند - مجتهدزاده،. - 2:1381 وجود دموکراسی، مستلزم دو اصل کلی نظارت همگانی بر تصمیم گیری جمعی و داشتن حق برابر در اعمال این نظارت می باشد. بنابراین هر اندازه این دو اصل در تصمیم گیریهای یک اجتماع بیشتر تحقق یابند، آن اجتماع دموکراتیکتر خواهد بود. در یک

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید