بخشی از مقاله

چکیده

انسان افزون بر جسم داراي ساحت دیگري به نام روح است که داراي ویژگیهاي مهمی است، حقیقت و هویت واقعی انسانیت و جاودانگی. باور به روح و ویژگیهاي آن، در عدالت اجتماعی و مسائل گوناگون آن تأثیر میگذارد. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته، نقش دوساحتی بودن انسان در عدالت اجتماعی را بررسی میکند. مهمترین یافته پژوهش آن است که بر اساس دوساحتی بودن انسان و برخی از ویژگیهاي آن، عدالت اجتماعی افزون بر مسائل جسمی، مسائل روحی و معنوي را نیز شامل میشود. همچنین اهمیت عدالت اجتماعی در مسائل روحی بیشتر از مسائل جسمی است و نیز توجه به مسائل روحی در اجراي عدالت اجتماعی تاثیر دارد. از سوي دیگر برخی از مبانی دیگر عدالت اجتماعی وابسته به روح داشتن انسان است.

مقدمه

یکی از ویژگیهاي انسان دو ساحتی بودن انسان است و اینکه انسان افزون بر ساحت مادي از ساحتی روحی برخوردار است که هویت واقعی اوست و جاودانه است. اگر به انسان از این زاویه نگاه شود، روشن میشود که در عدالت اجتماعی و مسائل آن تأثیر دارد. براي مثال، موارد و مصادیق عدالت اجتماعی و نیز عوامل اجراي آن از جمله مواردي است که با توجه به دو ساحتی بودن انسان تفاوت پیدا میکند. از سوي دیگر، اگر انسان را منحصر در بعد مادي بدانیم، محدوده و موارد عدالت اجتماعی و عوامل اجراي آن در مسایل مادي تفسیر و خلاصه می شود. همچنین مبانی دیگر عدالت اجتماعی بر دوساحتی بودن انسان مترتب است. از این رو، مبناي دو ساحتی انسان از مبانی مهم تأثیر گذار در عدالت اجتماعی است.

گرچه تأثیر دو ساحتی بودن انسان به طور پراکنده و جزئی در کتابها و مقالات بیان شده است، لکن نگارنده با جستجویی که انجام داد، نوشته کامل و مستقلی در این مسأله نیافت. از این رو، به نظر میرسد بررسی این مسأله ضروري باشد. سوال اصلی تحقیق آن است که دوساحتی بودن انسان در عدالت اجتماعی چه نقش دارد؟ سوالهاي فرعی تحقیق عبارتاند از: .1 معناي دوساحتی بودن انسان چیست؟ .2ویژگیهاي مهم دوساحتی بودن انسان چیست؟ .3 عدالت اجتماعی به چه معناست؟ .4 آثار دوساحتی بودن انسان در عدالت اجتماعی چیست؟ این مقاله براي پاسخ به سوالات یاد شده، نخست ابعاد وجودي انسان را که جسم و روح است، بیان کرده، در پی آن، روح را هویت واقعی انسان و جاودانگی آن را ذکر میکند. سپس معناي عدالت اجتماعی را توضیح میدهد و به دنبال آن، آثار دوساحتی بودن انسان در عدالت اجتماعی را تبیین میکند.

.1دوساحتی بودن انسان و ویژگیهاي آن از دیدگاه قرآن کریم

انسان داراي دو بعد مادي و روحی است و بعد روحی آن، داراي ویژگیهاي مهمی از قبیل هویت واقعی بودن آن براي انسان و جاودانگی آن است که در ادامه به توضیح کوتاه آنها میپردازیم.

.1 -1روح داشتن انسان

بر اساس دلایل گوناگون انسان افزون بر جسم،داراي بعدي با نام »روح« است. بدن مادي داشتن انسان نیازي به ارائه برهان ندارد. انسان بهروشنی درمییابد که داراي بدن مادي است و ویژگیهاي ماده در آن وجود دارد. شواهد تجربی نیز این یافته را تأیید میکند. همچنین آیات و روایات فراوان در این باره وجود دارد که براي رعایت اختصار از ذکر آنها صرف نظر میکنیم. از سوي دیگر، انسان داراي بعدي به نام »روح« است که بخشی از انسان است وبعد اصلی انسان همان بعد غیر مادي اوست و لازمه آن، اعتقاد به جاودانگی و پایانناپذیر بودن عمر اوست. بدن میمیرد اما روح که همان اصل انسان است، باقی میماند. افزون بر دلیل عقلی - ر.ك: طوسی، 291/2:1375 307؛ صدرالمتألهین، 1981م: 260/8324؛ مصباح یزدي، :1373 27/3 - 29 از قرآن کریم نیز استفاده میشود که انسان افزون بربعد مادي، از ساحت مجرّدي به نام روح برخوردار است که با چشم و حواس ظاهري دیده و درك نمیشود که در ادامه به آنها اشاره میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید