بخشی از مقاله
چکیده
از آنجایی که امنیت یک نعمت بی بدیل بوده ودر همه ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی ، فضایی و غیره از نیازهای اصلی فرد و جامعه بوده و ایجاد گسترش آن نیز وظیفه احاد ملت، حکومت ها و دولت هاست. هیچ مکتب یا نظام حقوقی نمی تواند خود را نسبت به موضوع امنیت بی تفاوت قلمداد نماید. زیرا امینت گذشته از اینکه فی نفسه یکی از ضروری ترین نیازهای بشر است بلکه عامل مهمی برای رشد و توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ، علمی و اقتصادی است اسلام نیز به عنوان یک نظام حقوقی جامع و مترقی که پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی افراد در همه زمان ها و مکانها می باشد از این قاعده مستثنی نبوده و با ملاحظه متون دینی، احکام و مقررات اسلامی ملاحظه می شود که اهمیت امنیت در همه عرصه ها و راه حلهای تحقق بخشیدن به امنیت اجتماعی بیش از سایر نظامهای حقوقی در دین اسلامی مورد مطالعه قرارگرفته است. از دیدگاه ایات و روایات نیز هم امنیت از نعمتهای بزرگ خداوند بوده و برسایر نیازهای بشر اولویت دارد.
واژههای کلیدی: امنیت ، فقه ، قانون،نظامهای حقوقی
مقدمه
امنیت از نیازهای آغازین و ضروری بشر است که با آفرینش او همراه بوده و پاسخگویی به دیگر نیازها، در سایه هستی آن تحقق می یابد، و میتوان گفت رفع کامل نیازهای فیزیکی مانند نیاز به آب و غذا نیز با استمداد از امنیت صورت می گیرد.همراه بودن نیاز به امنیت با آفرینش انسان و توجه شدید وی به این نیاز،آن را در ردیف نیازهای فطری بشر در آورده است.فقه شیعه که از کتاب و سنت ریشه گرفته است، با فطرت انسان و نیازهای او سازگاری و تناسب کامل دارد.فقه، انسان را با تمام نیازمندی هایش در نظر گرفته و برای رسانیدن او به اوج کمال و سعادت، تلاش نموده است.
فقه مسیرزندگی واقعی انسان را که بر اساس مصالح و منافع واقعی و با اقتضای آفرینش پایه گذاری شده است، ترسیم میکند، و بر این پایه است که فقه نیاز به امنیت را همانند دیگر نیازهای ضروری بشر در نظر گرفته و در تمام ابعاد و گوشه های وجود آن کارآیی دارد. امنیت را اگر از نیازهای اجتماعی و سیاسی بدانیم، فقه سیاسی شیعه متعهد کارشناسی آن است و اگر آن را از نیازهای فردی بدانیم، از دیدگاه فقه دور نمانده است، بلکه با توجه کامل آن را بررسی کرده و افراد بشر را راهنمایی کرده است.برای امنیت، مفهومی که تمام اندیشمندان بر آن اتفاق نظر داشته باشند، بیان نشده است و تعریف جامع و مانعی که بتواند فراگیر تمام مصادیق آن باشد آن چه را که امنیت نیست به دور سازد، پیشنهاد نشده است. امنیت اجتماعی را باید در سایه تقوا،عدالت،ایمان,عمل صالح،رعایت حرمت و حقوق انسانها، دفاع از مظلومان و محرومان، مبارزه با مفسدین و مجرمین،رفع فقر، تامین مشیت مردم، حفظ آزادی های مشروع و حاکمیت قوانین و مقررات انسانی و الهی جستجو کرد.
-1امنیت چیست؟
مفهوم امنیت، مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت است، و در مورد افراد به معنی آن است که نسبت به حقوق و آزادی های مشروع خود بیم و هراسی نداشته باشند و به هیچ وجه حقوق آنان به مخاطره نیافتد و هیچ عاملی حقوق مشروع آنان را تهدید ننماید.لزوم و ضرورت امنیت- به این مفهوم- در جامعه از طبیعت حقوق بشری ناشی می شود و لازمه ی حقوق و آزادی های مشروع مصونیت آنها از تعرض و دور ماندن از مخاطرات و تعدیات است. همواره توسعه و پیشرفت جامعه و برخورداری از فرصت های اجتماعی ، نیازمند بهره مندی از حداقلی امنیت از امنیت است. از این رو امنیت یکی از عناصر اصلی پیشرفت و تامین آزادی در جامعه است.
امنیت از مقولات بسیار مهم و رایج حیات بشری از گذشته های دور تا به امروز بوده و ضمن پشت سر گذاشتن تحولات عمده در گذرر زمان، نه تنها اهمیت آن کاهش نیافته، بلکه هر روز بر اهمیت آن افزوده گشته و ابعاد وسیع تری یافته است. یکی از دلایل آن، این است که انجام بسیاری از فعالیت های فردی و جمعی در غیاب امنیت به واقع ناممکن است. در فقدان امنیت،آزادی نیز دست نیافتنی است. از این رو عده ای از فیلسوفان سیاسی تاسیس حکومت را برای تامین امنیت دانسته اند. ازدیدگاه لغت ، امنیت ، اطمینان داشتن نسبت به محفوظ ماندن ارزشهای موجودوآسایش ازتهدیدات وازمیان رفتن ارزش هاست .
ریشه امنیت درلغت ازامن ، استیمان ، ایمان وایمنی وبه مفهوم اطمینان وآرامش دربرابر خوف ، ترس ، رعب ، نگرانی وناآرامی است . امنیت دارای ابعاد عینی وذهنی وروانی است . به عبارت دیگر، امنیت ، هم شامل اطمینان وآرامش فیزیکی وهم آرامش روحی وروانی است . باتوجه به این دوبعد: امنیت عبارت از حفاظت دربرابر خطر - امنیت عینی - ، احساس ایمنی - امنیت ذهنی - ورهایی از تردید - اعتمادبه دریافت های شخصی - می باشد. - باری بوزان،1378، - 52 درمفهوم متحول علمی ، امنیت نیزبه همین مفهوم ارائه شده است .هرچند درمفهوم سنتی آن ، اساس روابط انسان ها برزورمداری وقدرت است وهرحکومتی دراندیشه تقویت نیروهای تسلیحاتی است ونیرومندبودن دیگران راتهدید وخطری برای خود می داند.
یکی از ویژگی های بارز مفهوم امنیت ملی، تحول پذیری آن است . این تحول هم درنوع تهدیدات وهم درانتخاب راهها و مکانیزم های حفظ وتأمین امنیت ملی مؤثربوده است .
الف : امنیت ملی کاملا مترادف با امنیت نظامی نیست .
ب : تهدید نظامی تنها عامل تهدید امنیت ملی نبوده ودربرخی مواقع ممکن است جزء اولویت های اولیه قرارنگیرد.
ج : مقابله با تهدید امنیت ملی ، صرفا نظامی نیست ودرشرایط کنونی ، اقتصاد ازاهمیت روز افزونی برخوردارشده است .
د : محیط داخلی نسبت به محیط بین المللی تأثیر بیشتری بر امنیت ویا عدم امنیت کشورها دارد. می توان امنیت رادرحوزه های زیر موردبررسی وتحلیل قرارداد:
امنیت شخصی وفردی : شامل امنیت فرد درزندگی خودوسلامت جسم وصحت فردوشهرتش درحدود قانون است .امنیت فردی وشخصی عنصری ازعناصرآزادی فرداست که آنان را از حبس ، بازداشت وکیفرهای استبدادی درامان نگاه دارد. ایمن بودن افراد در موارد مذکور در چهارچوب آزادی های قانونی تأمین می شود. امنیت عمومی : فعالیتی حکومتی که هدفش استقرار امنیت درکشوراست واین فعالیت ها متضمن کارها واعمال دفاع اجتماعی ومدنی ، تنظیم عبورومرور، رعایت آداب عمومی واطفای حریق و... است . دراین سطح ، استقرار امنیت صفتی لازم برای تولید وآسایش همگانی به شمار می رود.