بخشی از مقاله

چکیده
مطالعه ی حاضر به بررسی رابطه آسیب های اجتماعی طلاق و آشفتگی خانواد ه و گرایش فرزندان به اعتیادو بزهکاری انجام گردیده است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی است و به منظور دستیابی به هدف پژوهش از تعداد 220 نفر زن و مرد را بعنوان نمونه تحقیق به صورت تصادفی انتخاب شدند که در دو گروه 110 نفری به نسبت مساوی تقسیم شده اند، افراد انتخاب شده در گروه سنی 18 تا 40 سال قرار دارند. ابزار تحقیق که پرسشنامه ای محقق ساخته بوده است و محقق برای بدست آوردن نتایج پژوهش از فرمول مجذور کا - خی - استفاده شده است نتایج حاکی از آن بوده است که بین طلاق و آشفتگی خانواده و اعتیاد اعضای خانواده و گرایش به فرزندان رفتار بزهکارانه رابطه معنادار وجود دارد .

کلمات کلیدی : طلاق ، اعتیاد

مقدمه

خانواده از نخستین نظام نهادی ، عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندی های حیاتی انسان و بقای جامعه ضرورت تام دارد خانواده در عین حال که کوچک ترین واحد اجتماعی است هسته اصلی جامعه و پایه و مبنای هر اجتماع بزرگ بوده و از مهم ترین نهادهای اجتماعی موجود در جامعه انسانی است اساساً افراد پس از تولد تحت تأثیر افکار، عقائد و رفتار اعضای خانواده خود قرار دارند. آن چه در این مورد بیشتر تحت توجه هست آثار سوء نواقص و کمبودهای خانوادگی است که متوجه سایر اعضا خانواده نیز می شود چه نتیجه همین کمبودها و اختلالات و آثار آن است که تحت شرایط خاص کودک را در معرض فساد و تباهی قرار داده و آن ها را به بزهکاری سوق می دهد. طلاق را از مهمترین پدیده های حیات انسانی تلقی می کنند.

این پدیده دارای اضلاعی به تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامعه انسانی است. نخست یک پدیده روانی است، زیرا بر تعادل روانی نه تنها دو انسان ، بلکه فرزندان، بستگان، دوستان و نزدیکان آنان اثر می نهد.در ثانی پدیده ای است اقتصادی، چه به گسست خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی می انجامد و امحاء تعادل روانی انسان ها موجبات بروز اثراتی سهمگین در حیات اقتصادی آنان را نیز فراهم می آورد. گذشته از این، طلاق پدیده ای است موثرتر از تمامی جوانب جمعیت در یک جامعه، زیرا از طرفی بر کمیت جمعیت اثر می نهد، چون تنها واحد مشروع و اساسی تولید مثل، یعنی خانواده را از هم می پاشد و از طرف دیگر بر کیفیت اثر دارد، چون موجب می شود فرزندانی محروم از نعمت های خانواده تحویل جامعه گردندکه به احتمال زیاد فاقد شرایط لازم در راه احراز مقام شهروندی یک جامعه اند .

چهارم آن که طلاق پدیده ای فرهنگی است، جامعه ای که در آن، طلاق از حد متعارف تجاوز کند، هرگز از سلامت برخوردار نخواهدبود.طلاق از دیدگاهی یک پدیده ارتباطی است، بدینسان در جامعه ای که فاقد ارتباطات سالم، درست و طبیعی است، پیوند یا رابطه زناشویی نیز استثناء نیست. پیوندهای ازدواج به زودی برقرار می شوند، بزودی نیز قطع می شوند. پس توجه به طلاق نه تنها از دیدگاه فرد به عنوان انسان و فرزندانش مهم است، بلکه از دیدگاه جامعه، فرهنگ و اقتصاد و حتی جمعیت نیز قابل اعتناء است.طلاق آفتی اجتماعی است و هیچ جامعه ای نمی تواند نسبت به آن بی توجه بماند. هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند، اگر از خانواده هایی استوار برخوردار نباشد. هرگز هدف این نیست که قوانینی در حذف طلاق وضع شود.

طلاق هست، همان گونه که جامعه هست. هرگز نمی توان تصور کرد که تمامی ارتباطات انسانی بر جای ماند و هرگز هیچ ارتباطی آسیب نبیند. اما جامعه باید در اندیشه کاستن از تعداد طلاق باشد. بیان زیبای پیامبر اکرم را به یاد می آوریم: بدترین امور برای من طلاق است. اگر جامعه ای رو به سوی افزایش طلاق رود بی هیچ شبهه در آستانه بحران قرار دارد . بدین سان به درستی می توان گفت: میزان طلاق، نشانه دقیق سلامت یا بیماری جامعه است.خاستگاه اصلی کج روی ها و آسیب های اجتماعی را باید در جامعه و به ویژه خانواده و ساختار آن و روابط خاص میان اعضای جستجو کرد: که در صورت نابسامانی و بحرانی بودن کانون خانواده ، در بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی از جمله بزهکاری بسیار تأثیر گذار خواهد بود.

خانواده پناهگاه انسان اجتماعی به عنوان بنیادی ترین رکن هر جامعه بوده و استحکام و پایداری آن جزء ضروریات اساسی هر جامعه می باشد.با اهتمام به نقش مهم خانواده، چنانچه این نهاد مهم دچار آفت و آسیب گردد، علاوه بر اینکه هرگز باعث رشد استعداد ها و شکوفایی خلاقیت های افراد خانواده و اجتماع نخواهد شدف برعکس، کانون شکل گیری بسترهای بزهکاری و جرم و جنایت خواهد بود. پدیده طلاق به عنوان مهمترین آفت و بلای خانواده، متاسفانه روز به روز سایه شوم خود را توسعه می دهد و به عنوان یک آسیب اجتماعی بر ساختار جامعه اثر گذاشته و پیامدهای زیانبار متعددی را در جامعه بر جای می گذارد و کارکردهای مناسب خانواده را به کارکردهای نامناسب تبدیل می نماید و به دلیل پیچیدگی و تأثیراتی که می تواند بر روی طبقات مختلف جامعه و رفتار اعضای خانواده داشته باشد، مشکلات متعدد شخصیتی، اجتماعی، روانی را در پی داشته که توجه جامعه شناسان، روان شناسان و جرمشناسان را به خود جلب کرده است.

بارزترین نتیجه منفی طلاق، آثار زیان بار آن بر فرزندان و بروز زمینه های بزهکاری و اعتیاد در آنان می باشد. » بدون تردید بعضی از منحرفان جوان به خانواده های تعلق دارند که دچار مشکلات خانوادگی هستند80 .« تا 90 درصد بزهکاری و اعتیاد کودکان، نتیجه طلاق و از هم پاشیدگی خانوادگی می باشد.اعتیاد به مواد مخدر بعنوان یک مشکل اجتماعی پدیده ایست استعماری که علاوه بر زمینه های ناسالم اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی زمینه های شخصیتی، روانی و تربیتی نیز در چگونگی ابتلاء به آن از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه وسعت این مشکل در جهان چنان گسترده است که لودوینگ لوین سم شناس معروف گفته است:" اگر غذا را مثتثنی کنیم هیچ ماده ای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر این چنین آسان وارد زندگی ملتها شده باشد.

بر اثر تحقیقات انجام شده در این زمینه و نظرات جامعه شناسان و روان شناسان می توان گفت که ضعف شخصیت ، ناهنجاریهای روحی، عدم تعادل و بی ثباتی اوضاع اقتصادی و خانوادگی و بالاخره زندگی پردغدغه ناشی از صنعت و تمدن و فقدان روابط انسانی منسب بتدریج فرد را در مقابل مشکلات و گرفتاریهایی قرار می دهد که در طی آنها خود را عاجز و ناتوان یافته و در نتیجه سعی می کند از واقعیتها فرارکند و در این راه دانسته یا نادانسته با وسیله ای آشنا می شود که ظاهراً برای زمانی اندک آنهم در ذهن ، وی را از رویارویی با مشکلات در امان داشته و پناه می دهد.یکی از این وسایل می تواند اعتیاد به مواد مخدر باشد کهنه تنها خود زاییده مسائل مختلفی است، بلکه به وجودآورنده عوارض مختلف جسمی و فکری و از همه خطرناکتر رکود اجتماعی است که بدنبال آن سراسر جامعه را فرا می گیرد. جامعه شناسان عقیده دارند نیاز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است. - مقدس،1377،ص - 87

انواع مواد مخدر:

مواد مخدر در حال حاضر از تنوع زیادی برخوردار است که تقسیم بندیهای متعددی در مورد انواع آن، از نظر منشاء شیمیایی یا طبیعی، آثار مصرف و غیره وجود دارد. تقسیم بندی دیگر این مواد را به چهار قسمت مواد خواب آور، مواد توهم زا، مواد محرک و مواد آرامش بخش مجزا می کنند.

عوامل اعتیاد به مواد مخدر -عوامل اجتماعی

الف - عوامل تربیتی و آموزشی ، خانواده، مدرسه، گروه همسالان، وجود فیلمها و برنامه ها و مطبوعات مضر و منحرف کننده، وجود تفریحات ناسالم، فساد اجتماعی

ب- عوامل اقتصادی: فقر، مهاجرت، بیکاری ، سودجویی، از طریق تهیه و فروش مواد مخدر

ج- عوامل سیاسی: جنگ ، سیاست استعماری دول خارجی و سرمایه داران بزرگ بین المللی

د- عوامل فرهنگی: بیسوادی یا کم سوادی، عدم آگاهی به مسائل اجتماعی از جمله مضرات مواد مخدر، فقدان احساس مسئولیت

-  عوامل روانی

الف- عوامل روان پزشکی : انواع افسردگی ، انحرافات جنسی ب - عوامل روان شناسی: ناپایداری عاطفی و احساسی، اضطراب و بیقراری، عدم اعتماد به محیط و آینده، احساس عدم توانایی ، عقده حقارت، عدم رشد شخصیت

- عوامل طبیعی

عوامل فیزیکی : بیماری و درمان سرخود، نقص جسمی - اورنگ،1370،ص - 53

تعریف متغیرهای تحقیق:

طلاق : زائل نمودن قید پیوند و نکاح با صیغه مخصوص است - مقصودی ، 1375،ص - 25 بزهکاری : بزهکاری در معنا و مفهوم لغوی عبارت است از ترک انجام وظیفه قانونی و با ارتکاب عمل خطایی که الزاماً عنوان جرم نداردمعذلک این اصطلاح معادل جرم و بویژه در ارتباط با جرایم ارتکابی از سوی اطفال و نوجوانان بکار می رود - معظمی، 1390، ص . - 68 خانواده: خانواده عبارت است از یک واحد اجتماعی که از ازدواج زن ومرد به وجود می آید و فرزندان آن ها کامل کننده آن خواهند بود. - با توجه به این مهم مطالعه حاضر در صدد پاسخگویی به سوالات زیر است:

-1 به نظر می رسد بین نرخ طلاق و اعتیاد رابطه معنادار آماری وجود دارد .

-2 به نظر می رسد بین آشفتگی خانواده و گرایش به رفتار بزهکارانه رابطه معنادار آماری وجود دارد .

-3 بین عدم نظارت والدین و گرایش به رفتار بزهکارانه رابطه معنادار وجود دارد. شامبیاتی، 1391، ص - 200

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید