بخشی از مقاله
چکیده
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین استرس زاهای شغلی و مؤلفه های ویژگی های شخصیت با کیفیت زندگی کاری معلمان مرد شهر اهوازمی باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده به همین منظور از بین کلیه ی معلمان مرد 270 نفر نمونه آماری بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که: بین استرس زاهای شغلی و مؤلفه های ویژگی های شخصیت با کیفیت زندگی کاری معلمان مرد رابطه ی معناداری وجود داردو استرس شغلی و ویژگی شخصیت دلپذیر به ترتیب پیش بینی کننده های کیفیت زندگی کاری معلمان هستند.
کلمات کلیدی: کیفیت زندگی کاری، استرس زاهای شغلی، شخصیت.
.1 مقدمه
یکی از مهمترین، پیچیده ترین وگسترده ترین سازمان های اجتماع نظام آموزش و پرورش است، توجه به دبیران به عنوان یکی از ارکان مهم آموزش و پرورش حساسیت خاصی را می طلبد، دبیران در خط مقدم این نظام به اجرای برنامه های تربیتی می پردازند و تحقق بخش عمده ای از اهداف سازمان در دست آنها قرار دارد. بی توجهی به بهداشت روانی دبیران تاثیر سوء بر دانش آموزان و سیستم آموزشی برجا می گذارد .[1]کیفیت زندگی کاری به عنوان بخش مهمی از تجربیات کارکنان در محیط کار از سال - 1970 - وارد ادبیات شد و در طول چند دهه ای که از پیدایش آن مفهوم می گذرد، از آن به عنوان یک متغیر که بتواند رضایت مندی کارکنان را تأمین کند یاد شدهاست و عمدتاً در پاسخ به کمبود نیروی کار و مشکل جذب کارکنان جوان در کارهای دفتری و تولیدی عادی شکل گرفت.
یکی از معضلات اساسی که در طی چند دهه اخیر و با روی آوردن تدریجی جوامع به سمت زندگی به سبک مدرن گریبان گیر جوامع بشری شده است پدیده استرس می باشد. با صنعتی شدن جهان این پدیده اهمیت ویژه ای یافته و بطورگسترده و فزآینده ای سلامتی شاغلین را تحت تاثیر قرار می دهد.عوامل روانی در کنار خطرات فیزیکی، شیمیایی، ارگونومیک و بیولوژیک محیط کار یکی از عوامل خطر ساز اصلی در محیط های کاری محسوب می گردد.در تحقیق حاضر با در نظر گرفتن اینکه استرس یکی از عمده ترین مسائل شغلی بوده و هر سازمانی در صدد است از تمامی توانایی ها و ظرفیت های کارکنان خود استفاده کند و استعداد بالقوه آنان را به بالفعل درآورد.
.2 تئوری و پیشینه تحقیق
نقش و کارکرد نهادهای آموزشی در آستانه هزاره سوم میلادی تغییر و جهش چشمگیری پیدا کرده است. افزون بر ایفای نقش سنّتی مدارس مبنی بر تربیت افرادی فرهیخته، مدارس عهدهدار پرورش شهروندانی مسئول و رشد یافته و برخوردار از مهارتهای اجتماعی و عاطفی نیز هستند. از آنجایی که هر سازمان جهت تحقق اهدافی موجودیت مییابد و رفتار افراد در آن تابع موازین و مقرراتی است، اعمال کنترل و نظارت ضروری است. به ویژه در سازمان های آموزشی که اهداف متعددی در آن دنبال میشود و پیچیدگی در آموزش و تدریس در آن پیش از هر سازمان دیگری به چشم میخورد. افراد از لحاظ استعداد ها،علائق و توانایی ها و دیگر خصوصیات شخصیتی با یکدیگر متفاوتند.
بدیهی است اختلافات فردی باعث بسیاری از تفاوت های رفتار انسانی هستند و نخستین سرچشمه این اختلافات، شخصیت آدمی است. چرا که تحقیقات نشان می دهند که ممکن است بسیاری از مشکلات سازمان ها با عوامل شخصیتی ارتباط داشته باشند. به این معنا که این ویژگی های شخصیتی، افراد را مستعد انجام رفتارهای مختلف در موقعیت های مختلف می نماید.[2]تیپ های شخصیتی مدلی است که بدان وسیله می توانیم شخص واقعی را ارزیابی کنیم. هر تیپ محصول تعامل خاصی بین چندین نیروی فرهنگی و شخصی مانند گروه همسالان، عوامل ارثی و ژنتیکی، والدین طبقه ی اجتماعی، فرهنگ و محیط فیزیکی است. به عبارت دیگر هر تیپی، ذخایر خاصی از نگرش ها و مهارت هایی در جهت غلبه برمشکلات و وظایف محیطی دارد .
کیفیت زندگی کاری در آموزش و پرورش یکی از تمرکزهای عمده بسیاری از سازمانها قرار گرفته است و ارتقاء کیفیت زندگی کاری معلمان یکی از عوامل مهم جهت اطمینان از پایداری سیستم آموزشی معرفی شده است. در هر سازمانی کیفیت زندگی کاری بالا برای جذب و حفظ کارکنان اساسی است .[3] از آنجا که زندگی کاری روی احساس فرد درباره آنچه که در مکان کاری مطلوب است یا نیست پایه گذاری می شود و مربوط به تجربه جاری هم در حیطههای کاری و هم حیطههای شخصی زندگی می شود.[4] از این دیدگاه بررسی کیفیت زندگی کاری که احساس فرد سازمانی را بیان می دارد حائز اهمیت فراوانی است.
سازمانها باید به نیازهای روانی اجتماعی کارکنان واکنش نشان دهند؛ این موقعیت با رشد بدنه دادههای تجربی که نشان میدهد پیشرفت در کیفیت زندگی کاری با پیشرفت اثربخشی سازمان مرتبط است حمایت میشود .[5] مدیران با دانستن ارزشهای کیفیت زندگی از منظر کارکنان می توانند آن ها را بهرهورتر ساخته و ابعادی که ارتباط بیشتری با بهرهوری دارند را با عملی آگاهانه تحت تاثیر قرار دهند.[6]لئونارد کیفیت زندگی در مدرسه را به عنوان مجموعه ای از تجارب مثبت و منفی و سایر احساسات مربوط به حوزه های خاص زندگی در مدرسه تعریف می کند .[7]هفت شاخص کیفیت زندگی کاری معلمان در تحقیق هانگ و همکاران عبارتند از: احترام، مشارکت در تصمیم گیری، تعاملات مکرر و تحریک کننده حرفه ای در میان همکاران، ساختار و رویه هایی که به احساس کارایی کمک کند، فرصت کسب و بکارگیری مهارت ها و دانش موجود، منابع کافی و محیط کاری لذت بخش، و تناسب بین اهداف شخصی و اهداف مدرسه .[8]
کیفیت زندگی کاری معلم به طور گسترده در بیشتر مناطق از روی رضایت شغلی، استرس، انگیزه، فرسودگی شغلی، فضا و فرهنگ مدرسه مورد بررسی قرار گرفته است .[9]استرس یکی از عمده ترین مسائل شغلی بوده و معمولاً به شکل واکنش در برابر فشارهای شغلی و سازمانی در میان کارکنان خدمات انسانی دیده می شود.در مدل هاو دیدگاه های نظری متفاوت کوشیده شد، استرس با محیط اجتماعی، شرایط و ماهیت کاری، خانواده، نیازها، انگیزه ی فردی و نوع شخصیت تفسیر شود. می توان استرس شغلی را ناشی از اختلاف یا بی تعادلی بین نیازها و انتظارات فردی با شرایط و محیط شغلی دانست.[10]با توجه به مطالب ذکر شده و تحقیقات صورت گرفته و با عنایت به این که کیفیت زندگی کاری - متغیر وابسته این تحقیق - به عنوان یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار سازمان ها بوده و با توجه به مطالب ارائه شده در این جا این سوال مطرح است که، آیا بین استرس زاهای شغلی و ویژگی های شخصیت با کیفیت زندگی کاری معلمان مرد شهر اهواز رابطه معنی دار وجود دارد؟
.3 پیشینه تحقیق
پرداختچی و همکاران - 1388 - ، بین کیفیت زندگی کاری و فرسودگی شغلی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد و از میان مؤلفه های کیفیت زندگی کاری به ترتیب متغیرهای پرداخت منصفانه، تناسب اجتماعی، فضای کلی زندگی و توسعه قابلیت های فردی بیشترین تأثیر را بر فرسودگی شغلی دارند.[9] فلاحی و همکاران - 1389 - در پژوهشی به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و کنترل شغل و استرس شغلی با تعداد، شدت و فراوانی بیماری های جسمی در صنایع شیمیایی فارس پرداختند. نتایج تحقیق نشان دادند که رابطه معناداری بین کیفیت زندگی کاری و کنترل شغل و استرس شغلی با تعداد، شدت و فراوانی بیماری های جسمی وجود دارد. همچنین یافته ها، رابطه معنادار و مثبتی را بین میزان استرس شغلی و بیماریهای جسمی نشان دادند بین کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی، بین کنترل شغلی و استرس شغلی رابطه منفی معناداری نشان دادند همچنین بین کیفیت زندگی کاری و بیماری جسمی، بین کنترل شغلی و بیماری جسمی رابطه منفی معناداری نشان دادند .[11]
ساعدی و همکاران - 1389 - در پژوهش خود نشان دادند که به طور کلی بین کیفیت زندگی کاری و سلامت سازمانی با خوشنودی شغلی همبستگی معنادار وجود دارد .[12] ملکی آوارسین و همکاران - 1390 - در تحقیق خود به بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و فرسودگی شغلی در بین دبیران مقاطع راهنمایی و متوسطه شهرستان مشگین شهر پرداختند. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری معلمان با میزان فرسودگی شغلی آنان رابطه معنی داری وجود دارد. این ارتباط، ارتباطی غیرمستقیم و معکوس است. از بین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری مؤلفه های زمینه های پرورش و فرصت های مستمر، طراحی شغل و فضای کاری ارتباطی غیرمستقیم و معنی دار با فرسودگی شغلی دارند. همچنین مؤلفه طراحی شغل به تنهایی 15 درصد از تغییرات فرسودگی شغلی را پیش بینی کرد.[13]
اسلامی - - 1391 در پژوهشی دریافت که بین تیپ های شخصیتی و سلامت روانی ارتباط معناداری وجود دارد، که می توان با آموزش مهارت های لازم و همچنین فراهم آوردن امکانات شغلی سلامت روانی افراد را افزایش داد.[14] حاجلو - 1391 - نشان داد که بین استرس شغلی و کیفیت زندگی، استرس شغلی و رضایت از جو سازمانی، رضایت از جو سازمانی و فرسودگی شغلی، فرسودگی شغلی و کیفیت زندگی رابطه منفی و بین رضایت از جو سازمانی و کیفیت زندگی، استرس شغلی و فرسودگی شغلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین، معلوم شد که رضایت از جو سازمانی توسط سه متغیر فرسودگی شغلی، استرس شغلی و کیفیت زندگی به خوبی قابل پیش بینی است.[15]لاچمن1 و ویور2 - 1998 - کنترل درونی به عنوان یک جنبه از شخصیت و یک راه مقابله با وقایع استرس زای زندگی مطرح می باشد.
کسانی که دارای احساس تسلط و کنترل درونی بیشتری هستند، رضایت مندی بیشتری از زندگی دارند و از سلامت بیشتر و افسردگی کمتری برخوردارند.[16]النر - 2001 - 3 معتقد است که انجام فعالیت های جسمانی منظم بر روی اضطراب و استرس موثر است و فعالیت های مداوم و منظم می تواند در کاهش اضطراب به شما با این که انجام تمرینات هواز ی را در هنگام کمک کند .[17]فیشلر و همکاران - 2003 - تحقیقی تحت عنوان مطالعه رابطه بین استرس شغلی، بیماری روانی و سلامت جسمانی بررسی نمودند که نتایج نشان میدهد که رابطه معناداری بین استرس شغلی با بیماری روانی - پریشانی، اختلال عصبی - و بیماریهای جسمی