بخشی از مقاله

چکیده:

پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه بین سبکهای تنظیم شناختی هیجان با خودناتوان سازی دانش آموزان پسر متوسطه ی دوم شهرستان آمل به اجرا در آمده است. اهداف شامل: تعیین رابطه بین سبکهای مثبت تنظیم شناختی هیجان با خودناتوان سازی دانش آموزان، رابطه بین سبکهای منفی تنظیم شناختی هیجان با خودناتوان سازی دانش آموزان و رابطه هریک از مولفه های این سبکها با خودناتوان سازی دانش آموزان می باشند.

روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی با طرح همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه اول، دوم و سوم متوسطه ی دوم شهر آمل در سال تحصیلی 1396-97 می باشد که تعداد 3776 نفر بودند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 114 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های جمع آوری شده بوسیله ضرایب همبستگی پیرسون و نرم افزار Spss-20 تجزیه و تحلیل شدند.

نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سبکهای منفی تنظیم شناختی هیجان با خودناتوان سازی دانش آموزان رابطه وجود دارد و همبستگی مثبت بین متغیرها مبین این است که بالا بودن نمرات دانش آموز با خود ناتوان سازی بیشتری همراه است و بین سبکهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و خودناتوان سازی در دانش آموزان رابطه آماری معنی داری وجود دارد و همبستگی منفی میان متغیرها حاکی از آن است هرچه سبک مثبت تنظیم شناختی هیجان افزایش یابد با خودناتوان سازی کمتری همراه است .

مقدمه:

نوجوانان که نقش مهمی در آینده کشور دارند، به دلیل شرایط سنی و موقعیتشان در دوران تحصیل و در جامعه در معرض استرس های فراوان بوده و با مشکلات خاص خود مواجه می باشند که ممکن است باعث احساس ذهنی حقارت و ضعف در آنها گردد. بسیاری از آموزگاران با دانش آموزانی روبرو هستند که در مقابل شکست درمانده شده و از تکالیف چالشبرانگیز میهراسند و در توجیه عملکرد ضعیف خود طیف گستردهای از رفتارها - اهمال کاری، فقدان تلاش یا تلاش ناکافی در انجام تکالیف - و بهانه تراشیها - ادعای بیماری یا اضطراب - را نشان میدهند که محققین حوزه آموزش مفهوم خود ناتوان سازی را برای آن ریشهیابی نمودند - شووینگر، ورت واین، لمر، استاین مایر، . - 2014 احساسات پایین خودارزشمندی ، می تواند دانش آموزان را به سمت خودناتوان سازی سوق دهد. خود ناتوانسازی میتواند در هر موقعیتی که توانایی فرد مورد تهدید قرار گیرد اتفاق بیفتد.

تحقیقات نشان دادهاند که خود ناتوان سازی راهبردی پیشگیرانه و خود نظم دهنده است که برای مقابله با عملکرد ضعیف محتمل استفاده میشود - برزگر و خضری، . - 2012 در چنددهه پیش برگلاس و جونز - 1978 - نظر دادند که افراد تلاش میکنند تا شرایط رفتارشان را طوری تنظیم کنند که اگر عملکردشان ضعیف باشد، این شرایط پیش از فقدان توانایی و ارزشمندی به عنوان عملکرد ضعیف جلوه نماید. خود ناتوان سازی ممکن است منجر به حفظ خود ارزشی در یک محدوده زمانی کوتاه شود اما بهای طولانی مدت بالاتری را برای افراد استفاده کننده به دنبال دارد.

خود ناتوان سازها عملکرد ضعیفتری در مقایسه با افراد عادی دارند و از آنجایی که دانش آموزان با خود ناتوان سازی باعث کاهش عملکرد تحصیلی خود میشوند و موفقیت تحصیلی شاخص پایایی و استواری وضعیت شغلی و اقتصادی است - دوپری شیلدز، - 2007، میتوان پیش بینی کرد که افراد خود ناتوان ساز در دوران بعد از تحصیل هم از وضعیت شغلی و اقتصادی پایینی برخوردار شوند. تحقیقات نشان می دهد که بین موفقیت تحصیلی و اجتماعی و اقتصادی و شناخت هیجانی افراد ارتباط نزدیکی وجود دارد و کاربرد مهارتهای هیجانی، شناخت احساسات و هیجانات خود و نحوه تنظیم و ابراز صحیح هیجانات، بر فعالیتهای گوناگون و متنوع افراد و عملکرد آنها بسیار موثر است.

تنظیم شناختی هیجان یک مفهوم پیچیده است که طیف گستردهای از فرایندهای زیستی، اجتماعی، رفتاری و همچنین فرایندهای شناختی و هیجانی هوشیار و ناهوشیار را در بر میگیرد - یوسفی، اصغری و طغیانی، . - 1395 راهبردهای تنظیم هیجان به صورت فرایندهایی که از طریق آن، افراد میتوانند بر اینکه چه هیجانی داشته باشند و چه وقت آنها را تجربه و ابراز کنند، توصیف شدهاند . تنظیم هیجان نقش مهمی در سازگاری ما با وقایع استرسزای زندگی دارد. نتایج پژوهشها نشان میدهد ظرفیت افراد در تنظیم مؤثر هیجانها بر شادمانی روان شناختی، جسمانی و بین فردی تأثیر میگذارد.

گارنفسکی ، کرایج و اسپینهوون - 2001 - ، سبک های تنظیم شناختی هیجان را مطرح ساختند که شامل موارد زیر است: سبکهای منفی تنظیم شناختی هیجان: سرزنش خود -سرزنش دیگران -نشخوار فکری -فاجعه انگاری. سبکهای مثبت تنظیم شناختی هیجان: تمرکز مجدد مثبت -تمرکز مجدد بر برنامه ریزی -پذیرش -ارزیابی مجدد مثبت-اتخاذ دیدگاه. عباسی - 1394 - در تحقیقی پیرامون بررسی سبکهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی با خود ناتوان سازی تحصیلی در 400 نفر از دانش آموزان پایه اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 دریافت که بین سبکهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی با خود ناتوان سازی تحصیلی ارتباط معنیدار وجود دارد و اضطراب اجتماعی توانایی پیش بینی خود ناتوان سازی را دارد و همچنین سبکهای تنظیم شناختی هیجان نیز توانایی پیش بینی خود ناتوان سازی را دارا میباشد.

کریستین، هندریکس، ادوارد و هیرت - 2009 - 1 رابطه مکانیزمهای خودتنظیمی و رفتارهای خودناتوانساز را بررسی کردند. آنها پی بردند که میان خصیصه خودناتوانسازی و تمرکز اجتنابی مزمن همبستگی وجود دارد. در این تحقیق خودناتوانسازی به عنوان یک استراتژی حمایت از خود معرفی شدهاست. هری، رابرت گراو، رالف مدیون و نادین زیلمن - - 2003 رابطه خودناتوان سازی با سبکهای تنظیم شناختی را بررسی نمودند. آنها دریافتند که سبکهای منفی هیجان با خودناتوان سازی رابطه مستقیم دارند.

با صنعتی شدن جوامع، رقابت بیشتری در زمینه تحصیلی حکمفرما شده است، رقابت تحصیلی فرد را به سمت معیارهای جمعی میکشاند که ممکن است از سطح توانایی او بیشتر باشد و در صورت عدم موفقیت رفتار خود ناتوان سازی رایج میگردد. همچنین در شرایط کنونی در جامعه ما پیشرفت و موفقیت تحصیلی هم برای خانوادهها و هم دانشآموزان و هم برای جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است.

بنابراین بررسی رفتار خود ناتوان سازی و شناخت راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجان و رابطه بین آنها در دانش آموزان پایههای مختلف دبیرستان میتواند همانند یک ابزار کمک آموزشی قدرتمند عمل کند و برای دانش آموزان، معلمین، خانوادهها و نظام آموزشی بسیار سودمند باشد.با توجه به مطالبی که در مورد خود ناتوان سازی و اثرات منفی آن بر بهزیستی روانی و ایجاد خلق منفی و کاهش عملکرد و موفقیت در شرایط استرسزا در افراد گفته شد و همچنین اشاراتی که به سبکهای تنظیم شناختی هیجان شده است و اینکه این متغیر در شرایط استرسزا چطور میتواند در میزان سازگاری تعیین کننده باشد، در پژوهش حاضر به این سؤال اساسی پاسخ می گوییم که آیا بین سبکهای تنظیم شناختی هیجان با خود ناتوان سازی در دانش آموزان رابطه وجود دارد؟

مواد روش ها:

روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی با طرح همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه ی دانش آموزان پسر دبیرستان های شهر آمل در سال تحصیلی 1396-97 می باشد که تعداد 3776 نفر بودند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از میان 35 دبیرستان دولتی و غیردولتی، 4 مدرسه و از هر مدرسه از مقاطع مختلف دهم و یازدهم و دوازدهم، یک کلاس - مجموعا" 12کلاس - و از هر کلاس تمامی دانش آموزان مجموعا" تعداد 114 نفر انتخاب گردیدند. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و روش میدانی استفاده شده است داده های پژوهش بوسیله پرسشنامه خودناتوان سازی جونز و رودوالت - - 1982 و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهوون - - 2001 جمع آوری شدند. داده های جمع آوری شده بوسیله ضرایب همبستگی پیرسون و نرم افزار Spss-20 تجزیه و تحلیل شدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید