بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر رابطه رفتارهای پرخطر با راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر مقطع متوسطه شهر ایلخچی بودند که در سال تحصیلی 1395-96 مشغول به تحصیل بودند که از این جامعه تعداد 100 نفر و به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و رفتارهای پرخطر زاده محمدی واحمدآبادی استفاده شد.

تجزیه و تحلیل دادهها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین رفتارهای پرخطر با راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان رابطه منفی و معنادار و بین رفتارهای پرخطر با راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سویی نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رفتارهای پرخطر قادرند تغییرات راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را در دانشآموزان پیشبینی کنند. بنابراین توجه به راهبردهای تنظیم هیجانی در دانشآموزان میتواند نقش مهمی در کاهش رفتارهای پرخطر داشته باشد.

مقدمه

هیجان همان چیزی است که عناصر احساس، انگیختگی، هدفمندی و بیانگری را در واکنشی منسجم به رویداد فراخوان، تنظیم میکند - ریو، . - 1393 در عین حال شایان توجه است که با وجود نقش مثبت وسازنده هیجان ها در زندگی بشر، بعد دیگری نیز برای آنها متصور است که همان جنبه مخرب هیجانها درزندگی افراد است. در واقع یک هیجان، زمانی مشکل آفرین و آسیبزا میشود که به سبک نادرستی ابراز شود و برای مدت زیادی برزندگی فرد اثر گذارد - ورنر و گروس1، . - 2010 اگرچه هیجان ها اساس زیست شناختی دارند، اما افراد قادرند برهیجان ها و ابراز آنها تسلط داشته باشند. تنظیم هیجانی به اعمالی اطلاق میشود که به منظور تغییر و تعدیل یک حالت هیجانی بکار میرود و شکل خاصی از خودنظم بخشی است.

افراد برای تنظیم هیجان از راهبردهای متفاوتی استفاده میکنند - شهبازی، . - 1392 محققان راهبردهای شناختی را درتنظیم هیجانات معرفی کرده اندکه عبارتند از: نشخوار فکری، پذیرش، سرزنش خود، توجه مثبت مجدد، توجه متمرکز بربرنامه ریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد، دیدگاه گیری، فاجعه آمیز تلقی کردن و سرزنش دیگران - محمدی، تنها و رحمانی، . - 1394 در سرزنش خود، فرد در مواجه با شرایط و اتفاقات ناگوار خود را مقصر و متهم اصلی در بروز شرایط پیش آمده می داند.

این در حالی است که در سرزنش دیگران، فرد دیگر مقصر وعامل اصلی در وقوع موقعیت در نظر گرفته میشود. در نشخوارفکری، بروز شرایط ناگوار موجب ایجاد مشغولیت فکری پیرامون ابعاد گوناگون واقعه میشود و مدام احساسات و افکار ایجاد شده به دلیل شرایط ناگوار به وسیله فرد مرور میشود. تلقی فاجعه آمیز، به ادراک و ابراز شدید و وحشتناک از واقعیت اشاره میکند. در پذیرش، فرد دربرخورد باشرایط ناگوار، خود را به ناچار برپذیرش شرایط متقاعد میسازد.  در تمرکز مثبت مجدد و برنامهریزی فرد در برخورد با شرایط ناگوار به یادآوری تجارب مثبت خود میپردازد و    اقدام به برنامه ریزی برای کم کردن عوارض منفی ناشی از حوادث ناگوار میکند. و ارزیابی مثبت و دیدگاه وسیع تر فرد را در مواجه با شرایط ناگوار به تجارب ارزشمندی ناشی از رویارویی، با شرایط بوجود آمده، آماده کرده و تأکید برسازنده بودن این شرایط میکند.

همچنین برای کم کردن اهمیت پیش آمد ناگوار به توسعه و وسعت دادن دیدگاه فردی میپردازد - گروس، . - 1998 به لحاظ نظری راهبردهای خودسرزنش گری، نشخوارگری، فاجعه نمایی و دیگرسرزنشی به عنوان راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان درنظر گرفته میشود، درحالی که راهبردهای پذیرش، تمرکزمجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و کم اهمیت شماری تحت عنوان راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان مطرح میشود - حسنی و میرآقایی، . - 1391 در این راستا، سبک های معیوب وناسازگارانه تنظیم هیجانات و رفتارهایی که منشأ هیجانی دارند، به احتمال زیاد پیش بینی کننده مهمی در بروز رفتارهای پرخطر هستند. افرادی که فاقد مهارت های لازم برای کنار آمدن با تجارب هیجانی خود هستند، بیشتر درهنگام مدیریت و کنترل عواطف منفی خود، درگیررفتارهای پرخطر میشوند.

رفتار پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش میدهد - زاده محمدی و احمدآبادی، . - 1387 در واقع گرایش به رفتارهای پرخطر به عنوان سازوکاری برای سرکوب هیجانهای منفی بکار میرود. چگونگی ارزیابی دستگاه شناختی فرد در هنگام رو به رو شدن با حادثه منفی از اهمیّت بالایی برخوردار است - گارنفسکی و کرایج، . - 2006 ورود به دوره نوجوانی و جوانی با تحولات آشکار و اجتناب ناپذیری همراه است.

تعامل ویژگی های این دوره با محیط می توانند تأثیر عمیقی روی سلامتی و گرایش به رفتارهای پرخطر داشته باشد. پژوهشگران براین باورند که اواخر دوره نوجوانی واوایل بزرگسالی زمانی است که شیوع سوء مصرف مواد به حداکثر میرسد. خطر سوء مصرف مواد با تاریخچه خانوادگی و رفتارهایی چون خشونت و تجاوز ارتباط دارد - ناعمی و فقیهی، . - 1394 مسمان-مور، ولش و دیلیو - 2010 - 2 در پژوهشی نشان دادند که سبکهای معیوب و ناسازگارنه تنظیم هیجانات، پیشبینی کننده قدرتمندی در بروز رفتارهای پرخطر، هیجانهای منفی و ناراحتیهای روانشناختی میباشند.

افرادی که فاقد مهارتهای لازم برای کنار آمدن با تجارب هیجانی خود هستند، به احتمال بیشتر هنگامی که میخواهند عواطف منفی خود را مدیریت کنند، درگیر رفتارهای پرخطر میشوند یا احساسات خود را سرکوب کرده و نادیده میگیرند. کپلو، ولیمن و تمپلتن - 2005 - 3 در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که کمبود مهارت در تنظیم هیجانات میتواند افراد را درگیر مشکلاتی کند که یکی از این مشکلات رفتارهای پرخطر است. در واقع مهارتهای اجتنابی هیجان با مصرف بالاتر مواد مخدر مرتبط است.

حفظ و ارتقای سلامت جامعه ایجاب میکند که توجه ویژهای به رفتارهای پرخطر و عوامل مؤثر جهت برنامههای پیشگیری صورت گیرد و این امر بویژه در مورد نوجوانان که بخش عظیمی از جامعه را تشکیل میدهند و دارای خصوصیات فیزیولوژیکی و روانشناختی خاصی می باشند که آنها را در برابر رفتارهای پرخطر آسیبپذیر میکنند از اهمیّت بیشتری برخوردار است و شاید علت روی آوردن نوجوانان به رفتارهای پرخطر و تفریحات ناسالم از اوقات فراغت زیاد ناشی از توجه کمتر به راهبردهای تنظیم هیجانی در دانشآموزان است؛ لذا انجام پژوهش از اهمیت خاصی برخوردار است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید