بخشی از مقاله
چکیده
هدف این پژوهش تعیین رابطه سبک زندگی اسلامی وشیوه های فرزندپروری معلمان بود. نمونه مورد مطالعه شامل 151 معلم متوسطه اول درشهر قم بودکه به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده درپژوهش شامل پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی کاویانی وشیوه های فرزندپروری والدینی بامریند بود. داده های به دست آمده باضریب همبستگی پیرسون، تی بانمونه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه - Anova - باآزمون تعقیبی توکی و تحلیل واریانس چندمتغیره یک سویه - Manova - تحلیل شد.
تحلیل داده ها نشان دادکه سبک زندگی اسلامی از رابطه مناسبی باشیوه فرزندپروری مقتدرانه برخوردار است. در واقع والدینی که دارای سبک زندگی اسلامی هستند نسبت به والدین دیگر که از این امر برخوردار نیستند، با فرزندانشان به صورت مسئولانه تر و با محبت و اطمینان بیشتری برخورد می کنند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن بود که افرادی که دارای تحصیلات کارشناسی ارشد هستند سبک زندگی اسلامی تری نسبت به کسانی که تحصیلات کارشناسی دارند دارا می باشند. دیگر آن که زنان شیوه فرزندپروری مقتدرانه تری نسبت به مردان و مردان شیوه فرزندپروری مستبدانه تر وسهل گیرانه تری نسبت به زنان دارند.
مقدمه
مفهوم سبک زندگی - - Life Style نخستین بار توسط آلفرد آدلر روانشناس اتریشی و پیروانش به معنای شیوه خاص زندگی یک فرد، گروه یا جامعه مطرح گردید. سبک زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها را در برمیگیرد. همچنین بر ماهیت و محتوای روابط، تعاملات و کنش های اشخاص و آحاد مردم در هر جامعه دلالت دارد. زندگی، بر اساس انتخابها شکل میگیرد و مجموعه انتخابهای هر فرد، سبک زندگی خاصی را برای او رقم میزنند. این انتخابها، خود ریشه در بینشها و تمایلات فرد دارند و تابع جهان بینی او و اصولی هستندکه برای زیستی سعادتمندانه در نظر می گیرد. در واقع »سبک زندگیمجموعه، ای نسبتاً هماهنگ از همه رفتارها و فعالیت های یک فرد معیّن در جریان زندگی روزمره است که مستلزم مجموعه ای از عادت ها و جهت گیری ها و بنابر این، برخوراری از نوعی وحدت است«
سبک زندگی اسلامی، علیالاجمال »شیوههای رفتاری تهذیبی تکلیفی به مقتضای عبودیت« تعریف می شود و از مهم ترین ابزارهای پرورش انسان مطلوب در خانواده می توان به سبک زندگی اسلامی که شامل مجموعه ای به هم پیوسته ازالگوهای رفتاری در حوزه های مختلف است اشاره نمود، سبکی که از دل اصول کشف شده و از مبانی تربیتی، یعنی هستی ها و دارایی های آدمی برمی خیزد و ضمن ایجاد روابط پایدار میان افراد خانواده و یکسان سازی رویه ها درجامعه، نقش به سزایی در تزکیه فرد، پرورش صفات کمالی و نیل به سعادت در رشد ارزش های انسانی دارد - کاویانی،1391،ص. - 16 همچنین سبک زندگی اسلامی علاوه بر رفتارها و احساسات که سایر سبک های زندگی نیز به آن ها توجه دارند، نیت های افراد نیز مورد توجه قرار می گیرد - کج باف، سجادیان، کاویانی و انوری، 1390، ص . - 62 سبک زندگی گستره وسیعی داشته و در تمامی امور زندگی انسان تأثیر گذار است.
شیوه زندگی انسانها نه تنها در امور شخصی چون نحوه تغذیه، پوشش، تفریح و تحصیل نمود می کند، بلکه چگونگی ارتباط با همسر، فرزند، همسایه و همکار و... را نیز شامل می شود.که در این میان سبک های ارتباطی با فرزند اهمیت ویژه ای پیدا می کند. زیرا خانواده به عنوان اولین کانون اجتماعی برای پی ریزی سبک زندگی اسلامی بنا شده و سهم بسیاری در تکوین شخصیت و پرورش نسل جدید دارد. بامریند1 منظور از شیوه های فرزند پروری را، روش ها و رفتارهای ویژه ای می داند که جداگانه یا در تعامل با یکدیگر بر تربیت فرزند تأثیر می گذارند.
در واقع پایه و اساس آن مبین تلاش والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است. چهار شیوه فرزند پروری از نظر او عبارتند از: شیوه مقتدرانه2 که فرزندانی با اتکا به نفس، کنجکاو و خلاق، شیوه استبدادی3 فرزندانی منفعل با اتکا به نفس کمتر، شیوه سهل گیرانه4 فرزندانی با احساس مسئولیت کمتر و مسامحه کارانه5 فرزندانی با تحریک پذیری بسیار و گرفتار شدن زود هنگام در رفتارهای بزهکارانه را سبب می شود.
نتایج تحقیقات بالدوین - 1979 - 6 نیز در مورد کودکان پیش دبستانی و خانواده آن ها نشان داده است که کودکانی که در خانواده های دموکراتیک پرورش یافته اند فعال، برون گرا و معاشرتی بودند و در عین حال کنجکاوی بیشتری نشان می دادند، از سوی دیگر فرزندانی که در محیط انضباطی با نظارت تربیت شده بودند، پرخاشگری و منفی گرایی بیشتری داشتند.نتایج مطالعات برونشتاین - 1994 - 7، نشان داده است که بین شیوه های فرزند پروری حمایت کننده و رفتار خودابرازی کودک رابطه وجود دارد. هچمن - 1996 - 8، در مطالعات خود در رابطه با خانواده های کودکان بیش فعال نتیجه گرفته است که کودکان بیش فعال دارای پدران سخت گیر و محدود کننده و مادرانی بودند که نسبت به سایر مادران، از تنبیه بدنی بیشتری استفاده می کردند.