بخشی از مقاله

چکیده

هدف این پژوهش، بررسی ارتباط شیوههای فرزندپروری با شادکامی در دانشآموزان بود. روش این پژوهش، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن کلیه دانشآموزان دبیرستانهای شهر تهران بود. دادههای تحقیق از 120 دانشآموز که با روش نمونه گیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند، جمعآوری گردید. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه فرزندپروری یانگ - YPI - و پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت.

نتایج نشان داد که نتایج نشان دادند که بین شیوههای فرزندپروری با همه عوامل شادکامی ارتباط مثبت معنادار دارد. شیوه فرزندپروری سهلگیرانه از عوامل شیوههای فرزندپروری با همه عوامل شادکامی بهجز عزتنفس و رضایت خاطر رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین شیوه فرزندپروری مستبدانه از عوامل شیوههای فرزندپروری با همهعوامل شادکامی بجز رضایت از زندگی و رضایت خاطر ارتباط منفی معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که شیوههای فرزندپروری با توان بالایی قادر به پیشبینی شادکامی در دانشآموزان میباشد.

مقدمه

شیوه فرزندپروری بهعنوان مجموعه یا منظومهای از رفتارها تعریف شده است که تعاملات والد -کودک را در طول دامنه گسترده-ای از موقعیتها توصیف میکند و فرض بر این است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود میآورد. شیوه فرزندپروری، عاملی تعیینکننده و اثرگذار است که نقش مهمی را در آسیبشناسی روانی و رشد کودکان ایفا میکند. بحث در مورد هر یک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرشها، رفتارها و شیوههای فرزندپروری والدین، تقریباً غیرممکن است - علیزاده و آندرایس1، . - 2002 شیوه فرزندپروری از دو عنصر تشکیلشده است.

درخواستکنندگی والدینی - کنترل - ، و پاسخدهندگی والدینی - گرمی یا پذیرش - . از ترکیب این دو عنصر، چهار شیوه، فرزندپروری به وجود میآیدکه عبارتاند از شیوه فرزندپروری مقتدر - درخواستکنندگی بالا و پاسخدهندگی بالا - ، شیوه فرزندپروری مستبد - درخواستکنندگی بالا و پاسخ دهندگی پایین - ، شیوه فرزندپروری سهلگیر - درخواستکنندگی پایین و پاسخدهندگی بالا - و شیوه فرزندپروری مسامحهکار یا بیتوجه - درخواستکنندگی پایین و پاسخدهندگی پایین - - بامریند به نقل از دارلینگ، . - 1999 بهطورکلی تحقیقات مختلف نشان میدهد نوجوانانی که متعلق به خانوادههای قاطع هستند نسبت به همسالانشان که در خانوادههای استبدادی، سهلگیر و مسامحهکار رشد می کنند، ازنظر روانی اجتماعی شایستگی بیشتری دارند.

آنها مسئولیتپذیر، منضبط، خلاق، کنجکاو و دارای اعتمادبهنفس هستند - مظلوم، . - 1382 بیش کنترلی والدین زمانی که کودک برای مستقل شدن، نیازمند رویارویی با محیط و کاوش آن است، سبب کاهش خودکارآمدی و افزایش اضطراب در او میشود این در حالی است که تشویق والدین به خودمختاری و استقلال یافتن کودک، منجر به شناخت مهارتها، احساس شایستگی و کاهش اضطراب در کودک میشود - روبین2، 1991؛ به نقل از غمخوارفرد، . - 1391 شیوههای فرزندپروری سالم موجب تقویت و اگر منفی باشد باعث تضعیف سلامت روان کودکان و دیگر متغیرهای مثبت روانشناختی در آنان خواهد شد. یکی از سازههای مثبت روانشناختی که میتواند با شیوههای فرزندپروری رابطه داشته باشد، شادکامی است.

شادکامی یکی از متغیرهای روانشناسی مثبت میباشد. شادکامی دارای سه جز اساسی است: هیجان مثبت،رضایت از زندگی و نبود هیجانهای منفی - خانزاده و صفیخانی، . - 1384 شواهد پژوهشی نشان میدهد که شیوه های فرزندپروری بر شادکامی فرزندان تأثیر دارد. بررسیهای بامریند نشان داد که فرزندان والدین مقتدر یا دموکراتیک افرادی شاد و سرحالاند و فرزندان والدین مستبد؛ مضطرب گوشهگیر و ناخشنودند - خانزاده و صفی خانی،. - 1384 در دهههای اخیر، تحقیقات بسیاری - پاجارس وشانک، 2003؛ مکوبی3، 1983؛ روبین4، 1991؛ کلین5، - 1996 در مورد اثرات شیوههای فرزندپروری والدین بر رشد کودک انجامگرفته است.

بیشتر تحقیقات پیشین نشان میدهند کودکان والدین مقتدر بدون توجه به سن، عملکرد بهتری در مدرسه داشته، مشکلات کمتری دارند و سازگاری عاطفی بهتری نسبت به سایر کودکان نشان میدهند. از بین شیوههای فرزندپروری، شیوه فرزند پروری مقتدرانه در ارتباط با شادی، روان رنجورخویی پایین، عزتنفس بالا، داشتن استقلال، درجات تحصیلی بالا، جرأت مندی و استدلال اخلاقی بالا و برخی پیامدهای مثبت در ارتباط است. بر اساس نتایج تحقیقات قبلی شیوه فرزند پروری مقتدرانه بهعنوان شیوه فرزندپروری مطلوب در رشد و تکامل کودکان و نوجوانان محسوب میشود. خانواده مهمترین نهاد اجتماعی در جوامع انسانی بوده و ازنظر تکوین شخصیت و پرورش آن در فرزندان و سازگاری فرد یا جامعه آثار وسیعی دارد.

تأثیر خانواده بر رشد چنان بارز است که با وجود اختلافات موجود بین صاحبنظران روانشناسی، بسیاری از آنان در زمینه اهمیت شیوه های فرزندپروری و تأثیر آن بر رشد، نظر مشترک دارند. اکثر روانشناسان صرفنظر از مکتبی که به آن معتقدند،کنشهای متقابل بین والدین و فرزندانشان را اساس رشد عاطفی تلقی نمودهاند - برومندنسب، . - 1373 لذا دوره جوانی از زمانهای بسیار قدیم تاکنون یکی از مهمترین دوره های زندگی انسان به شمار میرفته و نقش خانواده در این دوران حائز اهمیت است. فقدان عملکرد سالم خانوادگی میتواند خطرآفرین اصلی برای زمینهسازی اختلالات روانی و تهدیدی جدی برای سلامت عمومی فرزندان ازجمله فقدان خودکارآمدی وعدم احساس شادکامی باشد.

روش تربیت فرزندان از اهمیت و حساسیت زیادی برخوردار است و میتواند از بروز بسیاری از آسیبهای روانی و اجتماعی پیشگیری کند. بهطورکلی میزان پاسخدهی والدین پیشبینیکننده کفایتهای اجتماعی و کارکردهای روانی اجتماعی است؛ درحالیکه تقاضاهای والدینی با انجام فعالیتهای مؤثر و کنترل رفتاری مانند عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری رابطه دارد. ریشه بسیاری از مشکلات رفتاری و شخصیتی در کودکان را باید در الگوهای تربیتی والدین و ویژگیهای آنان جستجو نماییم.

هریک از شیوه های فرزندپروری تأثیر متفاوتی در توانایی اجتماعی، تحصیلی، و همچنین خصوصیات شخصی آینده کودک دارد - شکوهی ، همکاران، . - 1389 با درک اهمیت این نکته که شیوه های فرزندپروری روی متغیرهای روانشناسی مثبت تاثیرگذار است و کمبود پیشینه پژوهش در این زمینه، پژوهش حاضر درصدد است تا رابطه بین شیوه های فرزندپروری - مقتدرانه ، استبدادی و سهل گیرانه - را با شادکامی در دانشآموزان دبیرستانهای شهر تهران بررسی کند.

روش

پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع دبیرستانهای شهر تهران در سال تحصیلی 92 - 93 بود. جهت جمع آوری اطلاعات پس از هماهنگی با اداره آموزش و پرورش شهرتهران، به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای از بین دانشآموزان مقطع دبیرستان شهر تهران تعداد 120 نفر انتخاب گردید. در این مطالعه برای کاهش خطای نمونهگیری و جلوگیری از افت آزمودنی ها تا 120 نفر افزایش داده شد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید