بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش، رابطه بین طرحواره ناسازگاری اولیه با سبک هویت در زنان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 240 نفر از زنانی می باشند که در سال 1395 به دفتر ثبت ازدواج شهر قائمشهر مراجعه کرده اند. از این تعداد 144 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و ابزار جمع آوری داده ها برای سنجش، پرسشنامه طرحواره ناسازگاری اولیه یانگ و پرسشنامه سبک هویت بود. داده ها در آمار توصیفی با استفاده از جدول توزیع فراوانی و در آمار استنباطی با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند؟ نتایج به دست آمده پژوهش نشان داد بین طرحواره های ناسازگار اولیه با سبک هویت ارتباط معنادار وجود داشت. نتایج این تحقیق با حمایت از نظریه طرحواره های ناسازگار اولیه نشان می دهد این طرحواره ها می توانند پیش بینی کننده مهمی برای سبک شکل گیری هویت زنان باشد ؟ با توجه به یافته های این پژوهش مداخله های مبتنی بر طرحواره ها می تواند روش مفیدی جهت هدایت شکل گیری سبک هویت و حل بحران در زنان باشد.
واژه های کلیدی: طرحواره ناسازگاری اولیه ، سبک هویت، زنان
مقدمه
عوامل زیادی می تواند در کیفیت ازدواج تاثیر گذار باشد. یکی از این عوامل، سبک هویت1 می باشد. هویت یک رویداد مهمدر رشد شخصیت هر فردی است و ترکیبی است از مهارتها و باورها و همانندسازی های دوران کودکی که درواقع بنیادی برای رشد روانی اجتماعی و ارتباطات بین فردی است . سبک هویت مربوط است به اینکه چگونه افراد به جستجو، پردازش وارزیابی اطلاعات مربوط به خود می پردازند و از آنها استفاده می کنند؛ و معرف راهبرد مسئله یا سازوکار مقابله است - برزونسکی2، 2006؛ به نقل از محمدی و همکاران، . - 1392 از دیدگاه روانشناسی، نظریات متفاوتی درباره شکل گیری هویت وجود دارد. بر اساس نظریه ی رشد روانی اجتماعی اریکسون، هویت به عنوان چارچوبی برای تفسیر تجارب و تعیین معنا،هدف و جهت در زندگی مورد استفاده قرار می گیرد .
به اعتقاد او نوجوانان و بزرگسلانی که احساس هویت در آنان قوی است، خود را افرادی مجزا و متمایز از دیگران می دانند و علی رغم تغییر در رفتارها، افکار و احساسات، برداشت یکسا ن ومشابهی از خود دارند - برزونسکی، 2005؛ به نقل از مهدیزادگان و همکاران، . - 1394 جدیدترین نظریه ای که در حوزه ی سبک هویت به شمار می رود، نظریه ی سبک های هویتی برزونسکی است که الگویی شناختی - اجتماعی دارد . مدل پردازش شناختی - اجتماعی هویت به مطالعه ی راهبردها و فرایند هایی می پردازد که افراد برای ساخت و اصلاح هویت خود به آن ها توجه کرده و یا از آن ها اجتناب می کنند.
بر اساس این دید گاه، هویت ساختاری شناختی و چارچوب ارجاعی شخصی است که برای تفسیر تجارب و اطلاعات مربوط به خود و پاسخ به پرسش هایی درباره ی مفهوم معناداری
و هدف گذاری به کار گرفته می شود . مدل شناختی - اجتماعی هویت بر سازندگی مبتنی است، یعنی افراد نقش های فعالی در ساختن خود درباره ی این که چه کسی هستند ایفا می کنند .هنگامی که تلاش های سازگارانه موفقیت آمیز نباشد،نیاز به بازبینی و اصلاح جنبه هایی از ساختار هویت شکل می گیرد، بر این اساس، رشد هویت، مبادله دیالکتیکی است میان فرایند هایی که به وسیله ی ساختار هویت اداره می شود و فرایند های انطباقی که توسط بافت های فیزیکی و اجتماعی که فرد در آن زندگی و رشد می کند، هدایت می شوند؛ این سبک ها به راهبردها و فرایندهای مواجه با تعارض های هویت اشاره دارند؛ به عبارت دیگر، سبک های هویت، ترجیح نسبی افراد برای به کارگیری شیوه های خاص مسائل هویتی و پردازش اطلاعات مربوط به خود است - برزونسکی و همکاران، 2011؛ برزونسکی و همکاران، . - 2009 برزونسکی3جهت گیری شناختی متمایز - سبک های هویت - را نام می برد
-1 سبک اطلاعاتی: کهتمایل بررسی راه حل های مختلف یک مسئله و بررسی انتخاب گوناگون قبل ازتعهدبه یکی ازآنهادارد
-2 سبک هنجاری:رشدراهمنوایی باانتظارات خانوادگیو اجتماعی می داند
-3 سبک سردرگم ؛اجتنابی: که تمایل به تعویق انداختن تعهد و تصمیم گیری دارد - شوارتز3 و