بخشی از مقاله
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین هوش معنوی و اخلاق سازمانی با بهره وری کارکنان کارکنان آموزش وپرورش مرودشت بوده است. روش تحقیق همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش است. حجم نمونه به شیوه تصادفی ساده 123 نفر بوده است. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران، اخلاق سازمانی و بهره وری گلداسمیت بوده است. جهت تجزیه و تحلیل از روشهای آمار توصیفی - میانگین و انحراف استاندارد - و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شده است نتایج پس از تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و اخلاق سازمانی با بهره وری رابطه معناداری وجود دارد. بین ابعاد هوش معنوی با بهره وری رابطه معناداری وجود دارد.ابعاد هوش معنوی به طور معناداری قادر به پیش بینی بهره وری می باشند؛ و در بین این ابعاد متغیر انعطاف بینی کننده قوی تری برای بهره وری می باشد؛ و در نهایت هوش معنوی و اخلاق سازمانی به طور معناداری قادر به پیش بینی بهره وری می باشند.
واژگان کلیدی: هوش معنوی، اخلاق سازمانی، بهره وری
مقدمه:
شتاب تغییرات و دگرگونی های محیطی، فضای رقابتی فشرده ای را ایجاد کرده است. سازمان ها برای بقاء در این عرصه ناگزیر می باید به سطح بالایی از دانش و اطلاعات دست یابند و علاوه بر آن از کارکنانی خلاق، دانشمدار و با قدرت تصمیم گیری بهره مند باشند. کارکنان توانمندی که با احساس مسئولیت، خلاقیت و ابتکار و اعتماد به نفس و احساس تعلق سازمانی و توانا در کار گروهی با عملکرد خوب بتوانند در افزایش بهره وری سازمان نقش مؤثری ایفا کنند. از دیگر سو مسئولان و مدیران ارشد سازمان ها نیز با توجه به نیاز و وضعیت سازمانی و نوع ساختار و فرهنگ حاکم باید محیط سازمان را برای بروز توانمندی های کارکنان و ارتقای این توانمندی ها به سطوح بالاتر آماده کنند - Mortezaei,2012 -
بهره وری از جمله عواملی است که دوام و بقای سازمانها را در دنیای پر رقابت فعلی تضمین می کند. حاکم شدن فرهنگ بهره وری، موجب استفاده بهینه از کلیهی امکانات مادی و معنوی سازمان ها می شود و بدون اضافه کردن فناوری و نیروی انسانی جدید می توان از امکانات، شرایط، توان و قابلیت های نیروی انسانی موجود با خاصیت زایشی و خلاقیت در تحقق هدف های سازمان حداکثر بهره را برد. بهره وری مطلوب با تغییر ساختارها، اضافه کردن فناوری، تدوین دستور کار و صدور بخشنامه حاصل نمی شود بلکه انسان محور هر نوع بهره وری فردی- اجتماعی و سازمانی است؛ بنابراین باید بیشترین توجه و برنامه ریزی در بهره وری سازمانی متوجه عوامل انسانی شود. - Naderi, 2010 -
یک دیگر از عوامل دربهره وری توجه به هوش معنوی است هوش معنوی به عنوان یکی از مفاهیم جدید هوش، در بردارنده نوعی سازگاری و رفتار حل مسئله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های شناختی، اخلاقی، هیجانی، بین فردی و...شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطراف و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید.این هوش به فرد دیدی کلی در مورد زندگی و همه تجارب و رویداد ها می دهد و او را قادر می سازد به چهارچوب بندی و تفسیر مجدد تجارب خود پرداخته، شناخت و معرفت خویش را عمق بخشد. - Naderi, 2010 - از انجایی که هوش معنوی یکی از نیاز های درونی انسان بوده و برخی از صاحبنظران، آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی - اخلاقی و تلاش همواره آدمی برای معنا بخشیدن به زندگی و پاسخ به چرا های زندگی می دانند و هوش معنوی، به عنوان زیر بنای باور های نقش اساسی را در زمینه های گوناگون به ویژه ارتقا و تامین سلامت روانی، شادکامی، رضایت، انگیزش بالا محسوب می گردد پس توجه به هوش معنوی به عنوان یکی از عواملی که می تواند بر بهره وری کارکنان تاثیر بگذارد از اهمیت بالایی بر خوردار است. - Dindarloo,2012 -
هوش معنوی را به این صورت تعریف می کنند: هوشی که از طریق آن مسائل مربوط به معنا و ارزش ها را حل می کنیم، هوشی که فعالیت ها و زندگی ما را در زمینه ای وسیع تر، غنی تر، و معنادار قرار می دهد. هوشی که به ما کمک می کند بفهمیم کدام اقدامات یا کدام مسیر معنادار تر از دیگری است بنابراین باید به عواملی مانند هوش سازمانی، هوش معنوی، هوش هیجانی، خلاقیت که در افزایش بهره وری سازمان کمک می کند توجه کرد هوش معنوی افراد را خلاق می کند. چون به افراد کمک می کند قواعد را جایگزین کنند و با مرز ها بازی کنند. به ما توانایی تمیز و انتخاب می دهد.
ما را سرشار از شفقت و ادراک می کند و به ما کمک می کند محدودیت ها را ببینیم.با این تفاسیر می توان بیان کرد که هر چه افراد از هوش معنوی بالایی بر خوردار باشند بهتر می توانند بهره ور و توانا باشند افرادی که دارای هوش معنوی بالایی هستند راحتر می توانند با استرس ها برخورد کنند، این افراد بیش از سایرین در بحران های روحی و مشکلات معنایی برای یاد گرفتن می یابند و از طریق این مشکلات رشد می کنند.افراد با هوش معنوی بالا دارای رفتار های پسندیده ای همچون بخشش، سخاوت، انسانیت، شفقت و عشق هستند تمام این عوامل موجب افزایش بهره ورری در سازمان می شود هوش معنوی کمک می کند که ثبات و اعتماد به نفس افراد افزایش یابد و راحتر با مسال کاری کنار بیایند. این امر اثر بخشی و بهره وری را بهبود می بخشدهمچنین باعث بهبود ارتباطات و درک دیگران در محیط کار می شود و در نهایت منجر به تغییر و از میان برداشتن موانع می شود. - Ghale noei,2013 -
مسائل اخلاقی در محیط کار به مثابه بخش مهمی از کیفیت زندگی کاری مطرح است. هر نظام اخلاقی وسیله ای است که برای رساندن انسان ها به یک هدف یا مجموعه ای از اهداف زندگی پیشنهاد شده است. هر نظام اخلاقی، افعال، روابط، حالات و با اشخاص خاصی را خوب یا بد، درست یا نادرست، فضیلت آمیز یا رذیلت آمیز تلقی میکند و ادعا می کند که هر کس بدین تلقیها التزام عملی داشته باشد، به آن هدف یا اهداف نائل خواهد شد. از این رو، مطالعه هر نظام اخلاقی، ما را به اهدافی که آن نظام وسیله نیل به آنها را پیشنهاد می کند، رهنمون میشود؛ به عبارت دیگر، یک نظام اخلاقی میتواند هدف یا اهدافی را که شخص برای زندگی خود در نظر گرفته است، تصویب، تصحیح و اصلاح نماید. هر نظام اخلاقی ریا، اگر نه
تصریحا ً، لااقل تلویحاً و به نحوی ضمنی و التزامی، از سویی، مانع از آن می شود که هدف ریا، کل زندگی قلمداد شوند و از سوی دیگر، بر آن است که کل زندگی در استحکام هدف یا اهدافی خاص واقع شوند . - Malkyan,2005 -
فرضیات پژوهش
بین هوش معنوی و اخلاق سازمانی با بهره وری کارکنان رابطه معنادار وجود دارد بین ابعاد هوش معنوی و بهره وری رابطه معنادار وجود دارد.ابعاد هوش معنوی به طور معناداری قادر است بهره وری را پیش بینی نمایند. هوش معنوی و اخلاق سازمانی به طور معنادار قادر به پیش بینی بهره وری می باشد.
پیشینه پژوهش:
در مطالعاتی که توسط چاپر - Ghaper, 2002 - صورت گرفت این حقیقت را بیان نمود که محیط تجارتی پویای سازمانی، بهرهوری و عملکرد رقابت از خروجیهای منحصر به فرد رهبری معنوی است. بر طبق گفته گیبونس Giebons,1998 - - گرایش رهبری معنوی به افزایش توانمند سازی کارکنان است که به وسیله ایجاد شجاعت و اعتماد به نفس در رقابت ایجاد میشود.بیکزاده مرزبانی - Beak zade marzbani,2006 - در تحقیقی تحت عنوان »رهبری معنوی و توانمند سازی « بیان کردند که برای ایجاد سازمانهای یاد گیرنده مدلی ارائه شد که اساس آن توانمند سازی از طریق رهبری معنوی است. در این پژوهش نیز نقش رهبری معنوی در اجرای مدل و ایجاد یک سازمان یاد گیرنده شامل اعتقاد به نقش رهبری معنوی، توانمند سازی کارکنان، توسعه و ... بیان گردیده است.
نداف - Nedaf, 2010 - در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه هوش معنوی با بهره وری کارکنان - مدیران - شهرک صنعتی شیراز بیان داشت که بین هوش معنوی با بهره وری کارکنان رابطه معناداری وجود دارد.مرزآبادی - Marzabadi, 2011 - در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه معنویت سازمانی با توانمندسازی روانشناختی، خلاقیت، هوش معنوی، استرس شغلی و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه نتایج نشان داد که بین معنویت سازمانی با توانمندسازی روان شناختی, خلاقیت و استرس شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج بین سابقه شغلی کارکنان با معنویت سازمانی ارتباط معنادار وجود داشت. نتیجهگیری: معنویت از مهمترین متغیرهای مؤثر بر توانمندسازی و خلاقیت کارکنان است که سیاستگذاران سازمانها باید با بهرهگیری از آن، حداکثر توان کارکنان را در جهت تحقق اهداف سازمانی بسیج کنند.