بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه هوش سازمانی با تفکر استراتژیک کارکنان آموزش و پرورش شهرستان مرودشت است.روش پژوهش از نظر هدف ،کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در زمان انجام پژوهش بالغ بر 255 نفر بودند که برای تعیین حجم نمونه براساس جدول گرجسی- مورگان 148 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند.ابزار سنجش در این پژوهش 2 پرسشنامه هوش سازمانی البرخت - 2003 - و تفکر استراتژیک گلد من - - 2005 بود که روایی و پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داد ه ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت پذیرفت که در سطح آمار توصیفی؛ فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آنست که: بین هوش سازمانی با تفکر استراتژیک رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. بین ابعاد هوش سازمانی با تفکر استراتژیک رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در بین ابعاد هوش سازمانی، سرنوشت مشترک می تواند تفکر استراتژیک را پیش بینی نماید.

واژگان کلیدی: تفکر استراتژیک ، ،هوش سازمانی ،کارکنان

-1مقدمه

برای یک مدیر، هیچ ادراکی مهمتر از فهم کسب و کار نیست. این بصیرت تنها به درک عوامل موثر و روابط بین آنها محدود نمی شود، بلکه کشف شهودی زوایای ناشناخته این فضا و خلق ایده هایی برای بهره برداری از آنها، تجلی ارزش آفرینی از این بصیرت است. تفکر استراتژیک1 رویکردی است که زمینه شکل گیری و توسعه این بصیرت را فراهم می سازد. تفکر استراتژیک مدیران را به سوی یادگیری سریع از محیط کسب و کار و بکارگیری خلاقیت برای خلق ارزش های جدید فرامی خواند. این شیوه تفکر، چشم اندازهایی متمایز از رقبا را به همراه دارد. چشم اندازهایی که می تواند استراتژی های نوآورانه و مزیت بخشی را سبب شود. اگر کارکرد استراتژی خلق مزیت رقابتی دانسته شود، تفکر استراتژیک برای بقا و رشدسازمان در محیط پررقابت امروز امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.

مزیت رقابتی مستلزم تمایز جهت گیری نسبت به رقیب است و تمایز درجهت گیری به دیدگاههای متفاوت و تازه ای نیاز دارد. تفکر استراتژیک بر مبنای نگرش سیستمیک شکل می گیرد. یک متفکر استراتژیک باید یک سیستم کامل از ارزشها را در ذهن خود ایجاد کرده و ارتباط بین اجزای آن را به خوبی درک کند. پورتر در این خصوص معتقد است که استراتژی یک نگرش تمام نگر ویکپارچه است، هر چند فعالیت های مجزا و متنوع زیادی در آن وجود دارد. بدون نگرش سیستمی، بهینه سازی امکان پذیر نمی باشد. زیرا بیشینه کردن یک بخش، ممکن است به از دست رفتن خصوصیات مهم و حیاتی بخش دیگری از سیستم منجر شود. جهان امروزی، جهان تغییراست. تغییر فرایندی است برای نو اندیشی و ایجاد تحولات ضروری و یا رویارویی با تحولات به نحوی که سازمان به سطحی برسد که حالت زنده بودن خود را حفظ کند و قدرت سازگاری با شرایط جدید را پیدا کند در این صورت است که سازمان قادر به حل مسائل و مشکلات خود می گردد - خان مختاری، . - 1386

یکی از عوامل و متغیرهایی که ممکن است با تفکر استراتژیک تاثیر گذار باشد هوش سازمانی1است. سازمان ها از جمله آموزش و پرورش، از تغییرات عصر حاضر مصون نبوده و باید از راه یادگیری همیشگی، افراد را برای رویارویی با تغییرات آماده نمایند و به بیان دیگر به یک سازمان یادگیرنده و هوشمند تبدیل شوند - شریفی و اسلامیه، . - 1387 یک سازمان هوشمند سازمان یادگیرنده ای بوده که در تولید، کسب و تفسیر دانش و اصلاح رفتارش برای منعکس کردن دانش و اطلاعات جدید ماهر است - مختاری پور، . - 1389 دانش یک دارایی می باشد و هوش یک ویژگی و هر دو در عمل از هم جداشدنی نیستند. دانش و هوش اگر به طور درست و مناسب به کار گرفته شوند، می توانند ارزش های بیشماری را خلق کنند و تأثیر بیشتری را بر نوآوری سازمانی دارند - فلاح شمس وهمکاران، - 1391

آلبرخت2 هوش سازمانی را استعداد و ظرفیت یک سازمان در بسیج قدرت ذهنیش و تمرکز این قدرت ذهنی در تحقق رسالت سازمان تعریف می کند - سیادت وهمکاران، . - 1389 هوش سازمانی درحقیقت قابلیت یک سازمان درافزایش اطلاعات، نوآوری، دانش عمومی و عمل مؤثر بر پایه ایجاد دانش است - شاهین و فخیمی آذر، . - 1390 در واقع هوش سازمانی؛ یعنی داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی که بر سازمان مؤثراست - باب الحوائجی و همکاران، 1388؛ بیک زاد و همکاران، 1389؛ الهیان و زواری، . - 1388هم چنین در خصوص سازمان های هوشمند اعتقاد بر این است که سازمانی که از هوش سازمانی بهینه برخوردار است از چهار توانایی درک صحیح از شرایط پیچیده سازمانی و عملکرد موثر، توانایی تفسیر نشانه های موجود در محیط و عملکرد بر اساس آن ها، توانایی توسعه و بکارگیری دانش مربوط به فعالیت های اجرایی و توانایی انعکاس تجارب گذشته و یادگیری از آن ها برخوردار می باشد .

در این راستا سازمانی که از هوش سازمانی نامطلوب برخوردار باشد. مواردی مانند عدم آگاهی از تغییرات محیطی، عملکرد کند در پاسخگویی به مسائل، اصرار بر سیاستها و تصمیم گیریه ای ناکارآمد، عدم به کارگیری تجربی ناکامی های گذشته، ظرفیت تهدید شده در نوآوری و عدم تمرکر کافی بر ارتباطات و عملکرد در آن سازمان به وفور قابل مشاهده است - وریارد . - 2012نتایج پژوهش های کیاکجوری و همکاران - - 1389 نشان داد که توانایی سازمان در پاسخگویی به نیازهای رو به رشد و متغیر محیطی و افزایش قابلیت آن در هماهنگی درونی و سازگاری بیرونی را میتوان با ارتقاء هوش سازمانی و به کارگیری آن در فرایند مدیریت استراتژیک به گونه ای که منجر به خلق و ایجاد تفکر استراتژیک گردد می توان جستجو کرد. نتایج پژوهش های فکور حدادیان - 1394 - نشان داد بین هوش سازمانی با قدرت تفکر استراتژیک ارتباطی معنادار وجود دارد .

به این معنا که افرادی که از امتیاز پایین تری در تفکر استراتژیک برخوردار هستند به همین تناسب در هوش سازمانی همامتیاز کمتری کسب کرده اند هم چنین بین مولفه های دانش و میل به تغییر و چشم انداز استراتژیک و فشار عملکرد با تفکر استراتژیک رابطه ای معنادار وجود دارد . نتایج پژوهش های شیخی و همکاران - - 1394 نشان داد که هوش سازمانی و تفکر استراتژیک رابطه ی معنادار وجود دارد و نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که رگرسیون متغیر میزان تفکر در زیر مؤلفه های هوش سازمانی، ازلحاظ آماریمعنی دار است. نتایج پژوهش های ریاحی دهنوی - 1395 - نشان داد که هوش سازمانی بر تفکر استراتژیک تأثیر مثبت و معناداری دارد، همچنین تمام مولفههای هوش سازمانی بر تفکر استراتژیک تأثیر مثبت و معنادار دارد. نتایج پژوهش های روحانی - 1396 - نشان داد که همه عوامل هوش سازمانی بر تفکر استراتژیک تاثیر دارد.

فینک و یولز - 2012 - در پژوهشی با عنوان ادراک هوش سازمانی به عنوان عنصر تشکیل دهنده شخصیت هنجاری به این نتیجه رسیدند که هوش سازمانی می تواند بر عملکرد کارکنان موثر باشد. کستی و همکاران - 2011 - در پژوهشی با عنوان تحلیل سرمایه انسانی به عنوان ابزار هوش سازمان برای مدیریت عملکرد به این نتیجه رسیدند که مدیریت عملکرد سازمانی برای بهبود باید بر پایه هوش سازمانی باشد.به نظر می رسد نتایج احتمالی کاربردی پژوهش حاضر بتواند به بالا رفتن هوش سازمانی و تفکر استراتژیک در کارکنان آموزش و پرورش شهر مرودشت کمک کند .

اگر هوش سازمانی در سازمان ارتقا پیدا کند به بقا و حفظ سازمان کمک می کند یکی از مهمترین مزایای هوش سازمانی تصمیم گیری در سازمان است که تصمیم گیری در تمام مقاطع سازمان امری ضروری است چرا که تصمیمات روی هزینه، بهر وری و کیفیت تاثیرمی گذارند. همچنین اگر کارکنان از تفکر استراتژیک بر خوردار باشند یک »بصیرت و فهم از وضعیت موجود و بهره برداری از فرصت ها در سازمان پیدا می کنند و این بصیرت کمک می کند تا واقعیت ،مسائل و مشکلات در سازمان، رقابت و قواعد آن به درستی و به موقع شناخته شود؛ و برای پاسخگویی به این شرایط راهکارهای بدیع و ارزش آفرینی خلق شودبنابراین سوال اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه آیا بین هوش سازمانی با تفکر استراتژیک کارکنان آموزش و پرورش شهر مرودشت رابطه معناداری وجود دارد؟

-2روش شناسی پژوهش

پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش شهر مرودشت است. که تعداد آنها در سال 1396 برابر با 255 نفر می شود به منظور انتخاب گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده براساس جدول مورگان 148نفر انتخاب شده است. ابزار گرد آوری داده ها شامل سه پرسشنامه هوش سازمانی توسط البرخت در سال - - 2003 به منظور میزان هوش سازمانی طراحی گردیده است این پرسشنامه شامل 49 گویه که براساس طیف 5 گانه لیکرت و 7 مولفه چشم انداز استراتژیک، سرنوشت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید