بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله به بررسی تاثیر دو متغیر مهم از جمله تفکر انتقادی و هوش هیجانی در میزان تعارضات زناشویی زوجین پرداخته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و تفکر انتقادی با تعارضات زناشویی معلمان متاهل زن شهر کازرون در سال تحصیلی 1393-94 انجام گرفت .روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری متشکل از تمامی زنان معلم متاهل شهر کازرون با جمعیت 417 نفر بوده است.
با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 130 نفر از معلمان زن متاهل به عنوان نمونه انتخاب شدند . ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه هوش هیجانی باراُن- ، تفکر انتقادی - - CTDI و پرسشنامه تعارضات زناشویی - MCQ-R - بود. دادههای این پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان میدهد همبستگی معنادار و منفی میان تفکر انتقادی و هوش هیجانی با تعارضات زناشویی وجود دارد . با توجه به قابل آموزش بودن هوش هیجانی و تفکر انتقادی میتوان با افزایش این دو متغیر مهم میزان تعارضات زناشویی را کاهش داد.
مقدمه
اهمیت شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام و استحکام خانواده می گردند، می تواند گامی بلند در راستای ارتقای سطح فرهنگ جامعه باشد. لازمهی کمک به زوجین برای حل مشکلات زناشویی شناخت عوامل و علل موثر در رضایت زناشویی و همچنین تعارضات زناشویی میباشد. تعارض را میتوان به عنوان رایج ترین پدیده موجود در روابط انسانی نام برد. حل تعارضات زناشویی یکی از آرزوهای مشاوران خانواده است ، تعارض به طور طبیعی درتمام زمینههای شغلی،تحصیلی، خانوادگی، ازدواج و درسطح فردی وجمعی روی میدهد.
تعارض زمانی ایجاد میگردد که رفتار یک فرد با فرد مقابل تداخل ایجاد کند . همچنان که دو نفر به هم نزدیک تر میشوند رفتار یک فرد با فرد دیگر تداخل ایجاد میکند همچنین پتانسیل تعارض افزایش مییابد ، در حقیقت وقتی تعاملات بین افراد بیشتر میشود و فعالیتها و موضوعات متنوعتری را در برمیگیرد زمینه مخالفت بیشتر میشود - شیری، . - 1387 در چند سال اخیر نقش هیجان در زمینه سازگاری زناشویی توجه مشاوران و زوج درمانگران را به خود جلب کرده است.
هوش هیجانی یا حداقل بعضی جنبه های آن ظرفیت غنی سازی یک ازدواج توام با رضایت و سازگاری مطلوب و باثبات را دارد و احتمال میرود که افراد دارای هوش هیجانی بالا روابط با کیفیت بالاتری را تجربه میکنند - فیتنس، . - 2001 هوش هیجانی - - EQ نوع دیگری از هوش است . این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و بکارگیری آنها برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی فردی و شغلی است . هوش هیجانی را میتوان در طول زندگی توسعه و رشد داد . توان کنار آمدن موثر با دیگر افراد ، موجبات علاقمندی روز افزون به مفهوم هوش هیجانی را فراهم آورده است . با توجه به پژوهشهای انجام شده در خصوص روابط همسران به نظر میرسد که مولفههای هوش هیجانی میتوانند در رضایت زناشویی موثر باشند .
روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسائل از دید همسرشان و توانایی درک همدلانه آنچه که همسرشان تجربه نموده است و همچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای او - گاتمن و پروترفیلد ، 1997، ترجمه مهانیان خامنه، . - 1385 در مجموع نویدی که هوش هیجانی دارد این است که میتواند در حل حداقل یکی از مسائل انسانی یعنی تعارض بین آنچه فرد احساس میکند و میاندیشد ما را یاری کند - بار اُن ، 2000، به نقل از حقانی و همکاران ،. - 1390
تفکر انتقادی نیز به عنوان متغیری در میزان رضایت زناشویی عنوان گردیده است . افراد برخوردار از تفکر انتقادی دارای ویژگیهای پذیرندگی در برابر ایدههای جدید ، انعطاف پذیری ، تمایل به تغییر ، نوآوری ، خلاقیت ، تحلیلی بودن ، جسارت ،خستگی ناپذیری ،اشتیاق ، پرانرژی بودن ، خطر پذری ، برخورداری از معرفت، کاردانی، مشاهدهگری و تفکر هستند .یافتههای پژوهش امیرپور نشان میدهد که بین تفکر انتقادی و ابعاد آن با شادکامی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد و تفکر انتقادی میتواند شادکامی را پیشبینی کند.
ترخان در نتایج تحقیق خود با عنوان اثربخشی آموزش گروهی تفکر انتقادی بر خوداثرمندی اجتماعی و تابآوری عنوان میکند که آموزش تفکر انتقادی به افراد ، موجب میگردد افراد در برابرموقعیتهای مختلف زندگی به خصوص شرایط استرسآفرین شغلی ، تحصیلی ، خانوادگی و اجتماعی با نگریستن به شرایط موجود از زوایای مختلف ، بدون اینکه کنترل رفتاری و هیجانی خود را ازدست بدهند ، سعی در ارائه راهحلهای درست و منطقی برای رفع مشکل خود داشته باشند - ترخان ، . - 1392
تفکر انتقادی نیز یکی از انواع تفکر است که فرد را قادر میسازد تا اطلاعات دریافتی را ارزیابی نموده و خطرات عمل بر پایهی یک فرض غلط را به حداقل برساند .فردی که توانایی تفکر انتقادی او پایین باشد نمیتواند راهحلهای متعدد برای مسائل را ارزیابی و بهترین شیوه را انتخاب کند و لذا با شکستهای متعدد در کار و روابط اجتماعی روبهرو خواهد شد - جزایری و سینا رحیمی، . - 1387 تفکر انتقادی مستلزم آگاهی از اندیشیدن خود - تفکر فرد درباره چگونه اندیشیدن خود - و تعمق در تفکر نسبت به خود و دیگران به عنوان یک هدف شناختی محسوب میشود .
چرا که توجه به اندیشیدن باعث کشف و تعیین نقصهای دانش شده و همچنین امکان شناسایی بهترین و موثرترین راهبردها و روشها ی یادگیری در سطوح عمیقتر را میسر میسازد - توماس ، - 2005 .تفکر انتقادی فرایند تحلیلی است که میتواند به شما کمک کند تا در جریان یک مسئله شیوهای موثر و سازماندهی شده قرار گیرید، درباره آن فکر کنید - وینینگ هام وپروسر2004، به نقل از خواجه زاده، . - 1389 تفکر انتقادی یک فعالیت مثبت است که تنها به یادگیری در آموزش مربوط نمیشود بلکه همه فعالیتهای زندگی شامل روابط بین-فردی و کار را نیز دربرمیگیرد - جهانی، . - 2002
ازدواج و زندگی زناشویی یک بافت سرشار از هیجان است . در ازدواجهایی که در آنها همسران با یکدیگر در تعارض و تضاد باشند ، برانگیختگیهای هیجانی زیادتری دیده میشود . به عبارت دیگر ، بیشتر تعارضها و اختلافات بین همسران به دلیل برانگیختگیهای هیجانی بوجود میآیند . به طور خلاصه مدیریت و تنظیم هوشمندانه هیجانها ، یک عامل مهم و تعیین کننده در سلامت زندگی زناشویی و ازدواج است . مدیریت همچنین دربرگیرنده ابراز مداوم هیجانهای مثبت همچون عشق، احساس همدلی، ایجاد جو اعتمادآمیز و لبریز از عشق و عاطفه است .
به همین دلیل درست نیست که ما از هوش هیجانی تنها در ایجاد یک بافت مناسب و مطلوب زندگی خانوادگی استفاده کنیم ، بلکه باید از آن به عنوان مجموعهای از تواناییها که به ایجاد یک زندگی زناشویی مطلوب کمک میکند ، بهرهمند شویم . به نظر میرسد که هوش هیجانی یا حداقل یک یا چند مهارت از مهارتهای چندگانه آن ، میتواند به زندگی مشترک همسران غنای کافی ببخشد - کیاروچی ، ترجمه نجفی زند ، . - 1385 زوجینی که میتوانند تعارضات موجود در رابطه را با به کارگیری روشهای مثبت و استفاده کمتر از تعارضات منفی مدیریت کنند فضایی ایجاد میکنند که در آن فرصت بیشتری برای خودافشایی و توافق در مورد مشکلات خانواده وجود دارد و این خود یکی از روشهای مهم ایجاد صمیمیت در رابطه میباشد.با توجه به پژوهشهای انجام شده در خصوص روابط همسران به نظر میرسد مولفههای هوش هیجانی میتوانند در رضایت زناشویی موثر باشند .
روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسائل از دید همسرشان و توانایی درک همدلانه آنچه همسرشان تجربه نموده است و همچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای او - گاتمن و پروترفیلد ، 1997 ، به نقل از مهانیان خامنه، . - 1385 فرهمندنسب ، حسینی و محمدخانی در سال 1391 در پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر هوش هیجانی بر تعارض میان کار و زندگی معلمان زن مقطع متوسطه شاغل در آموزش و پرورش منطقه 19 شهر تهران انجام دادند . در این تحقیق نمونه آماری 50 نفر از معلمان ای جامعه بودند که 25 نفر گروه مداخله و 25 نفر گروه کنترل بودند .ابزار گردآوری داده در این پژوهش پرسشنامه تعارض کار و زندگی کارلسون و پرسشنامه هوش هیجانی بار -اُن بود . نتایجی که از این پژوهش حاصل گردید نشان داد که آموزش هوش هیجانی موجب کاهش تعارض میان کار و زندگی معلمان گروه مداخله شده است .
در تحقیقی با موضوع رابطه هوش هیجانی و رضایت زوجین که علی اکبری دهکردی - 1393 - بر روی 500 نفر از زنان متاهل شاغل در ادارات، سازمانها و شرکت های دولتی شهر تهران و همسران آنان انجام داد به این نتیجه دست یافت که با توجه به وجود رابطه مثبت معنادار بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی در زنان شاغل و همسرانشان، کیفیت هوش هیجانی می تواند به عنوان سازه ای بنیادین و اثرگذار در روند بهبود و تقویت روابط زناشویی رضایت مندانه به شمار رود. بنابراین می توان از طریق آموزش نقش هوش هیجانی در بهبود روابط بین فردی و زناشویی اقدام موثر انجام داد.
در پژوهشی یاوری برحق طلب - - 1392 برای یافتن رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با تفکر انتقادی و رضایت شغلی در زنان شاغل در ادارات آموزش و پرورش شهرستان شیراز در سال 1392 انجام داد که تعداد 136 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده بودند . نتیجه این پژوهش این بود که بین ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی با رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد . مولفههای شخصیتی قادرند گرایش به تفکر انتقادی و رضایت شغلی را پیشبینی نمایند
گلدمنس، اسچاک و رینارت - 2013 - در تحقیقات خود نشان دادند که آموزش تفکر انتقادی برای افراد ، بهخصوص افرادی که در موقعیت-های تهیدید کننده زندگی قادر به تصمیم درست و صحیح نمیباشند این امکان را فراهم میسازد تا تصمیمهای خود را وارسی دقیق نمایند تا در یک شرایط منطقی و آرام ،بهتر بتوانند تصمیمهای مطلوبتری را اتخاذ نمایند . به سخن دیگر تفکر انتقادی موجبات دیگاه واقع بینانه ، بررسی نقاط مثبت و منفی عقاید دیگران به منظور اتخاذ تصمیمهای هوشمندانه را فراهم میسازد . این مهم چنان چه به طور مداوم و در موقعیتهای سخت زندگی تکرار گردد ، خوداتکایی ، اعتماد بهنفس و خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی افراد را افزایش میدهد - به نقل از ترخان ، - 1392