بخشی از مقاله

چكيده

مقاله حاضر با هدف بررسي رابطه بين “خودكارآمدي اجتماعي” با گرايش به خودكشي” در دانش آموزان پسر انجام گرفت. جامعه آماري پژوهش كه به صورت پسر دبيرستاني انتخاب شدند؛ روش نمونه گيري در اين پژوهش از نوع خوشه اي چند مرحله اي مي باشد ، كه ٢٣٠ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوري اطلاعات از پرسش نامه گرايش به خودكارآمدي و مقياس گرايش به خودكشي استفاده شد . براي تحليل داده هاي پژوهش علاوه بر آمار توصيفي، روش هاي آماري تحليل رگرسيون همزمان به كار برده شد. نتايج نشان داد كه بين خودكارآمدي و گرايش به خودكشي رابطه معنا داري ندارد.

كلمات كليدي: خودكارآمدي اجتماعي، گرايش به خودكشي

١- مقدمه

دوره نوجواني به اعتقاد اكثر صاحب نظران دوره اي حساس در رشد فرد محسوب مي شود . مفاهيمي چون جستجوي هويت، انسجام شناختي، انتخاب شغل و مواردي از اين دست دوره ي پر اهميتي را شكل مي دهد. موفقيت در اين مرحله گذار بين كودكي و بزرگسالي، به سطح كارآمدي ايجاد شده در اين دوره بستگي دارد ]١[ مفهوم خود كارآمدي، يكي از عوامل شناختي محسوب مي شود كه روان شناسان، توجه فراواني به آن داشتند، و از مفاهيم مطرح شده توسط بندوراست. به نظر بندورا خودكارآمدي يعني اعتقاد شخص به اين كه مي تواند رفتاري را انجام دهد كه نتيجه دلخواه حاصل شود . وي همچنين اظهار داشته كه خودكارآمدي تاثير نيرومندي بر رفتار دارد . مفهوم خود كارآمدي، با رويكرد »من مي توانم« و در واقع، »من مي توانم« پايه مفهوم خودكارآمدي را تشكيل مي دهد.

به نظر وي دانش و آگاهي و دستاوردهاي قبلي افراد پيش بيني كننده هاي مناسبي براي عملكرد آينده افراد نيستند، بلكه باور انسان درباره توانايي هاي خود در انجام آنها بر چگونگي عملكرد خويش موثر است. بندورا معتقد است كه انتظارات خودكارآمدي يكي از مهمترين عوامل براي تنظيم رفتار انسان مي باشد. افراد با انتظارات خودكارآمدي پايين، از هر عملي اجتناب مي كنند و اين انتظارات بر تواني هاي آنان سبقت مي گيرد. در حالي كه احساس قوي از كارآمدي، بهزيستي شخصي و توانايي را افزايش مي دهد. افراد با كارآمدي بالا به هر تكليف و مشكلي نزديك مي شوند و اهداف بالاتري را براي خود در نظر مي گيرند ] ٢[ خود كارآمدي منجر به ايجاد تفاوت در احساس، تفكر و رفتار انسان ها مي شود . بر حسب احساس، مفهوم پايين خودكارآمدي با افسردگي، اضطراب و ناتواني مرتبط است.

همچنين اين افراد عزت نفس پايين، تفكرات بدبينانه در مورد توانايي ها و رشد شخصي دارند ]٣.[ باورهاي خودكارآمدي بر انتخاب اهداف، سطح تلاش، توانايي مقابله با موقعيت هاي فشارزا تاثير دارد . افراد با سطح خودكارآمدي بالا معمولا اهداف پيچيده تر و چالش برانگيزتري را انتخاب مي كنند و تلاش بيشتري براي دستيابي به اهداف از خود نشان مي دهند . انتخاب اهداف و دستيابي به آنها باعث احساس خودكارآمدي بالاتر و خودرضامندي مي شود. افراد با سطح خودكارآمدي بالاتر معمولا آرمان هاي تحصيلي بالاتر دارند و به سطوح بالاتري از پيشرفت تحصيلي دست مي يابند . از سوي ديگر خودكارآمدي با توجه به تاثيري كه در آزاد سازي مواد شيميايي خاصي مثل نواپي نفرين دارد باعث افزايش سطح خلق شده و در نتيجه فرد در حين انجام تكليف خود نيز از خلق و خوي بهتري برخوردار است و راحت تر مي توانند با موقعيت هاي استرس زا و نوميد كننده كنار بيايند ]٤[ موضوعات متنوعي به عنوان عوامل خطر انگيز براي خودكشي ذكر شده است.

مهمترين عوامل خطر انگيز عبارتند از اختلال رواني و اقدام خودكشي قبلي؛ به ويژه ارتباط نيرومندي بين افسردگي و خودكشي مشاهده شده است ] ٥[ در زندگي شهر نشيني كنوني، جمعيت بسيار زياد در شهرها و عدم تجانس افراد با هم و احساس غربت، تنهايي و كم شدن تعداد افراد خانواده و كاهش يافتن محبت خانوادگي، افزايش استقلال فردي، هم چشمي ها و پيدا شدن آرزوهاي دور و دراز زندگي مادي، خواستن ها و نتوانستن ها، فرار از خانواده و پناه بردن به اجتماع ناآشنا، سرگشتگي در ميان ارزش هاي متضاد زندگي شهري جديد، ناتواني در مبارزه با دشواري ها و شكست ها و نوميدي ها، محروميت در عشق توام با فقر مادي و سرانجام ضعف يا روان رنجوري شخصيت، آن چنان ناراحتي هايي ايجاد مي كند كه فرد خود را در نابودي و پوچي جستجو مي كند و دست به خودكشي مي زند ]٦[ با توجه به اهميت دوره نوجواني و متغيرهاي ذكر شده در مبحث بالا، پژوهش حاضر به رابطه بين خودكارآمدي با گرايش به خودكشي در دانش آموزان دختر و پسر دبيرستاني شهر كرج مي پردازد .

فرضيه هاي پژوهش:

بين خود كارآمدي اجتماعي با علاقه به زندگي در دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد. ببين خود كار آمدي اجتماعي با علاقه به مرگ در دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد.پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگي است. تحقيقات همبستگي شامل كليه تحقيقاتي است كه در آنها سعي مي شود رابطه بين متغيرهاي مختلف با استفاده از ضريب همبستگي، كشف يا تعيين شود . هدف روش تحقيق همبستگي مطالعه حدود تغييرات يك يا چند متغير با حدود تغييرات يك يا چند متغير ديگر است. بنابراين تحقيق همبستگي روشي است كه در آن پژوهشگر بدون دخل و تصرف در متغيرها، صرفا رابطه همزمان آن ها را بررسي مي كند.

مزيت عمده ي اين روش اين است كه به محقق اجازه مي دهد متغيرهاي زيادي را اندازه گيري كند و هم زمان همبستگي دروني بين آنها را محاسبه نمايد ]٧[ در اين پژوهش براي تجزيه و تحليل داده ها از مدل هاي آماري تحليل رگرسيون چند متغيري استفاده شده است.جامعه آماري در اين تحقيق شامل كليه دانش آموزان دختر و پسر دبيرستاني شهرستان كرج در سال تحصيلي ٩٥-٩٤ مي باشد .حجم نمونه با استفاده از جدول جودي پلنت ٢٣٠ نفر تعيين گرديد؛ كه با روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي انتخاب شدند به اين شكل كه در ابتدا از بين نواحي شهر كرج كه چهار ناحيه مي باشد دو ناحيه به صورت تصادفي انتخاب مي شود و از بين اين دو ناحيه انتخاب شده از هر ناحيه دو مدرسه به صورت تصادفي انتخاب و از هر مدرسه - دخترانه و پسرانه - تعداد ٧٥ نفر به صورت تصادفي به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار مورد استفاده شده در پژوهش عبارتند از:

اين مقياس يك ابزار با ٣٠ عبارت است كه براي سنجش ميزان گرايش به خودكشي در ميان نوجوانان طراحي شده است . اين مقياس بر اين فرض استوار است كه رفتار خودكشي حول اختلافي اساسي در ميان رويكرد هاي مربوط به مرگ و زندگي اتفاق مي افتد. تحليل عامل چهار زير مقياس را نشان داد كه به اين اختلافات مربوط مي شوند: زير مقياس علاقه به زندگي - موارد١,٥,٦,١٣,١٨, ٢٥,٢٨ - ؛ زير مقياس نفرت از زندگي - موارد, ٢,٩,١٤ ,١٥,١٦,٢١, ٣٠ - ؛ زير مقياس علاقه به مرگ - موارد,٧,١٧,١٩,٢٢,٢٣,٢٦,٢٧ - ؛ زير مقياس نفرت از مرگ - موارد,٣,٤,٧,١٠, ١١,١٢, ٢٠ , ٢٤,٢٩ - ؛ با توجه به فراواني بالاي رفتار خودكشي در ميان نوجوانان، اين مقياس براي ارزيابي و كنترل تغييرات مربوط به گرايش به خودكشي اهميت زيادي دارد . در اين مقياس به گزينه 'كاملا مخالفم' نمره ١ و ' مخالفم' ٢ و به 'تا حدي موافقم ' ٣ و 'موافقم' ٤ و به ' كاملا موافقم' ٥ داده مي شود.

محاسبه نمره در اين ابزار بدين صورت است كه كل نمرات عبارات مربوط به هر زير مقياس با هم جمع مي شود و بر تعداد عبارات آن زير مقياس تقسيم مي شود .استفاده از نمره كل توصيه نمي شود. انسجام دروني اين مقياس بالاست، با آلفاي بين ٧٦/ ٠ - نفرت از زندگي و علاقه به مرگ - تا ٨٣/٠ - علاقه زندگي و نفرت از مرگ - . اعتبار همزمان اين مقياس بالاست,با همبستگي چشمگير بين مقياس هاي علاقه به زندگي - منفي - و نفرت از زندگي و علاقه به مرگ - مثبت - و فهرست احتمال خودكشي. مقياس حاضر داراي اعتبار گروهي مناسبي است، با تفاوت هاي چشمگير ميان افراد گروه هاي نرمال، خودكشي و روان درماني كه بدين شرح است: در مورد گزينه علاقه به زندگي، گروه نرمال نمره اي بالاتر از دو گروه ديگر كسب كردند؛ در مورد نفرت از زندگي هر سه گروه با هم متفاوت بودند، كه گروه خودكشي بالاترين نمره را داشت و گروه نرمال كمترين نمره، و در مورد علاقه به مرگ گروه خودكشي بالاترين نمره را كسب كرد.

پايايي گزارش شده براي اين پرسش نامه در زير مقياس علاقه به زندگي ٨١٨/ ٠ و علاقه به مرگ نيز ٨٣٩/٠ گزارش شده است . مقياس ديگري كه مقياس خودكارامدي اجتماعي نوجوان در سال ١٩٨٩ توسط كنلي١به منظور سنجش ميزان خودكارامدي نوجوان ساخته شد. اين مقياس يك ابزار خود گزارشي است كه داراي ٢٥ عبارت است، آزمودني بايد در يك طيف ليكرت ٧ درجه اي - از غير ممكن= ١ تا بيش از حد ساده =٧ - مشخص سازدكه هر يك از عبارات آزمون تا چه حد معرف شخصيت او است. مقياس خودكارامدي اجتماعي نوجوان داراي پنج زير مقياس :قاطعيت اجتماعي - پنج عبارت - ، عملكرد در موقعيت اجتماعي - پنج عبارت - ، شركت در گروه هاي اجتماعي - پنج عبارت - ، جنبه هاي دوستي و صميميت - هفت عبارت - و كمك كردن يا كمك گرفتن - ٣ عبارت - ؛ نمره كل آزمون بين ٢٥ تا ١٧٥ قرار دارد و نمرات بالاتر حاكي از سطح بالاي خود كارامدي اجتماعي آزمودني هستند.

ضريب آلفاي كرونباخ كل آزمون در گروه اول ٩٠/٠، در گروه دوم ٩٢/٠ و در گروه سوم ٩٥/٠ گزارش شده است . پايايي حاصل از روش باز آمايي در گروه اول در يك فاصله دو هفته اي ٩٤/ ٠بوده است . همچنين ضريب پايايي حاصل از روش باز آزمايي براي مردان٨١/ ٠ و براي زنان ٨٦/٠ گزارش شده است. اعتبار سازه مقياس خودكارامدي اجتماعي نوجوانان از طريق همبستگي معنادار با تعدادي از مقياي هاي خودپنداره و سازگاري به اثبات رسيده است. همبستگي مثبت معناداري بين نمرات مقياس خودكارامدي اجتماعي نوجوانان و مقياس و نيم رخ ادراك خود - هارتر، ١٩٨٢ - درگروه اول و دوم ديده شد؛ .و همچنين بين نمرات اين مقياس و مقياس سازگاري براي ارزيابي گروه سنجي دانش آموزان دبيرستاني - پرينز، ١٩٧٨ - نيز همبستگس معناداري مشاهده شده است.

نمرات مقياس خودكارامدي اجتماعي نوجوانان دو گروه نوجوانان دبيرستاني با زير مقياس هاي كناره گيري اجتماعي - ٣٩/٠ - r=و صلاحيت اجتماعي - ٢٣/٠ - r= و نمرات گروه نوجوانان مبتلا به اختلالات رواني تنه با زير مقياس كناره گيري اجتماعي - ٢٥/٠ - r= همبستگي داشت. ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شده در اين پژوهش براي خودكارآمدي اجتماعي ٨٧٢/٠ گزارش شده است.ميانگين آزمودني ها در زير مقياس قاطعيت اجتماعي - ٢/ ٢٦ - ، عملكرد - ٥٧/٢٠ - ، شركت در گروه هاي اجتماعي - ٧٤/٢٢ - جنبه هاي دوستي و صميميت - ١٦/ ٣١ - و كمك كردن يا كمك گرفتن - ٧٩/١٤ - براي دختران؛ قاطعيت اجتماعي - ٦٣/٢٢ - ، عملكرد - ٢٨/٢١ - ، شركت در گروه هاي اجتماعي - ٨٣/٢٣ - جنبه هاي

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید