بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه خودپنداره با اضطراب اجتماعی و عملکرد اجتماعی -انطباقی دانشآموزان با معلولیت جسمی - حرکتی میباشد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دارای معلولیت جسمی حرکتی مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی می باشند که با استفاده از روش سرشماری هر 105 نفر به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای خودپنداره کودکان اس. بی. آهلووالیا - 1984 - ، عملکرد اجتماعی و انطباقی کودک و نوجوان اسپنس و همکاران - 2002 - و اضطراب اجتماعی لیبویتس - - 1987 استفاده شده است.

نتایج نشان داد بین خودپنداره و عملکرد اجتماعی وانطباقی رابطه مثبت و معنادار و بین خود پنداره و اضطراب اجتماعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. زیر مقیاس شهرت از خودپنداره پیشبینی کننده قابل اعتماد عملکرد اجتماعی وانطباقی و زیر مقیاس ظاهر جسمانی و نگرشها پیشبینی قابل اعتماد اضطراب اجتماعی میباشند. همچنین نتایج حاکی از تفاوت معنادار دخترها و پسرها درعملکرد اجتماعی وانطباقی بود اما بین دخترها و پسرها در اضطرب اجتماعی تفاوت معناداری مشاهده نشد.

مقدمه

در آموزش و پرورش انسانگرایانه به موضوع خودپنداره دانش آموزان توجه زیادی می شود. خودپنداره مثبت افراد در درونشان منابع سرشاری برای خود فهمی وتغییر پنداره، نگرش های پایه و دستیابی به رفتارهای خود راهبرد دارند که به صورت فراهم شدن زمینه، این منابع به کار گرفته می شوند . درآموزش و پرورش انسانگرایانه، خودپنداره ی مثبت با یادگیری و عملکرد تحصیلی ارتباط وجود دارد و کار معلم را فراهم ساختن زمینه ی مناسب برای دستیابی به خودپنداره مثبت و عملکرد مناسب برای دانش آموزان می داند - میلر، 1982، ترجمه مهرمحمدی، . - 1383

خودپنداره در حال توسعه تحت تاثیر دوستان، همکلاسی های مدرسه و معلمین قرار می گیرد. یکی از شایع ترین مشکلات عاطفی و هیجانی که دانش آموزان ابتدایی با آن مواجه اند اضطراب است. اضطراب حاصل خطاهای شناختی و باورهای غیر منطقی است. دانش آموزان مضطرب بیشتر در انتظار شکست هستند تا موفقیت، این گونه افراد خود را عامل شکست خودشان می دانند. این نوع خطاهای فکری، آسیب پذیری و اضطراب را افزایش می دهد و انگیزه های مربوط به تحصیل را تحت تاثیر قرار می دهد و این مشکلات باعث افت تحصیلی و کاهش در سازگاری با اجتماع می گردد.

اختلال اضطراب اجتماعی به ترس آشکار و پیوسته از موقعیت های اجتماعی یا عملکردی اشاره دارد و از این باور خود ناشی می شود که او در این موقعیت ها به طرز خجالت آور یا تحقیرآمیزی عمل خواهد کرد. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به طور معمول از موقعیت های ترس آور پرهیز می کنند و به ندرت خود را مجبور به تحمل موقعیت اجتماعی یا عملکردی می نمایند، اما اگر با این موقعیت ها روبرو شوند دچار اضطراب شدیدی خواهند شد .

یکی از زمینه های اساسی رویکردهای شناختی زمینه اضطراب آن است که اضطراب با پیش بینی رخداد یک رویداد منفی یا زیان بار و یا ادراک تهدید فراخوانده می شود. معلولیت به صورت ناتوانی موقت و دائمی، جزئی یا کلی، ثابت یا تغییر پذیر در هر جامعه ای و در میان هر گروه و طبقه ای بروز می کند. از زمانی که انسان خود را شناخته با نابهنجاری مادرزادی و نقض عضو یا قطع عضو ناشی از امراض مختلف و عوامل طبیعی روبرو بوده است، شیوع بالای فشارهای روانی و اضطراب در معلولین با مورد غفلت واقع شدن آنها از لحاظ جسمی و اجتماعی، ارتباط زیادی دارد و اختلالات پایداری در سطح عملکرد اجتماعی فرد به وجود می آورد.

شیوع بالای فشارهای روانی و اضطراب در معلولین با مورد غفلت واقع شدن آنها از لحاظ جسمی و اجتماعی، ارتباط زیادی دارد و اختلالات پایداری در سطح عملکرد اجتماعی فرد به وجود می آورد.یکی از متغیرهایی که احتمالاً به دلیل وجود ناتوانی های جسمی- حرکتی در دانش آموزان مختل می گردد، مشکلات سازگاری اجتماعی می باشد. سازگاری اجتماعی شامل سازگاری فرد با محیط اجتماعی خود است. به طور کلی سازگاری توانایی آمیزش، تطباق، مصالحه، همکاری و کنار آمدن با خود، محیط و دیگران تعریف کرده اند - فیلیپ، . - 1388

تعریف خودپنداره

خودپنداره حاصل بازخوردها و واکنش هایی است که همسالان کودک، والدین و معلمانش می دهند و ارزیابی کودک از تجارب ذهنی خودش. خودپنداره مانند تمام توانایی های افراد از مراحل رشدی عبور می کند و جریانی است که از ماه های نخستین زندگی کمک به وقوع می پیوندد، اما شکل کامل تر آن چندین سال بعد محقق می شود. در این میان اصطلاحی مانند عزت نفس است. عزت نفس یعنی ارزش گذاردن به توانایی های خود و پذیرفتن کاستی ها و ناتوانی ها. برخی اعتقاد دارند که می توان عزت نفس کودکان را از روش هایی خاص پرورش و ارتقاء داد - کوچکی، . - 1382

ویژگی های خود

شامل دو ویژگی مهم در مورد خود است: .1خودسازمان یافته .2خود پویا

-1خودسازمان یافته

این مسئله که خود عمدتاً از نوعی کیفیت پایدار برخودار بوده و از ویژگی های این کیفیت، هماهنگی و نظم است، مورد توافق محققان می باشد. خود به طور کلی، کیفیت حمایت دارد که دارای نظم و هماهنگی خاص است. دومین بخش، تصویر سازمانی از خود مبتنی بر این است که هر مفهومی در این سیستم ارزش کلی منفی یا مثبت خود را دارد. کیفیت سوم سازمان یافته خود به چگونگی تعمیم و شکست در سرتاسر سیستم مربوط است.

از تحقیقات خود به این نتیجه رسید که وقتی توانایی مهمی که ارزش زیادی به آن داده می شود، با شکست روبه رو شود، باعث پایین آمدن ارزشیابی سایر توانایی های فردی می گردد و برعکس، موفقیت یک توانایی مهم و با ارزش باعث بالا بردن ارزشیابی سایر توانایی های شخصی می شود. آخرین کیفیت سازمان خود، به طور شگفت انگیزی دارای وحدت است، به طوری که هیچ دو نفری عقاید همانند درباره خودشان ندارند.

-2خود پویا

شاید مهم ترین فرض از نظریه های جدید »خود«این باشد که انگیزه تمام رفتارها حفاظت و ارتقاء خودِ ادراک شده است. تجارب برحسب ارتباطشان با خود درک می شود و رفتارها نیز از این درک ها سرچشمه می گیرد. در این صورت، می توان نتیجه گرفت که تنها یک نوع انگیزش وجود دارد و آن هم انگیزه شخصی درونی است که هر انسان در تمام زمان ها و مکان ها هنگام دست زدن به هر عمل دارد. آن گونه که کمبز بیان کرده، مردم همیشه برانگیخته هستند و هیچ گاه هیچ فردی را نمی توان یافت که برانگیخته نشده باشد و این یک حسن، برای مربی است، زیرا نیرویی است که از درون هر دانش آموزی نشأت می گردد. بنابر عقیده کمبز واسنیگ، »خود« قالب اساسی مراجعات شخصی و هسته مرکزی ادراک است که بقیه منطقه ادارک نیز در اطراف آن سازمان می یابد.

در این مفهوم »خود« پدیده ای است که هم محصول تجربیات گذشته و هم سازنده تجربیات جدیدی است که توانایی اش را دارد. این بدان معنا است که هر چیزی بر مبنای مراجعات خود به خود و از مجرای خود درک می شود و دنیا از نظر فرد، همان چیزی است که او می فهمد و از آن آگاهی دارد. به عبارت دیگر، جهان و مفاهیم را به همان طریقی که خودمان می بینیم، مورد ارزشیابی قرار می دهیم، بنا به گزارش کلی - - 1945، شخص در مقابل تغییر مقاومت می کند، برای هماهنگی با خود می کوشد، و در واقع این مقاومت در مقابل تغییر، یک جنبه مثبت است، چرا که، اگر، بنابراین باشد که خود زیاد تغییر کند، شخص فاقد شخصیت پایدار خواهد شد« - دبیلو،ویلیام پرکر، . - 1378

شکل گیری خود و خودپنداره

ویلیام جیمر، یکی از پدید آورندگان رشته روانشناسی »خود« را به دو بخش تقسیم کرد:

-1خود مفعولی

مجموعه چیزهایی است که شخص می تواند آن را مال خود بنامد و شامل توانایی ها، خصوصیات اجتماعی و شخصیتی و متعقلات مادی است.

-2خود فاعلی

این جنبه خود دایم تجارب حاصل از ارتباط با مردم، اشیا و وقایع را به نحوی کاملاً ذهنی سازمان داده، تفسیر می کند. به عبارت دیگر، خود فاعلی در خود تامل می کند و از طبیعت خود با خبر استخود. مفعولی دارای جنبه های مادی، فعّال، اجتماعی و روانی می باشد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید