بخشی از مقاله
چکیده
هدف: از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکزندگیاسلامی با شادکامیذهنی و خشنودیزناشوییزنان دبیر شهرکرج میباشد. جامعه آماری: این پژوهش تعداد 1200 نفر از دبیران ناحیه 1 شهر کرج در سال1395 بود که با روش خوشهای: چندمرحلهای و براساس جدول مورگان 291 نفر در نظر گرفته شد و پرسشنامه: سبک زندگی اسلامی، شادکامی اکسفورد - فرمکوتاه - و مقیاس شادمانیزناشویی در بین آن ها توزیع شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیلرگرسیون چندمتغیره همزمان نشان داد که سبک زندگی اسلامی توان پیشبینی شادکامی ذهنی و خشنودیزناشویی را به طور معناداری دارد . - P<0.01 - همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین سبک زندگی اسلامی با شادکامی ذهنی رابطه ضعیف مستقیم وجود دارد بنابراین هرچه گرایش فرد به سبک زندگی اسلامی بیشتر باشد، دارای شادکامی ذهنی بالاتری میباشد. همچنین نتایج نشان داد: که سبک زندگی اسلامی با مؤلفه های مسئولیتهای خانهداری، تربیت فرزندان، فعالیت هایاجتماعی، روابطاجتماعی، پیشرفت تحصیلی، استقلالفردی و استقلالهمسری، همبستگیضعیف مستقیم دارد . - P<0.01 - در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده: میتوان گفت که سبک زندگیاسلامی با شادکامی و خشنودیزناشویی ارتباط دارد.
واژههای کلیدی : سبکزندگیاسلامی ، خشنودی زناشویی ، شادکامیذهنی.
-1-1 مقدمه
سبک به معنای روش و منش و چگونگی کار است. سبک زندگی اسلامی یعنی در زندگی هرفرد، چه شخصی، چه خانوادگی و چه اجتماعی، قواعد و الگوها و قالب ها و ملاک های اسلامی نقش مهمی ایفا کند، یعنی روش ها را براساس آنچه اسلام گفته و خواسته است به کار گیرد. سبکزندگی راه های گوناگون زندگی فرد یا گروه است و شامل الگوها، اعتقادات، سلیقهها و ارزش ها و هنجارهایی است که در زندگی روزمره به کار میرود. - تنهایی و خرم، - 1389 یکی از مؤلفههایی که می تواند با سبکزندگیاسلامی در ارتباط باشد شادکامی است. شادکامی ارزشیابی است که افراد، از خود و زندگیشان به عمل میآورند. این ارزشیابیها میتواند جنبهشناختی داشته باشد، مانند: قضاوتهایی که در مورد رضایت از زندگی صورت میگیرد و یا جنبه عاطفی که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهایزندگی ظاهر میشود. - داینرٌ، - 2002
همچنین یکی از مهم ترین مؤلفههای کیفیت روابطزناشویی، خشنودیزناشویی است که سطحکلی شادی فرد از ابعاد مختلف رابطه زناشویی را نشان میدهد، که از روانشناسی مثبت و موضوع کیفیتزندگی وارد زوج درمانی و مباحث سیستمی شده است. - کمپ دوش، تایلورو کروگرٍ، - 2008، که از روانشناسیمثبت و موضوع کیفیتزندگی وارد مباحث سیستمی شده است. این سازه با مفاهیم تعاملزناشویی و تمایل به طلاق - اماتو، بوث، حانسون و راجرزَ، - 2007، میزان درآمد، همسر گزینی، شبکههایدوستی و خانوادگی ارتباط نزدیکی دارد. - کرنس و لئوناردُ، - 2004 حال در این پژوهش به دنبال رابطه سبکزندگیاسلامی با شادکامیذهنی و خشنودیزناشوییزنان دبیر شهرکرج می باشیم.
-1-2 بیان مسئله
مفهوم سبکزندگیِ را آدلرّ در اوایل دهه 1900 مطرح کرد. سبکزندگی شامل روشی است که فرد برای تغذیه، ورزش، استراحت، مدرسه، بازی، انجامکارها به طورکلی و در زندگی خود دارد. سبکزندگی همچنین، الگوهای روابطاجتماعی، اوقاتفراغت، خودانگاره، ارزش ها و نگرش هایفرد را منعکس میکند. یک سبک زندگیخاص، انتخاب های هشیار و ناهشیار فرد را برای یک نوع رفتار خاص نشان میدهد. سبکزندگی می تواند سازوکارهای زیستشناختی پایهای را که منجر به بیماری میشوند، تحتتأثیر قرار دهد. - ریپالْ، - 2012 کاویانی،1388 ؛ اولینبار نظریه سبکزندگیاسلامیَ را، به صورتعلمی به عنوان موضوع رسالهدکتری، بررسی کرد. چگونگی تعاملرفتارها و نگرشها در زندگیروزانه، نشاندهنده سبکزندگی انسان است و مسیرنسبتاً ثابتی را برای زندگی پیشروی انسان ترسیم میکند. برای یافتن بهترین نوع سبکزندگی، الگویی لازم است که همه مؤلفههایشناختی و رفتاری انسان را به بهترین شکل در نظر بگیرد و از طرف دیگر با یافتههای مسلم علمی مخالف نباشد و همچنین دنیا و آخرت را در کنار هم ببیند و از هیچ یک از ابعاد مادی و معنوی انسان غافل نشود. میتوان ادعا کرد که سبکزندگیاسلامی اینگونه است. در سبکزندگیاسلامی عمقاعتقادات، عواطف و نگرشفرد سنجیده نمیشود، بلکه رفتارهایفرد، سنجیده میشود. در سبکزندگی از سایر دیدگاه ها، فقط به رفتار توجه میشود و فکر و نیت انجام رفتار بررسی نمیشود. اما سبکزندگیاسلامی نمیتواند نسبت به نیتها بیتفاوت باشد، در حالی که تأکید آن رویرفتار است، به حداقل عواطف و شناختها نیز نظر دارد - کاویانی،. - 1388 برای داشتن یک سبک زندگیمطلوب، دو نوع جهتگیری لازم است :
الف - بایدها و نبایدهای مورد قبول در زندگی. ب - شیوههایاجرا و به عینیترساندن آن.
جهتگیریاول، به طور غالب، ارزشی و اخلاقی است و جهتگیریدوم مبتنی بر ارزشهایعملی است و این مسائل هر دو در سبکزندگیاسلامی دیده شده است. روانشناسیمثبت به عنوان رویآورد تازه در روانشناسی است. یکی از مهمترین هیجانهایمثبت که افزایش آگاهی فرد نسبت به شرایطجسمانی و محیطی را در پی دارد، شادکامی است. از نظر سیلگمنٌ ،2002 ؛ احساس شادکامی به عنوان یک پدیدههیجانی مثبت برای انسان ضروری است و به زندگی او معنا میبخشد. به نظر وینهوونٍ ،1988 ؛ نیز شادکامی، به قضاوت فرد از درجه یا میزانمطلوبیت کیفیت کلزندگی وی اطلاق میشود. شادکامیذهنیَ پدیدهای است که شامل مقولههای گستردهای از قبیل پاسخهایهیجانی، حوزهها رضایت و قضاوتهای کلی از زندگی میشود. شادکامیذهنی اشاره دارد به اینکه مردم زندگی خود را چگونه ارزیابی می کنند و شامل متغیرهایی از قبیل رضایت از زندگی، رضایت از وضعیتزناشویی، رضایت از کار، فقدان افسردگی، اضطراب و وجود عواطف و خلقیات مثبت میشود.
همچنین سبک زندگی اسلامی در روابط زناشویی افراد عاملی تأثیر گذار است. مطالعه روابطزوجین به روشنشدن چهارچوبهای ساختاری که روابطزوجین در آن شکل میگیرد کمک میکند.یکی از مهمترین مؤلفه های کیفیت روابطزناشویی، شادمانی و خشنودیزناشویی است که سطحکلیشادی فرد از ابعاد مختلف رابطهیزناشویی را نشان میدهد که از روانشناسیمثبت و موضوع کیفیتزندگی وارد زوجدرمانی و مباحث سیستمی شده است. - کمپ دوش، تایلورو کروگر، - 2008 حال با توجه به تمامی مطالب گفته شده در بالا و از آنجائیکه پژوهشی یافت نشد که رابطه این متغیرها را با هم بسنجد حال این سئوال مطرح می شود که آیا سبکزندگیاسلامی با شادکامیذهنی و خوشنودیزناشویی رابطه دارد؟
-2-1 اهمیت و ضرورت پژوهش
در سال های اخیر، علاقه فزاینده ای نسبت به موضوعات مذهبی، معنوی در حوزهروانشناسی و رواندرمانی به وجود آمده است. - هاگلت و کویینگُ،2009،یانترینر، لادن هاف، موزدی، وارنر- لیبرمن و فینکِ، - 2010 تحقیقات نشان میدهد که باورها، آمیزههای فرهنگی و تعهدات معنوی با پیامدهایمثبتی مانند: سلامت روانشناختی و جسمانی، رضایتزناشویی، عملکرد مطلوب بینفردی و کیفیت بهترزندگی در ارتباط میباشد - سیبولد و هیلّ، - 2001 برخی روانشناسان، معنویت را تلاش همواره بشر برای پاسخدادن به چراهایزندگی تعریف کردهاند و آن را اقدام پیشگیری کننده میدانند در کاهش اختلال هایروانی که در سلامتروانی و جسمانی نقش دارند. معنویت در پیوند با سایر ویژگیهای اخلاقی و روانشناختی، قدرت مقابله در برابر تنش ها را بالا میبرد و تقویت باورها و عقاید مذهبی در تمامی مراحل زندگی یک اقدام پیشگیریکننده در کاهش اختلالهای روانی و ارتباط مثبتی با سلامتجسمی و روانی دارد. - هرتزْ، - 2005 سبکزندگی،راهبردی است که افراد برای حس با همبودن یا دستیابی به جایگاهی در این دنیا به کار می برند. - حجتینیا، - 1392