بخشی از مقاله
چکیده
هدف: پژوهش حاضر بمنظور رابطه بین سرسختی روانشناختی با شادکامی ذهنی و فرسودگی شغلی انجام شد.روش پژوهش: توصیفی و از نوع همبستگی می باشد، که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی درنظر گرفته شد.مؤلفه ها: سرسختی روانشناختی، شادکامی ذهنی و فرسودگی شغلی می باشند. یافته های پژوهش: نشان داد که سرسختی روانشناختی با افزایش توانایی و شادکامی ذهنی در برابر فرسودگی شغلی همراه است. نتیجه گیری : سرسختی روانشناختی باعث می شود که افراد در برابر فرسوگی شغلی مقاوم شوند و شادکامی ذهنی آنان نیز حفظ شود.
واژههای کلیدی:
مقدمه
شغل، یکی از شاخص های اصلی هویت در همه انسان ها است که بی تردید با استرس و اضطراب همراه است. یک نمونه از ارکان آن، قابلیت های انسان در دنیای کار، ورود تعداد زیادی از افراد به جرگه نیروی کار است که همیشه مورد اهتمام و دغدغه بوده است. افزایش افراد، خصوصاً زنان که عهده دار مدیریت در خانواده می باشند، قابل تأمل است. در این راستا می توان تعریف سازمان بهزیستی کشور را معیار قرار داد که بیان می دارد : زنان سرپرست خانوار، زنانی هستند که عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود باشند.چنین برداشت می شود که زنانی که ایفای چندین نقش را عهده دار هستند، تعارض و تراکم نقش، بر تعادل کار و زندگی آن ها تأثیر داشته است. این مسؤلیت مضاعف، با گذشت زمان، زنان را متحمل اضطراب بالایی می نماید که گاهی غیرقابل جبران است و این دلهره و اضطراب بالا، خطر فرسودگی شغلی را در بین این افراد گسترش می دهد.همچنین، زنان به احتمال بیشتری به اختلالات روحی و روانی، مانند: افسردگی و ... مبتلا می شوند که به علت اشکال در توانایی های شناختی و کاهش علاقه و انگیزه کافی در معرض فرسودگی شغلی بالاتری قرار می گیرند. از این رو بی تردید، احتمال فرسودگی شغلی در زنانی که عهده دار مسؤلیت خانواده می باشند، بالاتر است. - حسینی و همکاران، - 1394
سرسختی روانشناختی
یکی از این مؤلفه هایی که می تواند بر قدرت تحمل افراد بیافزاید، سرسختی روانشناختی است.سرسختی روانشناختی ترکیبی از باورها پیرامون خویشتن و جهان است و از سه مؤلفه تعهد،کنترل و مبارزه جویی تشکیل شده است. - حسینی و همکاران، - 1394
روانشناختی سرسختی و دیدگاه های آن
- مادیا1 و دیگران، - 1991 معتقدندکه ویژگی های سرسختی روانشناختی می تواند در سازش فرد در رویدادهای تنیدگی زای زندگی سودمند باشند.باور به تغییر و پویایی زندگی واین نگرش که هر رویدادی لزوماً تهدید کننده امنیت و سلامت انسان نیست،انعطاف پذیری شناختی و بردباری در برابر رویدادهای سخت و موقعیت های مبهم را به دنبال دارد، موفقیت درکنارآمدن باشرایط پر استرس موجود، در دو بعد هیجانی و رفتاری معنی پیدا می کند. - لوتانز2 ، - 2013 کسانی که انعطاف پذیری بالایی دارند از ویژگی شخصیتی سخت رویی برخوردارند، که در این ویژگی شخصیتی افراد دارای احساس تعهد و توان مقابله با مبارزه کردن با مشکلات و به چالش کشیدن آن ها و کنترل مسائل و موارد فشارزا را به نحو احسن انجام می دهند و از آن جایی که قدرت کنترل و بهره گیری از منابع انسانی پیرامون خود برای مقابله ای با مشکلات را دارند، می توانند به نحو مثبتی از این ویژگی مثبت خود برای مقابله با مسائل استفاده کنند. - حسینی و همکاران، - 1394 حسین پور و همکاران،1391 ؛ دریافتند، که بین سرسختی روانشناختی و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود دارد، بدین معنا که هر چه میزان سرسختی روانشناختی افزایش یابد، میزان فرسودگی شغلی کاهش می یابد. ناکانا3،1990 ؛ نیز دریافتند که بین سرسختی روانشناختی و افسردگی رابطه منفی معناداری وجود دارد، یعنی با افزایش میزان سرسختی روانشناختی در افراد، میزان افسردگی به حد پایینی می رسد. - ناکانا، - 1990
شادی
شادی از نظر کارکردی، اهمیتی دو گانه دارد : از یک طرف، شادی احساس مثبتی است که از حس ارضاء و پیروزی حاصل می شود، یعنی زمانی که به صورت درونی احساس مثبت می کنیم، شادی زندگی را خوشایند می کند. بنابراین، خوشایندی شادی، تجربه های زندگی غیرقابل اجتناب ناکامی، نا امیدی و در مجموع عواطف منفی را بی اثر می سازد. از طرفی شادی اشتیاق انسان ها را برای پرداختن به فعالیت های اجتماعی آسان می کند، بنابراین شادی ابراز شده، چسب اجتماعی است که روابط را به یکدیگر می چسباند. - فضائلی، - 1393 در پژوهشی که توسط آرگایل و دیگران4، 1990 ؛ در مورد تعریف شادی صورت گرفت، مشخص شدکه هنگامی که از مردم پرسیده می شود، شادی چیست؟ آن ها دو نوع پاسخ را مطرح می کنند، اول،اینکه ممکن است، حالات هیجانی مثبت - مانند ، لذت - را عنوان کنند و دوم، آن را راضی بودن از زندگی به طور کلی و یا بیشتر جنبه های آن بدانند. بنابراین، به نظر می رسد که شادی، دو جزء اساسی - عاطفی و شناختی - دارد که بعد عاطفی آن، موجب می شود انسانی که دارای احساس شادکامی است، از نظر دیگران، به عنوان فردی بشاش و سرزنده شناخته شود و در مناسبات اجتماعی نیز بتواند راحت تر با دیگران ارتباط برقرار کند. همچنین از بعد شناختی نیز چنین فردی، نگرش مثبتی نسبت به دنیای پیرامون خود دارد و اتفاقات و رویدادهای اطراف خود را با دیدی، خوش بینانه می نگرد. - فضائلی، - 1393
معانی شادی سلیگمن و پارکز5 ،2006 معنای شادی را در سه مؤلفه جای داده اند که عبارتند از :
.1 هیجان های مثبت - زندگی بانشاط -
2. تعهد - زندگی درگیرانه یا زندگی خوب -
3. معناداری - زندگی بامعنا - - حسینی و همکاران، - 1394
شادکامی
شادکامی1 در روان شناسی، به عنوان یک هیجان شناخته می شود و هیجان، نوعی برانگیختگی است که فرد، با ارزیابی ذهنی خود به آن، عنوان خاصی می دهد. هیجان را در روان شناسی، در دو حیطه کلی هیجان منفی و هیجان مثبت قرار می دهند، که در عمر یک صد و چندساله روان شناسی علمی، عمدتاً بر ابعاد منفی هیجان ها توجه شده است. یک دلیل این موضوع، شاید این باشد که هیجان های منفی، می توانند زندگی ما را به گونه ای شدیدتر و جدی تر تحت تأثیر قرار دهند. اما در سال های اخیر، روان شناسی مثبت گرا بر موضوعاتی مانند؛ مثبت گرایی در مقابله با فشارهای زندگی و غلبه بر افسردگی و خمودگی و شادی و شادکامی ، به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی هیجان های مثبت، تأکید کرده است.شادکامی، یکی از شش هیجان اساسی انسان است که عبارتند از :
.1خشم. .2 ترس. .3 تنفر. .4 تعجب. .5 ناراحتی. .6 شادی. - دیکی2، - 2012
شادکامی ذهنی
شادکامی ذهنی، عبارت است از ؛ ارزیابی های شناختی و هیجانی فرد از زندگی اش. این ارزیابی، از سویی واکنش های هیجانی به حوادث و از طرفی دیگر، قضاوت های شناختی در مورد رضایت و به سرانجام رساندن وظیفه را در بر می گیرد. بنابراین، شادکامی ذهنی، مفهوم وسیعی است که تجربه هیجان های مطلوب، سطوح پایین هیجان های منفی و رضایت بالا از زندگی را در بر می گیرد. شادکامی ذهنی، در ادراکات و ارزیابی های افراد از زندگی شان در ابعاد هیجانی، عملکردهای روان شناختی و اجتماعی، منعکس می شود. - کار3، - 2012 میزان شادکامی ذهنی و رضایت هر فرد از زندگی، رابطه ای مستقیم با نگرش افراد به زندگی دارد و این بدان معنا است که هر چه قدر افراد، از رویدادهای پیرامون خود، راضی تر باشند، به همان میزان نیز شادکام ترند و اگر این احساس رضایت، کمتر باشد به همان میزان، احساس رضایتمندی و شادکامی کمتری دارند. مطالعات مختلفی در مورد متغیرهای اثرگذار بر شادکامی ذهنی انجام شده است، براساس تحقیق های روانشناسان، مغز انسان های برون گرا و اجتماعی و خوش مشرب، یعنی کسانی که شخصیتی متعادل و نسبتاً سالمی دارند، به عنوان عوامل مثبتی مانند، یک چهره شاد و خوش حال، واکنش بیشتری نشان می دهد.
این دلیل روشنی برای وجود ارتباط مستقیم، میان شادکامی ذهنی و شخصیت و موفقیت است. - خانزاده و صفی خانی، - 1391 سطح تحصیلات، همبستگی مثبتی با شادمانی دارد و این رابطه به ویژه برای گروه های کم درآمد کشورهای توسعه یافته و جامعه آماری در کشورهای فقیر، قوی تر است. - کار، - 2012 این امر شاید، بدان دلیل باشد، که در کشورهای توسعه نیافته، سطح تحصیلات، اختلاف فاحشی را در سهیم شدن در منافع اجتماعی موجب می شود. در کشورهای توسعه نیافته، افرادی که تحصیلات اندکی دارند، ممکن است حتی نتوانند نیازهای اساسی جسمانی خود را برآورده کنند، در حالیکه افراد تحصیل کرده به اندازه کافی پول بدست می آورند، که بتوانند غذا و سرپناه مناسب داشته باشند. - کار، - 2012
پژوهش های شادکامی ذهنی
آرگایل، 2010 ؛ نیز نشان داد که موقعیت شغلی با شادکامی مرتبط است، افراد شاغل، شادتر از افراد بیکار هستند و افراد شاغل در مشاغل تخصصی و مهارتی، شادتر از مشاغل غیر تخصصی می باشند.