بخشی از مقاله
چکیده
سبک زندگی و مدیریت بدن از مفاهیم عمده در ادبیات روانشناسی و جامعهشناسی معاصر هستند. پژوهش حاضر، رابطه سبک زندگی را با مدیریت بدن مورد بررسی قرار میدهد. بدین منظور، 530 نفر از زنان و دختران 15 تا 45 سال ساکن شهر تبریز در سال 1395 به صورت پیمایشی با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و بهرهگیری از پرسشنامه انتخاب شدند. یافتههای پژوهش حاکی از آنند که وضعیت شغلی زنان یکی از مولفههایی است که با مدیریت بدن به ویژه در ابعاد کنترل وزن، آرایش و بهداشت و تغییر بدن ارتباط دارد. متغیر دیگری که با مدیریت بدن در ارتباط است، وضعیت تأهل زنان است.
در میان دختران مجرد گرایش بیشتری به مدیریت بدن به ویژه در بعد تغییر بدن دیده میشود. در میان زنان و دختران طبقه بالا مدیریت بدن در همه ابعاد در مقایسه با زنان طبقه متوسط و پایین به طور معناداری در سطح بالایی قرار دارد. همچنین سایر یافتههای پژوهش حاکی ازآن است که انواع سبکهای زندگی با مدیریت بدن دارای رابطه متوسطی میباشد. سبکهای زندگی مدرن بیش از سایر سبکها توان تبیین مدیریت بدن را داشتهاند. همچنین، سبکهای فراغتی مدرن نیز پس از آن ازتوان بالایی برخوردار بودهاند. علاوه بر این بین سبک مذهبی با مدیریت بدن رابطه معکوسی وجود دارد.
واژگان کلیدی: سبک زندگی، بدن، مدیریت بدن
مقدمه
جذابیت و زیبایی جسمانی از جمله موضوعاتی که در جوامع مدرن امروزی استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل دهنده روابط افراد محسوب میشود، به طوری که مدیریت بدن در دوران مدرن اهمیت بیشتری پیدا کرده است و رفتارهای مختلفی از جمله رژیمهای لاغری و وسایل ورزشی و آرایشی گوناگون بری مراقبت از بدن بهوجود آمده است. در واقع، با تحولات جهانیشدن بیش از حد به موضوع بدن توجه شده است که میتوان به عواملی چون سیاسی کردن بدن توسط فمینیستها، رشد فرهنگ مصرفی، پیدایش فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی و حرکت از مدرنیته به سوی مدرنیته متاخر، اشاره کرد.
در دوران معاصر با توجه به شکل گرفتن برداشتهای تازه از زیبایی، در یک رویکرد کلی، زیبایی امری دنیوی - در برابر مقدس - ، جزیی - در برابر کلی - و ظاهری - در برابر باطنی - قلمداد شده و در قالب مولفههایی مانند تناسب اندام و آرایش تعریف میشود - سینات، . - 1990 این رویکرد بر جنبههایی از زیبایی تاکید دارد که قابل کسب کردن، پروراندان و خلق کردن بوده و بر اساس آن، تاکید از روی زیبایی طبیعی برداشته میشود - وبستر و دریسکل، . - 1983 بنابراین، زیبایی به عنوان امری اکتسابی مطرح میگردد. با وجود رواج فردگرایی در زندگی انسان مدرن، مسئولیت کسب این زیبایی و یا عدم کسب آن، به عهده وی گذارده میشود و در این روند بدن بهعنوان عرصهای که هم خصوصی و هم عمومی است، شکل اختصاصیتری مییابد و هر کس سعی میکند مدیریت بهتری بر بدن خود اعمال نماید.
با گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی همچون ماهواره و اینترنت، فرهنگ مدرن در جهان گسترش یافت و با فرایند جهانیشدن، شبکههای ارتباطی با اینکه فرایند یکسانسازی فرهنگ جهانی را دنبال میکردند، اما با این حال، امکان خلق تمایزات گوناگون فراهم آمد. این امر با مصرف - کالاهای مادی و معنوی - نمود عینیتری به خود گرفت و ادبیات جدیدی با عنوان سبک زندگی وارد عرصه جامعهشناسی شد. درواقع انتخاب نوع ویژهای ازسبک زندگی منجر به شکل دادن حوزه فردی و عمومی هر فردی میشود،این مفهوم شامل مدیریت بدن و اصلاح بدن در حوزه فردی تا عضویت در گروههای گوناگون اجتماعی، کسب موفقیت،سرمایه اجتماعی و غیره در عرصه عمومی میگردد - خواجهنوری و مقدس، . - 1388
سبکهای زندگی رفتارهای افرادرا تغییر داده و افراد پیوسته براثرآن بر بدنشان نظارت و حتی آن راتغییر میدهند. آنچه در فضای کنونی بهوسیله رسانههای جهانی مورد تأکید قرار میگیرد،تولید و ساخت مد و ارایه الگو در راستای مدیریت و کنترل بدنهای شهروندان است. تأکید بر زیبایی و آفرینش مد سعی در غیرسیاسی کردن بدن است و لذا، سبکهای زندگی اغلب به سوی »سیاست زندگی« بهجای »سیاست رهاییبخش« حرکت میکنند - گیدنز، . - 1387 جوانان که در اینجا گروه هدف بهشمار میروند، از تمرکز بر روی بدن سیاسی برای نشان دادن اعتراض سیاسی، به تمرکز بر بدنشان برای بهدست آوردن منزلت،سرمایه نمادین و ایجاد تمایز بادیگران تغییر موضع میدهند.
بروز حساسیت بیش از حد در مورد بدن وظاهرآن بیشتر منجر به بروز مشکلاتی در بدن نظیر بینظمی در تغذیه،کاهش اعتماد به نفس، لاغری، آسیبهای بدنی و غیره شده است. البته، این حساسیت در میان زنان، بهویژه زنان ودختران جوان در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است. این امر حتی موجب شده تا بیشتر پژوهشهای 30 سال اخیر درحوزه نگرش نسبت به بدن در مورد این گروه انجام شود - تیگمن و روتل، . - 2001 نگرانی دخترها نسبت به بدنشان مشکلات زیادی را برای آنها ایجاد کرده است - جراحیهای زیبایی، تاتو، لایپوساکشن و غیره - . همچنین، آنها را به رژیمهای غذایی سختگیرانه و بدون نظارت پزشک سوق داده است - جانگ و لی، . - 2009
آمارها در ایران بیشتر بر پایه برآوردهای ژورنالیستی بوده و دقیق نمیباشند، اما آنچه بهصورت گسترده مورد قبول قرار گرفته،این است که مدیریت بدن در حال افزایش است. در شهرهایی همچون تهران، تبریز، اصفهان و غیره بهنظر میرسدکه بهتدریج لاغری پیشنیاز بدن زیبا بهشمار میرودو بدن لاغر بر بدن فربه و چاق رجحان مییابد. بسیاری ازد ختران برای رسیدن به احساس رضایت ازبدن و تصور بدنی مثبت از خود، سعی در مدیریت بر بدنهایشان دارند،اما در این مسیر دچار عوارض جانبی فراوانی میشوند زیرا بیشتر اقدامها بدون مشورت باپزشک است.
پیشینه پژوهش
یافتههای پژوهش فاتحی و اخلاصی - 1387 - در مطالعهشان در میان زنان شهر شیرار حاکی از آن است که میانگین مدیریت بدن برابر با 62/8 درصد است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانهای، پذیریش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.یافتههای پژوهش ذکایی و فرزانه - 1387 - در مطالعهشان تحت عنوان »زنان و فرهنگ بدن: زمینههای انتخاب جراحیهای زیبایی در زنان تهرانی« حاکی از آن است که جراحی زیبایی در چرخه میان انتخاب فردی و ساختارهای اجتماعی قرار گرفته است و باید آنرا توازنی دانست میان اختیار انسانی و اجبار ساختاری.
رضایی و همکارانش - 1389 - ، در مطالعهشان با استفاده از روش پیمایش در بین دانشجویان دختر دانشگاه مازندران نشان دادند که عوامل مستقیم موثر در مدیریت بدن عبارتند از: مصرف گرایی، فشار اجتماعی و مصرف رسانهای. این سه عامل 83 درصد از تغییرات مدیریت بدن پاسخگویان را تبیین کرده بودند.ادیبیسده و همکارانش - 1390 - در پژوهشی تحت عنوان »تبیین جامعهشناختی مدیریت بدن در میان زنان شهر تبریز«، با استفاده از روش پیمایش، نشان دادند که مدیریت بدن در میان زنان 15 ساله و بالاتر تبریز از سطح متوسط به پایینی برخوردار است و بین متغیرهای مقایسه اجتماعی بدن، گروههای مرجع، سرمایه فرهنگی، اقتصادی، تحصیلات و مدیریت بدن در میان زنان همبستگی معناداری وجود داشته و این متغیرها توانستهاند 37 درصد از واریانس مدیریت بدن را تبیین کنند.
عباسزاده و همکارانش - 1390 - در مطالعهشان نشان دادند که بین متغیرهای سن، وضعیت تاهل، سرمایه فرهنگی، باورهای دینی و گرایش به جراحی پلاستیک رابطه معناداری وجود دارد. همچنین سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و باور دینی توانستهاند 22 درصد تغییرات جراحی پلاستیک را تبیین نمایند.خواجهنوری - 1390 - در پژوهش خود با عنوان »رابطه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و هویت بدن: با تاکید بر اینترنت - مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز - ، با هدف بررسی رابطه رسانههای جمعی در دو شکل پیشین و جدید آن، نشان داد که رسانههای داخلی در کل، جهتی معکوس با افزایش تصور بدن به شکل مدرن آن دارند در حالی که فناوریهای نوین جهتی مثبت با آن دارند.
موحد و حسینی - 1391 - در مطالعهشان تحت عنوان »مطالعه عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت چهره در میان دختران جوان«، نشان دادند که درصد زیادی از پاسخگویان میزان مدیریت بالایی در مورد چهره خود اعمال میکردند. همچنین، بین متغیرهایی مانند پذیریش اجتماعی و ابعاد آن، نگرش نسبت به تبلیغات، دینداری و مصرف رسانهای با میزان مدیریت چهره رابطه معناداری وجود داشته و تفاوتهای معنیداری بین احساس طبقاتی پاسخگویان و میزان مدیریت چهره مشاهده نشد.تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخلی ار نضر کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. برای مثال میتوان به پژوهش زیر اشاره کرد:
گارنر1 و همکارانش - 1980 - ، بر این باورند که رسانهها تأثیر مهمی بر تصور بدن در میان زنان دارند و تصویر بدنی لاغر را ترویج میدهند. هینبرگ - 1996 - 2 بر این باور است که رسانهها با تاکیدی که بر تصور بدن ایدهآل میگذارند، مسئول گسترش ایدههای زیبایی و لاغری در بین افراد و همچنین عدم رضایت فرد از تصور بدن خود و نگرشها نسبت به تغذیه در او هستند. وی در همین رابطه سه عامل را پرنفوذترین عوامل در زندگی بچهها میداند. این سه عامل عبارتند از رسانهها، والدین و گروههای همسالان.پترسون - 2005 - 3 در پژوهش خود به این نتیجه میرسد که توسعه تکنولوژیهای مدرن بدن اشتغال ذهنی به تغییر بدن از طریق اعمال جراحی زیبایی را موجب شده است. باکر- پتیس - 2008 - 4
معتقد است که زنان برای تایید فرهنگی، شناخته شدن و رهایی از درد و رنج روحی و روانی به جراحی زیبایی اقدام میکنند. دینداری، قومیت، مقایسه اجتماعی بدن - کُزار و دامهورست، - 2009 روابط اجتماعی زنان، تصور از بدن، پیری و سالخوردگی، مقایسه بدن با هم سن و سالان - چاترمن و رود، 2006؛ مولر و دیگران، - 2010، از جمله مولفههای تاثیرگذار بر رفتارهای مبتنی بر مدیریت بدن است. همچنین هریسون - 2003 - 5 با تحلیل محتوای برنامههای تلویزیون و مجلات دریافت