بخشی از مقاله

چکیده:

پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سبک های والدینی ادراک شده با اضطراب اجتماعی در نوجوانان پرداخته بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان مناطق 22 گانه شهر تهران در سالتحصیلی 1394-1395 بودند که از میان آنها حدود 384 نفر به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه در میان این افراد اجرا گردید. بعد از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها برای تجزیه و تحلیل معتبر شناخته شد و با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند . مشخص شد که سبک های والدینی ادراک شده با اضطراب اجتماعی همبستگی دارند. که از بین سبک ها، سبک مستبدانه بیشترین همبستگی را با مقدار ضریب رگرسیون -0/08 - ضریب همبستگی - r= -0/04 - با اضطراب اجتماعی نشان داده است.

کلمات کلیدی:سبکهای فرزند پروری،اضطراب اجتماعی،نوجوانان.

مقدمه

همان طور که می دانیم یکی از بهترین راه های حل مسئله پرخاشگری، شناخت عوامل پدید آئی آن است، شیوه های فرزند پروری1 نیز به عنوان متغیر مستقل این پژوهش یکی از مولفه های بسیار مهم در خانواده است که مجموعه ای از رفتار هاست که تعاملات کودک-والد را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند و یک جوّ تعاملی تأثیر گذار را به وجود می آورد - محرابی، . - 1383 شاید بهترین مدل تاثیرگذار در رویکرد »تیپنگر« سبک های فرزندپروری، مدلی است که - بامریند2 - 1973 پیشنهاد کرده است. بامریند بوسیله مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه و استفاده از روشهای آماری دستهبندی کردن و تحلیل عامل، سه سبک تربیتی شناخته شده والدینی را معرفی کرد: مقتدرانه، سهل گیرانه و استبدادی. به نظر می رسد والدینی که سبک فرزندپروری سهل گیرانه دارند در ابعاد کنترل و خواسته های معقول در پائین ترین سطح هستند و در مهرورزی حدّ وسط الگوی بامریند را به خود اختصاص می دهند ،این والدین به دلیل اینکه فرزندان خود را در تعامل و روابط عاطفی با خود طرد کنند و محیطی را در خانواده بوجود می آورند که در آن نه کنترل وجود دارد و نه نظارت ، فرزندانشان در روابط خود با دیگر افراد قوانینی برای رعایت کردن ندارند و به صورت آزادانه رفتار می کنند - سامرس، - 2006 ،

که این می تواند تبیین بسیار خوبی برای بروز رفتارهای پرخاشگرانه در فرزند ان این والدین باشد . درسبک فرزندپروری استبدادی ، والدین بسیار پرتوقّع بوده و پذیرای نیازها و امیال کودکان نیستند، پیام های کلامی والدین یک جانبه و فاقد محتوای عاطفی است، این والدین غالباً هنگام اعمال پیشنهادها دلیلی ارائه نمی کنند و به ندرت به تشویق فرزندان می پردازند ، این معیارهای وضع شده از طرف والدین برای این فرزندان در آن ها حس نفرت و خشم را بوجود می آورد که بهترین تبیین در برزو رفتارهای خشن و پرخاشگری در آن هاست . امّا والدین مقتدر نسبت به سایر والدین واقعیّت ها و بینش های شناختی را به کودکان خود منتقل می سازند و تمایل بیشتری برای پذیرش کودک و ردّ یک رهنمود از خودشان می دهند . والدین مقتدر به تلاش های کودکان در جهت جلب حمایت و توجّه پاسخ می دهند و از تقویت های مثبت بیشتری استفاده می کنند . این گونه روابط با فرزندان در سبک فرزندپروری مقتدرانه منجر به وجود آمدن روابط گرم و پذیرا بین والدین و فرزندان می شود، بنابراین تبیین احتمالی این است که این چنین فرزندانی رفتارهای درستی را که والدین وضع کرده اند انجام می دهند و به ندرت پیش می آید رفتارهائی مانند پرخاشگری را که بر خلاف عرف اجتماع و خانواده است انجام دهند - رانیونس و کیتینگ ، . - 2005

بیان مسئله

نوجوانی یکی از عمده ترین دورهها در شکل گیری زندگی فرد محسوب میشوند، - فرامرزی، . - 1390 این دوره، دوره جولان هیجانیاست،1 هیجانات اغلب فرد را احاطه کرده و وی را به سویی می کشانند، و نهایتاَ به تلّون و تمرد منتهی می شوند. در این دوره ممکن است بین نوجوان با والدین اصطکاک یا اختلافاتی در استقلال طلبی پیش آید به این خاطر که هرچند نوجوان از لحاظ جسمی به رسش2 رسیده اما بخاطر ناپختگی عاطفی اغلب برخی از محدودیت ها را انکار می کند. باید به این نکته اشاره کرد که بلوغ عاطفی اساساَ کندتر رشد می یابد. هنوز مشخص نیست که آیا نوجوانان در آرامش بخشی و احساس آسایش با خود با مشکلاتی مواجهه هستند یا نه - والستاد، سیوراستون، و نیلسون3، . - 2011

از آن جا که نوجوانی به عنوان یکی از دوره های مهم رشد با تغییرات چشم گیر در روابط میان فرزی مشخص می شود که گستره روابط نوجوان از محدوده خانواده فراتر رفته و نوجوان با دامنه گسترده ای از موقعیت های اجتماعی جدید - مهمانی و مراکز عمومی روبه رو می شود و نوجواان در رویاررویی با چنین موقعیت هایی با افراد آشنا و ناآشنا ارتباط می یابند - اٌزترک و موتلو4، - 2010و استقلال طلبی آنها معمولاً با تشدید روابط دوستانه با همسالان - هاردی، کاشیما و پردیمور5، - 2005 و با شروع روابط رومانتیک همراه می گردد روابط با همسالان نقش مهمی در رشد مهارتهای اجتماعی و احداث شخصی زیربنایی برای سازگاری در طول زندگی دارد - بوتوین و گریفین 6، . - 2005

از عوامل موثر در بروز اختلال های اضطرابی در نوجوانان، عامل خانواده، بویژه سبک فرزندپروری والدین و طرحواره های ناسازگارانه آنهاست - آهنگر انزابی، شریفی درآمدی و فرج زاده، . - 1390 که در ابتدا رابطه سبک فرزندپروری و طرحواره های ناسازگار با اضطراب اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و در ادامه بیان مسأله به رابطه این دو متغیر با پرخاشگری نوجوانان پرداخته می شود: فرض شده است که سبک فرزندپروری بر رفتارهای فرزندان و بویژه اضطراب اجتماعی در آنها تأثیرگذار است. سبک فرزندپروری به عنوان مجموعه پیچیده ای از رفتارهای والدین که یک جو تعاملی بین والد-فرزند را در خلال موقعیت ها بوجود می آورد توصیف می شود - ملانی مک کی1، - 2006، که بر اساس کار بامریند - 1991 - 2 و پیروان نظریه او استوار است. بامریند در مطالعات خود بر روی کیفیت رابطه بین والدین و فرزندان، دو بعد تعامل را شناسایی کرده است که سطوحی از محبت و کنترل والدین نسبت به فرزندان را نشان می دهد. گرمی و محبت به درجه ای از پاسخدهی و حمایت والدین از فرزندان برمی گردد. رفتارهای فرزندپروری گرم شامل رفتارهایی می شود که بطور فیزیکی و هیجانی، مهربانانه، تایید کننده، دوستدارانه و مراقبت آمیز هستند - کریستین و گلاسکاو3،. - 1997

روابط والد - فرزندی مثبت به عنوان مؤثرترین تعیین کنند های رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی سالم شناخته شده است. و در مقابل نگرش ها و رفتارهای والدینی منفی، نوجوان را به سوی تعاملات ناکارآمد و اختلالات روانپزشکی سوق می دهد - پارکر، 1997؛ به نقل از دیوید4، . - 2009 بامریند - 1991 - چهار سبک مقتدرانه، مستبدانه، سهل گیرانه و بی تفاوت را طبقه بندی کرده است. والدین قاطع و اطمینانبخش، هم بر رفتار مختارانه و هم بر نظم و کنترل اهمیت میدهند. کودکان این خانواده در بحثهایی که به رفتارشان مربوط میشود، آزادانه شرکت میکنند و حتی ممکن است تصمیمگیری هم بنمایند ولی اقتدار نهایی در دست والدین است.

والدین خودکامه و مستبد به طور مطلق به قدرت خارجی وابستهاند و کمتر متکی به خود هستند. آنها نمیتوانند به تنهایی کاری انجام دهند یا از خود عقیدهای داشته باشند. کنیت، روبین اوک بون چانگ - 2006 - 5 بیان کردهاند: مادرانی که در روان رنجورخویی یا برونگرایی نمره بالایی کسب نمودند، از یک سبک انضباطی قوی استفاده میکنند. رابطه بین برونگرایی و اظهار قدرت ممکن است با ویژگیهای برونگرایی مانند جرئت و قدرت رابطه داشته باشند. والدین سهلگیر و بیبند و بار - غفلتکننده - ، تصمیم نهایی را در جهت خواستههای کودک یا نوجوان میگیرند و فرزند آزاد است که به خواستههای والدین بیاعتنا باشد. والدین ظاهرا برای فردیت، درک خود، آمادگی برای تغییر، بالا بردن توانایی انسان و مساواتطلبی در خانواده ارزش قایلند، ولی صرفا بدین دلیل، به این ارزشها اعتقاد دارند تا از زیربار مسئولیت شانه خالی کنند. از اینرو، سرمشقی از بزرگسال مسئول را ارائه نمیدهند - دارلینگ و استینبرگ6، . - 2003

سبک های مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیر در مقایسه با هم تفاوت هایی دارند که در رابطه با مشکلات فرزندان، از قبیل اضطراب و پرخاشگری تأثیرات متفاوتی دارند - ملانی مک کی، . - 2006 اینکه فرزندپروری چگونه و به کدام جنبه از رفتار کودکان کمک می کند شامل موارد زیر می شود: - 1 - برای کشف توانایی ها و علایق شان، که در سازگاری رضایت بخش با اطرافیان مفید خواهد بود - 2 - برای انتخاب دوستان و تعامل مناسب با آنها در امور روزمره مفید است - 3 - برای دستیابی به اهداف اجتماعی خود و رضایت از موقعیت های اجتماعی خود - 4 - برای بهره گیری از موقعیت های اجتماعی. این سئوالات همه جنبه های تحول اجتماعی و مهارت ها را که یک فرایند پیچیده و چندوجهی شکل گیری آرزوها و موفقیت های اجتماعی را شامل می شود در بر می گیرد - شهسواری7، . - 2012 در تبیین موارد فوق می توان گفت که والدین مقتدر جو خانوادگی گرم و محبت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید