بخشی از مقاله

چکیده

هدف کلی پژوهش حاضر، تبیین رابطه سبکهاي والدگري و اختلالات رفتاري فرزندان بود. گروه نمونه شامل 250 نفر دانشآموز دختر و پسر از مدارس ابتدایی شهرستان بوانات بود که در پایه چهارم و پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه موردنظر به صورت خوشهاي انتخاب گردید. براي سنجش متغیرها از پرسشنامه اختلالات رفتاري کودکان - CBCL - و پرسشنامه والدگري آلاباما استفاده شد. پرسشنامه اختلالات رفتاري توسط مادران و پرسشنامه سبک والدگري توسط فرزندان تکمیل شد. ابزارهاي پژوهش داراي روایی و پایایی بود. پس از تجزیه و تحلیل دادهها به روش همبستگی پیرسون این نتیجه به دست آمد که بین سبکهاي والدگري و اختلالات رفتاري کودکان رابطه معناداري وجود دارد. همچنین مشخص گردید که سبکهاي والدگري میتواند پیشبین اختلالات رفتاري باشد. در کل بهبود در سبکهاي والدگري در کنترل اختلالات رفتاري مؤثر خواهد بود.

مقدمه

از کودکی میتوان به عنوان مهمترین مرحله زندگی هر انسانی یاد کرد. در این دوره حساس پایه و اساس شخصیت هر فرد شکل می گیرد. آنچه امروز از رفتار بزرگسالان میبینیم؛ در واقع بازتابی از دیروز آنهاست. اغلب ناهنجاريها و اختلالات رفتاري که امروزه مشاهده میکنیم، بیشک ریشه در کمبودها و نارسائیهایی دارد که در دوره کودکی فرد با آنها مواجه بوده؛ ولی با عدم توجه و هدایت مواجه گردیده و هر روز شکل پیچیدهتري به خود گرفته است.

کودك داراي اختلال رفتاري فردي است با رفتارهاي نامناسب و ناپخته که همگان را با فشار و مشکل مواجه میسازد. این افراد در برقراري ارتباط با همسالان و یا بزرگترها با مشکل مواجه میشوند و رفتارهایی از خود بروز میدهند که متناسب با سن و شرایطشان نیست. دامنه این رفتارها از گوشهگیري تا بیشفعال و از افسردگی تا پرخاشگري گسترده است. این افراد علیرغم بهرهمندي از بهره هوشی در یک یا دو درس با مشکل مواجه هستند و در واقع، عملکرد تحصیلیشان در سطح پائین میباشد. از آنجا که اینگونه اختلالات حاصل تعامل کودك با محیط اطراف وي است، بنابراین لازم است که در رابطه با بافت خانواده، همسالان، مدرسه، خانه و جامعه مورد بررسی قرار گیرد. در سالهاي اخیر، بیش از قبل به خانواده و نقش اساسی آن در شکل گیري شخصیت افراد توجه گردیده است.

آنچه والدین به عنوان الگو یا سبک رفتاري در مورد نحوه رفتار کودکان خود انتخاب مینمایند تحت عنوان سبک والدگري در میزان سلامت روان فرد بسیار تأثیرگذار است. طبق تحقیقات انجام شده، خانواده نقش مهمی در شکلگیري و بروز اختلالات رفتاري دارد. گارفینکل و سنتر - 2010 - در پژوهشی که جهت بهبود وضع خانوادههاي داراي کودك با اختلال رفتاري و اجتماعی انجام دادند، نحوه برخورد والدین با این کودکان را در موفقیت آنها در برخورد با فرزندانشان مؤثر دانستند. افزایش مشارکت خانواده نقش مهمی در کاهش اختلالات رفتاري داشت.

میشل ویندل - 2010 - سبکهاي تربیتی والدین را در میزان بروز پرخاشگري کودکان مؤثر دانست. جان بزرگی و همکاران - 1388 - شیوههاي فرزندپروري را در بروز رفتارهاي اجتماعی مؤثر دانسته و بین شیوههاي فرزندپروري و رفتارهاي جامعهپسند رابطه معناداري پیدا کردند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر سبکهاي والدگري در بروز اختلالات رفتاري انجام شده؛ هرچند که در بروز اختلالات رفتاري، عوامل زیادي دخیل هستند؛اما به دلیل همبستگی زیاد بین فرد و خانواده به عنوان اولین پایگاه اجتماعی رابطه این دو متغیر مورد بررسی قرار گرفت.

سؤال اصلی: آیا بین سبکهاي والدگري و اختلالات رفتاري کودکان، رابطه معناداري وجود دارد.

سؤالات فرعی تحقیق:

-1آیا شیوههاي فرزندپروري پیش بین اختلالات رفتاري کودکان میباشد.

-2آیا میان اختلالات رفتاري دختران و پسران، تفاوت معناداري وجود دارد.

روش پژوهش

این مطالعه همبستگی در سال 89-90 و در شهرستان بوانات انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع چهارم و پنجم دبستان بودند. روش نمونه گیري به صورت خوشه اي بود. چهار مدرسه دخترانه و چهار مدرسه پسرانه به صورت تصادفی از مدارس شهر بوانات انتخاب و از هر مدرسه، یک کلاس در پایه چهارم و یک کلاس در پایه پنجم ابتدایی به همراه مادر خود بود.

ابزار گردآوري اطلاعات: ابزار اول: پرسشنامه اختلالات رفتاري کودکان : - CBCL - این پرسشنامه در سال - 1986 - توسط آخن باخ تهیه شده و در سال - 1375 - توسط سامانی هنجاریابی گردیده است. این مقیاس شامل 34 گویه است و 6 خرده مقیاس پرخاشگري، اضطراب، گوشه گیري اجتماعی، اختلال هاي کرداري، وسوس – اجبار و ناپختگی رفتاري را می سنجد. ابزار دوم: پرسشناهم والدگري آلاباما: این پرسشنامه در سال - 1992 - توسط فریک تهیه شده و در سال - 1389 - توسط سامانی جهت استفاده در ایران هنجاریابی شده است.

این پرسشنامه 42 سؤال دارد و 6 خرده مقیاس والدگري مثبت، مشارکت پدر، تنبیه بدنی، اقتدار والدین، عدم اطلاع از یکدیگر و نظارت ضعیف را می سنجد. پرسشنامه ها با توضیحاتی که به کودك و والد او داده شد، در اختیارشان قرار گرفت. هدف و اهمیت پژوهش براي آزمودنی ها توضیح داده شد و به منظور رعایت موازین اخلاقی از پرسش درباره اطلاعات شخصی خانوادهها خودداري گردید. همچنین بر محرمانه بودن اطلاعات تأکید شد.

یافتهها

در این فصل، ابتدا به بررسی داده هاي توصیفی پرداخته، سپس به آزمون سؤالات مطرح شده در پژوهش میپردازیم. در این پژوهش، پیش از پرداختن به آزمون فرضیههاي پژوهش به بررسی شاخصهاي توصیفی مورد مطالعه پرداخته میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید