بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سیستم های مغزی- رفتاری و تنظیم شناختی هیجان با رضایت زناشویی بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه افراد متاهل در سال 1397 بود، و تعداد 150 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش علاوه بر برگه حاوی اطلاعات جمعیت شناختی شامل سه پرسشنامه بود که عبارتاند از: شاخص رضایت زناشویی - IMS - هادسون - 1992 - و پرسش نامه شخصیتی گری ویلسون فرم کوتاه - GWPQ-SF - ، مقیاس تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کراجی . - 2009 - برای تحلیل داده ها علاوه بر آماره های توصیفی مثل میانگین و انحراف معیار از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.

داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که سیستم بازداری رفتاری با رضایت زناشویی r= -0/31 - و - P< 0/01 رابطه منفی و معنادار دارد و راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان با رضایت زناشویی r= 0/15 - و - P< 0/05 رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج تحلیل تحلیل رگرسیون نشان داد که سیستم فعال ساز رفتاری =-0/25 - و - p<0/01 و بازداری رفتاری =-0/42 - و - p<0/001 و همچنین راهبردهای انطباقی =-0/27 - و - p< 0/001 و غیرانطباقی - =0/35 و - p<0/001 پیش بینی کننده معنادار رضایت زناشویی هستند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده توصیه می شود جهت پیشگیری از مشکلات مربوط به رضایت زناشویی آموزش های لازم از طریق برنامه های آموزشی با بهره گیری از تنطیم شناختی هیجان تدارک دیده شود. همچنین توصیه می شود به نقش سیستم های مغزی - رفتاری در درمان مشکلات زناشویی توجه شود.

مقدمه

رایج ترین مفهوم ازدواج این است که یک تعهد مقدس مادام العمر است. ازدواج یکی از مهمترین روابط بین یک مرد و یک زن است. ازدواج مسئول آرامش، خوشبختی و توسعه روابط خانوادگی قوی است. این شامل تعهد عاطفی و قانونی است که در زندگی هر فرد بالغ بسیار مهم است. شکی نیست که انتخاب شریک زناشویی یکی از مهمترین تصمیماتی است که در طول زندگی افرد ایجاد می شود. مردم به دلایل بسیاری مانند دوست داشتن، دوست داشته شدن، و تجربه شادی، ازدواج می کنند - جنیتیوس1، . - 2019 رابطه زناشویی نقش مهمی در عملکرد خانواده ایفا می کند.

از دیدگاه سیستم های خانواده، رابطه زناشویی به عنوان رابطه مرکزی در نظر گرفته شده است، که عملکرد سایر سیستم های خانواده را تعیین می کند، اغلب از طریق تأثیر آن بر رابطه والدین و فرزندان - کوکس و پالی2، . - 2003 کیفیت بالای زناشویی با افزایش رفتار حساس، پاسخگو، گرم، و پذیرش والدین مرتبط است - گرایچ، - 2002، در حالی که کمبود در کیفیت رابطه زناشویی با والدین آسانگیر و واکنش منفی یک ارزیابی کلی  در رابطه فرزندانB والدین مرتبط است - دویتو و هاپکینز، 2001؛ ایستربروکس و امد، . - 1988 طبق تعاریف، رضایت زناشویی از وضعیت رابطهی زناشویی یا رابطهی عاشقانهی کنونی فرد است.

در نظریه پویائی هدف 7رضایت زناشویی، رضایت زناشویی به عنوان "ارزیابی ذهنی همه جانبه افراد در مورد کیفیت ازدواج آنها" تعریف می شود - لی و فونگ، . - 2011 شواهد بیشتر در پژوهش ها نشان می دهد که رضایت زناشویی پایین با ابرازگری احساسات منفی و رفتارهای ارتباطی منفی بیشتر مانند انتقاد کردن همراه است - فنی و همکاران، . - 1994 همچنین ارتباط بین صمیمیت و رضایت از رابطه در ادبیات پژوهشی به خوبی تعریف شده است. رضایت کلی از رابطه با احساسات صمیمیت و تعامل مثبت میان همسران ارتباط دارد - گریف و مالهرب8، 2001 ؛ پراگر9، 2001؛ یوو، بارتل-هارنیگ، دی و گنگاما 10، . - 2013 صمیمیت نیز نیز بهزیستی روانی را تحت تاثیر قرار می دهد - پراگر، - 2001 و سلامت فیزیکی زوجین را ارتقاء می دهد.

یکی از مسائل موجود در روابط زناشویی، مسأله مربوط به کمبودهائی در کفایتهای عاطفی و هیجانی همسران است که اثرات نامطلوبی بر زندگی مشترک و سطح رضایتمندی آنها میگذارد - محرابیان، . - 1381 تنظیم شناختی هیجان متغیری است که تا حدودی بیانگر همین کفایت های هیجانی است. تنظیم شناختی هیجان12فرآیندی است که از طریق آن افراد هیجان های خود را به شیوه های آگاهانه یا حتی به صورت ناآگاهانه تنطیم می کنند تا با روشی درست به درخواست های مختلف محیطی پاسخ دهند.

- بارق و ویلیامز13،. - 2007 تنطیم شناختی هیجان در واقع به روش شناختی مدیریت و دستکاری ورود اطلاعات فراخوانده هیجان اشاره دارد - اوکسنر و گروس14،. - 2000 تنظیم هیجان عامل تعیین کننده ای در سلامتی و داشتن کارکرد موفق در روابط اجتماعی است و ایجاد اشکال در آن با اختلالات درون ریز 15و پاسخ گویی به کورتیزول16که باعث ایجاد آسیب های حاصل از استرس می شود، ارتباط دارد - کویرین ، کو و دوسینگ17،. - 2011 از آنجایی که توانایی تنظیم شناختی هیجان می تواند کیفیت روابط فرد را تعیین کند، افرادی که قادر به تنظیم هیجانات خود هستند، عواطف خود و دیگران را بهتر درک می کنند و در نتیجه درک بهتری از افراد در وضعیت های گوناگون بدست می اورند و از مهارت های بین فردی و درون فردی توسعه یافته تری برخوردارند.

این افراد بهتر رابطه برقرار نموده و روابط آنها از کیفیت ارتباطی بالاتری برخوردار است و همچنین ارتباطات این دسته از افراد دوام بیشتری دارد - خوش روش و همکاران، 1394؛ بهادری و مکوندی، 1394 ؛ بیرامی، عاشوری و هاشمی، . - 1396 در مقابل افرادی که در تنظیم شناختی هیجان دچار مشکل هستند نمی توانند موقعیت هیجانی خود را بدست آورند، و کمتر قادرند رابطه خود را حفظ نمایند و احساس می کنند که در الگو های منفی ارتباط با دیگران قرار می گیرند و خارج از کنترل بودن را تجربه می کنند و به طور ناخواسته روابط خود با دیگران را دچار خطر کرده و بعضا از دست می دهند - بهادری, و مکوندی، . - 1394

همچنین نظریه حساسیت به تقویت18گری19یک رویکرد زیستی و انگیزشی - هیجانی در حوزه شخصیت است که از طرق آن می توان روابط میان جوانب انگیزه های روی آوری و اجتناب، بخشش و منابع پاداش دهنده را در آن چارچوب مورد بررسی قرار داد. بر طبق نظریه حساسیت به تقویت گری، دو سیستم اصلی در تنظیم رفتار آدمی موثر هستند. یکی از این سیستم ها، سیستم بازداری رفتاری20و سیستم دیگر سیستم فعال سازی رفتاری21است. سیستم بازداری رفتاری در پاسخ به نشانه های تنبیه، نشانه های ناکام کننده فقدان پاداش و بروز تعارض حساس بوده و برون داد این سیستم برانگیختگی، اجتناب منفعل، اضطراب و بازداری است و فعالیت این سیستم موجب تجربه احساساتی مثل ترس ،ناکامی و غم می شود.

اما فعالیت سیستم فعال سازی رفتاری موجب حرکت به سوی هدف، پاسخ دهی نسبت به محرک های پاداش دهنده و فرار از تنبیه می گردد و تجربه عواطف مثبتی همچون امیدواری ، شادمانی و سرخوشی را به دنبال دارد. فرض می شود که BAS رفتار گرایشی را در پاسخ به نشانه های پاداش یا فعالیت دوپامینرژیک22در سیستم مزولمبیک23در کنترل دارد و BIS به نشانه های تنبیه و تهدید ، پاسخ های بازداری و اجتنابی یا فعالیت سروتونرژیک24و نورآدرنرژیک25در سیستم هیپوکامپ26حساس است.

در مطالعاتی که توسط جانسون و همکاران - 2003 - و کاش و همکاران - 2002 - صورت گرفت، نتایج نشان داد که BIS با اختلالات روانپزشکی نظیر افسردگی و اضطراب رابطه دارد و برای BAS مشاهده شد که با جستجوی سرگرم کننده مصرف مواد و الکل رابطه دارد. در پژوهشی که توسط میر، اولویر و روس - 2005 - صورت گرفت نتایج نشان داد که BIS نقش تعدیل کننده ای در تهدیدهای پریشان کننده دارد، این درحالی بود که BAS با تمایلات رویکردی رابطه دارد. البته در تجدید نظر صورت گرفته توسط جکسون - 2009 - پیرامون نظریه گری، سیستم فعال ساز رفتاری تجدید نظر شده از طریق نیاز به قدرت اجتماعی و آماده شدن برای ریسک در عوض پاداش بالقوه فعال می شود و با برونگرایی و عملکرد تکانشی ارتباط دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید