بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی در دانشگاه ها و مراکز عالی می باشد. برای این منظور مرور ادبیات مدیریت دانش و کارآفرینی دانشگاهی تدوین گردید. مراکز آموزش عالی به علت داشتن امکانات آموزشی و پژوهشی پیشرفته و نیروهای کارشناس و کاردان می توانند در بخش های گوناگون بازار کار فعالیت نمایند، مواد و دستگاه های گوناگون تولید کنند و با ارائه طرح های تولید سود آور به سازمان های دولتی و شرکت های خصوصی، زمینه ایجاد واحدهای مختلف تولیدی را فراهم آورند و از این راه کار آفرین باشند.

آشنا سازی دانشجویان با تئوری های اقتصادی کار آفرینی، ایجاد گسترش رشته ها، دوره ها و واحدهای درسی و مراکز کار آفرینی در دانشگاهها و پشتیبانی دولت از موسسات آموزش عالی کار آفرین از راهکارهای مهمی است که به توسعه کار آفرینی در کشور می انجامد.معضل بیکاری یکی از پیچیده ترین مشکلاتی است که در حال حاضر در اغلب کشورهای دنیا وجود دارد و ایران نیز علی رغم توجه مسوولان برای ایجاد کار همواره با انبوهی از دانش آموختگان جویای کار روبرو است. دانش آموختگان که با هزینه ای هنگفت و چندین سال صرف وقت، به تخصص هایی دست یافته اند.

این امر امروزه مشکلی اجتماعی-اقتصادی است، که در آینده تبدیل به یک بحران می شود افزایش جمعیت، افزایش شمار دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، ضعف در تدوین و اجرای درست برنامه های توسعه اقتصادی، نبود برنامه ای فراگیر و کل نگر برای پرورش نیروی انسانی متخصص و موارد دیگری از این دست نوید وقوع یک بحران در زمینه اشتغال در آینده کشورمان است، که در مورد دانش آموختگان آموزش عالی،به طور بسیار چشمگیرتری قابل انتظار است.کار آفرینی به عنوان پدیده راهبردی و هدایت کننده، باعث به حرکت در آوردن چرخه فعالیت های اقتصادی کشور می شود.

-1 مقدمه

عصر ما عصر شتاب و سرعت عصر دگرگونی و تغییر است. موج این تغییرات، زندگی همه ما را نیز خواسته یا ناخواسته تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو جامعه ای در جهت سازگاری با تغییرات و رقابت جهانی پیشتاز خواهد شد که از نیروی انسانی ماهر و متخصص، خلاق و خودباور برخوردار باشد. در این روحیه نوین، کشور ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند یک نظام آموزشی پویا و مترقی است. رشد سریع جمعیت و افزایش نرخ بیکاری به ویژه در میان فارغ التحصیان مقطع متوسطه و محدودیت ظرفیت دانشگاهها در پذیرفتن دانش آموزان این مقطع چالشهایی است که جامعه ما درگیر آن است. در شرایط کنونی یکی از عواملی که سبب دگرگونی چهره اقتصادی، اجتماعی و صنعتی یک کشور می شود فعالیتهای کارآفرینانه، برخورداری از روحیه کارآفرینی و در نهایت کارآفرینی انسان است.

از نظر تیمونز - - 1990 کارآفرینی، ایجاد یک چیز ارزشمند از هیچ و کارآفرین کسی است که دارای قدرت درک بالا و توانایی یافتن فرصتهاست و می تواند از طریق پرورش اندیشه و ایده خود و تبدیل آن به محصول یا خدمتی جدید، اقدام به ارزش آفرینی از هیچ نماید. ماکس وبر جامعه شناس شهیر آلمانی روحیه کارآفرینی را عاملی مهم در تشریح و تبیین چگونگی شکل گیری تمدن صنعتی و سرمایه داری در مغرب زمین می داند.در جهان امروز تفکر و نوآوری و کارآفرینی و استفاده از آن در سازمان ها امری اجتناب ناپذیر است. همانطور که تولد و مرگ سازمانها به بینش، بصیرت و توانایی های موسسین بستگی دارد، رشد و بقای آنها به عواملی نظیر توانایی، خلاقیت و نوآوری منابع انسانی آنها وابسته است.

اگر برنامه ریزان، تصمیم گیرندگان و کارکنان سازمان کارآفرین باشند، فرصت های اقتصادی را بهتر درک کرده و قادرند از منابع موجود به منظور نوآوری استفاده بیشتری نمایند و در نتیجه سریع رشد کرده و در صحنه رقابت باقی بمانند. در حقیقت کارآفرینی هم می تواند در هنگام آغاز فعالیت اقتصادی یک یا گروهی از افراد اتفاق افتد و هم درون یک سازمان در حال فعالیت رخ دهد. که این نوع کارآفرینی را کارآفرینی سازمانی می گویند. از آنجایی که مدیریت دانش از طریق اطلاعات و دانش به برنامه ریزی، هدایت و تصمیم گیری صحیح کمک می کند دانش می تواند در تصمیمات مناسب باشد و از این طریق منجر به کسب رقابتی برای افراد گردد و در نهایت میزان کارافرینی را به صورت چشمگیر افزایش دهد.

- دیندارلو، - 1390 مدیریت دانش به عنوان یک فرایند سیستماتیک جهت پیدا کردن، انتخاب، سازماندهی، چکیده سازی و ارائه اطلاعات در جهت افزایش درک و فهم کارکنان از حوزه خاص مورد علاقه شان می باشد . مدیریت دانش به سازمان در کسب، درک و بینش حاصل از تجربه خود کمک می کند. فعالیت های خاص مدیریت دانش به تمرکز سازمان بر اکتساب، ذخیره سازی و به کار گیری دانش برای مواردی از قبیل حل مسئله، یادگیری پویا، برنامه ریزی استراتژیک و تصمیم گیری کمک می کند که در نهایت موجب کارآفرینی می شود.

- باقری، - 1389 دانش و تجربه افراد در کنار هم، موجب توسعه کارآفرینی و رفع موانع دانشگاهی می شوند.  مدیریت دانش از طریق مدیریت بهتر ایده ها ، افزایش توانمندی و بهره وری کارکنان و رهبری موثر دانش می تواند منجر به کارآفرینی در افراد گردد. مدیریت دانش از طریق تزریق اطلاعات و دانش در سازمانها به کارآفرینی در فرایند تصمیم گیری، برنامه ریزی، هدف گذاری کمک می کند . - طاهری ، - 1389

-2 نتایج

امروزه سازمان ها در کشورمان نگاه جدی به مقوله کارآفرینی ندارند و حمایت کافی از کارآفرینان صورت نمی گیرد. حال آنکه سازمان های امروزی در محیطی پویا، پر ابهام و متحول فعالیت می کنند و این تغییر و تحولات به قدری زیاد است که برای آنها چاره ای جز انطباق و پاسخگویی به این تغییرات را باقی نمی گذارد. از این رو تضمین و تداوم حیات و بقا سازمان ها نیازمند یافتن راه حل ها و روش های جدید با مشکلات است که به نوآوری، برای خلق محصولات و فرایندها و روش های جدید بستگی دارد می توان گفت یکی از چالش های مدیران عدم استفاده کافی از مدیریت دانش در سازمان است. در اغلب سازمان ها از توانایی کارکنان استفاده نمی شود.

به عبارت دیگر افراد توان بروز خلاقیت، ابتکار، نوآوری و-2ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به شیوه های مدیریت سنتی در سازمانها -3خروج بهترین نیروهای کار از سازمانها و اقدام آنان برای کارآفرینی مستقل که این موارد موجب شده است تا حیات سازمان هر چه بیشتر در معرض خطر قرار گیرد و مدیران سازمانها دائما به فکر یافتن راه حلی برای رهایی از این مشکلات باشند تا بتوانند با تطبیق هر چه بیشتر با شرایط متغییر اقتصادی و پذیرش ریسک و اعمال نوآوری در محصولات و خدمات، سود کلانی را عاید سازمان سازند. برخی از دلایل عمده ضرورت کارآفرینی در سازمان عبارتند از:

·    عقب نماندن از رقبا

·    ضرورت ریسک پذیری

·    پیشرفت سریع دانش و فناوری

·    تعامل سازمان با تحولات بازار

·    خروج بهترین نیروهای کاری از شرکت ها و اقدام به کارآفرینی مستقل

·    ضرورت ایجاد واحدهای مستقل کاری در بنگاه های بزرگ توجه ویژه به کارآفرینی در سازمان به دو دلیل اساسی صورت می گیرد: -1کارکنان و تفکراتشان را در سازمان فعال و پویا نگه دارد.

-2 به ساختار سلسله مراتبی سازمان، حیاتی دوباره ببخشد - پارداختچی، شافعی، - 2005

یکی از ویژگی های مهم عصر جدید، ظهور پدیده مدیریت دانش است. در سال های اخیر، سازمان ها و شرکت های مختلف، پیوستن به روند دانش را آغاز کرده و مفاهیم جدیدی چون کار دانشی، دانشکار، مدیریت دانش و سازمان های دانشی خبر از شدت یافتن این روند می دهند. پیتر دراکر با بکارگیری این واژگان خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمان ها می دهد که در آنها به جای قدرت بازو قدرت ذهن حاکمیت دارد. بر اساس این نظریه در آینده جوامعی می توانند انتظار پیشرفت و توسعه داشته باشند که از دانش بیشتری برخوردار باشند. به این ترتیب برخورداری از منابع طبیعی نمی تواند به اندازه دانش مهم باشد.

سازمان دانشی به توانمندی های دست می یابد که قادر است از نیروی اندک قدرتی عظیم بسازد. مدیریت دانش از یک مدیریت دانش یک پدیده جدید، یک مدل تجاری میان رشته ای با همه منظرهای دانش در قالب سازمان می باشد. مدیریت دانش فرایند ایجاب، جذب، بکارگیری و به کار گیری مجدد دانش فردی و سازمانی است بات - - 2000 مدیریت دانش را "فرایند ایجاد، تایید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش می داند" مدیریت دانش درباره ی کسب و ذخیره کردن دانش کارکنان و قابل دسترسی کردن دانش به دیگران در داخل یک سازمان است. - نوناکا، - 1995 در راستای نو آوری وسیعتر به عنوان یک عامل اساسی در ازدیاد توسعه محصولات و خدمات بوده است. - مک آدام، - 2000 ترسیم جریان دانش، چارچوبی را برای به تصویر کشیدن دانش فراهم می کند که به طور آسان قابل ارزیابی، تغییر و تسهیم به وسیله دیگر کاربران می باشد. نیسن - - 2000 یک مدل ترکیبی از فرایند مدیریت دانش با گام های زیر ارائه می دهد:

·    جمع آوری دانش

·    سازماندهی دانش

·    ذخیزه کردن دانش

·    قابل دسترسی کردن دانش

·    استفاده و بهره برداری از دانش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید