بخشی از مقاله
چکیده
هدف این پژوهش رابطه بین مهارت های مدیریتی مدیران و رضایت شغلی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان میاندرود می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد نظردر این پژوهش کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان میاندرود هستند که درسال1395-96 مورد بررسی قرارگرفته اند. جهت انتخاب نمونه با توجه به جدول مورگان 364 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه مهارت های مدیریتی و رضایت شغلی می باشد که جهت تعیین پایایی کلیه ابزارهای پژوهش از ضریب آلفای کرانباخ استفاده گردید. جهت بررسی سؤالات ازآزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون و ضریب رگرسیون استفاده گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج نشان داد : بین مهارت های مدیریتی با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد و ابعاد مهارت های مدیریتی قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشند. دیدگاه معلمان زن و مرد در رابطه با مهارت های کلی و نیز مهارت های فنی، انسانی و ادراکی با رضایت شغلی متفاوت است. بین دیدگاه معلمان با سوابق خدمتی مختلف از لحاظ مهارت های فنی، انسانی و مهارت های کلی مدیریتی با رضایت شغلی تفاوت معنادار آماری وجود دارد.
واژگان کلیدی: مهارت های مدیریتی، رضایت شغلی، مدارس ابتدایی، معلمان.
-1 مقدمه
مساله رضایت شغلی کارکنان یکی از موضاعات مهم در هر سازمان می باشد که مدیران بایستی به آن توجه داشته باشند. بدون شک عوامل زیادی در رضایت شغلی موثر است که مدیر هر سازمان باید با توجه به اهمیت هر کدام از عوامل که از نتایج تحقیقات حاصل شده است آنها را مدنظر قرار داده و در جهت ارتقائ رضایت شغلی کارکنان سازمان به کار گیرد . در این تحقیق تاثیر عوامل مهم حقوق و مزایا ، همکاران ، ماهیت شغلی ، مافوق و فرصت های ارتقا و ترفیع که صاحبنظران زیادی اهمیت آنها را مورد توجه قرار داده اند - هوی و میسکل،. - 1998ازجمله سازمان های فعال درسطح جامعه، سازمان آموزش و پرورش است که برای رسیدن به اهداف و برنامه های آن لازم است تا همه مدیران درسطوح متفاوت این سازمان، شایسته و توانمندباشند. تمام پست های مدیریت درآموزش و پرورش، از وزیر گرفته تا مدیران کل، معاونان و مدیران آموزشکاه ها، با وجود این که که درآموزش و پرورش کارکرده اند و ساختارآن را می شناسند، باید ازبین نخبگان و بهترین افرادی انتخاب شوند که واقعا توانایی و شایستگی مدیریت در این سازمان راداشته باشند.چنانچه در رأس سازمان ها، مدیرانی کارآمد، شایسته، ماهر، باتجربه و کاملا آگاه به اصول و فنون مدیریت قرار گیرند، موفقیت سازمان ها در رسیدن به اهداف خود، تضمین خواهدشد.
به همین دلیل است که امروزه مدیریت اساسی ترین پدیده در جوامع و سازمان ها به حساب می آید ومدیران یک سرمایه استراتژیک محسوب می شوند - یگانگی،. - 1389 مدیریت آموزشی از بین سایر انواع مدیریت از جایگاه ویژه و حساسی برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعه در رأس همه مسائل جامعه باشد، مدیریت آموزشی نیز باهمان منطق جایگاه مهم در توسعه جامعه دارد. امروزه مدیریت و رهبری سازمان ها و نهادها تا حد زیادی به کارایی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد. بنابراین اگر مدیران آموزشی جامعه از مهارت و دانش کافی برخوردار باشند، بدون تردید نظام آموزشی اثربخشی خواهیم داشت. مدیر و رهبر آموزشی، علاوه بردانایی و توانایی در زمینه های فنی و انسانی کار خود، باید بتواند وظایف آموزش و پرورش، رهبری ومدیریت آن را در یک زمینه کلی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی ملاحظه کند.
به عبارت دیگردارای مهارت های فنی و انسانی و مهارت ادراکی باشد - انصاری جابری، . - 1389 همه مشاغل مدیریت مستلزم کاربرد مهارتهاست. گرچه در انجام دادن بعضی از وظایف، مهارتهای سهگانه لازم و ملزوم یکدیگر به نظر میرسند، با وجود این، ارزش نسبی آنها در سطوح و ردههای مختلف مدیریت فرق میکند. مدیران ردههای سرپرستی به مهارتهای فنی قابل ملاحظهای نیاز دارند زیرا که وظایف آنها غالباً ایجاب میکند که زیردستان خود را راهنمایی کنند یا آموزش دهند. در مقابل مدیران ردهبالای سازمانها چندان نیازی به مهارتهای فنی ندارند بلکه وظایف تصمیمگیری، برنامهریزی و سازماندهی ایجاب میکند که به مهارت ادراکی قابل ملاحظهای مجهز باشند. مهارتهای انسانیتقریباً لازمه انجام دادن همه وظایف در همه سطوح مدیریت است زیرا که مدیران صرفنظر از نوع وظایف یا سطح مسئولیت و مقام با افراد انسان سر و کار داشته برای جلب همکاری و اثرگذاری بر رفتار آنها باید از مهارتهای انسانی برخوردار باشند. از این رو،امروزه،در مدیریت سازمان ها، تأکید بر مهارتهای انسانی اولویت ویژهای پیدا کرده است - بیگدلی،. - 1388پترسون - - 2004
معتقد است که مهارت های مدیریتی باعث بهبود عملکرد مدیریت شده و به کمک آن، سازمان به اهداف خود نائل می گردد. براساس نظر گیلسینگ و گایستر - - 2008، مدیران برای کسب موفقیت های متوالی و به دست آوردن فرصت های جدید، باید به دنبال تحقیقات و اطلاعات راهگشا باشند. به نظر کاتز ، مهارت توانایی ای را نشان می دهد که قابل توسعه بوده و خود را در عملکرد نشان می دهد و به ندرت به صورت بالقوه است. او لازمه مدیریت اثربخش را دارا بودن مهارت های سه گانه، ادراکی، انسانی و فنی می-داند که هر کدام می توانند به طور مجزا پیشرفت کنند. شایستگی ها یا مهارت های ادراکی، به توانایی ذهنی فرد در هماهنگ کردن همه فعالیت ها و منافع سازمان مربوط است.ال تنت وای - - 2009 نیز گزارش داد که ارتباط بین مهارت های راهبردی و عملکرد مدیران، میانجی و جزء جدایی ناپذیر یکپارچگی عرضه تولیدات است.
مهارت انسانی، توانایی کار با افراد و درک و برانگیختن دیگران هم در سطح فردی و هم در سطح گروهی است. مدیران باید مهارت های انسانی قوی را برای ایجاد ارتباط و برانگیختن و تفویض امور داشته باشند. ال سابا معتقد است که مهارت های انسانی در مدیران پروژه بیشترین تأثیر را روی شیوه مدیریت آنها می-گذارد. هومان - - 2010 در یک مطالعه موردی روی یک شرکت خدمات ارتباطی، دریافت که مدیریت ارتباطات و منابع انسانی، نیازی برای تغییر از ساختار اداری و تبدیل شدن به شرکت تجاری عملگراست . اما مهارت فنی مربوط است به استفاده فرد از ابزار، شیوه کار و فنون لازم در یک زمینه تخصصی. بلذر مهارت های فنی یا سخت را در مدیران همانند حلقه گمشده، بسیار حساس برای موفقیت کارها می- داند . از دیگر نظریات مربوط به مهارت های مدیریتی، به نظریات بوم و مانتل می توان اشاره کرد. بوم - - 2000
مهارت های مدیریتی را به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم کرد. مهارت های عمومی شامل : توانایی تصمیم گیری، قابلیت های ادراکی، توانایی پردازش اثربخش اطلاعات، مهارت های رهبری، مهارت های ارائه و عرضه،تشخیص استفاده از مفاهیم و استفاده از قدرت می باشند؛ همچنین مهارت های اختصاصی شامل مهارت های فنی و صنعتی می باشد. باتوجه به اینکه درآموزش وپرورش و مدارس مشاهده می شد که بعضی از مدیران قادر به برنامه ریزی صحیح نبوده و یا دربین دانش آموزان یا دبیران تبعیض قایل می شوند و یا اینکه در برقراری روابط انسانی ضعیف بوده و یا اینکه از منابع مالی تخصیص داده شده بدرستی نمی توانند استفاده نمایند و همچنین نمی توانند باوسایلی که تکنولوژی جدید به دستگاه آموزش وپرورش و مدارس وارد کرده است کار نمایند و یا با مسائل و مشکلاتی که در دستگاه آموزش وپرورش و مدارس بوجود می آید به درستی برخورد نمی نمایند و یا اصولاً راه صحیح و منطقی برخورد با مسائل رانمی دانند و هزاران مشکل دیگر که در قسمت مدیریت مشاهده می شود نیاز به این تحقیق احساس می شد. از طرف دیگر به نظر می رسید که نداشتن مهارت های لازم در زمینه مدیریتی در عملکرد مدیران تأثیر می گذارد. بنابراین اهمیت این تحقیق به این دلیل است که اطلاعات حاصل از این تحقیق که منتج از دیدگاه معلمان است می تواند مدیران را در آشنایی و در نتیجه یادگیری مهارت ها یاری داده وآنها را با عملکردهای مختلف شان از دیدگاه معلمان که شاید بعضی از آنها را از مدنظر دور